بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

اسفندیار رحیمی طاقانکی

درباره

سن: ۲۵
ملیت: ايران
مذهب: اسلام
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۹ بهمن ۱۳۶۱
محل: ماکاتی، فيليپين
نحوه کشته‌شدن: اعدام فراقضایی با سلاح سرد

ملاحظات

آقای رحیمی، دانشجوی مهندسی راه و ساختمان در فیلیپین و احتمالا از هواداران سازمان مجاهدین خلق بود. 

اطلاعات در خصوص کشته شدن آقای اسفندیار رحیمی طاقانکی از مصاحبه بنیاد برومند با بهرنگ اجتهادی از دوستان او و از فعالان جنبش دانشجویی در فیلیپین و همچنین از منابع نشریه مجاهد (۲۸ بهمن ۱۳۶۱)، مرکز اسناد حقوق بشر ایران (شهریور ۱۳۸۷)، واشنگتن پست ۹ فروردین ۱۳۶۳، آرشیو تحقیقاتی دانشگاه بریگهام یانگ (۲۲ اسفند ۱۳۹۱)، وبسایت سازمان مجاهدین خلق ایران، ۱۹ فروردین ۱۳۸۷، وبلاگ اشتراک، ۱۶ آذر ۱۳۸۹ و دایرة المعارف قتل‌های مشهور جهان، میشل نیوتن ۱۳۹۳به دست آمد. علاوه بر این در تکمیل اطلاعات مرتبط با بخش پیشینه جنبش دانشجویی در فیلیپین از مصاحبه بنیاد برومند با یک فعال سیاسی و دانشجویی در هند (۳ و ۶ اسفند ۱۴۰۰) و یک فعال سیاسی دانشجویی دیگر (۲۳ دی ۱۴۰۰) و همچنین علی اکبر امید مهر (۱۳ خرداد ۱۴۰۱)، نشریه‌ی ملی مانیلا استاندارد تودی (۲۳ مرداد ۱۳۶۶)، نشریه‌ی جهان- نشریه‌ی دانشجویان هوادار سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران در خارج از کشور (۲۷ آذر و  بهمن ۱۳۶۱، دی ۱۳۶۳، دی ۱۳۶۴)، روزنامه‌ی جمهوری اسلامی (۶ و ۸ بهمن ۱۳۶۰)، وبلاگ درد مشترک (۲۱ خرداد ۱۳۹۸)، صفحه‌ی فیسبوک امداد داخل کشور (تاریخ سند: ۷ دی ۱۳۶۲ و ۲۰ آذر ۱۳۶۳ و تاریخ انتشار مطلب: ۲۱ اسفند ۱۳۹۹)، وبسایت محمد مصدق- سند منتشر شده از وزارت امور خارجه‌ی آمریکا (تاریخ سند: ۲۲ آبان ۱۳۵۸)، وبسایت جامع امام خمینی (۶ دی ۱۳۵۸)، پرتال امام خمینی (۱۰ شهریور ۱۳۵۸، ۶ شهریور و ۱۴ دی ‍۱۳۵۹، ۲ شهریور، ۱۲ آبان و ۲۹ اسفند ۱۳۶۰ و ۱ شهریور و ۲۲ بهمن ۱۳۶۲) و از کتاب «گزارش به مردم»، نشر باران، نوشته علی اکبر امید مهر (۱۳۸۰-۱۳۸۱) و کتاب کشاکش جدایی و ادغام، بررسی جوامع مسلمان جنوب فیلیپین و تایلند، موشه یگار ۲۰۰۲) بهره گرفته شده است. 

آقای اسفندیار رحیمی طاقانکی، متولد ۱۳۳۵، دانشجوی رشته‌ی مهندسی راه و ساختمان در شهر باگیو در فیلیپین بود. او از فعالان جنبش دانشجویی مخالف جمهوری اسلامی بود به همین دلیل به شهر مانیل پایتخت فیلیپین رفت و آمد داشت. بنا به گزارشات مختلف او از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بود. (مصاحبه با بهرنگ اجتهادی از فعالان جنبش دانشجویی در فیلیپین ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، نشریه مجاهد، ۲۸ بهمن ۱۳۶۱؛ وبسایت سازمان مجاهدین خلق ایران، ۱۹ فروردین ۱۳۸۷؛ وبلاگ اشتراک، ۱۶ آذر ۱۳۸۹؛ واشنگتن پست ۹ فروردین ۱۳۶۳)

اسفندیار رحیمی جوانی صادق و در زمینه فعالیت‌های سیاسی بسیار فعال بود. (مصاحبه با بهرنگ اجتهادی از فعالان جنبش دانشجویی در فیلیپین ۳۰ فروردین ۱۴۰۳)

سازمان مجاهدین خلق ایران

سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ١٣۴۴ پایه گذاری شد که از نظر ایده‌ئولوژی، تشکیلاتی مذهبی و معتقد به اصول و مبانی اسلام بود. این سازمان، با تفسیری انقلابی از اسلام به مبارزه مسلحانه علیه رژیم محمد رضا شاه پهلوی (١٢٩٨- ١٣۵٩) اعتقاد داشت و مارکسیسم را به عنوان روشی علمی برای تحلیل اقتصادی و اجتماعی از جامعۀ ایران می‌پذیرفت و در عین حال، اسلام را سرچشمه الهام فرهنگ و ایده‌ئولوژی خود می‌دانست. در دهه ١٣۵٠، زندانی شدن و اعدام بسیاری از کادرها باعث تضعیف سازمان مجاهدین شد. در سال ١٣۵۴ این سازمان با یک بحران ایده‌ئولوژیک عمیق مواجه شد که در طی آن تعداد زیادی از کادرهای سازمان به نقد و نفی اسلام پرداختند و پس از حذف فیزیکی چند تن از کادرها و تصفیه اعضای مسلمان، مارکسیسم را به عنوان ایده‌ئولوژی خود برگزیدند. این اقدام در سال ١٣۵۶ منجر به انشعاب و ایجاد  بخش مارکسیست لنینیست سازمان مجاهدین خلق شد.  در بهمن ماه سال ١٣۵٧، رهبران زندانی سازمان مجاهدین که هنوز معتقد به ایده‌ئولوژی اسلامی بودند، همراه با دیگر زندانیان سیاسی، آزاد شدند و به بازسازی سازمان و عضوگیری پرداختند. پس از استقرار جمهوری اسلامی، مجاهدین که رهبری آیت الله خمینی را پذیرفته، و به دفاع از انقلاب اسلامی  برخاسته بودند، حضور در ارگانهای حکومتی و شرکت فعال در حیات سیاسی جامعه را در دستور کار خود قرار دادند. در دو سال اول انقلاب، آن‌ها هواداران بسیاری، به ویژه در مدارس و دانشگاه‌ها یافتند ولی تلاششان برای کسب قدرت سیاسی، چه از طریق انتصاب توسط مقامات و چه از طریق انتخابات توسط مردم با مخالفت شدید رهبران جمهوری اسلامی روبه رو شد.* 

پیشینه‌ی جنبش دانشجویی در فیلیپین 

جنبش دانشجویی ایران در فیلیپین نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر بخشی از جنبش دانشجویی بود که پیش از بهمن ۱۳۵۷ در خارج از ایران شکل گرفته بود. ایرانیان از اوایل دهه ۱۹۶۰ شروع به ثبت نام در دانشگاه‌ها و کالج‌های فیلیپین کرده بودند که به دلیل شهریه پایین و دانشگاه‌های انگلیسی زبان جذب آنها شده بود. پیش از انقلاب، بین ۲۵۰۰ تا ۳۵۰۰ دانشجو در فیلیپین تحصیل می کردند که بسیاری از آنها از بورسیه های تحصیلی دولتی برخوردار بودند.(کتاب جوامع مسلمان جنوب فیلیپین، موشه یگار ۲۰۰۲). پیش از انقلاب، دانشجویان ذیل گروه‌های مختلف سیاسی مانند اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران،‌ سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران، حزب توده، اتحادیه کمونیست‌‌های ایران و اسلامگرایان هوادار آیت‌الله خمینی و … بر ضد حکومت شاه فعالیت می کردند.

بعد از پیروزی انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ و به قدرت رسیدن آیت‌الله خمینی به عنوان رهبر انقلاب، به مرور اختلافات میان سایر گروه‌های سیاسی فعال در داخل ایران با طرفداران آیت‌الله خمینی بیشتر شد و تنش‌های حاصل از آن به گروه های دانشجویی طرفدار آنها در خارج از کشور نیز کشیده شد. (تحقیقات بنیاد برومند)

گروه‌های دانشجویی مخالف جمهوری اسلامی از جمله هواداران شاپور بختیار و برخی از گروه‌های چپ، مانند اعضای سازمان چریک‌های فداییان خلق - اقلیت و سازمان مجاهدین خلق در بسیاری از کشورها از جمله فیلیپین عمدتا با انتشار و پخش اعلامیه، روزنامه و با برگزاری راهپیمایی‌های اعتراضی، به انعکاس اخبار مرتبط با اعدام، جرای احکام شرعی مانند شلاق و موارد نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی می‌پرداختند (مصاحبه‌ با یک فعال سیاسی-دانشجویی ۲۳ دی ۱۴۰۰؛ صفحه‌ی فیسبوک امداد داخل کشور ۲۱ اسفند ۱۳۹۹؛ نشریه‌ی ملی مانیلا استاندارد تودی ۲۳ مرداد ۱۳۶۶). در یک مورد دانشجویان مخالف آیت‌الله خمینی در مقابل سفارت جمهوری اسلامی تجمع و برای تسخیر آن تلاش کردند که منجر به بازداشت شماری از آنها توسط پلیس فیلیپین شد. (مصاحبه با بهرنگ اجتهادی ۳۰ فروردین ۱۴۰۳) 

در مقابل دانشجویان طرفدار جمهوری اسلامی نیز در فیلیپین تحت عنوان «انجمن‌های اسلامی دانشجویان» فعالیت‌هایی را در راستای «تبلیغ انقلاب اسلامی» در ضدیت با حکومت وقت فیلیپین و همچنین «برگزاری تظاهرات‌های ضد آمریکایی» در مقابل سفارت آمریکا انجام می‌دادند. طبق بر اطلاعات موجود فعالیت‌های «انجمن‌های اسلامی دانشجویی» توسط عوامل دولتی مورد حمایت ویژه قرار می گرفت. به عنوان مثال خسرو مینوچهر، وابسته سفارت ایران در مانیل در رژیم قبل و از مخالفان خمینی، پیرامون اقدامات تبلیغی دانشجویان در زمینه گسترش «انقلاب اسلامی» به رسانه‌های فیلیپینی گفت: «مطالب تبلیغاتی که این گروه (انجمن اسلامی) تهیه کرده‌اند، در سفارتخانه ایران چاپ شده بود.» (روزنامه‌ی واشنگتن پست، ۹ فروردین ۱۳۶۳). همچنین گزارش شده است تا پایان سال ۱۹۷۹ محموله‌های بزرگی از ادبیات مذهبی، جزوه‌ها، روزنامه‌ها و مجلات مستقیماً از ایران وارد فیلیپین شد و از طریق سفارت ایران و دانشجویان ایرانی که آشکارا آنها را توزیع می‌کردند، در دسترس بود. این ادبیات در بین موسسات، سازمان ها و دانشجویان اسلامی پخش شد. در ۱۵ نوامبر ۱۹۷۹ بیش از ۲۰۰ دانشجو تظاهرات ضد آمریکایی در مقابل ایالات متحده برگزار کردند.(کتاب جوامع مسلمان جنوب فیلیپین، موشه یگار ۲۰۰۲). همچنین سفارت آمریکا در مانیل پایتخت فیلیپین در نامه‌ای به وزارت امورخارجه، برپایی تظاهرات ضد آمریکایی دانشجویان طرفدار آیت‌الله خمینی را ذیل حمایت سفارت ایران در مانیل گزارش کرد.(نامه سفارت آمریکا در مانیل به وزارت امور خارجه موجود در وبسایت محمد مصدق، تاریخ سند: ۲۲ آبان ۱۳۵۸؛ نشریه‌ی ملی مانیلا استاندارد تودی، ۲۳ مرداد ۱۳۶۶)

همچنین گزارشات بسیاری حاکی از اعمال حمایت‌های تبعیض آمیز مالی مستقیم دولتی میان طیف دانشجویان طرفدار حکومت و سایر دانشجویان وجود دارد به طوری که ارزهای دانشجویی و کمک‌های دولتی رسما مشروط به داشتن باورهای ایدئولوژیک منطبق با جمهوری اسلامی شده بود. علاوه بر اشاره گزارش سفارت آمریکا در مانیل به این موضوع، یک روزنامه فیلیپینی نیز قطع شدن کمک‌های دانشجویی دولتی و مسدود شدن مسیر دریافت کمک‌های خانواده‌های دانشجویان هوادار نهضت مقاومت ملی(**) را گزارش داد (نامه سفارت آمریکا در مانیل به وزارت امور خارجه موجود در وبسایت محمد مصدق، تاریخ سند: ۲۲ آبان ۱۳۵۸؛ نشریه‌ی ملی مانیلا استاندارد تودی، ۲۳ مرداد ۱۳۶۶). همچنین علی اکبر امید مهر، دیپلمات سابق و مسئول وقت امور دانشجویی که مدتی نیز سرپرست کنسولگری ایران در هند بود در کتاب خود تحت عنوان «گزارش به مردم» موضوع قطع شدن ارز دانشجویان مخالف جمهوری اسلامی از حدود سال ۱۳۵۸ تایید  و اضافه کرد اعضای انجمن اسلامی در هند «از بودجه سری کنسولگری سهمیه داشتند.» (مصاحبه با بنیاد برومند، ۱۳ خرداد ۱۴۰۱؛ کتاب گزارش به مردم ۱۳۸۰-۱۳۸۱). علاوه بر این طبق اطلاعیه‌ی منتشر شده توسط سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در حیدرآباد هند در ۱۶ مهر ۱۳۶۱ ، بنا به دستور وزارت فرهنگ و آموزش عالی، دانشجویان «فقط در صورت شرکت و موفقیت در امتحان کتبی ایدئولوژیک می‌توانند از مزایای ارز تحصیلی استفاده نمایند.» (نشریه‌ی جهان،‌ ۲۷  آذر ۱۳۶۱)‌. طی سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱، سعید زیبا کلام که پیشتر خود مسئول انجمن اسلامی در انگلستان بود به عنوان سفیر در فیلیپین انتخاب شده بود(روزنامه اعتماد ۱ خرداد ۹۳، تسنیم ۱۰ تیر ۹۳). نامه‌ی محمود صادقی، نماینده‌ی پیشین مجلس  شورای اسلامی، در ۷ دی ۱۳۶۲ به آیت‌الله منتظری نیز شاهد دیگری بر وجود تبعیض و همکارهای تنگاتنگ انجمن های اسلامی و سفارتخانه هاست. او در این نامه نوشته است: «دخالت بعضی از دانشجویان در امور سفارت و تندروی‌های آنان و عدم رسیدگی مسئولان سفارت جمهوری اسلامی در مانیل باعث گردیده است که صدها تن از دانشجویان که فارغ‌التحصیل شده‌اند به جای مراجعت به ایران از طریق سازمان ملل به کشورهای دیگر مثل استرالیا، کانادا،‌سوئد و غیره اعزام شوند» (صفحه‌ی فیسبوک امداد ایران، تاریخ سند: ۷ دی ۱۳۶۲).  بنا به توصیف یکی از فعالان سیاسی دانشجویی وقت در فیلیپین از شرایط دانشجویان «آنجا امکان کار وجود نداشت و باید تمام هزینه‌ها به صورت ارز از طریق خانواده ها از ایران تامین می‌شد، اکثر دانشجویان برای حفظ این امکانات و برای اینکه دچار مشکل ارزی نشوند و منابع جهت مخارج زندگی دچار مشکل نشود در مراسم آنها‌(انجمن اسلامی) یا رای گیری ها شرکت می کردند». (مصاحبه با بهرنگ اجتهادی ۳۰ فروردین ۱۴۰۳) 

آقای رحیمی در ۱۹ بهمن ۱۳۶۱ با ضربات دشنه در منطقه ماکاتی در پایتخت فیلیپین به قتل رسید. او پیش از قتل از سوی هواداران خمینی تهدید شده بود.

گذشته از تبعیضات دولتی صورت گرفته در جهت قدرت گرفتن انجمن های اسلامی، اعزام مقامات حکومتی تحت عنوان نماینده آیت‌الله خمینی به کشورهای مختلف و دیدار آنها با دانشجویان انجمن‌های اسلامی در جهت تشویق آنها به معرفی انقلاب و محدود کردن فعالیت‌های سایر گروه‌های سیاسی مخالف بود. آیت‌الله خمینی در دیدار با دانشجویان انجمن‌های اسلامی خارج از کشور از آن‌ها خواست: «کوشش کنید اسلام را بشناسانید به مردم. این انجمن اسلامی‌ها کوشش کنند این متاعی که ما داریم و هیچ کس ندارد … در دنیا این را معرفی کنید.» (پرتال امام خمینی، ۱۰ شهریور ۱۳۵۸) و یا در در دیداری دیگر به دانشجویان ایرانی مقیم هند گفت: «قدرت‌های بزرگ .. تلاش می‌کنند این نهضت اسلامی ایران را در خارج از کشور وارونه جلوه بدهند. ما باید کوشش کنیم … در همه کشورهای اسلامی به حق توجه کنیم و حق را پیاده کنیم. … آمدن حق شعار نیست. آمدن حق عمل است. … پیاده کردن همه احکام الهی است. … اگر چند نفر آدم منحرف در هند و پاکستان و سایر بلاد اسلامی بخواهند کاری کنند که این نهضت اسلامی را مشوه (زشت روی) نشان دهند به اهالی آن مملکت، شما برادرهای اسلامی که در آن ممالک هستید در مقابل آن‌ها ایستادگی کنید.» (پرتال امام خمینی، ۶ شهریور ۱۳۵۹). در دی ماه ۱۳۵۸، آیت‌الله حسین نوری همدانی از روحانیون تندرو، به عنوان نماینده آیت الله خمینی، به هند، پاکستان اعزام شد (سایت جامع امام خمینی،‌۶ دی ۱۳۵۸). به گفته‌‌ی یکی از دانشجویانی که در آن زمان در هند تحصیل می کرد، آیت‌الله نوری همدانی در یک جمع دانشجویی با اشاره به اعضای مرد انجمن‌های اسلامی، به شکل تحریک کننده‌ای خطاب به اعضای دانشجویان زن حاضر گفت: «این‌ها همه‌شان بی‌غیرت‌اند و الا هیچ کس در این شهر جرات نمی‌کرد اعلامیه‌ای علیه جمهوری اسلامی پخش کند.» این دانشجو افزود «پس از این دیدار خشونت اعضای انجمن اسلامی علیه مخالفان آنها شدت گرفت تا جایی که ما تا چندین سال هیچگاه تنها قدم نمی‌زدیم و همیشه حالت دفاعی داشتیم. با پخش کوچکترین اعلامیه‌ای به ما حمله می‌شد»(مصاحبه با یک فعال سیاسی-دانشجویی در هند ۳ و ۶ اسفند ۱۴۰۰). بهرنگ اجتهادی از دانشجویان پزشکی و فعال سیاسی در فیلیپین نیز از سابقه تهدید و تعقیب از سوی هواداران جمهوری اسلامی را داشته نیز از شرایط زیست مخفیانه دانشجویان فعال در فیلیپین به دلیل حملات خشونت‌امیز هواداران انجمن اسلامی را تایید می کند.(مصاحبه با بهرنگ اجتهادی ۳۰ فروردین ۱۴۰۳) 

حمایت‌های حکومتی به علاوه سخنرانی‌های تحریک آمیز مقامات خطاب به انجمن‌های اسلامی به چراغ سبز اعمال خشونت علیه سایر گروه‌های مخالف تبدیل شد به طوری که موارد مختلفی از ضرب و شتم، آدم ربایی و قتل دانشجویان مخالف در کشورهای مختلف گزارش شده است. به طور خاص در فیلیپین در سال ۶۱ تا ۶۳ دسته کم دو دانشجو در اثر ضرب و شتم با چاقو کشته و شماری نیز زخمی شدند. یک مورد بر اثر پرتاب نارنجک شماری دانشجو قطع عضو شدند. یکی از دانشجویان شاهد واقعه با بیان اینکه «نارنجک پرتاب شده، نارنجک تخصصی بود، اما دانشجویان ما چنین تخصصی نداشتند» می گوید در برخی درگیری‌ها برخی افراد غیر دانشجو از داخل ایران به کمک انجمن اسلامی‌ها می آمدند. (مصاحبه با بهرنگ اجتهادی ۳۰ فروردین ۱۴۰۳).همچنین یک دانشجو به نام علیرضا قائمی دانشجوی فارغ التحصیل دندانپزشکی، پس از خروج از دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان در مانیل ربوده و مورد ضرب و شتم قرار گرفت. پلیس فیلیپین سه نفر را در جریان این ربایش دستگیر کرد که به گفته آنها یکی از آنها که مظنون به رهبری گروه ضربت بود ارتباط نزدیکی با سفارت ایران داشت(روزنامه‌ی واشنگتن پست، ۹ فروردین ۱۳۶۳). تا سال ۶۱ این خشونت‌ها تا حدی شدت پیدا کرد که ۹ دانشجوی مخالف جمهوری اسلامی ناپدید شدند و وجود جوخه‌های قتل دانشجویان مخالف جمهوری اسلامی در فیلیپین محرز شد. (کتاب جوامع مسلمان جنوب فیلیپین، موشه یگار ۲۰۰۲) 

قتل اسفندیار رحیمی طاقانکی 

اسفندیار رحیمی طاقانکی در ۱۹ بهمن ۱۳۶۱ در محله ماکاتی شهر مانیل، پایتخت فیلیپین، با ضربات متعدد دشنه به قتل رسید. (نشریه‌ی مجاهد، ۲۸ بهمن ۱۳۶۱؛ دایرة المعارف قتل‌های مشهور جهان، میشل نیوتن ۱۳۹۳؛ آرشیو تحقیقاتی دانشگاه بریگهام یانگ، ۲۲ اسفند ۱۳۹۱) نشریه‌ی مجاهد به نقل از اتحادیه‌ی‌ انجمن‌های اسلامی مسلمان خارج از کشور، تاریخ قتل آقای رحیمی را ۱۸ بهمن ذکر کرده است. (نشریه‌ی مجاهد، ۲۸ بهمن ۱۳۶۱)

به گفته‌ی نشریه‌ی مجاهد آقای رحیمی پیش از قتل از سوی هواداران خمینی تهدید شده بود. (نشریه مجاهد، ۲۸ بهمن ۱۳۶۱)

واکنش مسئولان

از اظهارات مقامات رسمی نسبت به قتل آقای رحیمی اطلاعی در دست نیست. 

واکنش خانواده

از اقدام حقوقی خانواده‌ی آقای رحیمی اطلاعی در دست نیست. 

------------------------

* كنار گذاشتن كامل مجاهدین از نهادهای دولتی و بستن نشریات و دفاترشان از طرفی، و تناقض بین تفسیر مجاهدین و تفسیر حكومت از اسلام از طرف دیگر، اختلافات بین آن دو را تشدید كرد به طوری که  رهبران جمهوری اسلامی مجاهدین را «منافق» می‌نامیدند و طرفداران حزب اللهی رژیم، هواداران این سازمان را در هنگام تظاهرات و پخش نشریات آماج حمله خویش قرار دادند و حتی باعث کشته شدن تنی چند از آنها شدند. روز ٣٠ خرداد ١٣۶٠ مجاهدین برای اعتراض به برخورد رژیم با آنها و عزل بنی صدر، رئیس جمهور وقت، تظاهراتی را سازمان دادند که هزاران تن به خیابانها آمدند و برخی از آنان به مقابله با تهاجم پاسداران و افراد حزب اللهی پرداختند. تعداد تلفات آن روز روشن نیست اما تعداد زیادی از تظاهرکنندگان دستگیر و در روزها و هفته‌های بعد اعدام شدند. جمهوری اسلامی پس از آن روز سركوب و كشتاری را آغاز کرد كه در تاریخ معاصر ایران بی‌نظیر بوده است و در طی آن هزاران نفر از طرفداران مجاهدین زندانی یا اعدام شدند. سازمان مجاهدین از ٣١ خرداد قیام مسلحانه علیه رژیم را اعلام كرد و پس از آن تعدادی از مسئولان بلندپایه و طرفداران جمهوری اسلامی را ترور کرد.
در تابستان ۶٠، رهبر سازمان مجاهدین و رئیس جمهور مخلوع (ابوالحسن بنی صدر) از کشور گریختند و در فرانسه مستقر شدند و «شورای ملی مقاومت» را تشکیل دادند. این سازمان پس از اخراج رهبران و تعداد زیادی از هوادارانش از فرانسه، در خرداد سال ١٣۶۶ ارتش رهایی بخش ایران را در عراق پایه گذاری کرد که چندین بار وارد خاک ایران شد. آخرین حمله آن تحت عنوان «عملیات فروغ جاویدان» در مرداد ١٣۶٧ شکست خورد. چند روز پس از شکست این عملیات هزاران نفر از هواداران سازمان که در زندانهای جمهوری اسلامی به سر می‌بردند در کشتار دسته جمعی سال ۶٧ اعدام شدند.  از تابستان ١٣۶٠ به بعد فعالیت های علنی  سازمان مجاهدین خلق ایران در خارج از کشور ادامه یافته است. از دامنۀ فعالیت ها و تعداد اعضا و هواداران کنونی سازمان در داخل کشور اطلاع دقیقی در دست نیست. 
به رغم اعلام مبارزۀ مسلحانه از سوی سازمان مجاهدین خلق در فردای ٣٠ خرداد ١٣۶٠، بسیاری از هواداران این سازمان، تعلیمات نظامی ندیده بودند، مسلح نبودند و در عملیات نظامی شرکت نداشته‌اند.

تصحیح و یا تکمیل کنید