بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

هوشنگ قربان نژاد

درباره

ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: نامعلوم

مورد

تاریخ کشته‌شدن: شهریور ۱۳۶۷ — مهر ۱۳۶۷
محل: زندان گوهردشت، کرج، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: پندار و/يا گفتار ضدانقلابی; ارتداد

ملاحظات

آقای هوشنگ قربان نژاد یکی از قربانیان کشتار جمعی زندانیان سیاسی ۱۳٦۷ است. اکثر زندانیان اعدام شده از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بودند. علاوه بر گروه‌های مارکسیست لنینیستی مخالف جمهوری اسلامی مثل سازمان فدائیان خلق (اقلیت) و حزب پیکار، فعالان احزابی چون حزب توده و فدائیان خلق (اکثریت) که فعالیتی در مخالفت با جمهوری اسلامی نداشتند نیزازقربانیان این کشتار بودند. اطلاعات در باره آقای هوشنگ قربان نژاد از کتاب "شهیدان حزب توده ایران" از انتشارات حزب توده تهیه شده است. وی نظامی وعضو حزب توده ایران بود. در رژیم سابق، در سال ١٣٣٣ همراه با ٤٥٠ نظامی دیگردستگیر و ١٣ سال در زندان به سر برد. منبع مذکور از فعالیتهای وی پس از انقلاب اسلامی اطلاعی نمی‌دهد.

حزب توده ایران در سال ۱۳۲۰ با ایدﺋولوژی مارکسیست-لنینیستی تاسیس شد. این حزب، که پیرو سیاست اتحاد جماهیرشوروی بود، تا کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ که مورد سرکوب قرار گرفت و برای بار دوم فعالیتهایش غیرقانونی اعلام شد، نقش مهمی در صحنه سیاسی کشور ایفا کرد. پس از انقلاب ۱۳۵۷، حزب توده با انقلابی و ضد امپریالیست خواندن آیت الله خمینی و رژیم جمهوری اسلامی، به حمایت و همکاری فعالانه با آن پرداخت. با وجودی که این حزب هرگز در زمره مخالفان رژیم جمهوری اسلامی قرار نگرفت، اما از سال ١٣٦١ هدف حملات رژیم قرار گرفته و اکثر رهبران و اعضایش دستگیر شده و به زندان افتادند.

دستگیری و بازداشت

اطلاعی در مورد جزئیات دستگیری و بازداشت این متهم در دست نیست. آقای هوشنگ قربان نژاد در اردیبهشت ١٣٦٢ دستگیر و تحت شکنجه‌های شدید قرار گرفت. بر اساس کتاب مذکور او در نامه‌‌ای به دادستان انقلاب اسلامی تهران به تاریخ اول مرداد ١٣٦٦ از جمله نوشته بود: "من که نزدیک به ٥ سال است در زندان‌های مختلف تهران بوده‌ام ...دائما تحت شکنجه‌های جسمی و روانی و رفتار موهن مسئولین زندان بوده و هستم". در ادامه این نامه با اشاره به روزی که همگان را چشم‌بند زده و زیر ضربات مشت و لگد گرفتند، نوشته بود: "وقتی نوبت به من رسید با اولین ضرباتی که آقای لشکری به شکم و پهلویم وارد کرد نقش بر زمین شدم و از حال رفتم. بعد از مدتی بر اثر ضربه محکمی که به شقیقه ‌ام فرود آمد، که هنوز اثر زخمش در گوشه چشمم باقی است به خود آمدم، از جا جستم و به طبقه سوم روان شدم. در مسیر حرکت به هر نگهبانی که می‌رسیدم دق دلی درمی‌آورد.

"وقتی مقابل سالن یک رسیدم، نگهبان سالن که به نام 'نادر' مشهور است علاوه بر اجرای برنامه مشت و لگد به قصد خفه کردن چنان گلویم را فشرد که آثار انگشتانش روی گلویم باقی است. حنجره‌‌ام چنان صدمه دیده که صدایم گرفته و هنگام خوردن غذا احساس ناراحتی شدید می‌کنم. آنجا همه را رو به دیوار کردند و با کابل، شیلنگ و هر چیزی که به دستشان بود تا آنجا که می‌توانستند، همه را زدند که اثرات کبودی و خون‌مردگی و تورم عضلات در سراسر بدنم مشهود است. بعد از پایان برنامه آزار و شکنجه و توهین، با بدرقه مشت و لگد نگهبانان به حیاط بازگشتیم. باید اضافه کنم در زندان‌های دوران ستم شاهی که تقریبا سیزده سال را در آنها به سر برده‌ام، هرگز مشابه با چنین صحنه‌هایی برخورد نکرده‌ام".

دادگاه

آقای هوشنگ قربان نژاد در دادگاه محاکمه و به حبس ابد محکوم شده بود. در مورد شرایط و چگونگی دادگاه‌هایی که این متهم و هزاران زندانی سیاسی دیگر را درطول چند ماه محکوم به مرگ کرد اطلاع دقیقی در دست نیست. طبق اطلاعات موجود در مورد قربانیان سال ۱۳٦۷ دادگاهی رسمی با حضور وکیل و دادستان برای آنها تشکیل نشد. زندانیانی که در سال ٦۷ اعدام شدند برای پاسخ به چند سوال در مقابل یک هیئت ویژه ۳ نفری، که متشکل از یک قاضی شرع، نماینده‌ای از وزارت اطلاعات و دادستان تهران، برده شدند. این هیئت از زندانیان چپگرا سوالاتی در ارتباط با عقاید آنها و اعتقادشان به خدا و مذهب می‌کرد.

خانواده‌های قربانیان کشتار سال ۱۳٦۷ به محاکمات غیرعادلانه و غیر قانونی که به اعدام هزارها زندانی در ظرف چند ماه منجر شد، به شدت اعتراض کرده‌اند. در نامه‌ای که در سال ۱۳٦۷ به وزیر دادگستری وقت، حسن حبیبی نوشتند، سیاست رسمی پنهان کاری در رابطه با این اعدامها را به پرسش کشیده‌‌ و آن را دال بر غیر قانونی بودن اعدامها شمرده‌اند. آنها یاد آور شده‌اند که اکثریت قریب به اتفاق قربانیان زندانیانی بودند که قبلاً در محاکم شرع به حبس محکوم شده بودند و در حال گذراندن دوران محکومیت خود و یا به پایان رساندن آن بودند. این زندانیان دوباره دادگاهی شده و به سرعت به مرگ محکوم شدند.

اتهامات

مقامات قضایی جمهوری اسلامی علناً اتهامی به قربانیان اعدام‌های جمعی سال ٦۷ وارد نکرده‌اند. بستگان قربانیان در نامه خود به وزیر دادگستری و در نامه دیگری که در سال ١٣٨١ به گزارشگر مخصوص سازمان ملل متحد، که به ایران سفر کرده بود، نوشته‌اند، به اتهاماتی نظیر "ضد انقلاب، ضد دین، و ضد اسلام" و یا انتساب قربانیان "به عملیات نظامی ...در مرزهای کشور"، که گویا اساس محکومیت عزیزان‌شان بوده اشاره نموده‌اند.

حکمی ازآیت الله روح الله خمینی که در خاطرات حسینعلی منتظری، قائم مقام رهبری در آن زمان، به چاپ رسیده است اظهارات خانواده‌های قربانیان را در رابطه با اتهامات وارده تأئید می‌کند. در این حکم آیت الله خمینی از اعضای سازمان مجاهدین خلق به عنوان "منافقانی" یاد نموده که به اسلام اعتقاد ندارند و نوشته است: "کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند محارب و محکوم به اعدام می‌باشند."

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست.

دفاعیات

از دفاعیات متهم اطلاعی در دست نیست. خویشان قربانیان درنامه خود یادآورمی شوند که به عزیزان‌شان در دادگاه فرصت دفاع داده نشده بود. در همین نامه، در پاسخ این اتهام که زندانیان با اعضای مسلح سازمان مجاهدین خلق در حمله به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی همکاری داشته‌اند چنین آمده که این ادعا‌ها: "با توجه به اوضاعی که در زندانها حاکم بوده، به طور کلی باطل است، چرا که فرزندان ما در سخت‌ترین شرایط به سر می‌بردند، ملاقاتهای پانزده روز یک بار آن هم به مدت ده دقیقه از پشت شیشه و به وسیله تلفن و محرومیت اینان از داشتن هرگونه وسیله ارتباط با خارج زندان، که ما آن را در هفت سال اخیر تجربه کرده‌ایم، حقانیت ادعای ما را به اثبات می‌رساند".

احتمال می‌رود که زندانیان وابسته به سازمانهایی غیر از مجاهدین خلق ایران ، به اتهام "ضد مذهبی" بودن، تأکید بر عقایدشان و توبه نکردن، محکوم شده باشند.

حکم

از جزئیات این حکم اعدام اطلاعی در دست نیست. آقای هوشنگ قربان نژاد در شهریور ١٣٦٧ در قتل عام زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت به دار آویخته شد.

تصحیح و یا تکمیل کنید