بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

ابوالفضل آدینه‌زاده

درباره

سن: ۱۶
ملیت: ايران
مذهب: احتمال قوی اسلام
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۶ مهر ۱۴۰۱
محل: بیمارستان امام رضا، مشهد، استان خراسان/ خراسان رضوی، ايران
نحوه کشته‌شدن: شلیک خودسرانه

ملاحظات

تربیت و ادب ابوالفضل زبانزد آشنایان بود، از سن کم کار کردن را شروع کرده بود و میخواست در وطنش بماند و رفاه داشته باشد.

اطلاعات در خصوص اعدام خودسرانه آقای ابوالفضل آدینه‌زاده، فرزند علی و گلدسته حسینی از طریق وبسایت صدای آمریکا (۲۱ مهر ۱۴۰۲) به دست آمده است. برای تکمیل یادبود آقای ابوالفضل آدینه‌زاده از وبسایت‌های صدای آمریکا (؛ ۱۵ آبان ۱۴۰۲)، رادیو فردا (۳۱ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۱۷ آبان ۱۴۰۲؛ ۲۷ بهمن ۱۴۰۲؛ ۱۰ مرداد ۱۴۰۳)، صفحه ایکس دادبان (۲۳ فروردین ۱۴۰۲)، حکم دادگاه در صفحه اینستاگرام مرضیه آدینه‌زاده،‌ خواهر ابوالفضل (۱۵ آبان ۱۴۰۲) و صفحه اینستاگرام یکی از دوستان آقای آدینه‌زاده (۲۶ آبان ۱۴۰۱) استفاده شده است.

آقای ابوالفضل آدینه‌زاده متولد ۲۷ خرداد ۱۳۸۴ و اهل مشهد بود. او عضو یک خانواده شش نفره بود و سه خواهر داشت. ابوالفضل دانش‌آموز سال آخر رشته الکترونیک بود و در کنار تحصیل از سن ۱۴ سالگی به کار تعمیرات موبایل مشغول بود. او به رشته ورزشی تکواندو علاقه داشت و تربیت و ادب ابوالفضل زبانزد آشنایان و همکارانش بود. وقتی خانواده‌ قصد داشتند او را برای ادامه تحصیل به خارج از ایران بفرستند گفته بود «چرا باید وطنم را ترک کنم؟ وطنم را دوست دارم و میخواهم در کشورم رفاه داشته باشم و زندگی کنم.» (صفحه اینستاگرام مرضیه آدینه‌زاده، ۵ آبان ۱۴۰۱؛ ۲۷ تیر ۱۴۰۲)

به گفته یکی از دوستان نزدیکش، ابوالفضل به او گفته بود «دلم میخواهد مردم شاد باشن، شادی بعد از آزادی همه خوشحال برقصند.» (اینستاگرام دوست آقای آدینه‌زاده، ۲۶ آبان ۱۴۰۱)

پیش‌زمینه اعتراضات سال ۱۴۰۱(مهسا امینی)

اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ ایران از روز ۲۵ شهریور ماه، به دنبال انتشار خبر مرگ ژینا(مهسا) امینی، دختر ۲۲ ساله اهل کردستان آغاز شد. ژینا(مهسا) امینی امینی که در ۲۲ شهریور ماه توسط پلیس امنیت اخلاقی موسوم به گشت ارشاد در تهران بازداشت شده بود، چند ساعت بعد از بازداشت توسط ماموران پلیس در حالی که به مرگ مغزی دچار شده بود به بیمارستان منتقل شد. انتشار خبر مرگ این دختر جوان، و خشم مردم از گشت ارشاد و حجاب اجباری و همچنین اظهارات گمراه کننده مسئولان در مورد علت مرگ ژینا(مهسا)‌ امینی و   مصونیت ماموران از مجازات به اعتراضات سراسری منجر شد. این اعتراضات که ابتدا در فضای مجازی آغاز شد، با تجمع اعتراضی در مقابل بیمارستان کسری و سپس در شهر سقز(استان کردستان)، محل دفن خانم امینی، ادامه یافت.  شعار «زن، زندگی، آزادی» که اولین بار در مراسم تدفین خانم امینی سرداده شد، ضمن استقبال گسترده‌ از سوی جوانان، فورا به محوری ترین شعار این اعتراضات تبدیل گشت. اعتراضات با به آتش کشیدن روسری‌ها و فریاد شعار «زن، زندگی، آزادی» توسط زنان و دختران آغاز شد، اما خیلی زود به مطالبه سرنگونی جمهوری اسلامی تغییر یافت.  

گستردگی و تداوم از ویژگی ها بارز این اعتراضات بود، به طوری حتی اقدامات اولیه حاکمیت مانند جمع آوری خودروهای گشت ارشاد و دستگیری پیشگیرانه بسیاری از روزنامه نگاران و فعالان مدنی نیز نتوانست مانع از تداوم آن شوند. دامنه اعتراضات تا اواسط آذر ماه آن سال به ۱۶۴ شهر و شهرستان(حتی شهرهایی که پیش‌تر سابقه‌ی اعتراضی نداشتند) و ۱۵۰ دانشگاه و دبیرستان تسری یافت و اقشار مختلف از جمله دانشگاهیان، دانش آموزان دبیرستانی و همچنین گروه‌های صنفی مانند کارکنان صنعت نفت، تجار بازار تهران و برخی دیگر از شهرها، آموزگاران، وکلای دادگستری(که تا تاریخ ۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۱ ، دست کم ۴۹ تن از آنان بازداشت شدند)، هنرمندان، ورزشکاران و پزشکان به این اعتراضات پیوستند که به بازداشت شماری از آنها منجر شد.

سرانجام حکومت با اعمال خشونت شدید و اقدامات سرکوبگرانه از جمله بازداشت‌های گسترده، قطع شبکه تلفن همراه و اینترنت و با توسل به نیروهای سرکوب مجهز به انواع سلاح از جمله گاز اشک آور، تفنگ ساچمه‌ای، تپانچه و سلاح‌های جنگی توانست این اعتراضات را که کمابیش تا پایان دی ماه نیز در جریان بود، سرکوب کند. 

هرچند اقدامات سرکوبگرانه حاکمیت مانند سانسور، ارعاب و تهدید بازماندگان قربانیان این اعتراضات چالش های جدی در امر ثبت و جمع‌آوری اسناد و مدارک پیرامون قربانیان و ابعاد جنایات صورت گرفته ایجاد کرد، اما گزارشات بسیاری حاکی از آن است که نیروهای سرکوب سر و سینه معترضان را هدف قرار داده و از فاصله نزدیک و یا از پشت سر به معترضان شلیک کردند. همچنین شلیک گلوله‌های ساچمه‌ای و پینت بال باعث آسیب های چشمی و نابینایی صدها تن از معترضان شد و حتی بنا به برخی گزارش‌ها در مواردی اندام تناسلی زنان هدف قرار داده شد.

یکی از خونین‌ترین سرکوب های صورت گرفته در تاریخ  ۸ مهر ماه ۱۴۰۱ در شهر زاهدان واقع در استان سیستان و بلوچستان و پس از پایان نماز جمعه به وقوع پیوست. نیروهای امنیتی در آن روز به نمازگزاران داخل مصلی محل نماز شهروندان اهل سنت و معترضان در خارج از مسجد تیراندازی کردند. آمار تلفات آن روز که به «جمعه خونین» شهرت یافت به بیش از ۹۰ نفر رسید. همچنین گزارش شده است بسیاری از معترضان زخمی از بیم بازداشت به بیمارستان مراجعه نکردند زیرا نیروهای امنیتی بسیاری از معترضان زخمی را  پس از مراجعه به بیمارستان دستگیر می کردند.

هرانا، خبرگزاری فعالان حقوق بشر تا روز ۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۱، در سراسر کشور ۱۲۶۲ مورد تجمع اعتراضی در سراسر کشور را ثبت و ۵۲۷ مورد تلفات مرگ شامل معترضان و رهگذران را گزارش داد که ۷۱ تن از آنان را کودکان تشکیل می‌دادند. همچنین از میان آمار لااقل ۲۲۰۰۰ تن بازداشتی (که شماری از  آنها در هنگام بازداشت زخمی بودند)، تعداد ۷۶۶  به جرایم مختلف محکوم شده و  بیش از ۱۰۰ نفر از آنها در معرض خطر اعدام قرار داشتند. چهار نفر از معترضان نیز در آذر و دی ماه ۱۴۰۱، بدون رعایت معیارهای حداقلی دادرسی عادلانه، اعدام شدند. 

به ادعای مقامات حکومتی ۷۰ نفر از نیروهای حکومتی نیز در جریان این اعتراضات جان باختند. اگرچه بنا به گزارشات موثق رسیده از برخی از خانواده‌های معترضان کشته شده، مقامات حکومتی با فشار یا تطمیع از آنها خواسته‌اند که هویت عزیزان خود را به دروغ در زمره نیروهای حکومتی به ثبت برسانند. 

منابع مختلف شامل گروه‌های حقوق بشری و رسانه‌ها، موارد متعددی از ضرب و شتم، شکنجه (جهت اجبار افراد به اعتراف) و تجاوز جنسی به بازداشت‌شدگان را گزارش کرده‌اند. بنا به این گزارشات افراد بازداشت شده در خلال بازجویی و محاکمه از دسترسی به وکیل محروم بوده و از اعترافات تحت فشار و شکنجه آنها در دادگاه به عنوان ادله اثبات جرم، استفاده شده بود.

در اعتراض مذکور، حمایت عمومی و همبستگی جامعه جهانی نیز بی‌سابقه بوده است. ( به طوری هشتگ #مهساامینی به زبان‌های فارسی و انگلیسی رکورد‌های جهانی را شکست).در تاریخ ۳ آذر ماه ۱۴۰۱، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد قطعنامه‌ای تصویب کرد و طی آن خواستار تشکیل یک کمیسیون حقیقت یاب برای رسیدگی جامع و مستقل در خصوص نقض حقوق بشر صورت گرفته از سوی جمهوری اسلامی از زمان آغاز این اعتراضات بالاخص پیرامون نقض حقوق زنان و کودکان شد.

اعدام خودسرانه آقای ابوالفضل آدینه‌زاده

بنا بر اطلاعات موجود، آقای آدینه‌زاده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۱ در مقابل دانشگاه فردوسی مشهد مورد اصابت گلوله اسلحه ساچمه‌ای ماموران یگان ویژه قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان بر اثر شدت جراحات جان باخت.

صبح روز شنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۱ دوربین مداربسته مقابل مدرسه ابوالفضل تصاویر او را ضبط کرد. ابوالفضل از خودرو پدرش پیاده شد، پس از کمی مکث خم شد و بند کفش‌هایش را محکم بست و به جای مدرسه به اعتراضات رفت. ظهر همان روز، ابوالفضل در جمع مردم معترض مشهد مقابل دانشگاه فردوسی، از سوی نیروهای یگان ویژه از ناحیه پهلوی راست مورد هدف شلیک هفتاد گلوله ساچمه‌ای قرار گرفت. آقای آدینه‌‌زاده پس از زخمی شدن خودش را به زیرگذر پارک ملت رساند و روی زمین افتاد. تصاویری که توسط دوربین یک شهروند ضبط شده ابوالفضل را نشان می‌دهد که روی زمین افتاده و زخمی است. (صفحه اینستاگرام مرضیه آدینه‌زاده، ۱۵ مهر ۱۴۰۲؛ ۱۰ آبان ۱۴۰۱)

یکی از شاهدین که اظهارات او در دادنامه ثبت شده توسط خانواده آدینه‌زاده روایت کرد: «من از زیرگذر پارک ملت واقع در بلوار وکیل آباد عبور می‌کردم که متوجه شدم فرد جوانی حدودا پانزده یا شانزده ساله روی زمین افتاده است. به افرادی که دور او جمع شده بودند گفتم‌ پاهایش را بالا بگیرید. آقایی گفت پرسنل انتظامی می‌گویند اینجا را ترک کنید و تجمع نکنید. چند نفر زیر بغل آن پسر را گرفتند و او را بالا بردند؛ وقتی او را بالا رساندیم یکدفعه روی زمین افتاد. به کمک مردم او را گرفتیم و به داخل پارک ملت بردیم و روی قسمتی از فضای سبز گذاشتیم. آن جوان کاملا بی‌حال بود. چند زخم در پهلوی او دیده می‌شد؛ ولی خونریزی شدیدی نداشت. مردم می‌گفتند: گلوله ساچمه‌ای خورده است. آن پسر جوان را سوار یک خودرو کرده و به بیمارستان منتقل کردیم.» (حکم دادگاه در صفحه اینستاگرام مرضیه آدینه‌زاده، ۱۵ آبان ۱۴۰۲)

آقای آدینه‌زاده توسط چند تن از مردم به بیمارستان امام رضا مشهد منتقل شد و مورد عمل جراحی قرار گرفت. کادر پزشکی توانستند تعداد ۲۷ گلوله ساچمه‌ای از بدن او خارج کنند ولی موفق نشدند او را نجات دهند و ابوالفضل آدینه‌زاده در ظهر همان روز بر اثر شدت جراحات جان باخت. (اینستاگرام مرضیه آدینه‌زاده، ۱۷ مهر ۱۴۰۱)

در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۱ از طرف حراست آموزش و پرورش با خانواده آدینه‌زاده تماس گرفتند و به آنها گفتند وثیقه بگذارند و فرزندشان را ببرند. پس از مراجعه خانواده آدینه‌زاده به اداره آگاهی به آنها گفته شد فرزندشان بر اثر اصابت ۳ گلوله ساچمه‌ای کشته شده است. ۱۸ مهر ۱۴۰۱ خانواده آدینه‌زاده برای تحویل پیکر فرزندشان به اداره پزشکی قانونی مشهد مراجعه کردند و تنها به مادر ایشان اجازه داده شد تا برای شناسایی جسد وارد پزشکی قانونی شود. 

مراسم خاکسپاری  ابوالفضل در تاریخ ۱۸ مهر ۱۴۰۱ در روستای نجف‌آباد در نزدیکی شهر فاروج استان خراسان شمالی با حضور خانواده و مردمی که عکس‌ ابوالفضل را در دست داشتند و همچنین حضور پرشمار ماموران امنیتی برگزار شد. (اینستاگرام مرضیه آدینه‌زاده، ۱۷ مهر ۱۴۰۱؛ ۶ آذر ۱۴۰۱)

قوانین مرتبط با کنترل اعتراضات

تاکنون موارد قابل توجهی از کشته شدن اشخاص در تظاهرات‌ انتقادی در ایران گزارش شده است. در اغلب این موارد نیروهای مسلح برای سرکوب اعتراضات با استفاده از سلاح گرم به روی تظاهرات‌کنندگان شلیک کرده‌اند. در حقوق ایران تیراندازی ماموران مسلح در تظاهرات‌ دارای ضوابطی است. همچنین قوانین ایران در جهت مجازات مامورانی که برخلاف قانون اقدام به تیراندازی می‌کنند و نحوه جبران خسارت از قربانی، مقرراتی را وضع کرده‌اند:

بر طبق قوانین ماموران مسلح در برخی موارد اجازه استفاده از سلاح گرم را دارند. یکی از این موارد جلوگیری از ناآرامی و اغتشاشات است. در مورد اینکه ناآرامی و اغتشاش چیست قوانین تعریف مشخصی ارائه نداده‌اند. قانون بکارگیری سلاح توسط ماموران نیروهای مسلح در موارد ضروری مصوب سال ۱۳۷۳ ضوابطی را برای استفاده از سلاح مشخص کرده است. مهمترین اصلی که این قانون در نظر گرفته اصل ضرورت است. بدین معنی که ماموران مسلح فقط در شرایط اضطراری می‌توانند شلیک کنند. در مورد تظاهرات‌ ماده ۴ و ۵ این قانون به ماموران اجازه داده است که تحت شرایطی برای اعاده نظم و فرونشاندن ناآرامی‌ها از سلاح خود استفاده کنند. ماده ۴ مقرر کرده است: «مامورین انتظامی برای اعاده نظم و کنترل راهپیمائی‌های غیر قانونی، فرونشاندن شورش و بلوا و ناآرامی‌هایی که بدون بکارگیری سلاح‌، مهار آنها امکان‌پذیر نباشد، حق بکارگیری سلاح را به دستور فرمانده عملیات، در صورت تحقق شرایط زیر دارند:

الف - قبلاً از وسایل دیگری مطابق مقررات استفاده شده و موثر واقع نشده باشد. ب - قبل از بکارگیری سلاح، با اخلالگران و شورشیان نسبت به بکارگیری سلاح اتمام حجت شده باشد. تبصره ۱- تشخیص ناآرامی‌های موضوع ماده ۴ حسب مورد بر عهده رئیس شورای تامین استان و شهرستان و در غیاب هر یک بر عهده معاون ‌آنان خواهد بود و در صورتی‌که فرماندار معاون سیاسی نداشته باشد این مسئولیت را به یکی از اعضای شورای تامین محول خواهد نمود.‌ تبصره ۲- در مواردی که برای اعاده نظم و امنیت موضوع این ماده نیروی نظامی طبق مقررات قانونی ماموریت پیدا نمایند از لحاظ مقررات بکارگیری سلاح مشمول این ماده می‌باشند...» این ماده به روشنی اشاره کرده است که ماموران باید ابتدا از وسایل دیگر استفاده کرده و در صورتی که وضعیت کنترل نشود از سلاح استفاده کنند و ضمنا به تظاهرات‌کنندگان هشدار بدهند. قانونگذار مصادیق وسایل دیگر را ذکر نکرده اما منطقا می‌توان گفت که منظور وسایلی غیر‌کشنده همچون آب پاش، گاز اشک‌آور، باتوم و مواردی از این قبیل است. این ماده در مورد تظاهرات‌ غیر‌مسلحانه است. در مورد راهپیمایی‌های مسلحانه ماده ۵ مقرر کرده است: « مامورین نظامی و انتظامی برای اعاده نظم و امنیت در راهپیمائی‌های غیر‌قانونی مسلحانه و ناآرامی‌ها و شورش‌های مسلحانه مجازند از‌سلاح استفاده نمایند. مأمورین مذکور موظفند به دستور فرمانده عملیات و بدون تعلل نسبت به برقراری نظم و امنیت، خلع سلاح و جمع‌آوری مهمات ‌و دستگیری افراد و معرفی آنان به مراجع قضایی اقدام نمایند.»

در تمامی حالات فوق لازم است که مامورین اولا چاره‌ای جز بکارگیری سلاح نداشته باشند، ثانیاً در صورت امکان مراتب : الف- تیر هوایی. ب- تیراندازی کمر به پایین. ج- تیراندازی کمر به بالا را رعایت نمایند. (تبصره ۳ ماده ۳)

در صورتی‌که ماموری مطابق مقررات فوق اقدام به تیراندازی کند و قربانی نیز بی‌گناه شناخته نشود هیچ مسئولیتی بر عهده مامور و سازمان متبوع وی نخواهد بود ( ماده ۱۲) اما اگر مامور برخلاف مقررات مذکور عمل کند مجازات خواهد شد. اگر مامور مسلح بدون رعایت قوانین و به صورت عمدی اقدام به تیراندازی کرده و در اثر این تیراندازی شخصی مجروح یا کشته شود، خود ایشان به قصاص یا دیه و یا حبس حسب مورد محکوم می‌شود. ماده ۴۱ قانون جرایم نیروهای مسلح در این زمینه مقرر کرده است:« هر نظامی که در حین خدمت یا مأموریت برخلاف مقررات و ضوابط‌ عمداً مبادرت به تیراندازی نماید علاوه بر جبران خسارات وارده به حبس از سه ماه تا یک ‌سال محکوم می‌شود و درصورتی که منجر به قتل یا جرح شود علاوه بر مجازات مذکور،‌حسب مورد به قصاص یا دیه محکوم می‌گردد و چنانچه از مصادیق مواد (۶۱۲) و (۶۱۴)‌ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵/۳/۲ باشد به مجازات مندرج در مواد مذکور‌محکوم خواهد شد.»

قانون فرض دیگری نیز مطرح کرده و آن اینکه مامور تمامی تشریفات مذکور را رعایت کند اما قربانی در محاکم دادگستری بی‌گناه شناخته شود.

تبصره ۱ – چنانچه تیراندازی مطابق مقررات صورت گرفته باشد مرتکب از‌مجازات و پرداخت دیه و خسارت معاف خواهد بود و اگر مقتول یا مجروح مقصر نبوده و‌بی‌گناه باشد دیه از بیت‌المال پرداخت خواهد شد. بر طبق ماده ۱۳ قانون بکارگیری سلاح توسط مأمورین نیروهای مسلح در موارد ضروری: «در صورتی‌که ماموران با رعایت مقررات این قانون سلاح بکار گیرند و در نتیجه طبق آراء محاکم صالحه، شخص یا اشخاص بی‌گناهی‌مقتول و یا مجروح شده یا خسارت مالی بر آنان وارد گردیده باشد، پرداخت دیه و جبران خسارت بر عهده سازمان مربوط خواهد بود و دولت مکلف‌است همه ساله بودجه‌ای را به این منظور اختصاص داده و حسب مورد در اختیار نیروهای مسلح قرار دهد»

واکنش مسئولان

مقامات امنیتی از لحظه تحویل پیکر آقای آدینه‌زاده به خانواده‌اش در کنار آنها حضور داشتند و نحوه برگزاری مراسم را کنترل کردند. ماموران امنیتی از بردن پیکر آقای آدینه‌زاده به مرقد امام رضا قبل از خاکسپاری جلوگیری کردند و با تحت فشار قرار دادن راننده آمبولانس پیکر را سریعا به محل خاکسپاری در روستای نجف‌آباد بردند. آنها با حضور در آرامستان تلاش کردند مراسم خاکسپاری سریعا برگزار شود و تصاویر آقای آدینه‌زاده که در دست شرکت‌کنندگان بود را جمع‌آوری کردند. (اینستاگرام مرضیه آدینه‌زاده، ۱۷ مهر ۱۴۰۱)

دادستانی مشهد در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۱،آقای علی آدینه‌زاده، پدر ابوالفضل را احضار و او را به خاطر دادخواهی قتل فرزندش به «تبلیغ علیه نظام» محکوم کردند. بازپرس شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد مسئول رسیدگی به پرونده قتل آقای آدینه‌زاده شد و دستورات ویژه‌ای برای جمع‌آوری ادله صادر کرد و نهادهای امنیتی برای تحقیق در محل کشته‌شدن آقای آدینه‌زاده حضور پیدا کردند. اداره اطلاعات و اطلاعات سپاه شهر مشهد در پاسخ به استعلام بازپرسی متفقا اعلام کردند پلیس ضد شورش به آقای آدینه زاده شلیک کرده است. (رادیو فردا، ۷ آبان ۱۴۰۲)

شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد با استناد به گزارش نهادهای امنیتی رای به عدم صلاحیت داد و پرونده را برای رسیدگی به شعبه اول دادسرای نظامی استان خراسان رضوی فرستاد. بنا به درخواست وکیل پرونده،‌ دادسرای نظامی یک لیست سی تا چهل نفره از ماموران یگان ویژه که در محل کشته شدن آقای آدینه‌زاده حضور داشتند ارائه شد و با دستور دادسرای نظامی حدود پنج نفر به صورت اتفاقی به دادسرا احضار و بازجویی شدند. همه ماموران یگان ویژه که به دادسرا احضار شدند اقرار کردند «در محل حضور داشتند ولی شلیک هوایی انجام دادند.» (رادیو فردا، ۷ آبان ۱۴۰۲)

آقای غلامحسن الوندی بازپرس شعبه اول دادسرای نظامی استان خراسان رضوی در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۲ با استناد به «فقدان ادله اثباتی کافی» برای محکومیت ماموران نظامی رای به «منع پیگرد» داد.

«نظر به اینکه دلیلی متقن و محکم بر استفاده نیروهای نظامی یا انتظامی از سلاح ساچمه‌زنی تحصیل نگردیده، لذا اتهام منتسبه را به لحاظ فقدان ادله اثباتی کافی محرز و مسلم ندانسته، مستنداً به ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی کیفری عقیده بر منع پیگرد دارم.» (حکم دادگاه در صفحه اینستاگرام مرضیه آدینه‌زاده، ۱۵ آبان ۱۴۰۲)

ماموران امنیتی در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ آقای علی آدینه‌زاده و خانم مرضیه آدینه‌زاده، پدر و خواهر ابوالفضل را بر سر مزار او بازداشت کردند. ماموران امنیتی در شامگاه همان روز به منزل خانوادگی آقای آدینه‌زاده یورش بردند و خانم گلدسته حسینی، مادر ابوالفضل را نیز بازداشت کردند. آقای علی آدینه‌زاده به زندان بجنورد و خانم مرضیه آدینه‌زاده و خانم گلدسته حسینی به زندان شیروان منتقل و در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ با تودیع قرار وثیقه از زندان آزاد شدند. (رادیو فردا، ۱۰ مرداد ۱۴۰۲)

آقای خسرو علی‌کردی، وکیل پرونده آقای آدینه‌زاده در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ پس از احضار به شعبه ۹۰۱ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد بازداشت و به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شد. آقای علی کردی پس از پنج روز با تودیع قرار وثیقه از زندان آزاد شد.

در اواخر شهریور ۱۴۰۲ آقای علی آدینه‌زاده توسط ماموران امنیتی برای «صحبتی کوتاه» به دادسرای شهر فاروج احضار شد و به او گفته شد «اگر در کنار ما باشید پرونده قتل ابوالفضل را به نتیجه‌ای که شما می‌خواهید می‌رسانیم، در غیر اینصورت مطمئن باشید که نمی‌گذاریم پرونده پسرتان به نتیجه برسد.» پیشتر نیز مقامات قضایی به وکیل قبلی پرونده، آقای رضایی گفته بودند تا وقتی که خانواده آدینه‌زاده بابت قتل فرزندشان سکوت نکنند به پرونده قتل رسیدگی نمی‌شود. (اینستاگرام مرضیه آدینه‌زاده، ۱۵ آبان ۱۴۰۲)

آقای علی‌کردی در آذر ماه ۱۴۰۲ در شعبه اول دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی هادی منصوری به اتهام «فعالیت تبلیغی به نفع گروه‌های مخالف نظام» و «نشر اکاذیب از طریق سامانه‌های رایانه‌ای و عدم حفظ اسرار» محاکمه و به یک سال حبس و دو سال تبعید به شهرستان نهبندان، دو سال ممنوعیت خروج از کشور، دو سال محرومیت از اشتغال در حرفه وکالت و دو سال منع حضور در فضای مجازی محکوم شد. این رای در دی ماه ۱۴۰۲ در شعبه ۳۵ دادگاه تجدید نظر استان خراسان رضوی عینا تایید شد. (رادیو فردا، ۲۷ بهمن ۱۴۰۲)

واکنش خانواده

خانواده‌ی آقای آدینه‌زاده در رابطه با قتل فرزندشان در دادسرای شعبه ۲۱۱ مشهد شکایت خود را ثبت کردند. (رادیو فردا، ۱۷ آبان ۱۴۰۲)

آقای آدینه‌زاده با رد پیشنهاد ماموران امنیتی در رابطه با اینکه اگر بخواهد پرونده شکایت قتل فرزندش به نتیجه برسد باید کنار آنها باشد گفت: «هرگز در کنار شما نمی‌ایستیم چرا که پس از قتل پسرم بین ما و شما دریای خون حاکم است.» خانواده آدینه‌زاده پس از بی‌نتیجه ماندن شکایتشان و صدور رای قضایی منع پیگرد برای نیروهای نظامی گفتند مطمئن و آگاه هستند که قاتل فرزندشان نیروی یگان ویژه مشهد است. خانواده بارها از مسئولان قضایی تقاضا کردند تصاویر ضبط شده دوربین‌های مداربسته محل کشته شدن ابوالفضل را در اختیارشان قرار دهند ولی مسئولان مربوطه گفتند دوربین‌ها خراب بودند و از صحنه کشته شدن تصویری ضبط نشده است. خانواده آدینه‌زاده گفتند از ابتدا می‌دانستند در این «بیدادگاه» جوابی حاصل نمی‌شود. (اینستاگرام مرضیه آدینه‌زاده، ۱۵ آبان ۱۴۰۲) 

آقای علی‌کردی، وکیل پرونده حکم منع پیگرد دادگاه نظامی را «غیرمنتظره، غیرعادلانه و غیرمنصفانه» دانست و گفت این حکم با هیچ‌کدام از اصول آیین دادرسی کیفری تشابه و تطابق ندارد. او گفت با وجود اینکه بازپرس شعبه ۲۱۱  دادگاه انقلاب و عمومی مشهد در روز ۱۱ مهر ۱۴۰۱ دستور داد تا تمام تصاویر مربوط به دوربین‌ها که حدود ۲۰ تا ۲۵ دوربین در اطراف محل کشته شدن آقای آدینه‌زاده نصب شده جمع‌آوری شود ولی هرگز این تصاویر به وکیل و خانواده نشان داده نشد و او اعتقاد دارد حلقه مفقود پرونده در این تصاویر است. خانواده آدینه‌زاده موضوع دریافت دیه را رد کردند به این دلیل که اعتقاد دارند فرزندشان توسط پلیس ضدشورش کشته شده و مقامات قضایی وظیفه دارند تمام ادله اثباتی جرم را در نظر بگیرند و با تحقیقات مفصل قاتل یا قاتلین را شناسایی، محاکمه و مجازات کنند. (رادیو فردا، ۱۷ آبان ۱۴۰۲))

پس از بازداشت آقای علی آدینه‌زاده در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۳، او در یک تماس صوتی از داخل زندان در واکنش با بازداشتش گفت: «فکر کردید من‌ و فرستادید زندان من میام سرخم کنم؟ نه!» خانم گلدسته حسینی، مادر ابوالفضل در واکنش به بازداشت همسرش با انتشار یک ویدیو در صفحه دخترش گفت: «عوض این‌که قاتل بچه‌ام را پیدا کنند، همسرم را بازداشت کردند.» (اینستاگرام مرضیه آدینه‌زاده، ۱۲ مرداد ۱۴۰۳)

علی آدینه زاده، پدر ابوالفضل پس از اینکه به خاطر دادخواهی قتل فرزندش بازداشت شد گفت: «فکر کردید من‌ و فرستادید زندان من میام سرخم کنم؟ نه!»

رای دادگاه نظامی به شکایت خانواده آقای آدینه‌زاده

شعبه اول بازپرسی دادسرای نظامی استان خراسان رضوی در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۲ به شکایت خانواده آقای آدینه‌زاده از ماموران نظامی و انتظامی به اتهام «تیراندازی برخلاف مقررات منجر به قتل» رسیدگی کرد. فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی درباره اتهام وارده اعلام کرد «برخی از پرسنل این نیرو در روز حادثه مجاز به استفاده از سلاح ساچمه زنی بوده‌اند ولیکن  هرگز از سلاح خود استفاده نکرده‌اند.»

آقای غلامحسین الوندی، بازپرس شعبه اول دادسرای نظامی با استناد به اینکه دلیل متقن و محکم بر استفاده نیروی نظامی یا انتظامی از سلاح ساچمه‌ای تحصیل نگردیده و اتهام منتسبه به لحاظ فقدان ادله اثباتی کافی» است، با استفاده از ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی کیفری رای به «منع پیگرد» پرونده داد. 

این دادسرا همچنین در حکم خود اشاره کرد خانواده آدینه‌زاده «ارشاد شوند» تا در راستای ماده ۸۵ قانون آیین دادرسی کیفری از طریق دادگستری از بیت‌المال دیه دریافت کنند. (حکم دادگاه در صفحه اینستاگرام مرضیه آدینه‌زاده، ۱۵ آبان ۱۴۰۲)

تأثیر بر خانواده

بنا بر اطلاعات موجود، کشته شدن آقای آدینه‌زاده بر خانواده او ضربه سنگینی وارد کرد. خواهر ابوالفضل درباره زندگی آنها بعد از قتل برادرش خطاب به حکومت نوشته است: «شما پسری رو کشتین که بعد مدرسه میرفت سرکار، تا چند صباح دیگه عصای دست پدرش باشه، شما پسری رو کشتین که به پدرش گفته بود بابا جوش نزن من تا تهش باهات هستم. شما پسری رو کشتین که دل نداشت پدرشو ببینه که زیر این اقتصاد افتضاح کشور موهاش داره سفید و کمرش خم میشه.» خانم آدینه‌زاده با اشاره به آخرین لحظات زندگی برادرش پس از گلوله خوردن نوشت: «شما پسری رو کشتین که موقعی که خونریزی داشت مدام تکرار میکرد مامان دوستت دارم، مامان منو ببخش. چون میدونست جون مامانش به جون اون بنده»

«شما تنها پسر خانواده مارو گرفتین، دلگرمی مارو گرفتین، نفس مارو گرفتین، شما قلب ما رو تیکه تیکه کردین با کشتن ابوالفضل، شما قلب کل فامیل و اقوام مارو شکستین، شما قلب یه ایران رو شکستین.» (اینستاگرام مرضیه آدینه‌زاده، ۵ آبان ۱۴۰۱)

تصحیح و یا تکمیل کنید