بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

کسرا اکبری کردستانی

درباره

سن: ۴۳
ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۸ شهریور ۱۳۶۷
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: پندار و/يا گفتار ضدانقلابی; ارتداد

ملاحظات

کسرا اکبری کردستانی٬ اهل کردستان و از پیش از انقلاب فعال سیاسی بود. او در اهواز مسئول دانشجویان پیشگام بود. 

اطلاعات درباره آقای کسرا اکبری کردستانی از طریق مصاحبه با شوهر خواهر ایشان گردآوری شده است. او یکی از قربانیان کشتار جمعی زندانیان سیاسی ۱۳٦۷ است. اکثر زندانیان اعدام شده از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بودند. علاوه بر آن، گروه‌های مارکسیست لنینیستی مخالف جمهوری اسلامی مثل سازمان فدائیان خلق (اقلیت) و حزب پیکار، اعضا و هوادارن احزابی چون حزب توده و فدائیان خلق (اکثریت) که فعالیتی در مخالفت با جمهوری اسلامی نداشتند نیزازقربانیان این کشتار بودند. اطلاعات تکمیلی در مورد این کشتار به وسیله بنیاد برومند از خاطرات آیت الله منتظری، گزارشهای سازمانهای حقوق بشر، و مصاحبه با خانواده‌ها و خاطرات شهود جمع آوری شده است.

آقای کسرا اکبری کردستانی متولد کرمانشاه در سال ۱۳۲۴ و دانشجو بود. پیش از انقلاب به خاطر فعالیت سیاسی دوبار زندانی شده بود. بار نخست در سال ۱۳۵۲ به مدت یکسال زندانی بود و پس از آزادی به سازمان چریکهای فدائی خلق پیوست. در سال ۱۳۵۵ برای بار دوم بازداشت شد و در دادگاه به ۱۵ سال زندان محکوم گردید. در آستانه انقلاب انقلاب با بازشدن در زندانها آزادی خود را بازیافت. بعد از انقلاب به چریکهای فدایی خلق پیوست مدتی در شاخه کردستان بود و سپس مسئولیت دانشجویان پیشگام را در اهواز عهده‌دار گردید و سپس به تهران آمد و همکاری با روزنامه کار را آغاز کرد. مدتی مسئول مقالات صفحه دهقانی وبعد مسئول مقالات اقتصادی شد. در همین دوران بود که کتاب "روانشناسی پورشنف" را ترجمه کرد. در سال ۱۳٦۰ به حزب توده ایران پیوست.

حزب توده ایران در سال ۱۳۲۰ با ایدﺋولوژی مارکسیست-لنینیستی تاسیس شد. این حزب، که پیرو سیاست اتحاد جماهیرشوروی بود، تا کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ که مورد سرکوب قرار گرفت و برای بار دوم فعالیتهایش غیرقانونی اعلام شد، نقش مهمی در صحنه سیاسی کشور ایفا کرد. پس از انقلاب ۱۳۵۷، حزب توده با انقلابی و ضد امپریالیست خواندن آیت الله خمینی و رژیم جمهوری اسلامی، به حمایت و همکاری فعالانه با آن پرداخت. با وجودی که این حزب هرگز در زمره مخالفان رژیم جمهوری اسلامی قرار نگرفت، اما از سال ١٣٦١ هدف حملات رژیم قرار گرفته و اکثر رهبران و اعضایش دستگیر شده و به زندان افتادند.

دستگیری و بازداشت

آقای کسرا اکبری کردستانی روز ۲۴ بهمن ۱۳٦۲ توسط پاسداران دادستانی انقلاب مرکز در خیابان دستگیر شد. به گفته مصاحبه شونده، وی به هنگام انتقال به اوین، خود را از ماشین به بیرون پرت ‌کرد و در پی تیراندازی پاسداران از پشت زخمی ‌شد. پ یکر غرقه به خون و بیهوشش را به بیمارستان اوین منتقل کردند. دو روز در حالت اغما به سر می‌برد. دنده‌هایش شکسته، ششهایش سوراخ و سرش به شدت آسیب دیده بود. او را به بیمارستان قلب منتقل ‌کردند. ماموران تلاش زیادی برای زنده نگه داشتن او بکار ‌بردند. پس از ماه‌ها بستری بودن در بیمارستان، به زندان اوین انتقال ‌یافت و تحت شکنجه شدید قرار ‌گرفت.

دادگاه

اطلاعی درباره جلسه یا جلسات دادگاه در دست نیست. به گفته مصاحبه شونده، آقای کسرا اکبری کردستانی را در دادگاه به ۱۵ سال زندان محکوم ‌کرده بودند. این که آیا دادگاه دیگری وی را به مرگ محکوم کرده بود یا نه دانسته نیست. طبق اطلاعات موجود در مورد قربانیان سال ۱۳٦۷ دادگاهی رسمی با حضور وکیل و دادستان برای آنها تشکیل نشد. زندانیانی که در سال ٦۷ اعدام شدند برای پاسخ به چند سوال در مقابل یک هیئت ویژه ۳ نفری، که متشکل از یک قاضی شرع، نماینده‌ای از وزارت اطلاعات و دادستان تهران، برده شدند. این هیئت از زندانیان چپگرا سوالاتی در ارتباط با عقاید آنها و اعتقادشان به خدا و مذهب می‌کرد.

خانواده‌های قربانیان کشتار سال ۱۳٦۷ به محاکمات غیرعادلانه و غیر قانونی که به اعدام هزارها زندانی در ظرف چند ماه منجر شد، به شدت اعتراض کرده‌اند. در نامه‌ای که در سال ۱۳٦۷ به وزیر دادگستری وقت، حسن حبیبی نوشتند، سیاست رسمی پنهان کاری در رابطه با این اعدامها را به پرسش کشیده‌‌ و آن را دال بر غیر قانونی بودن اعدامها شمرده‌اند. آنها یاد‌آور شده‌اند که اکثریت قریب به اتفاق قربانیان زندانیانی بودند که قبلاً در محاکم شرع به حبس محکوم شده بودند و در حال گذراندن دوران محکومیت خود و یا به پایان رساندن آن بودند. این زندانیان دوباره دادگاهی شده و به سرعت به مرگ محکوم شدند.

اتهامات

مقامات قضایی جمهوری اسلامی علناً اتهامی به قربانیان اعدامهای جمعی سال ١٣٦۷ وارد نکرده‌اند. بستگان قربانیان در نامه خود به وزیر دادگستری و در نامه دیگری که در سال ١٣٨١ به گزارشگر مخصوص سازمان ملل متحد، که به ایران سفر کرده بود، نوشته‌اند، به اتهاماتی نظیر "ضد انقلاب، ضد دین، و ضد اسلام" و یا انتساب قربانیان "به عملیات نظامی... در مرزهای کشور"، که گویا اساس محکومیت عزیزانشان بوده اشاره نموده‌اند.

حکمی ازآیت الله روح الله خمینی که در خاطرات حسینعلی منتظری، قائم مقام رهبری در آن زمان، به چاپ رسیده است اظهارات خانواده‌های قربانیان را در رابطه با اتهامات وارده تأئید می‌کند. در این حکم آیت الله خمینی از اعضای سازمان مجاهدین خلق به عنوان "منافقانی" یاد نموده که به اسلام اعتقاد ندارند و نوشته است: "کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند محارب و محکوم به اعدام می‌باشند."

احتمال می‌رود که زندانیان وابسته به سازمانهایی غیر از مجاهدین خلق ایران، به اتهام "ضد مذهبی" بودن، تأکید بر عقایدشان و توبه نکردن، محکوم شده باشند.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست.

دفاعیات

از دفاعیات متهم اطلاعی در دست نیست. خویشان قربانیان درنامه خود یادآورمی‌شوند که به عزیزان‌شان در دادگاه فرصت دفاع داده نشده بود. در همین نامه، در پاسخ این اتهام که زندانیان (از داخل زندان) با اعضا مسلح سازمان مجاهدین خلق در حمله به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی همکاری داشته‌اند چنین آمده که این ادعا‌ها: "با توجه به اوضاعی که در زندانها حاکم بوده، به طور کلی باطل است، چرا که فرزندان ما در سخت‌ترین شرایط به سر می‌بردند، ملاقاتهای پانزده روز یک بار آن هم به مدت ده دقیقه از پشت شیشه و به وسیله تلفن و محرومیت اینان از داشتن هرگونه وسیله ارتباط با خارج زندان، که ما آن را در هفت سال اخیر تجربه کرده‌ایم، حقانیت ادعای ما را به اثبات می‌رساند".

حکم

به گفته مصاحبه شونده، آقای کسرا اکبری کردستانی روز ۸ شهریور ۱۳٦۷ در زندان اوین به دار آویخته ‌شد. از جزئیات این حکم اعدام اطلاعی در دست نیست ولی بنا به اطلاعات موجود زندانیان چپ که در سال ۱۳٦۷ اعدام شدند، مرتد شناخته شده بودند. مسئولان زندان خبر اعدام این زندانیان را به همراه وسائلشان بعد از ماه‌ها به خانواده آنها دادند ولی اجسادشان را به آنها ندادند. زندانیان در گورهای جمعی به خاک سپرده شده‌اند. مقامات به خانواده زندانیان هشدار دادند که برای عزیزانشان مراسم سوگواری برگزار نکنند.

تصحیح و یا تکمیل کنید