بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

ملا‌ احمد درویشی

درباره

سن: ۶۰
ملیت: ايران
مذهب: اسلام (سنی)
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۹ شهریور ۱۳۷۲
محل: سوران (ديانا)، عراق
نحوه کشته‌شدن: اعدام فراقضایی با سلاح گرم

ملاحظات

آقای درویشی عالم دینی، فردی انسان دوست، سخنور، مورد احترام، آگاه به امور سیاسی، مورد اعتماد، مهمان‌نواز، آزادی‌خواه و دموکرات بود.

اطلاعات در خصوص قتل فراقضایی آقای ملا‌احمد درویشی، فرزند بکر (ابوبکر) و زری، از مصاحبه با یک فرد آشنا با آقای درویشی (۲۷ آبان ۱۴۰۰) و یکی از اعضای حزب دموکرات کردستان ایران و از دوستان آقای درویشی (۱۰ آذر ۱۴۰۰) به دست آمده است. خبر این قتل همچنین در وبسایت مرکز روژی کرد (۱۶ اسفند ۱۳۹۵) و وبسایت آسو (۱۲ بهمن ۱۳۹۷) منتشر شده است. برای تکمیل این اطلاعات از وبسایت پرتال امام خمینی، صحیفه امام، جلد ششم (۱۸ بهمن و ۷ اسفند ۱۳۵۷) استفاده شده است.

آقای ملا‌احمد درویشی در سال ۱۳۱۲ و در خانواده‌ای فقیر و کشاورز در روستای مرگور در اطراف ارومیه در آذربایجان غربی به دنیا آمد. او متاهل بود و ۸ فرزند داشت. آقای درویشی سنی مذهب بود، تحصیلات دینی داشت و به عنوان ماموستای* آیینی شناخته می‌شد. او در چند روستا در استان کردستان امام جمعه بود و علوم دینی تدریس نیز می‌کرد. (مصاحبه‌ی بنیاد، ۲۷ آبان ۱۴۰۰) آقای درویشی حدودا از اواسط دهه چهل شمسی به حزب دموکرات کردستان ایران پیوست و در شهرها و روستاهای مختلف کردنشین درباره سیاست‌های حزب با مردم صحبت می‌کرد. مردم محلی همچنین برای پرسش‌های مذهبی و حل اختلافات خانوادگی یا گروهی خود به او مراجعه می‌کردند. (مصاحبه‌ی بنیاد ، ۱۰ آذر ۱۴۰۰) آقای درویشی، برخلاف رویه حزب، به فعالیت مسلحانه باور نداشت و معتقد بود برای حل اختلافات باید «راه حل مسالمت‌جویانه‌ای» پیدا کرد. (مصاحبه‌ی بنیاد، ۲۷ آبان ۱۴۰۰)

به گفته فرد آشنا با آقای درویشی، بعد از انقلاب اسلامی بهمن ۱۳۵۷، آقای درویشی به همراه تعداد دیگری از روحانیون کردستان به دیدار آیت‌الله خمینی رفتند. به گفته این فرد آقای درویشی از این دیدار راضی نبود و معتقد بود که خمینی به اختلافات مذهبی دامن خواهد زد و «بر اساس مذهب ایران را به خاک و خون خواهد کشید.» (مصاحبه‌ی بنیاد، ۲۷ آبان ۱۴۰۰) از جزئیات این دیدار اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما وبسایت پرتال امام خمینی به دو دیدار در بهمن و اسفند ۱۳۵۷ بین خمینی و افرادی از کردستان اشاره می‌کند. در دیدار ‍۱۸ بهمن ۱۳۵۷ که با «جمعی از اهالی کردستان» انجام شده است، خمینی بر ضرورت «یگانگی و برادری شیعه و سنی» تاکید کرد. (صحیفه نور، جلد شش، ۱۸ بهمن ۱۳۵۷) خمینی در دیدار دیگری در ۷ اسفند ۱۳۵۷ که «در جمع روحانیون کردستان» انجام شده است، بر «سازندگی ایران» و ضرورت کنار گذاشتن اختلافات تاکید کرد. (صحیفه نور، جلد شش، ۷ اسفند ۱۳۵۷)

آقای درویشی به اختلاف بین شیعه و سنی باور نداشت و معتقد بود «هم سنی و هم شیعه خدا را می‌پرستند، محمد و قرآن را قبول دارند. لزومی ندارد اختلاف داشته باشند.» او همچنین به حقوق اقلیت‌ها مانند حق داشتن زبان مادری و زنده نگهداشتن فرهنگ و سنت‌های خودشان باور داشت. (مصاحبه‌ی بنیاد، ۲۷ آبان ۱۴۰۰)

آقای درویشی حدودا در سال ۱۳۵۹ به دلیل سرکوب خونین کردها در مناطق کردنشین، ایران را ترک کرد و در روستای دلیزیان در نزدیکی شهر دیانا (سوران) در کردستان عراق ساکن شد. او امام جماعت مسجدی در همین منطقه بود و به تدریس ادامه داد. تعدادی از اعضای خانواده‌ی آقای درویشی از جمله همسرش، مدتی بعد به او پیوستند. (مصاحبه‌ی بنیاد، ۲۷ آبان ۱۴۰۰) به گفته فرد آشنا با آقای درویشی،‌ او قبل از ترک ایران یک بار به دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه احضار شد. قاضی دادگاه به او گفت: «تو در مبارزه کردها علیه جمهوری اسلامی نقش داری. برای همین {از جان خودت} می‌ترسی.» به گفته این فرد، آقای درویشی به قاضی گفت: «من از مبارزات و فعالیت‌های خودم ترسی ندارم. من از بی‌عدالتی می‌ترسم. من از این ترس دارم که به من تهمت ناحق بزنند و من را دستگیر کنند.» (مصاحبه‌ی بنیاد، ۱۰ آذر ۱۴۰۰)

به گفته افراد آشنا با آقای درویشی، او فردی انسان دوست، سخنور، مورد احترام، آگاه به امور سیاسی، مورد اعتماد، مهمان‌نواز، آزادی‌خواه و دموکرات بود. (مصاحبه‌ی بنیاد، ۲۷ آبان ۱۴۰۰ و مصاحبه‌ی بنیاد، ۱۰ آذر ۱۴۰۰)

حزب دموکرات کردستان ایران

حزب دموکرات کردستان ايران در سال ١٣٢۴ با هدف خودمختاری برای کردستان در شمال غربی ایران تأسیس شد. پس از انقلاب اسلامی، اختلافات بین دولت جمهوری اسلامی شیعه و استان عمدتا سنی‌نشین کردستان در مورد حقوق و نقش اقلیت‌ها در تدوین  قانون اساسی، تعیین مذهب شیعه به عنوان دین رسمی کشور و مخصوصا مسئله خودمختاری کردستان، به درگیری‌هایی شدید و گاه مسلحانه بین سپاه پاسداران و پیشمرگان (قوای مسلح حزب دمکرات کردستان) انجامید. حزب دموکرات کردستان رفراندم ١٢ فروردین را تحریم کرد. آیت‌الله خمینی در روز ٢٨ مرداد ١٣۵٨ حزب دمکرات کردستان را «غیر رسمی و غیر قانونی» اعلام کرد و آن را «حزب شیطان» خواند. اعدام‌های دسته جمعی و نبرد سخت مسلحانه تا ماه‌ها در منطقه ادامه داشت. در طی ۴ سال بعد، حزب دمکرات قدرت خود را در ناحیه تا حد زیادی از دست داد.  چند تن از رهبران حزب دموکرات کردستان ترور شده‌اند. در سال ۱۳۸۵ و در پی اختلافات داخلی، حزب دموکرات دچار انشعاب شد و به دو تشکیلات «حزب دموکرات کردستان ایران»‌ و «حزب دموکرات کردستان»‌ تقسیم شد.

پیشپنه قتل‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران

جمهوری اسلامی ایران ید طولایی در اعمال خشونت با انگیزه‌های سیاسی در ایران و اقصی نقاط جهان دارد. از انقلاب ۱۳۵۷ به بعد، عوامل جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور دست به ربودن، ناپدید کردن و قتل تعداد زیادی از افرادی که فعالیتشان برایشان نامطلوب بوده زده‌اند. تعداد قربانیان اعدام‌های فراقضایی در داخل کشور روشن نیست، اما این قتل‌ها از بهمن ۱۳۵۷ آغاز شده و در طول عمر جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران تداوم داشته است. بنیاد عبدالرحمن برومند بیش از ۵۴۰ قتل را که به جمهوری اسلامی ایران نسبت داده می‌شود، در خارج از ایران شناسایی کرده است.

در خارج از ایران در کشورهایی چون فیلیپین، اندونزی، ژاپن، هند و پاکستان در آسیا، دوبی، عراق، و ترکیه در خاورمیانه، قبرس، فرانسه، ایتالیا، اتریش، سوئیس، آلمان، نروژ، سوئد و انگلستان در اروپا، و ایالات متحده آمریکا در آنسوی اقیانوس آتلانتیک، مخالفین به روش‌های مختلف توسط مامورین جمهوری اسلامی مورد سوقصد قرار گرفته و کشته شده‌اند. در بیشتر موارد اطلاعات زیادی در مورد این قتل‌ها منتشر نشده و مقامات محلی حکم بازداشتی صادر نکرده‌اند. اما شواهد، مدارک و ردپاهایی که از تحقیقات پلیس و مقامات قضایی محلی به دست آمده، فرضیه جنایت دولتی را تایید می‌کنند. در برخی موارد، این تحقیقات منجر به اخراج یا بازداشت دیپلمات‌های ایران شده است. در موارد محدودی در خارج از ایران، عاملان این قتل‌ها بازداشت و محاکمه شده‌اند و شواهد و مدارک ارائه شده، ارتباط متهمان با نهادهای حکومتی ایران را آشکار کرده‌ و حکم بازداشتی برای وزیر اطلاعات وقت ایران صادر شده است.

نوع تشکیلات و اجرای این قتل‌ها در داخل و خارج از ایران هم دال بر وجود الگوی واحدی است که بنا به گفته دادستان سوئیسی، رولان شاتلن، دارای پارامترهای مشترک و یک برنامه‌ریزی دقیق هستند. از تشابهات بین این قتل‌ها در کشورهای مختلف چنین استنباط می‌شود که دولت ایران آمر اصلی این جنایات است. 

مقامات ایران مسئولیت این قتل‌ها را رسما نپذیرفته‌اند و حتی این جنایات را به درگیری داخلی بین اعضای گروه‌های اپوزیسیون نسبت داده‌اند. معهذا این جنایات از نظر آرمانی و حقوقی از بدو تشکیل نظام توسط مقاماتش توجیه شده است. در بهار سال ۱۳۵۸، صادق خلخالی، اولین قاضی شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی تصمیم نظام را مبنی بر اجرای اعدام‌های فراقضایی رسما اعلام نمود و این تصمیم را چنین توجیه کرد: «...این‌ها محکوم به اعدام شدند، در نظر ملت ایران اگر کسی بخواهد در خارج، در هر کشوری، آنها را ترور کند، هیچ دولتی حق ندارد او را به عنوان تروریست محاکمه کند؛ زیرا او عامل اجرای حکم دادگاه انقلابی اسلامی است. لذا آنها مهدورالدم هستند و در هر جا باشند حکم درباره آن‌ها همین است.» بیش از ده سال پس از این اظهارات، علی فلاحیان، وزیر اطلاعات و امنیت نظام در حالیکه در مورد موفقیت نیروهای امنیتی سخن می‌راند، در مورد حذف مخالفین چنین گفت: «... ما موفق شدیم به بسیاری از این گروهک‌ها در خارج از کشور و در سر مرز ضرباتی وارد کنیم.» 

در عین حال مقامات مختلف سیاسی، قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در مقاطع و مناسبت‌های مختلف وجود سیاست و برنامه بلندمدت و بودجه برای اجرای این قتل‌ها و در برخی موارد انجام موفقیت‌آمیز آن‌ها را تایید کرده‌اند.**

تهدید و مرگ آقای ملا احمد درویشی

حدود یک ساعت و نیم بعد از غروب آفتاب روز ۱۹ شهریور ۱۳۷۲، ۷ نفر از دیوار خانه آقای ملا احمد درویشی واقع در کیلومتر ۱۰ جاده دلیزیان به دیانا (سوران) بالا رفتند و او را به رگبار بستند. فرد آشنا با آقای درویشی گفته است که حدود ۶۰ گلوله به او برخورد کرده است. (مصاحبه‌ی بنیاد، ۲۷ آبان ۱۴۰۰) به گفته یکی از اعضای حزب دموکرات کردستان ایران، اسلحه استفاده شده در این قتل کلاشینکف بوده است. (مصاحبه‌ی بنیاد، ۱۰ آذر ۱۴۰۰)

بر اساس اطلاعات موجود قاتلان ۷ نفر بودند که با بالا رفتن از دیوار سه طرف حیاط خانه، آقای درویشی را که در حال گرفتن وضو بود، به رگبار بستند. به گفته فرد آشنا با آقای درویشی، دست راست او از شدت برخورد گلوله‌ها قطع شد. همسر و دو فرزندش در آن زمان در خانه بودند. افراد محلی آقای درویشی را بلافاصله به بیمارستان زرگاری (آزادی) در شهر دیانا بردند، اما او قبل از رسیدن به بیمارستان فوت کرد. (مصاحبه‌ی بنیاد، ۲۷ آبان ۱۴۰۰)

آقای درویشی قبل از غروب آفتاب برای خواندن نماز عصر در مسجد مقابل خانه‌شان که در سمت دیگر جاده واقع شده است، از خانه بیرون آمد. به گفته فرد آشنا با آقای درویشی، او وقتی متوجه حضور فرد مسلحی در نزدیکی مسجد شد، از رفتن به مسجد منصرف شد و به خانه برگشت. (مصاحبه‌ی بنیاد، ۲۷ آبان ۱۴۰۰)

خانواده‌ی آقای درویشی و خود او بارها تهدید شده بودند. ماموران نظامی و امنیتی ایران مدتی پس از این که آقای درویشی در اواخر دهه پنجاه شمسی در کردستان عراق ساکن شد، چندین بار به منزل آقای درویشی در کردستان ایران حمله کردند و یک بار همسر او را با قنداق اسلحه زخمی کردند. به گفته فرد آشنا با آقای درویشی به برخی از فرزندان او گفته شده بود که «به زودی مرگ پدرتان را خواهید دید.» به گفته این فرد ماموران امنیتی از آقای درویشی می‌خواستند تا «از خواسته‌هایش دست بکشد و تسلیم جمهوری اسلامی شود.» (مصاحبه‌ی بنیاد، ۲۷ آبان ۱۴۰۰)

واکنش مسئولان

از واکنش مقامات و مسئولان درباره این قتل اطلاعی در دست نیست.

واکنش خانواده

به گفته فرد آشنا با آقای درویشی خانواده‌‌ی او پیگیری حقوقی این قتل را به حزب دموکرات کردستان ایران واگذار کردند. (مصاحبه‌ی بنیاد، ۲۷ آبان ۱۴۰۰) یک عضو حزب دموکرات کردستان ایران هم گفت که «حزب، قاتلان آقای درویشی را شناسایی کرد. اما {برای دستگیری و مجازات آن‌ها} کاری از دست حزب برنمی‌آمد.» (مصاحبه‌ی بنیاد، ۱۰ آذر ۱۴۰۰)

---------------------------------------------------

* ماموستا در زبان کردی به معنای معلم و استاد است. این واژه برای علمای روحانی، معلمان و اساتید به کار می‌رود.
** برای مطالعه متن کامل «پیشینه اعدام‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران» شامل اظهار نظر مقامات مختلف جمهوری اسلامی و سابقه تاریخی قتل‌ها، بر روی همین عنوان در نوار سمت راست کلیک کنید.

تصحیح و یا تکمیل کنید