بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

بیژن اسلامی اشبلا

درباره

سن: ۲۷
ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: شهریور ۱۳۶۷ — مهر ۱۳۶۷
محل: تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: پندار و/يا گفتار ضدانقلابی; ارتداد

ملاحظات

اطلاعات درباره آقای بیژن اسلامی اشبلا، فرزند بابا، از طریق گفتگو با یکی از آشنایان خانوادگی وی به دست آمده است. آقای بیژن اسلامی اشبلا یکی از قربانیان کشتار جمعی زندانیان سیاسی ۱۳٦۷ است. اکثر زندانیان اعدام شده از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بودند. علاوه بر آن، گروه‌های مارکسیست لنینیستی مخالف جمهوری اسلامی مثل سازمان فدائیان خلق (اقلیت) و حزب پیکار، فعالان احزابی چون حزب توده و فدائیان خلق (اکثریت) که فعالیتی در مخالفت با جمهوری اسلامی نداشتند نیزازقربانیان این کشتار بودند. اطلاعات تکمیلی در مورد این کشتار به وسیله بنیاد برومند از خاطرات آیت الله منتظری، گزارش سازمانهای حقوق بشر و مصاحبه با خانواده‌ها و خاطرات شهود جمع آوری شده است.

بیژن در سال ١٣٤٠ در روستای اشبلا از توابع بندر انزلی (استان گیلان) متولد شد. وی دارای مدرک دیپلم و کارگر بود. او فعالیت سیاسی را از زمان انقلاب در روستای اشبلا آغاز کرد. از ویژگیهای شخصیتی او شوخ طبعی وی بود و اینکه آدمی بسیار مرتب و منظم بود.

آقای بیژن اسلامی اشبلا از هواداران بسیار فعال چریکهای فدائی خلق، شاخه اشرف دهقانی بود. خیلی به آرمانش پایبند بود. با وجود اینکه از پیش از دستگیری مدتی ارتباطش با چریکها قطع بود، ولی وابستگی عاطفی و احساسی‌اش همچنان پابرجا مانده بود.

در سال ۱۳٤۹ چریکهای فدائی خلق، متأثر از انقلاب کوبا و جنبش چریکی آمریکای لاتین، با ایدئولوژی مارکسیسم - لنینیسم و با اعتقاد به مبارزه مسلحانه، از ادغام دو گروه چریکی مخالف رژیم شاه به وجود آمد. این سازمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی به نفی مشی چریکی پرداخت. تعدادی از اعضای سابق سازمان فدائیان خلق که به مبارزه چریکی پایبند ماندند، گروه مستقل چریکهای فدائی خلق (شاخه اشرف دهقانی) را تشکیل دادند.

دستگیری و بازداشت

آقای اسلامی اشبلا در سال ١٣٦٤ در تهران دستگیر شد. اطلاعی در مورد جزئیات دستگیری و بازداشت وی در دست نیست.

دادگاه

بیژن اسلامی اشبلا پیشتر در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه و به ٣ سال حبس محکوم شده بود. در مورد شرایط و چگونگی اعدام‌های سال ١٣٦٧ اطلاع دقیقی در دست نیست. طبق اطلاعات موجود در مورد این قربانیان دادگاهی رسمی با حضور وکیل و دادستان برای آنها تشکیل نشد. زندانیانی که در این سال اعدام شدند برای پاسخ به چند سوال در مقابل یک هیأت ویژه ۳ نفری، که متشکل از یک قاضی شرع، نماینده‌ای از وزارت اطلاعات و دادستان تهران، برده شدند. این هیأت از زندانیان چپ‌گرا سوالاتی در ارتباط با عقاید آنها و اعتقادشان به خدا و مذهب می‌کرد.

خانواده‌های قربانیان کشتار سال ۱۳٦۷ به محاکمات غیرعادلانه و غیر قانونی که به اعدام هزارها زندانی در ظرف چند ماه منجر شد، به شدت اعتراض کرده‌اند. در نامه‌ای که در سال ۱۳٦۷ به وزیر دادگستری وقت، حسن حبیبی نوشتند، سیاست رسمی پنهان کاری در رابطه با این اعدامها را به پرسش کشیده‌‌ و آن را دال بر غیر قانونی بودن اعدامها شمرده‌اند. آنها یاد‌آور شده‌اند که اکثریت قریب به اتفاق قربانیان زندانیانی بودند که قبلاً در محاکم شرع به حبس محکوم شده بودند و در حال گذراندن دوران محکومیت خود و یا به پایان رساندن آن بودند. این زندانیان دوباره دادگاهی شده و به سرعت به مرگ محکوم شدند.

اتهامات

مقامات قضایی جمهوری اسلامی علناً اتهامی به قربانیان اعدامهای جمعی سال ١٣٦۷ وارد نکرده‌اند. بستگان قربانیان در نامه خود به وزیر دادگستری و در نامه دیگری که در سال ١٣٨١ به گزارشگر مخصوص سازمان ملل متحد، که به ایران سفر کرده بود، نوشته‌اند، به اتهاماتی نظیر «ضد انقلاب، ضد دین، و ضد اسلام» و یا انتساب قربانیان «به عملیات نظامی... در مرزهای کشور» که گویا اساس محکومیت عزیزانشان بوده اشاره نموده‌اند.

حکمی ازآیت الله روح الله خمینی که در خاطرات حسینعلی منتظری، قائم مقام رهبری در آن زمان، به چاپ رسیده است اظهارات خانواده‌های قربانیان را در رابطه با اتهامات وارده تأئید می‌کند. در این حکم آیت الله خمینی از اعضای سازمان مجاهدین خلق به عنوان «منافقانی» یاد نموده که به اسلام اعتقاد ندارند و نوشته است: «کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند محارب و محکوم به اعدام می‌باشند.»

احتمال می‌رود که زندانیان وابسته به سازمانهایی غیر از مجاهدین خلق ایران، به اتهام «ضد مذهبی» بودن، تأکید بر عقایدشان و توبه نکردن، محکوم شده باشند.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست.

دفاعیات

از دفاعیات متهم اطلاعی در دست نیست. خویشان قربانیان درنامه خود یادآورمی‌شوند که به عزیزانشان در دادگاه فرصت دفاع داده نشده بود. در همین نامه، در پاسخ این اتهام که زندانیان (از داخل زندان) با اعضای مسلح سازمان مجاهدین خلق در حمله به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی همکاری داشته‌اند چنین آمده که این ادعا‌ها: «با توجه به اوضاعی که در زندانها حاکم بوده، به طور کلی باطل است، چرا که فرزندان ما در سخت‌ترین شرایط به سر می‌بردند، ملاقاتهای پانزده روز یک بار آن هم به مدت ده دقیقه از پشت شیشه و به وسیله تلفن و محرومیت اینان از داشتن هرگونه وسیله ارتباط با خارج زندان، که ما آن را در هفت سال اخیر تجربه کرده‌ایم، حقانیت ادعای ما را به اثبات می‌رساند».

حکم

طبق اظهارات زندانیان بازمانده از قتل عام ٦٧، آقای بیژن اسلامی اشبلا را در شهریور آن سال در زندان گوهردشت حلق آویز کردند. اعدام او را با دادن وسایلش به خانواده اطلاع دادند. برادرش موقع شنیدن خبر و گرفتن وسایل خشمگین شده و به مامورین گفته بود: «وای جنایت کردید». آنها برادرش را از پشت زده و به زمین انداخته بودند. محل دفن آقای بیژن اسلامی اشبلا را به خانواده اطلاع ندادند. ولی طبق اطلاعاتی که خانواده‌ها جمع آوری کرده‌اند، زندانیان چپ را در گورستان خاوران و در گورهای جمعی دفن کرده‌اند.

در زمان اعدام، بیژن ٢٧ سال داشت.

تصحیح و یا تکمیل کنید