بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

محمود محمودی

درباره

سن: ۴۱
ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۸ اسفند ۱۳۶۵
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: جرم نا‌مشخص; محاربه با خدا، رسول خدا و نايب امام زمان; چاپ/پخش اعلامیه; توطئه برای براندازی جمهوری اسلامی; پندار و/يا گفتار ضدانقلابی; مخالفت فعال با جمهوری اسلامی

ملاحظات

اطلاعات در باره آقای محمود محمودی ازکتاب "گفتگو های زندان، ویژه نامه محمود محمودی (١٣٨٢)" تهیه شده است. وی متولد لاهیجان، دارای دو فرزند، فارغ التحصیل رشته حسابداری از دانشگاه تهران و عضو سازمان چریک های فدائی خلق (اقلیت) بود. در رژیم سابق در سال ١٣٥٠ به همراه گروه جنگل (سیاهکل) دستگیر و نخست به اعدام و سپس به ده سال زندان محکوم شد.

در آبان ١٣٥٧ از زندان آزاد شد. یک سال بعد به دلیل مخالفت با سیاست رهبری سازمان چریک های فدائی خلق در نزدیکی به رژیم جمهوری اسلامی، از این سازمان اخراج شد و پس از انشعاب آن، به گروه اقلیت پیوست.

در سال ۱۳۴۹ سازمان چریکهای فدائی خلق، متأثر از انقلاب کوبا و جنبش چریکی آمریکای لاتین، با ایدئولوژی مارکسیسم - لنینیسم و با اعتقاد به مبارزه مسلحانه، از ادغام دو گروه چریکی مخالف رژیم شاه به وجود آمد. این سازمان پس ازپیروزی انقلاب اسلامی به نفی مشی چریکی پرداخت و بر سر حمایت یا عدم حمایت از جمهوری اسلامی و شوروی، منشعب شد. سازمان فداییان خلق (اقلیت) مخالف با جمهوری اسلامی بود و عمدتا در جنبش کارگری و سیاسی فعالیت می‌کرد.

در سال ١٣٦١ به دلیل مخالفت با کمیته مرکزی به مدت شش ماه برای "پالایش ایدئولوژیک" به کردستان تبعید شد. مدتی بعد به دلیل اختلاف با رهبری سازمان اقلیت کنار گذاشته شد. وی سپس به انتشار نشریه ای به نام "کار ویژه" پرداخت. در سال ١٣٦٣ سازمان چریکهای فدائی خلق با او قطع رابطه کرد. در فروردین ١٣٦٤ برای خروج از کشور به بندر عباس رفت اما موفق نشد و به تهران بازگشت.

دستگیری و بازداشت

اطلاعی در مورد جزئیات دستگیری و بازداشت این متهم در دست نیست. بر اساس کتاب "گفتگوهای زندان" حکم بازداشتی در مورد آقای محمود محمودی (با نام مستعار بابک) صادر نشده بوده است و در هفتم اردیبهشت ١٣٦٤ هنگام رانندگی در نزدیکی شهرری به عنوان مظنون دستگیر و به کمیته مشترک برده می شود. به گفته سیاوش محمودی که همراه او دستگیر شده بود، افرادی موتور سوار با لباس شخصی به اتومبیل نزدیک شده اسلحه را به طرف آنها گرفته و گفتند: "قاچاق حمل می کنید؟"

همین منبع می نویسد "شکنجه آقای محمود محمودی از همان دقایق اول دستگیری شروع شد و در زندان هم او را به دفعات و در ساعات مختلف شب و روز برای بازجوئی می بردند و به ندرت پیش می آمد که وی را چند ساعت رها کنند تا استراحت کند. پاهایش تا زیر ران بر اثر شکنجه سیاه شده بود". به نوشته کتاب "گفتگوهای زندان" پس از صدور حکم اعدام، رئیس دادگاه می گوید می توانی همسرت را چند دقیقه ملاقات کنی. آنها را به اطاقی که کنار اطاق دادگاه بود می برند، در حالی که در باز بوده و یک پاسدار هم در دو متری ایستاده بود. بعد از چند دقیقه با تصور این که این آخرین وداع آنهاست از هم جدا می شوند، ولی این آخرین بار نبود. بارها و بارها به بهانه اجرای حکم او را از سلولش بیرون کشیدند تا بدین طریق مورد آزارش قرار دهند. در مدت ٢٢ ماه زندان آقای محمود محمودی از حق داشتن وکیل محروم بود، با خانواده اش تماس تلفنی داشت و سه بار هم با همسرش ملاقات کرده بود.

دادگاه

اطلاعی درباره جلسه یا جلسات دادگاه در دست نیست. بر اساس کتاب "گفتگوهای زندان" دادگاه آقای محمود محمودی در سال ١٣٦٥ در زندان اوین تشکیل شد. در اولین جلسه وی خواستار دادگاه علنی شد و تقاضای وکیل کرد اما پذیرفته نشد. محاکمه او چندین جلسه به طول انجامید و پس از صدور حکم پرونده وی به دادگاه تجدید نظر فرستاده نشد.

اتهامات

بر اساس کتاب "گفتگوهای زندان" آقای محمود محمودی توانسته بود متن کیفرخواست دادستان را به همبندانش در زندان برساند. اتهامات عنوان شده علیه او بر مبنای کیفر خواست دادستان به شرح زیر است:

وی از پاسخگویی صحیح به سئوالات طفره رفته صریحا اعلان می نماید به ایدئولوژی مارکسیسم - لنینیسم معتقد بوده اعتقاد به سرنگونی جمهوری اسلامی دارد و حاضر به پاسخگویی نمی باشد. بالاخره متهم اقرار می نماید رهبری گروهی تحت عنوان ویژه کار انشعابی ازسازمان محارب اقلیت را بر عهده داشته است. در توضیح موارد اتهامی، از جمله آمده است:

"١ - قصد براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی.

٢ - به عهده داشتن مسئولیت رهبری سازمان محارب و ضدانقلابی ویژه کار انشعابی از سازمان محارب اقلیت.

٣ - عضویت در مرکزیت سازمان محارب اقلیت و شرکت در کنگره‌ها و پلنوم سازمان.

٤ - به عهده داشتن مسئولیت شاخه شمال سازمان محارب اقلیت و اقدام به سازمان‌دهی نیروهای سازمان در جهت مقابله با جمهوری اسلامی.

٥ - به عهده داشتن مسئولیت شاخه‌های اصفهان و شیراز.

٦ - مسئولیت رهبری و سازمان‌دهی بخش کارمندی سازمان محارب اقلیت.

٧ - به عهده داشتن مسئولیت رهبری و سازمان‌دهی بخش محلات سازمان محارب اقلیت.

٨ - به عهده داشتن مسئولیت رهبری ستادهای سازمان چریکهای فدایی ضد خلق در شهرهای آبادان و مسجد سلیمان.

٩ - شرکت در درگیری های کردستان و اقامت در مقرهای سازمان محارب اقلیت.

١٠ - به عهده داشتن مسئولیت هیئت تحریریه نشریه ویژه کار.

١١ - ایجاد ارتباط تشکیلاتی با سازمان محارب راه کارگر.

١٢ - ایجاد ارتباط با گروهکهای محارب اقلیت و راه کارگر در خارج کشور.

١٣ - شرکت فعال در جلسات مخفی و هسته‌های مرکزی سازمان محارب اقلیت و استفاده از منزل مسکونی خود جهت برگزاری اینگونه جلسات.

١٤ - قصد خروج غیرقانونی از کشور به کمک اشخاص قاچاقچی و سازمان محارب راه کارگر و اقدام ناموفق به خروج از مرزهای آبی جنوب.

١٥ - اقدام به تهیه اماکن پوششی جهت استقرار نیروهای ویژه کار و تهیه پشتوانه مالی گروه ﴿تحت عنوان یک باغ و یک مغازه فروش میوه﴾.

١٦ - اجرای قرارهای منظم تشکیلاتی.

١٧ - استفاده از جاسازی جهت مخفی کردن مدارک و آرشیوهای سازمان ویژه کار.

١٨ - سرپرستی خانواده یکی از معدومین سازمان به عنوان یک وظیفه سازمانی.

١٩ - اشاعه فرهنگ مادیگرانه مارکسیستی از طریق نشر اعلامیه‌ها و نشریات مارکسیستی، تهیه مقالات و مطالب ضدانقلابی چپ، و جذب سازماندهی نیروهای مارکسیست.

٢٠ - عدم پاسخگویی صحیح در کلیه مراحل بازجویی و دروغگویی به منظور حفظ عناصر تشکیلاتی با اعتقاد به مواضع خائنانه مارکسیستی ویژه کار."

در شرایطی که حداقل تضمین های دادرسی رعایت نمی شود و متهمین از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست.

دفاعیات

کتاب "گفتگوهای زندان" به نقل از همسرآقای محمود محمودی که در دادگاه حضور داشته، می نویسد که وی از مارکسیسم و مواضع انقلابیش دفاع کرده و گفته است: "شما دزد انقلاب هستید. مردم خون ریختند و شما قدرت را گرفتید".

حکم

از جزئیات این حکم اعدام اطلاعی در دست نیست. در پایان کیفرخواست دادستان وی را مفسد فی الارض و محارب با خدا و رسول خدا اعلام و تقاضای اشد مجازات شرعی را کرد. رئیس دادگاه نیزدر پاسخ به دفاعیات او گفته بود: "تو آدم بشو نیستی و هیچ وقت به راه راست هدایت نمی‌شوی". بر اساس کتاب "گفتگوهای زندان" آقای محمود محمودی به اعدام محکوم و در ١٨ اسفند ١٣٦٥ در زندان اوین تیرباران شد.

تصحیح و یا تکمیل کنید