بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

مرتضی شرفی

درباره

سن: ۳۱
ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲ آذر ۱۳۶۱
محل: زندان مرکزی (عادل آباد)، شيراز، استان فارس، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: محاربه با خدا; اقدام عليه امنيت ملی

ملاحظات

آرزو داشت یک روز عنصر جدیدی به جدول تناوبی شیمی اضافه کند.

اطلاعات درباره آقای مرتضی شرفی فرزند محمد، از طریق فرم ارسالی به سایت بنیاد برومند توسط فردی آشنا با ایشان گردآوری شده است. بنابراین اطلاعات، وی متولد تهران در سال ۱۳۳۱، متاهل و مدیر کارگاه  برق رسانی  دشت ورامین بود.

آقای شرفی که علاقه زیادی به علم داشت در دوران دبیرستان آزمایشگاه کوچکی در خانه‌اش براه انداخته بود و یک نشریه علمی برای هم کلاسی‌هایش منتشر می‌کرد. آرزو داشت یک روز عنصر جدیدی به جدول تناوبی شیمی اضافه کند. در سال ۱۳۴۸ در رشته فیزیک دانشگاه تهران قبول شد و یک کتاب تست کنکور منتشر کرد. سال بعد نیز در کنکور شرکت کرد و در رشته مهندسی برق دانشگاه  پلی تکنیک تهران فارغ التحصیل شد. وی همچنین دارای مدرک مهندسی رشتۀ آبیاری از دانشگاه اهواز بود. آقای شرفی که نخستین فرد با تحصیلات عالی درمیان اقوام و آشنایانش بود، همواره می‌کوشید تا به دیگران در امر پیشرفت تحصیلات و راهیابی به دانشگاه یاری رساند. وی هوادار سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر بود.

نام آقای مرتضی شرفی  در لیست ۵۵۹ نفر "شهدای سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر" در سایت اینترنتی اندیشه پیکارمنتشر شده است. این لیستی است از اسامی اعضاء سازمان که پس از انقلاب ۱۳٥۷ جان سپرده‌اند. بیش از ٤٠٠ نفر از افرادی که نامشان در این فهرست ذکر شده اعدام شده‌اند. خبر این اعدام در ضمیمه شماره ۲٦۱ نشریه مجاهد، سازمان مجاهدین خلق ایران، به تاریخ ۱٥ شهریور ۱۳٦٤ نیز به چاپ رسید. این ضمیمه شامل فهرست ۱۲٠۲۸ نفر است که اکثراً وابسته به گروههای سیاسی مخالف رژیم بوده اند. این اشخاص از تاریخ ۳٠ خرداد ۱۳٦٠ تا زمان چاپ نشریه مجاهد اعدام شده و یا در درگیری با قوای انتظامی جمهوری اسلامی کشته شده‌اند.

سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر در سال ۱۳۵۷ از اعضای مارکسیست لنینیست منشعب از سازمان مجاهدین خلق تشکیل شد. این سازمان با پیوستن بخش بزرگی از گروه‌های دیگر موسوم به "خط سه" به بزرگترین تشکیلات این جریان مبدل گشت. نفی مشی چریکی و نفی مشی حزب توده از اصول این تشکیلات بود. سازمان پیکار شوروی را "سوسیال امپریالیست" و چین را منحرف از اصول مارکسیسم-لنینیسم می‌دانست و با تمامی جناحهای رژیم جمهوری اسلامی مخالف بود. سرکوب خشن رژیم جمهوری اسلامی و انشعابات درونی سازمان پیکار در سالهای ۱۳٦۰ و ۱۳٦۱ منجر به تلاشی تشکیلات و پراکندگی هواداران آن گردید. به طوریکه دیگر نتوانست به حیات سیاسی خود ادامه دهد.

دستگیری و بازداشت

بنابر اطلاعات ارسالی برای بنیاد برومند، آقای مرتضی شرفی در فروردین ۱۳۶۱ در منزل مسکونیش در شیراز دستگیر شد. ماموران هنگام بازداشت اتهامات "ضد انقلاب" و "محاربه با خدا" را به او وارد کرده بودند و او را به زندان عادل‌آباد شیراز منتقل کردند. وی در دو ماه ابتدای بازداشت هیچگونه  تماسی با خانواده‌اش نداشت. همچنین از دسترسی به وکیل مدافع محروم بود. پس از آن، آقای شرفی ملاقات‌های هفتگی با خانواده داشت که از پشت شیشه و به مدت پانزده دقیقه بوده‌اند. او تنها یکبار ملاقات حضوری با اعضای خانواده‌اش داشته که در حضور پاسداران صورت گرفته است. بنابرگزارش فرم الکترونیکی، وی برای انجام اعترافاتی تحت شکنجه قرار گرفته بود. همچنین بازجویان با وعده اینکه اعدام نخواهد شد او را تحت فشار قرار داده بودند تا در مصاحبه تلویزیونی شرکت کند.     

دادگاه

دادگاه آقای مرتضی شرفی در یکی  از روزهای آخر فروردین ماه ۱۳۶۱ در محل سپاه پاسداران شیراز به مدت نیم ساعت برگزار شد. در جلسه دادگاه هیچ شاهدی حضور نداشت.

اتهامات

بنابر اطلاعات ارسالی برای بنیاد برومند، اتهامات عنوان شده در کیفرخواست علیه آقای مرتضی شرفی "محاربه  با  خدا و اختلال در امنیت  کشور" بوده است.   

در شرایطی که حداقل تضمین های دادرسی رعایت نمی شود و متهمین از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

بنابر اطلاعات ارسالی برای بنیاد برومند، مقامات هیچگونه مدرکی برای اثبات اتهامات علیه آقای مرتضی شرفی ارائه نکرده‌اند.

دفاعیات

از دفاعیات آقای مرتضی شرفی اطلاعی در دست نیست.

حکم

 آقای مرتضی شرفی در سحرگاه روز دوم آذرماه ۱۳۶۱ در زندان عادل آباد شیراز به دار آویخته شد. براویت فرستنده فرم، حکم اعدام و تاریخ اجرای آن را همان روز دادگاه به آقای شرفی ابلاغ کرده بودند ولی او برای نگران نکردن خانواده این خبر را تنها در آخرین ملاقاتش یک هفته قبل از اعدام به خانواده داده بود.       

تصحیح و یا تکمیل کنید