بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

رضا قریشی لنگرودی

درباره

سن: ۴۰
ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۹ شهریور ۱۳۶۷
محل: زندان گوهردشت، کرج، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: پندار و/يا گفتار ضدانقلابی; ارتداد

ملاحظات

اطلاعات درباره آقای رضا قریشی لنگرودی از راه مصاحبه با یک آشنای خانوداگی به دست آمده است. آقای قریشی لنگرودی از اعضای سازمان رزمندگان آزادی طبقه کارگر و یکی از قربانیان کشتار جمعی زندانیان سیاسی ۱۳٦۷ است. اکثر زندانیان اعدام شده از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بودند. علاوه بر آن، گروه‌های مارکسیست لنینیستی مخالف جمهوری اسلامی مثل سازمان فدائیان خلق (اقلیت) و حزب پیکار، فعالان احزابی چون حزب توده و فدائیان خلق (اکثریت) که فعالیتی در مخالفت با جمهوری اسلامی نداشتند نیز از قربانیان این کشتار بودند. اطلاعات تکمیلی در مورد این کشتار به وسیله بنیاد برومند از خاطرات آیت الله منتظری، گزارشهای سازمانهای حقوق بشر، و مصاحبه با خانواده‌ها و خاطرات شهود جمع آوری شده است.

آقای رضا قریشی لنگرودی فرزند میرنقی در سال ١٣٢٧ در شهسوار (نام دیگر تنکابن در استان مازندران) متولد شد. او متاهل و صاحب یک فرزند دختر بود.

آقای قریشی لنگرودی از فعالان سیاسی شناخته شده چپ بود. به خاطر مبارزات ضد دیکتاتوری قبل از انقلاب و در دوره دانشجویی سال‌های زیادی در زندان بود. در هر دو دوره زندان، قریشی از چهره‌های مقاوم بود و در بین زندانیان از محبوبیت زیادی برخوردار بود. همسر، خواهر و همسر خواهر قریشی هم سالهای زیادی در دهه ٦٠ در زندان بودند. همسر خواهر او، منصور موسوی هم در تابستان ١٣٦٧ اعدام شد. آقای قریشی لنگرودی از بنیانگذاران و از رهبران برجسته سازمان رزمندگان در راه آزادی طبقه کارگر بود.

سازمان رزمندگان آزادی طبقه کارگر در زمستان ١٣٥٧اعلام موجودیت کرد. این سازمان از افرادی تشکیل شده بود که معتقد بودند کار عمده باید در کارخانه‌ها و در میان طبقه کارگر باشد. نفی مشی چریکی و نفی مشی حزب توده از اصول این سازمان بود. سازمان رزمندگان که یکی از گروه‌های موسوم به خط سه بود، شوروی را «سوسیال امپریالیست» و چین را منحرف از اصول مارکسیسم - لنینیسم می‌دانست. در اواخر سال ۱۳٥٩ سازمان رزمندگان به دلیل اختلاف نظر بر سر موضع گیری در قبال جنگ ایران و عراق دچار انشعاب شد که همزمان با موج سرکوب گروه‌های مخالف رژیم بود. ضربات ناشی از این سرکوب‌ها و انشعاب منجر به تلاشی تشکیلات رزمندگان گردید.

دستگیری و بازداشت

آقای رضا قریشی لنگرودی در سال ١٣٦٢ در تهران دستگیر شد. اطلاعی در مورد جزئیات دستگیری و بازداشت او در دست نیست.

دادگاه

در مورد شرایط و چگونگی اعدامهای سال ٦٧ اطلاع دقیقی در دست نیست. طبق اطلاعات موجود در مورد این قربانیان دادگاهی رسمی با حضور وکیل و دادستان برای آنها تشکیل نشد. زندانیانی که در سال ٦۷ اعدام شدند برای پاسخ به چند سوال در مقابل یک هیئت ویژه ۳ نفری، که متشکل از یک قاضی شرع، نماینده‌ای از وزارت اطلاعات و دادستان تهران، برده شدند. این هیئت از زندانیان چپگرا سوالاتی در ارتباط با عقاید آنها و اعتقادشان به خدا و مذهب می‌کرد.

خانواده‌های قربانیان کشتار سال ۱۳٦۷ به محاکمات غیرعادلانه و غیر قانونی که به اعدام هزارها زندانی در ظرف چند ماه منجر شد، به شدت اعتراض کرده‌اند. در نامه‌ای که در سال ۱۳٦۷ به وزیر دادگستری وقت، حسن حبیبی نوشتند، سیاست رسمی پنهان کاری در رابطه با این اعدامها را به پرسش کشیده‌‌ و آن را دال بر غیر قانونی بودن اعدامها شمرده‌اند. آنها یاد‌آور شده‌اند که اکثریت قریب به اتفاق قربانیان زندانیانی بودند که قبلاً در محاکم شرع به حبس محکوم شده بودند و در حال گذراندن دوران محکومیت خود و یا به پایان رساندن آن بودند. این زندانیان دوباره دادگاهی شده و به سرعت به مرگ محکوم شدند.

اتهامات

مقامات قضایی جمهوری اسلامی علناً اتهامی به قربانیان اعدامهای جمعی سال ١٣٦۷ وارد نکرده‌اند. بستگان قربانیان در نامه خود به وزیر دادگستری و در نامه دیگری که در سال ١٣٨١ به گزارشگر مخصوص سازمان ملل متحد، که به ایران سفر کرده بود، نوشته‌اند، به اتهاماتی نظیر «ضد انقلاب، ضد دین، و ضد اسلام» و یا انتساب قربانیان «به عملیات نظامی... در مرزهای کشور»، که گویا اساس محکومیت عزیزانشان بوده اشاره نموده‌اند.

حکمی ازآیت الله روح الله خمینی که در خاطرات حسینعلی منتظری، قائم مقام رهبری در آن زمان، به چاپ رسیده است اظهارات خانواده‌های قربانیان را در رابطه با اتهامات وارده تأئید می‌کند. در این حکم آیت الله خمینی از اعضای سازمان مجاهدین خلق به عنوان «منافقانی» یاد نموده که به اسلام اعتقاد ندارند و نوشته است: «کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند محارب و محکوم به اعدام می‌باشند.»

احتمال می‌رود که زندانیان وابسته به سازمانهایی غیر از مجاهدین خلق ایران، به اتهام «ضد مذهبی» بودن، تأکید بر عقایدشان و توبه نکردن، محکوم شده باشند.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست.

دفاعیات

از دفاعیات متهم اطلاعی در دست نیست. خویشان قربانیان درنامه خود یادآورمی‌شوند که به عزیزانشان در دادگاه فرصت دفاع داده نشده بود. در همین نامه، در پاسخ این اتهام که زندانیان (از داخل زندان) با اعضای مسلح سازمان مجاهدین خلق در حمله به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی همکاری داشته‌اند چنین آمده که این ادعا‌ها: «با توجه به اوضاعی که در زندانها حاکم بوده، به طور کلی باطل است، چرا که فرزندان ما در سخت‌ترین شرایط به سر می‌بردند، ملاقاتهای پانزده روز یک بار آن هم به مدت ده دقیقه از پشت شیشه و به وسیله تلفن و محرومیت اینان از داشتن هرگونه وسیله ارتباط با خارج زندان، که ما آن را در هفت سال اخیر تجربه کرده‌ایم، حقانیت ادعای ما را به اثبات می‌رساند».

حکم

آقای رضا قریشی لنگرودی بنا به اظهارت همبندیهای او در تاریخ ۹ شهریور ۱۳٦۷ در زندان گوهردشت به دار آویخته شد. او را به احتمال زیاد در گورهای جمعی و بی‌نام و نشان خاوران دفن کرده‌اند.

تصحیح و یا تکمیل کنید