بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

امین بذرگر

درباره

سن: ۲۸
ملیت: ايران
مذهب: احتمال قوی اسلام
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۴ مهر ۱۴۰۱
محل دفن مشخص است: بله
محل: کوه دراک، شيراز، استان فارس، ايران
نحوه کشته‌شدن: نحوه اعدام فراقضایی نامشخص

ملاحظات

آقای بذرگر: «سکوت ما خیانت است!»

اطلاعات در خصوص اعدام خودسرانه آقای امین بذرگر، فرزند مسعود، از مصاحبه بنیاد عبدالرحمن برومند با ابراهیم اسحاقی، از دوستان ورزشکار آقای بذرگر (۲ مرداد ۱۴۰۲) به دست آمده است. برای تکمیل اطلاعات این پرونده از وبسایت‌های رادیو فردا (۲۲ مهر ۱۴۰۱ ، ۱۰ آذر ۱۴۰۲)، کانال یوتیوب تلویزیون ایران اینترنشنال (۲۹ تیر ۱۴۰۲)، شبکه ایکس ۱۵۰۰ تصویر (۴ بهمن ۱۴۰۰ ،۶ اسفند۱۴۰۰)، شبکه ایکس سردار پاشایی (۴ بهمن ۱۴۰۰)، بی‌بی‌سی فارسی (۲۲ مهر ۱۴۰۱) و  رادیو زمانه  ( ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳)، ایران وایر (۲۴ مهر ۱۴۰۱ ، ۱۸ مرداد ۱۴۰۲)، کیهان لندن (۲۲ مهر ۱۴۰۱ ) و خبرگزاری صدا و سیما (۲۶ آبان ۱۳۹۷) استفاده شده است.

امین بذرگر ۱۶ بهمن ۱۳۷۲ در شیراز متولد شد. (مصاحبه با ابراهیم اسحاقی، ۲ مرداد ۱۴۰۲) او با توجه به اینکه در کودکی پدر خود را از دست داده بود بخشی از مسئولیت اقتصادی خانواده را به عهده داشت. آقای بذرگر نجار بود و در یک کارگاه چوب کار می‌کرد.

او از نوجوانی کشتی را شروع کرد و به طور حرفه‌ای ادامه داد.  آقای بذرگر از سال ۹۴ در مسابقات انتخابی تیم ملی نماینده استان فارس بود (مصاحبه با ابراهیم اسحاقی، ۲ مرداد ۱۴۰۲، رادیو فردا، ۱۰  آذر ۱۴۰۲) و در مسابقات کشوری کشتی سال ۱۳۹۷ در وزن ۶۶ کیلوگرم موفق به کسب مدال برنز شد. (خبرگزاری صدا و سیما، ۲۶ آبان ۱۳۹۷؛مصاحبه با ابراهیم اسحاقی، ۲ مرداد ۱۴۰۲) او آخرین‌بار سال ۱۴۰۰ در جام بین‌المللی تختی شرکت و عنوان سوم وزن ۶۷ کیلوگرم را به دست آورد. (رادیو فردا، ۱۰ آذر ۱۴۰۲)

آقای بذرگر دوست و حریف تمرینی نوید افکاری، از معترضان وقایع مرداد ۱۳۹۷ در ایران بود که از سوی جمهوری اسلامی اعدام شد. اعدام نوید افکاری تاثیر زیادی بر امین بذرگر گذاشت. به گفته ابراهیم اسحاقی، کشتی‌گیر و دوست نزدیک امین بذرگر، پس از اعدام نوید افکاری، او، چه در فضای مجازی و چه در محافل ورزشی از نوید صحبت می‌‌کرد و حتی عکس نوید را به عنوان تصویر پیش‌زمینه تلفن همراه خود انتخاب کرده بود. (مصاحبه با ابراهیم اسحاقی ۲ مرداد ۱۴۰۳، کانال یوتیوب تلویزیون ایران اینترنشنال ۲۹ تیر ۱۴۰۲) آخرین پست آقای بذرگر در اینستاگرام نیز مربوط به نخستین روزهای پس از اعدام نوید افکاری است. او تصویری از نوید افکاری را با این توضیح پست کرده بود: «سکوت خیانت است» (صفحه امین بذرگر در اینستاگرام، آرشیو بنیاد). آخرین استوری امین بذرگر نیز مشت گره‌کرده‌ای را نشان می‌داد که از دل شراره‌های آتش بیرون آمده و حساب کاربری نوید افکاری را هم به آن تگ کرده بود. (رادیو فردا، ۱۰  آذر ۱۴۰۲)

به گفته ابراهیم اسحاقی، یکی از دوستان ورزشکار امین بذرگر، «همه می‌دانستند که او دوست صمیمی نوید افکاری است. پس از اتفاق تلخی که برای نوید افتاد، امین تنها ورزشکاری در شیراز بود که به‌صورت مداوم با پست‌ها و صحبت‌های خودش از نوید حمایت می‌کرد.» (ایران وایر، ۱۸ مرداد ۱۴۰۲).  بر اساس گزارش‌ها، آقای بذرگر در ماه‌های بعد از اعدام نوید افکاری، اغلب داخل کوله پشتی خود یک اسپری رنگ به همراه داشت تا در مسیرهایی که در سطح شهر شیراز از آنها عبور می‌کرد دیوارنویسی‌هایی در اعتراض به اعدام آقای افکاری بنویسد. او در شعارنویسی‌های خود بر یک جمله تاکید داشت: «سکوت ما خیانت است - نوید افکاری».

این فعالیت‌ها بر زندگی روزانه آقای بذرگر تاثیر گذاشت و او دیگر مانند گذشته سر تمرینات کُشتی حاضر نمی‌شد و سر کار نیز نمی‌رفت. آقای بذرگر علاوه بر ورزش حرفه‌ای کشتی، به ورزش‌های دیگری مانند کوهنوردی و بدنسازی هم علاقه‌مند بود. (مصاحبه با ابراهیم اسحاقی، ۲ مرداد ۱۴۰۳)

آقای مرتضی حدیدی، از دیگر  دوستان و هم‌باشگاهی‌های آقای بذرگر نیز در توصیف شخصیت امین با اشاره به ویژگی حمایتگر او گفت: «تویی که پهلوانی، تویی که همیشه صداقت، معرفت و گذشت در تمام وجودت بود، تویی که همیشه کاپیتان ما بودی و هستی.» (رادیو زمانه، ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳) ابراهیم اسحاقی نیز او را فردی «شاد» و اهل «رقص و آواز» توصیف کرد «که پای رفاقت‌هایش می‌ماند». به گفته آقای اسحاقی: «امین آدم اعتقادی نبود اما خدا را قبول داشت و دینش اما دین انسانیت بود، یعنی هیچ چیزی را بالاتر از انسانیت نمی‌دانست.» (مصاحبه با ابراهیم اسحاقی، ۲ مرداد ۱۴۰۳)   

پیشینه اعدام‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران 

جمهوری اسلامی ایران ید طولایی در اعمال خشونت با انگیزه‌های سیاسی در ایران و اقصی نقاط جهان دارد. از انقلاب ۱۳۵۷ به بعد، عوامل جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور دست به ربودن، ناپدید کردن و قتل تعداد زیادی از افرادی که فعالیتشان برایشان نامطلوب بود‍ه زده‌اند. تعداد قربانیان اعدام‌های فراقضایی در داخل کشور روشن نیست، اما این قتل‌ها از بهمن ۱۳۵۷ آغاز شده و در طول عمر جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران تداوم داشته است. بنیاد عبدالرحمن برومند بیش از ۵۴۰ قتل را که به جمهوری اسلامی ایران نسبت داده می‌شود، در خارج از ایران شناسایی کرده است.

در خارج از ایران در کشورهایی چون فیلیپین، اندونزی، ژاپن، هند و پاکستان در آسیا، دوبی، عراق، و ترکیه در خاورمیانه، قبرس، فرانسه، ایتالیا، اتریش، سوئیس، آلمان، نروژ، سوئد و انگلستان در اروپا، و ایالات متحده آمریکا در آنسوی اقیانوس آتلانتیک، مخالفین به روش‌های مختلف توسط مامورین جمهوری اسلامی مورد سوقصد قرار گرفته و کشته شده‌اند. در بیشتر موارد اطلاعات زیادی در مورد این قتل‌ها منتشر نشده و مقامات محلی حکم بازداشتی صادر نکرده‌اند. اما شواهد، مدارک و ردپاهایی که از تحقیقات پلیس و مقامات قضایی محلی به دست آمده، فرضیه جنایت دولتی را تایید می‌کنند. در برخی موارد، این تحقیقات منجر به اخراج یا بازداشت دیپلمات‌های ایران شده است. در موارد محدودی در خارج از ایران، عاملان این قتل‌ها بازداشت و محاکمه شده‌اند و شواهد و مدارک ارائه شده، ارتباط متهمان با نهادهای حکومتی ایران را آشکار کرده‌ و حکم بازداشتی برای وزیر اطلاعات وقت ایران صادر شده است.

نوع تشکیلات و اجرای این قتل‌ها در داخل و خارج از ایران هم دال بر وجود الگوی واحدی است که بنا به گفته دادستان سوئیسی، رولان شاتلن، دارای پارامترهای مشترک و یک برنامه‌ریزی دقیق هستند. از تشابهات بین این قتل‌ها در کشورهای مختلف چنین استنباط می‌شود که دولت ایران آمر اصلی این جنایات است.

مقامات ایران مسئولیت این قتل‌ها را رسما نپذیرفته‌اند و حتی این جنایات را به درگیری داخلی بین اعضای گروه‌های اپوزیسیون نسبت داده‌اند. معهذا این جنایات از نظر آرمانی و حقوقی از بدو تشکیل نظام توسط مقاماتش توجیه شده است. در بهار سال ۱۳۵۸، صادق خلخالی، اولین قاضی شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی تصمیم نظام را مبنی بر اجرای اعدام‌های فراقضایی رسما اعلام نمود و این تصمیم را چنین توجیه کرد: «...این‌ها محکوم به اعدام شدند، در نظر ملت ایران اگر کسی بخواهد در خارج، در هر کشوری، آنها را ترور کند، هیچ دولتی حق ندارد او را به عنوان تروریست محاکمه کند؛ زیرا او عامل اجرای حکم دادگاه انقلابی اسلامی است. لذا آنها مهدورالدم هستند و در هر جا باشند حکم درباره آن‌ها همین است.» بیش از ده سال پس از این اظهارات، علی فلاحیان، وزیر اطلاعات و امنیت نظام در حالیکه در مورد موفقیت نیروهای امنیتی سخن می‌راند، در مورد حذف مخالفین چنین گفت: «... ما موفق شدیم به بسیاری از این گروهک‌ها در خارج از کشور و در سر مرز ضرباتی وارد کنیم.»

در عین حال مقامات مختلف سیاسی، قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در مقاطع و مناسبت‌های مختلف وجود سیاست و برنامه بلندمدت و بودجه برای اجرای این قتل‌ها و در برخی موارد انجام موفقیت‌آمیز آن‌ها را تایید کرده‌اند.

برای مطالعه متن کامل «پیشینه اعدام‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران» شامل اظهار نظر مقامات مختلف جمهوری اسلامی و سابقه تاریخی قتل‌ها، بر روی همین عنوان در نوار سمت راست کلیک کنید. 

تهدید و اعدام فراقضایی آقای امین بذرگر

بر اساس اطلاعات موجود تاریخ دقیق مرگ آقای امین بذرگر مشخص نیست اما خانواده او از حوالی تیرماه ۱۴۰۰ متوجه غیبت فرزندشان شدند. در اردیبهشت سال ۱۴۰۱ ماموران اداره آگاهی در تماس با خانواده امین بذرگر به آنها خبر دادند که افراد محلی بقایای یک جسد را به همراه یک گوشی تلفن همراه و یک ساک ورزشی در کوه دراک در اطراف شیراز یافته‌اند. (رادیو فردا، ۱۰  آذر ۱۴۰۲)

فعالیت‌های آقای بذرگر در اعتراض به اعدام نوید افکاری حساسیت نهادهای امنیتی را برانگیخت. او دست‌کم یکبار به دلیل پست‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده بود برای ارائه توضیحات به یک نهاد امنیتی فراخوانده شد و برای پاک کردن محتواهای تولید‌شده مربوط به نوید افکاری تحت فشار قرار گرفت. یک بار نیز اطلاعات شیراز موسوم به پلاک ۱۰۰ آقای بذرگر را احضار کرد و از او تعهد کتبی گرفت تا به فعالیت‌های مجازی در مورد نوید افکاری پایان دهد؛ همچنین او مجبور شد تا پست‌های مربوط به نوید افکاری را از صفحه‌اش پاک کند. یکی از پست‌هایی که آقای بذرگر را مجبور به حذف آن کردند، فیلمی بود از مزار نوید در روزهای پس از اعدام که بازخورد زیادی در شبکه‌های اجتماعی داشت.» (حساب ۱۵۰۰ تصویر، ۶ اسفند ۱۴۰۰؛ مصاحبه با ابراهیم اسحاقی، ۲ مرداد ۱۴۰۳)

آقای بذرگر پیش از مفقود شدنش به یکی از دوستانش گفته بود: «یک هفته است احساس می‌کند دنبالش هستند.» (مصاحبه با ابراهیم اسحاقی ۲ مرداد ۱۴۰۳). همچنین سردار پاشایی، مربی پیشین تیم ملی کشتی فرنگی ایران، با اشاره به بی‌خبری از امین بذرگر و اینکه ماموران او را زیر نظر داشتند،‌ در شبکه ایکس نوشت: «ماموران لباس شخصی در یک مورد به هیات کشتی استان به دنبال او رفته بودند.» (شبکه ایکس سردار پاشایی، ۴ بهمن ۱۴۰۰)

خانواده آقای بذرگر پس از ۱۰ روز بی‌خبری، با پیگیری از محل کار او متوجه شدند که آقای بذرگر حتی دستمزد خود را نگرفته و وسایل شخصی‌اش را نیز از محل کارش برنداشته است. (شبکه ایکس ۱۵۰۰ تصویر،  ۶ اسفند ۱۴۰۰؛ رادیو فردا، ۱۰  آذر ۱۴۰۲) چند روز پس از غیبت امین بذرگر، خانواده او به کمک دوستانش با مراجعه به اداره آگاهی شیراز مفقود شدن فرزندشان را اعلام کردند. (مصاحبه با ابراهیم اسحاقی، ۲ مرداد ۱۴۰۲)

در مدت نزدیک به ۹ ماه بی‌خبری مطلق، خانواده امین بذرگر با توجه به احضار‌های پی‌درپی او، از همان ابتدا تصور کردند ممکن است آقای بذرگر در ساختمان پلاک ۱۰۰ شیراز و در بازداشت وزارت اطلاعات باشد. به گفته یکی از دوستان او: «یک منبع موثق که از پلاک ۱۰۰ به زندان عادل‌آباد منتقل شده بود» به آنها گفته بود که در مدت بازداشتش متوجه شده است که «یک کشتی‌گیر شیرازی» در رابطه با نوید افکاری در پلاک ۱۰۰ شیراز زندانی است. سعید افکاری، برادر نوید افکاری، در مصاحبه با یکی از رسانه‌ها گفته بود با پیگیری‌هایی که در زمان مفقودی امین انجام داده‌اند، متوجه شدند که او را بیش از شش ماه در پلاک ۱۰۰ شیراز (بازداشتگاه متعلق به وزارت اطلاعات) بازداشت کرده بودند.» (ایران وایر، ۱۸ مرداد ۱۴۰۲)

پنج ماه پس از کشف بقایای جسد، ماموران امنیتی به خانواده آقای بذرگر خبر دادند بر اساس نتایج آزمایش دی‌ان‌‌ای استخوان‌های کشف شده به فرزند آنها تعلق دارد. (بی‌بی‌سی فارسی، ۲۲ مهر ۱۴۰۱)

خاکسپاری آقای بذرگر با فشار نهادهای امنیتی یک روز زودتر از زمانی که خانواده از پیش اعلام کرده بودند، در تاریخ ۲۴ مهر ۱۴۰۱، در «دارالرحمه سعدی شیراز» برگزار شد. (رادیو فردا، ۲۲ مهر ۱۴۰۱) 

خانواده آقای بذرگر با توجه به اینکه از تاریخ دقیق مرگ او اطلاعی در دست ندارند، تاریخ ۲۴ مهر ۱۴۰۱، یعنی روز خاکسپاری‌اش را مبنای فوت او قرار دادند. (سنگ قبر امین بذرگر)

به گفته آقای اسحاقی به نقل از برادر آقای بذرگر که پیگر مفقودی و قتل او بود، ۲ فردی که استخوان‌های آقای بذرگر را پیدا کرده بودند، از ماموران آگاهی شیراز بودند و او در زمان مراجعه به آگاهی برای پیگری مفقود شدن آقای بذرگرد،  آنها را بارها در لباس نیروی انتظامی دیده بود. (مصاحبه با ابراهیم اسحاقی، ۲ مرداد ۱۴۰۲) 

واکنش مسئولان

اداره اطلاعات شیراز بازداشت آقای بذرگر را انکار کرد. (رادیو فردا – ۱۰ آذر ۱۴۰۲) و ماموران اداره آگاهی به خانواده آقای بذرگر گفتند استخوا‌ن‌های منسوب به امین بذرگر کنار موبایل و کیف ورزشی‌اش توسط افراد محلی پیدا شده است. ماموران امنیتی با گذشت پنج ماه از آزمایش دی‌ان‌ای، سرانجام ادعا کردند که استخوان‌های کشف شده به آقای بذرگر تعلق دارد. (ایران وایر – ۲۴ مهر ۱۴۰۱ - ۱۸ مرداد ۱۴۰۲)

اداره آگاهی شیراز پس از رسانه‌ای شدن خبر مفقودی آقای بذرگر و پخش فیلم‌های او توسط دوستانش، از دوستان آقای بذرگر در مورد منبع پخش فیلم‌ها پرس و جو کردند و به دوستان آقای بذرگر گفتند که به زودی خبرهایی از او دریافت خواهند کرد. (مصاحبه با ابراهیم اسحاقی، ۲ مرداد ۱۴۰۲)

هیچ مقام و منبع رسمی خبر گم شدن و کشف بقایای پیکر آقای بذرگر را اعلام یا تایید نکرده است. (رادیو فردا،۱۰ آذر ۱۴۰۲، بی‌بی‌سی فارسی، ۲۲ مهر ۱۴۰۱)

خانواده و دوستان آقای بذرگر تصمیم گرفتند روز دوشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۱ مراسم خاکسپاری او را در قبرستان دارالرحمه شیراز برگزار کنند اما ماموران امنیتی شیراز شب شنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۱ با خانواده آقای بذرگر تماس گرفتند و به آنها گفتند در صورتی که تا روز بعد پیکر او را تحویل نگیرند دیگر معلوم نیست چه زمانی استخوان‌های آقای بذرگر را به آنها تحویل دهند. به همین دلیل تشییع پیکر امین بذرگر یک روز زودتر در تاریخ ۲۴ مهر ۱۴۰۱ با حضور تعداد اندکی از دوستان و خانواده در جو شدید امنیتی برگزار شد. (ایران وایر - ۱۸ مرداد ۱۴۰۲)

همچنین دستگاه‌های امنیتی خانواده آقای بذرگر را از هرگونه برگزاری بزرگداشت برای او در فضای مجازی و آرامگاهش منع کردند. (رادیو فردا - ۱۰آذر ۱۴۰۲)

واکنش خانواده

پس از ناپدید شدن آقای بذرگر خانواده او با مراجعه به اداره آگاهی برای فرزندشان اعلام مفقودی کردند. (ایران وایر - ۱۸ مرداد ۱۴۰۲)

خانواده آقای بذرگر از اداره آگاهی خواستند تا یک نمونه از دی‌ان‌ای کشف شده را برای انجام آزمایش مستقل به آنها تحویل دهند ولی مقامات امنیتی با درخواستشان مخالفت کردند. (ایران وایر – ۱۸ مرداد ۱۴۰۲)

پیگیری پرونده آقای بذرگر با فوت برادر ایشان آقای محمد بذرگر در آتش‌سوزی محل زندگی او  که تنها عضو خانواده پیگیر پرونده بود ناتمام ماند. در مورد دلیل آتش‌سوزی خانه برادر آقای بذرگر اطلاعی در دست نیست. 

تأثیر بر خانواده

آقای اسحاقی در مورد تاثیرات مرگ آقای بذرگر بر خانواده‌‌اش در مصاحبه با بنیاد برومند گفت :«امین نجار بود و مخارج خانواده بر دوش او بود و از مادرش نگهداری می کرد. برادرش که قبلا دچار اعتیاد شده بود بر اثر فشارهای روانی ناشی از مرگ او شدت اعتیادش به مواد بیشتر شد».  (مصاحبه با ابراهیم اسحاقی، ۲ مرداد ۱۴۰۲)                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                        

 

تصحیح و یا تکمیل کنید