بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

محمدتقی امانی

درباره

سن: ۲۷
ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۸ بهمن ۱۳۶۱
محل: تبريز، استان آذربايجان شرقی، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران

ملاحظات

اطلاعات در باره آقای محمدتقی امانی از طریق ارسال فرم الکترونیکی توسط هم‌دانشکده‌ای وی، و نیز از کتاب "شهیدان ما در راه آزادى، در راه سوسیالیسم"، از انتشارات راه كارگر تهیه شده است. اطلاعات تکمیلی در مورد دوران بازداشت وی از یکی از هم‌پرونده‌ایهای ایشان به دست آمده است.

همچنین خبر اعدام آقای امانی در ضمیمه شماره ۲۶۱ نشریه مجاهد، سازمان مجاهدین خلق ایران، به تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۶۴ نیز به چاپ رسید. این ضمیمه شامل فهرست ۱۲٠۲۸ نفر است که اکثراً وابسته به گروه‌های سیاسی مخالف رژیم بوده‌اند. این اشخاص از تاریخ ۳٠ خرداد ۱۳۶٠ تا زمان چاپ نشریه مجاهد اعدام شده و یا در درگیری با قوای انتظامی جمهوری اسلامی کشته شده‌اند.

آقای امانی در سال ١٣٣٤ در زنجان، در خانواده ای از طبقه ی کارگر متولد شد. وی دانشجوی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بود و پیش از انقلاب در فعالیتهای دانشجوئی و ضد سلطنت شرکت داشت. در سال ۱۳۵۵ دستگیر، به ۵ سال زندان محکوم، و در سال ۱۳۵۷ آزاد شد. از سال ۱۳۵۸ با سازمان راه کارگر همکاری می‌کرد. وی ارتباطات اجتماعی گسترده‌ای داشت، آرام و متین و در بین مردم و دوستانش بسیار محبوب بود. کتاب خواندن، استدلال و اندیشیدن را دوست داشت.

"راه کارگر" یا "سازمان کارگران انقلابی ایران" در تیرماه ١٣٥٨ اعلام موجودیت کرد. این سازمان از افرادی از گروه‌های مختلف چپگرا تشکیل شد که مشی چریکی را رد کرده و طرفدار مبارزه سیاسی بودند و خود را مارکسیست – لنینیست، طرفدار انقلاب سوسیالیستی و حاکمیت طبقه کارگر معرفی می‌کردند. تفاوت آنها با حزب توده ( حزب کمونیست طرفدارشوروی) بر سر مخالفت با جمهوری اسلامی و رهبری خمینی بود.

دستگیری و بازداشت

آقای امانی که ساکن تهران بود، ازاوائل سال ۱۳۶٠ برای کار تشکیلاتی از طرف گروه به تبریز فرستاده شده بود. بنا به گزارش کتاب راه کارگر، اواخر مهرماه ١٣۶٠ در حالیکه اسناد تشکیلاتی به همراه داشت، به طور تصادفی در یکی از خیابانهای شهر تبریز به همراه ٤٠ نفر دیگر از جوانان دستگیر شد.

بنا به شهادت هم‌پرونده‌ای آقای امانی، او را بسیار شکنجه کردند. اما او اسرار را حفظ کرد و مسئولیت تشکیلاتی وی برملا نشد. حدود یک سال بعد که اطلاعات دیگری درباره فعالیت او لورفت، باردیگر او را شکنجه کردند که ده روز ادامه داشت.

دادگاه

آقای امانی دوبار محاکمه شد. بار اول به حبس ابد محکوم گردید. اما یک سال بعد درپی آشکار شدن اطلاعات جدید بار دیگر وی را به دادگاه بردند و این بار به اعدام محکوم کردند. اطلاعی درباره جلسه یا جلسات دادگاه در دست نیست.

اتهامات

از اتهامات عنوان شده علیه آقای امانی اطلاعی در دست نیست. او از داشتن وکیل در دوره بازداشت و دادگاه محروم بود.

در شرایطی که حداقل تضمینهای دادرسی رعایت نمی‌شود و متهمین از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می‌شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست.

دفاعیات

از دفاعیات متهم اطلاعی در دست نیست.

حکم

از جزئیات این حکم اعدام اطلاعی در دست نیست. بنا به اظهارات هم‌دانشکده‌ای آقای امانی، خبر اعدام وی در نیمه آبان ١٣۶٠ دریکی روزنامه های رسمی کشور منتشر شد. در صورتی که هم‌پرونده‌ایش او را بعد از این تاریخ، حوالی آذرماه ۱۳۶٠، در زندان تبریز دیده است. در لیست سازمان مجاهدین تاریخ اعدام آقای امانی را ٢٨ بهمن ١٣۶١ نوشته‌اند. او را در تبریز اعدام کردند.

آقای امانی پیش از اعدام در زندان با مادرش ملاقات کرد. کتاب راه کارگر در باره این ملاقات می‌نویسد که در حالی که در چشمان او اشک جمع شده بود، به مادرش گفته بود: "مادر فکر نکنی گریه می‌کنم. این اشک شوق است. خوشحالم که توانستم پیروز شوم".

تصحیح و یا تکمیل کنید