بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

ضیاء توسلی

درباره

سن: ۲۷
ملیت: ايران
مذهب: اسلام (شيعه)
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۶ آذر ۱۳۶۰
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: طرفداری از گروه‌های چريکی مخالف نظام
سن در زمان ارتکاب جرم انتسابی: ۲۷

ملاحظات

خبر اعدام و اطلاعات درباره آقای ضیاء توسلی فرزند محمود، از طریق فرم الکترونیکی توسط نزدیکان ایشان برای یابود امید ارسال شده است. بنابراین اطلاعات، آقای توسلی متولد نور مازندران در سال ١٣٣٣ بود. او پس از تحصیل پنجم ابتدایی از مازنداران به تهران رفت و در یک کارگاه فلزکاری مشغول به کار شد. در سال ١٣۵٢ با فعالیت سیاسی و سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد. در جریان تظاهرات قبل از انقلاب فعال بود و با پیوستن به انجمن توحید به همکاری با سازمان مجاهدین خلق پرداخت و تا ٣۰ خرداد ١٣۶۰ در تظاهرات و میتینگ‌های سازمان شرکت داشت. پس از ٣۰ خرداد مخفی شد. او متاهل بود و در این دوره با همسرش تماس داشت. به گفته نزدیکانش، او فردی مهربان و خوش برخورد بود.  

خبر اعدام آقای توسلی در ضمیمۀ شمارۀ ۲۶۱ نشریۀ مجاهد، چاپ سازمان مجاهدین خلق ایران و به عنوان یکی از هواداران این سازمان، به تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۶۴ به چاپ رسید. این ضمیمه شامل فهرست ۱۲٠۲۸ نفر است که اکثراً وابسته به گروه‌های سیاسی مخالف رژیم بوده‌اند. این اشخاص از تاریخ ۳٠ خرداد ۱۳۶٠ تا زمان چاپ نشریه مجاهد اعدام شده و یا در درگیری با قوای انتظامی جمهوری اسلامی کشته شده‌اند.

سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ۱۳۴۴ پایه گذاری شد که از نظر ایده‌ئولوژی، تشکیلاتی مذهبی و معتقد به اصول و مبانی اسلام بود. این سازمان، با تفسیری انقلابی از اسلام به مبارزه مسلحانه علیه رژیم محمد رضا شاه پهلوی (۱۳۲۰- ۱۳۵۷) اعتقاد داشت و مارکسیسم را به عنوان روشی علمی برای تحلیل اقتصادی و اجتماعی از جامعۀ ایران می‌پذیرفت و در عین حال، اسلام را سرچشمه الهام فرهنگ و ایده‌ئولوژی خود می‌دانست. در دهه ١٣۵٠، زندانی شدن و اعدام بسیاری از کادرها باعث تضعیف سازمان مجاهدین شد. در سال ١٣۵۴ این سازمان با یک بحران ایده‌ئولوژیک عمیق مواجه شد که در طی آن تعداد زیادی از کادرهای سازمان به نقد و نفی اسلام پرداختند و، پس از حذف فیزیکی چند تن از کادرها و تصفیه اعضای مسلمان، مارکسیسم را به عنوان ایده‌ئولوژی خود برگزیدند. این اقدام در سال ١٣۵۶ منجر به انشعاب و ایجاد  بخش مارکسیست لنینیست سازمان مجاهدین خلق شد.  در بهمن ماه سال ١٣۵٧، رهبران زندانی سازمان مجاهدین که هنوز معتقد به ایده‌ئولوژی اسلامی بودند، همراه با دیگر زندانیان سیاسی، آزاد شدند و به بازسازی سازمان و عضوگیری پرداختند. پس از استقرار جمهوری اسلامی، مجاهدین که رهبری آیت الله خمینی را پذیرفته، و به دفاع از انقلاب اسلامی  برخاسته بودند، حضور در ارگانهای حکومتی و شرکت فعال در حیات سیاسی جامعه را در دستور کار خود قرار دادند. در دو سال اول انقلاب، آن‌ها هواداران بسیاری، به ویژه در مدارس و دانشگاه‌ها، یافتند ولی تلاششان برای کسب قدرت سیاسی، چه از طریق انتصاب  توسط مقامات و چه از طریق انتخاب توسط مردم با مخالفت شدید رهبران جمهوری اسلامی روبه رو شد.*

دستگیری و بازداشت

بنابر گزارش ارسالی، آقای توسلی روز اول آذر ١٣۶۰ در تهران دستگیر شد. در این روز به همسرش اطلاع داده بود که برای رفتن سر قراری می‌رود. به باور نزدیکانش، یکی از بستگان آقای توسلی او را در حوالی خیابان سبلان دیده و لو داده بود. وقتی همسر و مادر وی به زندان اوین مراجعه کردند، مقامات هیچ اطلاعی ندادند. در مورد جزئیات دستگیری و بازداشت وی اطلاعی در دست نیست.  

دادگاه

درباره جزئیات جلسه دادگاه آقای توسلی اطلاعی در دست نیست.    

اتهامات

بنابر گزارش فرم الکترونیکی، اتهام آقای توسلی فعالیت برای سازمان مجاهدین بوده است. اما از اتهاماتی که ممکن است در دادگاه علیه وی عنوان شده باشد، اطلاعی در دست نیست.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه آقای توسلی نیست.

دفاعیات

از دفاعیات آقای توسلی اطلاعی در دست نیست.

حکم

بنابر گزارش فرم الکترونیکی، آقای ضیاء توسلی روز ١۶ آذر ١٣۶۰ در زندان اوین تهران تیرباران شد. در تاریخ ۲۸ دی ١٣۶۰ مقامات به همسرش اطلاع دادند تا به زندان اوین برود. در آنجا وصیتنامه و ساعت آقای توسلی را تحویل داده و گفتند که در روز ۱۶ آذر تیرباران شده است. محل دفن او را هم نشان دادند. از جزئیات این حکم اعدام اطلاعی در دست نیست.

_________________________

* كنار گذاشتن كامل مجاهدین از نهادهای دولتی و بستن نشریات و دفاترشان از طرفی، و تناقض بین تفسیر مجاهدین و تفسیر حكومت از اسلام از طرف دیگر، اختلافات بین آن دو را تشدید كرد به طوری که  رهبران جمهوری اسلامی مجاهدین را «منافق» می‌نامیدند و طرفداران حزب اللهی رژیم، هواداران این سازمان را در هنگام تظاهرات و پخش نشریاتشان آماج حمله خویش قرار دادند و حتی باعث کشته شدن تنی چند از آنها شدند. روز ٣٠ خرداد ١٣۶٠ مجاهدین برای اعتراض به برخورد رژیم با آنها و عزل بنی صدر، رئیس جمهور وقت، تظاهراتی را سازمان دادند که هزاران تن به خیابانها آمدند و برخی از آنان به مقابله با تهاجم پاسداران و افراد حزب اللهی پرداختند. تعداد تلفات آن روز روشن نیست اما تعداد زیادی از تظاهركنندگان دستگیر و در روزها و هفته‌های بعد اعدام شدند. جمهوری اسلامی پس از آن روز سركوب و كشتاری را آغاز کرد كه در تاریخ معاصر ایران بی‌نظیر بوده است و در طی آن هزاران نفر از طرفداران مجاهدین زندانی یا اعدام شدند. سازمان مجاهدین از ٣١ خرداد قیام مسلحانه علیه رژیم را اعلام كرد و پس از آن تعدادی از مسئولان بلندپایه و طرفداران جمهوری اسلامی را ترور کرد.

در تابستان ۶٠، رهبر سازمان مجاهدین و رئیس جمهور مخلوع (ابوالحسن بنی صدر) از کشور گریختند و در فرانسه مستقر شدند و «شورای ملی مقاومت» را تشکیل دادند. این سازمان پس از اخراج رهبران و تعداد زیادی از هوادارانش از فرانسه، در خرداد سال ١٣۶۶ ارتش رهایی بخش ایران را در عراق پایه گذاری کرد که چندین بار وارد خاک ایران شد. آخرین حمله آن تحت عنوان «عملیات فروغ جاویدان» در مرداد ١٣۶٧ شکست خورد. چند روز پس از شکست این عملیات هزاران نفر از هواداران سازمان که در زندانهای جمهوری اسلامی به سر می‌بردند در کشتار دسته جمعی سال ۶٧ اعدام شدند.  از تابستان ١٣۶٠ به بعد فعالیت های علنی  سازمان مجاهدین خلق ایران در خارج از کشور ادامه یافته است. از دامنۀ فعالیت ها و تعداد اعضا و هواداران کنونی سازمان در داخل کشور اطلاع دقیقی در دست نیست.

به رغم اعلام مبارزۀ مسلحانه از سوی سازمان مجاهدین خلق در فردای ٣٠ خرداد ١٣۶٠، بسیاری از هواداران این سازمان، تعلیمات نظامی ندیده بودند، مسلح نبودند و در عملیات نظامی شرکت نداشته‌اند.

تصحیح و یا تکمیل کنید