بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

اسماعیل محمدی

درباره

سن: ۴۰
ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۳ شهریور ۱۳۸۴
محل: زندان مرکزی (دریا)، اروميه، استان آذربايجان غربی، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: محاربه با خدا; ترور یا سوء قصد به جان مقامات جمهوری اسلامی
سن در زمان ارتکاب جرم انتسابی: ۳۵

ملاحظات

خبر اعدام آقای اسماعیل محمدی و یک نفر دیگر توسط سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان انتشار یافت. اطلاعات تکمیلی در اینباره مصاحبه بنیاد عبدالرحمن برومند با همسر آقای محمدی (مصاحبه بنیاد)، گفتگوی دبیر کمیسیون دفاع از حقوق بشر کردستان با رادیو فردا (١٥ شهریور ١٣٨٤)،  و اطلاعیه‌های عفو بین‌الملل  (١٧ مرداد ١٣٨٢، ٣ شهریور ١٣٨٣ و ١٦ شهریور ١٣٨٤) به دست آمده است.

آقای محمدی کرد، متاهل و اهل روستای تیکان تپه از توابع شهرستان سقز بود و در شهرستان بوکان زندگی می‌کرد و از دو ازداوج خود دارای ۵ فرزند بود.  وی فاقد اعتقاد مذهبی و کومنیست بود (مصاحبه بنیاد).

آقای محمدی در سال ۱۳۶۰ عضو حزب کومله انقلابی زحمتکشان کردستان شد و به کردستان عراق رفت. یک سال بعد در سال ۱۳۶۱ به عنوان عضو تسلیمی به ایران برگشت اما کماکان در تشکیلات مخفی  کومله در بوکان فعالیت می‌کرد. آقای محمدی در سال ۱۳۷۹ به همراه خانواده اش دوباره به کردستان عراق رفت و به مقر حزب کومله در کردستان عراق  پیوست (مصاحبه بنیاد).

در اواسط دهۀ ١٣۴٠، چند تن از اعضای باقی مانده از حزب دموکرات کردستان ایران در عراق، سازمان انقلابی حزب دموکرات کردستان ایران را بنیان گذاشتند. اسماعیل شریف زاده، عبدالله معینی و ملا آوراه از جمله رهبران این تشکیلات بودند که با الهام از انقلاب کوبا، به مبارزۀ مسلحانه چریکی در کردستان روی آوردند. با شکست این جریان در سال ٤٨ بسیاری از اعضای آن دستگیر شدند. در سال ١٣۵٧ با آزادی برخی از رهبران زندانی، سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان- کومله تأسیس گردید. پس از انقلاب، کومله براساس گرایش مارکسیستی خود، با خان‌ها و سرمایه‌داران کرد مخالف بود و کارگران و دهقانان کردستان را بویژه در سنندج و مناطق اطرافش که نفوذ زیادی داشت، به شورش مسلحانه علیه آن‌ها و به ویژه دولت مرکزی فرامی‌خواند. سازمان کومله در سال ١٣۶١ با وحدت با یک گروه مارکسیستی به نام سهند، که فعالیتش بیشتر در زمینۀ تئوریک بود، حزب کمونیست ایران را بنیان نهاد و از این پس خود را "سازمان کردستان حزب کمونیست ایران- کومله" نامید. تا اواسط دهه شصت حکومت مرکزی توانست پیشمرگان کومله را از کردستان به شمال عراق براند. در سال‌های بعد، این سازمان از حزب کمونیست ایران انشعاب کرد و سپس با چندین انشعاب دیگر در میان خود روبرو گردید. هم اکنون گروه‌های مختلفی از نام کومله استفاده می‌کنند.

دستگیری و بازداشت

بنابر اطلاعات موجود، ماموران اداره اطلاعات پیرانشهر آقای محمدی را در اردیبهشت ماه ۱۳۸۱ وقتیکه برای انجام یک ماموریت حزبی به ایران رفته بود، در منزل دوستش در بوکان بازداشت کردند و به اداراه اطلاعات پیرانشهر منتقل کردند. وی پنج ماه در بازداشتگاه‌های اداره اطلاعات پیرانشهر، مهاباد و بوکان بدون حق دسترسی به وکیل زندانی بود و به گفته خانواده‌اش در این مدت تحت شکنجه‌های روحی و جسمی قرار داشت و از جمله دست و بینی او در اثر ضرب و شتم با قنداق تفنگ شکسته بود (مصاحبه بنیاد).

آقای محمدی در مدت بازداشت در اداره اطلاعات از حق تماس و ملاقات با خانواده محروم بود و خانواده‌اش اطلاعی از محل نگهداری او نداشتند. وی پس از انتقال به زندان ارومیه توانست با خانواده پدری‌اش تماس گرفته و آنها را ملاقات کند اما همسر و فرزندانش به دلیل حضور در مقر کومله در کردستان عراق امکان ملاقات با آًقای محمدی را نداشتند (مصاحبه بنیاد). همسرآقای محمدی بعد از تایید حکم وی مخفیانه به ایران سفر کرد و تنها یک بار و با شناسنامه خواهرش او را در زندان ارومیه به مدت ۳۰ دقیقه به صورت حضوری ملاقات کرد. وی با پابند به ملاقات خانواده اش آورده می‌شد (مصاحبه بنیاد).

آقای محمدی ۵ سال در زندان بود.

دادگاه

شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه آقای محمدی را محاکمه کرد. به گفته همسرش، وی سه بار محاکمه شد و  وکیل داشت اما اطلاعی از اینکه وکیلش در دادگاه حضور داشته در دسترس نیست.

اتهامات

بنابر اطلاعیه عفوبین‌‌الملل، اتهامات آقای اسماعیل محمدی "مبارزه مسلحانه علیه رژیم اسلامی، محاربه با خدا، فساد فی الارض، عضویت در سازمان کومله، عبور غیرقانونی از مرز و شرکت در ربودن و شکنجه و مرگ حداقل یک مأمور دولتی" بوده است. به گفته خانواده آقای محمدی، وی از سوی دادگاه متهم شد که برای ترور یکی از اعضای سابق کومله که با جمهوری اسلامی همکاری می‌کرد اقدام کرده و برادر وی را ترور کرده بود (مصاحبه بنیاد).  

در شرایطی که حداقل تضمین های دادرسی رعایت نمی شود و متهمین از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

از جزئیات مدارک و شواهد ارائه شده علیه آقای محمدی در دادگاه اطلاعی در دست نیست. بنا بر گفته همسر آقای محمدی، خانواده شاکی، یکی از اعضای کومله در پیرانشهر و چند تن از اهالی بوکان جزو کسانی بودند که در دادگاه برای شهادت علیه آقای محمدی حاضر شده بودند (مصاحبه بنیاد).  به گفته سازمان عفو بین‌الملل مدارک ارائه شده علیه وی "اعترافات خود وی، کشف اسلحه و نارنجک در بازرسی خانه اش" بوده است.

سازمانهای بین المللی حقوق بشر بارها دولت جمهوری اسلامی ایران را بخاطر اعمال سیستماتیک شکنجه‌های شدید و استفاده از سلولهای انفرادی جهت گرفتن اعتراف از زندانیان محکوم کرده اند و صحت اعترافاتی که تحت فشار از متهمان گرفته شده است را مورد پرسش قرار داده‌اند. این اعترافات در مورد زندانیان سیاسی گاه از تلویزیون پخش شده‌اند. تلویزیون ملی اقدام به پخش اعترافاتی کرده است که طی آنها زندانیان به جرم‌های مبهم و غیرواقعی اعتراف کرده، باورهای سیاسی خویش را نفی کرده و بخاطر آنها توبه کرده‌اند و یا حتی پای دیگران رابه میان کشیده‌اند. سازمانهای حقوق بشر همچنین به روند اعترافات و توبه زندانیانی که آزاد شده‌اند نیز اشاره کرده‌اند.

دفاعیات

از دفاعیات آقای محمدی اطلاعی در دست نیست. بنابر گفته همسرش او اتهام ترور را نپذیرفته و اعتراف نکرده بود (مصاحبه بنیاد).

خلاصه‌ای از ایرادهای حقوقی دادرسی آقای اسماعیل محمدی

بر اساس اطلاعات موجود آقای محمدی در طول بازجویی شکنجه روانی و جسمی شده است. این در حالی است که بر اساس قوانین ایران شکنجه و اعمال فشار به متهم غیر قانونی بوده و جرم تلقی می‌شود. همچنین اقرار و اعتراف ناشی از آن هم فاقد ارزش قانونی است. اصل ۳۸ قانون اساسی ایران و همچنین برخی از قوانین عادی ایران صراحتا این مساله را متذکر شده است و حتی اخذ اقرار از طریق شکنجه را جرم انگاری و افرادی را که به این کار دست زده‌اند را مجرم دانسته است. بر اساس ماده ۵۷۸ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات): «هر يك از مستخدمين ومامورين قضائی يا غير قضائی دولتی برای آنكه متهمی را مجبور به اقرار كند او را اذيت وآزار بدنی نمايد علاوه بر قصاص يا پرداخت ديه حسب مورد به حبس ازشش ماه تا سه سال محكوم مي‌گردد و چنانچه كسی دراين خصوص دستورداده باشد فقط دستور‌دهنده به مجازات حبس مذكور محكوم خواهد شد واگر متهم بواسطه اذيت و آزار فوت كند مباشر مجازات قاتل و آمر مجازات قتل را خواهد داشت.» همچنین اقرار و اعتراف نیز زمانی اعتبار دارد که اولا با اراده آزاد اقرارکننده صورت گرفته باشد و دوما نزد قاضی صادر کننده حکم انجام شده باشد. تبصره ماده ۵۹ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری در این مورد بیان می‌دارد: «در مواردی که اقرار متهم و یا شهادت شاهد و یا شهادت بر شهادت شاهد مستند رای دادگاه می‌باشد، استماع آن توسط قاضی صادرکننده رای الزامی است.» با توجه به اینکه ایشان در دوران بازجویی جهت اعتراف‌گیری شکنجه شده است به دادگاه لازم بود ابتدا نسبت به شکنجه بررسی کند و در صورتی که نبود شکنجه محرز می‌شد و شخص نیز در دادگاه اعتراف می‌کرد آنگاه امکان دلیل محسوب شدن این اقرار وجود داشت. به نظر می‌رسد این تشریفات در مورد آقای محمدی رعایت نشده است.

مورد دیگری که می‌توان بدان اشاره کرد محرومیت آقای محمدی از دسترسی به وکیل در دوران بازجویی است. بر اساس تبصره ماده ۱۸۶ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری در جرایم مستوجب مجازات مرگ اگر متهم وکیل نداشته باشد باید برای او وکیل تسخیری انتخاب کرد. گرچه رویه دادگاه‌ها الزامی بودن وکیل در مرحله دادگاه است اما با توجه به اینکه در خود تبصره سخنی از دادگاه نیامده می‌توان گفت حضور وکیل در مرحله تحقیقات مقدماتی نیز الزامی بوده است.

حکم

در تیر ١٣٨٣ شعبه اول دادگاه انقلاب  اسلامی ارومیه،‌ آقای اسماعیل محمدی را به اعدام محکوم کرد و این حکم در مرداد سال ۱۳۸۳ به تایید شعبه ٣٢ دیوان عالی کشور رسید (عفوبین‌الملل).

آقای محمدی به همراه یک نفر دیگر ساعت ۷ صبح روز ۱۳ شهریور ۱۳۸۴ در حیاط مرکزی ارومیه به دار آویخته شد. مسؤلان خانواده آقای اسماعیل محمدی را از اجرای حکم اعدام مطلع نکرده بودند و خانواده وی هنگام مراجعه به زندان برای ملاقات از اعدام وی مطلع شدند (مصاحبه بنیاد).

به گفته همسر آقای محمدی، جنازه او پس از دریافت شیرینی تحویل خانواده‌اش شده و بنابر وصیت وی در روستای تیکان تپه دفن شد. به خانواده آقای محمدی اجازه برگزاری مراسم ختم در مسجد داده نشد و آنها مجبور به برگزاری مراسم ختم در خانه شدند (مصاحبه بنیاد).  

تصحیح و یا تکمیل کنید