بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

محمدامین هرمزی

درباره

سن: ۲۵
ملیت: ايران
مذهب: اسلام (سنی)
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۸ آبان ۱۳۸۵
محل: زاهدان، استان سيستان و بلوچستان، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: محاربه با خدا

ملاحظات

خبر اعدام آقای محمدامین هرمزی، فرزند جودک، از سوی روزنامه‌های کیهان و جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۸۵ منتشر شد. اطلاعات تکمیلی درباره این پرونده از تحقیقات و مصاحبه بنیاد برومند با کیوان رفیعی، فعال حقوق بشر که پیشتر با این فرد در زندان اوین هم‌بند بوده (۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴) و همچنین از سایت پیک ایران (۸ آبان ۱۳۸۵) و وبلاگ دلاور بلوچ (۵ آبان ۱۳۸۶) به دست آمده است. آقای محمدامین هرمزی با نام مستعار عمران، که نام او در منابع مختلف به صورت عبدالحمید هرمززهی، محمد امین عمرزهی، عبدالحمید سراوانی و عبدالحمید اسپندکی سراوانی نیز ذکر شده است، ۲۵ ساله، متاهل و اهل روستای اسپندک شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان بود. او پیرو مذهب شافعی، از شاخه‌های مذاهب اهل تسنن بود و به اعتقادات خود پایبند بود، ورزش می‌کرد و اندامی ورزیده داشت. آقای هرمزی تحصیلات چندانی نداشت و از نوجوانی به عنوان کارگر روزمزد کار می‌کرد. بر اساس اطلاعات موجود، او در ۲۰ سالگی با عبدالمالک ریگی آشنا شد و همراه او و چند تن از دوستانش برای تحصیل علوم دینی در مدرسه «فاروقیه» (بینوریا) با دیدگاه سلفی به کراچی پاکستان رفت و مدت ۲ سال در آن جا درس خواند. او پس از آن به سازمان جندالله پیوست و به عنوان نخستین فرمانده نظامی این سازمان برگزیده شد. جندالله (جنبش مقاومت مردمی ایران) یک گروه شبه نظامی است که در مرداد ماه سال ۱۳۸۲ در جنوب شرقی ایران تاسیس شد. این گروه که خود را حامی حقوق مردم بلوچ، اقلیت قومی در جنوب شرقی ایران نامید و دفاع از فرهنگ مردم بلوچ، بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی استان سیستان و بلوچستان و حمایت از حقوق مذهبی اهل تسنن را در مقابل حکومت شیعی ایران از اهداف خود دانست، برای رسیدن به اهدافش به سلاح دست برد و از این جهت یک گروه تروریستی شناخته شد. پرونده آقای هرمزی به مبارزه مسلحانه و ربودن چند جهانگرد در جنوب شرقی ایران مرتبط است. گروه جندالله با صدور بیانیه‌ای نسبت به اعدام آقای هرمزی و چند شهروند بلوچ دیگر واکنش نشان داد و ضمن اعلام انجام یک عملیات مسلحانه به تلافی اعدام آنها، این اعدام‌ها را محکوم کرد. 

دستگیری و بازداشت

آقای هرمزی سه روز بعد از مراسم ازدواجش در اواخر سال ۱۳۸۲ در روستای اسپندک سراوان توسط نیروهای امنیتی و انتظامی دستگیر شد. در زمان دستگیری او بیش از هزار نفر از نیروهای انتظامی و امنیتی حضور داشتند. او پس از دستگیری به مدت چند ماه به بازداشتگاه اداره اطلاعات زاهدان منتقل شد و طی آن مدت تحت شکنجه شدید و بازجویی بود و سپس به بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران انتقال یافت و مدت ۲ سال نیز در آن جا زندانی بود. بر اساس اظهارات کیوان رفیعی، از هم‌بندان آقای هرمزی، او و ۲ زندانی دیگر هم‌اتهام، روایت‌های وحشتناکی از شکنجه و ضرب و شتم با شلاق در اداره اطلاعات زاهدان داشتند، می‌گفتند بالای ورودی اتاق بازجویی نوشته بودند این جا خدا وجود ندارد، اما وضعیت او و زندانیان هم‌اتهامش در بند ۲۰۹ اوین بهتر از دیگر زندانیان سیاسی بود. آقای هرمزی و چند زندانی هم‌اتهام او، در زندان اوین به لباس (غیر از لباس زندان) و کتاب‌های دینی و سرودهای گروه جندالله نیز دسترسی داشتند و اجازه برگزاری مراسم مذهبی داشتند. نماز را به جماعت می‌خواندند، قرآن از بر می‌کردند و در ایامی جز ماه رمضان روزه می‌گرفتند. آنها از حق ملاقات گروهی با خانواده برخوردار بودند و خانواده‌شان اجازه داشتند لوازم خاصی مثل چوب مسواک* یا ماده مخدر ناس**برایشان بیاورند. در عین حال مسئولان بازجوها با آقای هرمزی و زندانیان اهل تسنن که از نظر مذهبی تندرو بودند، بحث‌های عقیدتی داشتند و به آنها کتاب‌های مختلف مذهب شیعه، مثل کتاب «شیعه پاسخ می‌دهد» می‌دادند.مسئولان زندان سلول محل نگهداری آقای هرمزی و زندانیان هم‌اتهام او را به شکنجه‌گاه تبدیل کرده بودند و از طریق قرار دادن این افراد و زندانیان سکولار در یک سلول به مدت طولانی، آنها را تحت شکنجه متقابل قرار می‌دادند و برای تحریک آقای هرمزی و هم‌فکرانش، اعمال ضد اخلاق دینی به هم‌بندهای سکولار آنان نسبت می‌دادند و از آنها بدگویی می‌کردند. به شهادت آقای کیوان رفیعی، آقای هرمزی دچار ناراحتی اعصاب و روان بود و به همین دلیل رفتاری خشن داشت و قرار گرفتنش با زندانیان سکولار در یک جا، او را تحریک می‌کرد و آزار می‌داد.(مصاحبه با کیوان رفیعی و تحقیقات بنیاد برومند، ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴) به گفته این شاهد، بازجوها در زندان از آقای هرمزی و سایر زندانیان مرتبط با جندالله برای ارتباط و مذاکره با عبدالمالک ریگی استفاده می‌کردند. کیوان رفیعی، که مدت کوتاهی هم‌بند آقای هرمزی بوده، شاهد یکی از این گفت‌وگوها بود. او گفت که یک بار شخصا شاهد بوده که بازجو گوشی موبایل را آورده، این زندانیان را از سلول بیرون برده و گوشی موبایل را به آنها داده و با گفتن این که عبدالمالک ریگی زنگ زده، از آنها خواسته با او صحبت کنند. (مصاحبه با کیوان رفیعی و تحقیقات بنیاد برومند، ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴) مسئولان آقای هرمزی را حدود ۱۰ روز پیش از اجرای حکم از زندان اوین خارج کردند و به زاهدان انتقال دادند. 

دادگاه

بنا بر گزارش‌های رسمی، یکی از شعب دادگاه انقلاب اسلامی استان سیستان و بلوچستان آقای هرمزی را محاکمه کرد (روزنامه کیهان، ۱۰ آبان ۱۳۸۵)، اما بر اساس اظهارات آقای رفیعی که با اوهم‌بند بوده، آقای هرمزی به همراه ۲ متهم دیگر در دادگاه انقلاب تهران محاکمه شد. مقامات زندان او و ۲ زندانی دیگر را با چشم‌های بسته به وسیله سه ماشین مختلف به دادگاه انتقال دادند و پس از مدتی معطلی پشت در اتاق قاضی، صدایشان کردند و دادگاهی یک دقیقه‌ای برای آنها برگزار شد، به طوری که قاضی تنها با پرسیدن اسم متهمان گفته بود حکم هر سه نفر اعدام است. به گفته آقای رفیعی به نقل از آقای هرمزی و ۲ زندانی دیگر، برخورد قاضی و ماموران در دادگاه با او همراه با بی‌احترامی بود. 

اتهامات

دادگاه آقای هرمزی را به «محاربه» متهم کرد. به کارگیری سلاح و مهمات جنگی به منظور بر هم زدن امنیت کشور و آدم‌ربایی اتباع کشورهای آلمان، هلند و ایرلند، بمب‌گذاری، حمله مسلحانه به بنز الگانس نیروی انتظامی و آتش زدن آن که منجر به کشته شدن سه تن از پرسنل نیروی انتظامی و یک رهگذر شد، و همچنین عضویت در گروهک تروریستی موسوم به عبدالمالک و بمب‌گذاری در شهر زاهدان، حمله مسلحانه به پاسگاه انتظامی خاش، مشارکت در سرقت خودرو اداره برق و ورود و خروج غیرقانونی از مرز از جمله جزئیات اتهامات آقای هرمزی اعلام شد. در شرایطی که حداقل تضمین‌های دادرسی رعایت نمی‌شود و متهمان از محاکمه منصفانه محروم‌اند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می‌شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده در دادگاه علیه آقای هرمزی نیست.

دفاعیات

آقای هرمزی در دادگاه، که به مدت یک دقیقه برگزار شد، فرصت دفاع نیافت و وکیلی هم نداشت تا از او دفاع کند. بر اساس اطلاعات موجود، دست‌کم هشت نفر از زندانیان هم‌اتهام آقای هرمزی، در جریان مذاکرات ماموران اطلاعات با عبدالمالک ریگی که با استفاده از این افراد صورت گرفت، با قرار وثیقه‌های سبک ۵۰ میلیون تومانی آزاد شدند، اما قرار وثیقه چند تن دیگر، ازجمله آقای هرمزی، در پی تغییر مسیر مذاکرات، لغو شد.

خلاصه‌ای از ایرادهای حقوقی دادرسی آقای محمد امین هرمزی

آقای هرمزی در قالب محاربه محاکمه شده است که مستوجب مجازات اعدام است. بر اساس اطلاعات موجود و به گفته منابع مطلع، ایشان در طول محاکمه به وکیل دسترسی نداشته و در صورت دسترسی نیز این حق بسیار محدود شده است. بر اساس قوانین ایران هر متهمی می‌تواند در تمامی مراحل پرونده به همراه خود وکیل داشته و از خدمات وکیل بهره‌مند شود. حال آنکه ایشان در مدت بازداشت در بازداشتگاه امنیتی مطلقا از داشتن وکیل منع شده است و در مدت محاکمه در دادسرا و دادگاه نیز از حق دسترسی به وکیل منع شده‌اند. این امر کاملا برخلاف قانون بوده است. چرا که در جرم محاربه که اتهام آقای هرمزی عنوان شده است، وجود وکیل برای دفاع از متهم الزامی است. بر طبق تبصره ۱ ماده ۱۸۶ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری: «در جرائمی که مجازات آن به حسب قانون، قصاص نفس، اعدام، رجم و حبس ابد می‌باشد چنانچه متهم شخصا" وکیل معرفی ننماید تعیین وکیل تسخیري براي او الزامی است.» بنابراین همانطور که مشاهده می‌شود در رسیدگی به جرم محاربه که مجازات آن مرگ است، وجود وکیل برای دفاع از متهم ضروری شناخته شده است. عدم توجه به این امر بدون شک محاکمه و رای دادگاه را فاقد اعتبار خواهد کرد. این عمل دادگاه برخلاف قوانین بوده و رای صادره را فارغ از ماهیت آن، به کلی مخدوش و فاقد اعتبار ساخته است.

بنابر اطلاعات موجود دادگاه آقای هرمزی در یک جلسه به طور غیرعلنی و بسیار کوتاه برگزار شده است به طوری که فقط مشخصات هویتی متهمین پرسیده شده است. در پرونده‌ای که ادعا می‌شود متهم آن اقدام به فعالیت مسلحانه داشته و شهروندان چند کشور را ربوده و در بمب گذاری‌ها و خرابکاری‌ها هم نقش داشته است غیر قابل تصور است که بتوان در یک جلسه کوتاه به اتهامات رسیدگی کرد. قطعا در چنین دادگاهی متهم نتوانسته از خود دفاع کند و رای بر اساس گزارشات مراجع امنیتی صادر شده است.

بر طبق اطلاعات منتشر شده تعدادی از هم پرونده‌ای‌های آقای هرمزی در چهارچوب مذاکرات نیروهای امنیتی با عبدالمالک ریگی با وثیقه‌های سبک آزاد شدند و پس از تغییر مسیر مذاکره امکان آزادی ایشان از بین رفت. این خود نشان می‌دهد پرونده آقای هرمزی بیش از آنکه در چهارچوب حقوقی مورد رسیدگی قرار بگیرد وارد چالش‌های سیاسی و امنیتی شده و نقش مقامات امنیتی در صدور حکم اعدام پررنگ تر شده است.

آقای هرمزی بعد از بازداشت در اداره اطلاعات زاهدان مورد شکنجه واقع شده است این در حالی است که بر طبق قانون اساسی ایران و قوانین کیفری آزار و اذیت متهم ممنوع بوده و جرم تلقی می‌شود و اگر در اثر آن متهم اعترافی انجام دهد آن اعتراف بلااثر می‌باشد.

حکم

دادگاه آقای محمدامین هرمزی را محارب شناخت و به اعدام محکوم کرد. این حکم از سوی مراجع عالی قضایی تایید شد. آقای محمدامین هرمزی در روز هشتم آبان ۱۳۸۵ در حالی که لباس بلوچی به تن داشت، در حضور عده زیادی از مردم در خیابان بزرگمهر زاهدان در ملاعام به دار آویخته شد. به گفته یک شاهد، به تن داشتن لباس بلوچی در هنگام اعدام از سوی برخی فعالان حقوق مردم بلوچ، توهین به آنها تلقی شد. پیکر آقای هرمزی برای خاکسپاری به خانواده‌اش تحویل داده شد. 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

*چوب مسواک برای مالش دادن دندان‌ها از چوب درخت اراک ساخته می‌شود (سایت فرهنگ دهخدا) چوب این درخت حاوی موادی از جمله فلوراید است و موجب ضدعفونی شدن دهان و جلوگیری از پوسیدگی دندان می‌شود و از خون‌ریزی لثه جلوگیری می‌کند. برخی پیروان دین اسلام به پیروی از سنت پیامبر از آن برای شست‌وشوی دندان استفاده می‌کنند. 

**ناس نوعی مواد مخدر است که از ترکیب برگ تنباکوی کوبیده شده با آهک ساخته می‌شود و از طریق گذاشتن آن میان لب و دندان یا زیر زبان جذب می‌شود. (فرهنگ عمید)

تصحیح و یا تکمیل کنید