بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

فریدون پرناک

درباره

سن: ۲۳
ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۵ مرداد ۱۳۶۱
محل: زندان مرکزی (دیزل‌آباد)، کرمانشاه، استان کرمانشاه، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: درگیری با ماموران انتظامات دانشگاه; مخالفت فعال با جمهوری اسلامی
سن در زمان ارتکاب جرم انتسابی: ۲۲

ملاحظات

خبر اعدام آقای فریدون پرناک فرزند فرخ، از طریق مصاحبه بنیاد برومند با خواهر او به دست آمده است. اطلاعات تکمیلی در باره وی نیز از نوشته‌های خواهر و دوستان وی، جمع‌آ‌وری شده است. او یکی از ۴۳٠ نفریست که نامشان در لیست "شهدای سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر" در سایت اینترنتی اندیشه و پیکار منتشر شده است. این لیست، اسامی اعضاء و هواداران سازمان است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ جان سپرده اند. بیش از ۴٠٠ نفر از افرادی که نامشان در این فهرست ذکر شده اعدام شده اند. هم چنین خبر این اعدام در ضمیمۀ شمارۀ ۲۶۱ نشریۀ مجاهد، چاپ سازمان مجاهدین خلق ایران، به تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۶۴ نیز به چاپ رسید. این ضمیمه شامل فهرست ۱۲٠۲۸ نفر است که اکثراً وابسته به گروه‌های سیاسی مخالف رژیم بوده‌اند. این اشخاص از تاریخ ۳٠ خرداد ۱۳۶٠ تا زمان چاپ نشریه مجاهد اعدام شده و یا در درگیری با قوای انتظامی جمهوری اسلامی کشته شده‌اند.

بر اساس اطلاعات موجود، آقای پرناک در ۵ اردیبهشت ١٣٣٨ در روستای ویژگان شهر گیلانغرب در یک خانواده کشاورز از طایفه کرد کلهر، به دنیا آمد. او فرزند اول خانواده و محبوب همه بود. در مدرسه همیشه شاگرد ممتاز بود. پس از اخذ دیپلم در رشته ریاضیات، در سال ١٣۵۵ در رشته فیزیک دانشگاه گیلان قبول شد. او در مبارزات دانشجویی در زمان شاه شرکت فعال داشت و بارها به عنوان نماینده دانشجویان برگزیده شد. دو بار نیز توسط ساواک و گارد دانشگاه به مدت کوتاهی بازداشت شد. بعد از انقلاب به سازمان پیکار پیوست و در سازمان دانشجویان و دانش‌آموزان پیکار (دال دال)، فعالیت می‌کرد. در دانشگاه گیلان از گردانندگان دفتر و مسئول کیوسک نشریات و یکی از مبلغین تئوریک سازمان دال دال پیکار بود. او در اول اردیبهشت ١٣۵٩ در حمله پاسداران و عوامل رژیم برای بستن دانشگاه، به همراه دیگر دانشجویان به دفاع از دانشگاه پرداختند. بعد از این درگیری نام او به عنوان یکی از کشته‌شدگان آورده شد. پس از این درگیری او مدتی در تهران بود و بعد به شهر اسلام آباد غرب منتقل شد و در آنجا نیز به فعالیت خود ادامه داد و از اعضای مرکزی تشکیلات سازمان پیکار در آنجا بود. به گفته دوستانش، او یکی از باهوش‌ترین و خلاق‌ترین اعضای تشکیلات بود و دوستانش روی او حساب می‌کردند.

خواهر او می‌گوید "فریدون برایم خیلی عزیز بود. نمی‌خواهم اسطوره سازی کنم. چون او نیز مانند همه انسانها یک مجموعه بود و تحت تاثیر شرایط اجتماعی و سیاسی آن دوره تربیت شده بود. او روی من و بقیه افراد خانواده تاثیرات مثبت زیادی گذاشته است. او شوخ، مهربان و خوش سخن بود. خیلی خوش تیپ و خوش پوش بود و مورد علاقه همه. فریدون به خاطر استعداد زیادی که داشت، معلم سرخانه بچه‌های همسایه‌ها بود. با دوستانش رفاقت خوبی داشت و نسبت به آنها مهربان بود."

سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر در سال ۱۳۵۷ از اعضای مارکسیست ـ لنینیست منشعب از سازمان مجاهدین خلق تشکیل شد. نفی مشی چریکی و نفی مشی حزب توده از اصول این تشکیلات بود. سازمان پیکار شوروی را "سوسیال امپریالیست" و چین را منحرف از اصول مارکسیسم - لنینیسم می‌دانست و با تمامی جناحهای رژیم جمهوری اسلامی مخالف بود. این سازمان با پیوستن بخش بزرگی از گروههای دیگر موسوم به "خط سه" به بزرگترین تشکیلات این جریان مبدل گشت. در سال ۱۳۶۰ سازمان پیکار دچار انشعابات درونی شد که همزمان بود با موج سرکوب گروه‌های مخالف رژیم. ضربات ناشی از این سرکوبها و انشعابات منجر به تلاشی تشکیلات و پراکندگی هواداران آن گردید به طوری که دیگر نتوانست به حیات سیاسی خود ادامه دهد.

دستگیری و بازداشت

آقای پرناک در ۵ آذر ماه ١٣۶٠ در ١٠ کیلومتری شهرستان اسلام‌آباد، زمانی که به دلیل خطر دستگیری و مخفی شدن، به همراه عموی خود عازم روستای خانوادگی شان، روستای ویژگان شهر گیلانغرب بود، توسط پاسدارانی که او را از دوران انقلاب به عنوان کمونیست می‌شناختند، شناسائی و دستگیر شد. او را به زندان کمیته سپاه پاسداران اسلام‌آباد غرب منتقل کردند. بعد از دستگیری، ماموران به خانه وی رفتند و عکس، نوار و کتاب‌های او را با خودشان بردند. دو خواهر ١۶ و ١۴ ساله وی نیز در همان روز دستگیر شدند. در زندان بدون مدرک و اتهامی بعنوان کمونیست مورد شکنجه و آزار قرار گرفت. پس از ضربه خوردن سازمان پیکار در شهر اسلام‌آباد و دستگیری تعدادی از هواداران، مسئول تشکیلاتی وی اطلاعاتی را در باره او در اختیار مامورین گذاشت که باعث شد او دوباره مورد شکنجه قرار بگیرد، تا حدی که دو بار در زندان دست به خودکشی زد. مادر و پدر او چند بار او را ملاقات کردند و یکی از ملاقاتها در بیمارستان بعد از خودکشی پسرشان بود. مادر او علایم شکنجه را روی بدن فرزندش دیده بود. (مصاحبه خواهر) او بیش از چهار ماه در زندان اسلام‌آباد بود و سپس در روز جمعه ١٠ اردیبهشت ١٣۶١ به زندان دیزل آباد کرمانشاه منتقل شد و در بند ٢ شهربانی، بند زندانیان سیاسی، زندانی بود. (نوشته یکی از دوستان)

دادگاه

دادگاه انقلاب اسلامی اسلام آبادغرب، آقای پرناک را در اوایل اردیبهشت ١٣۶١ محاکمه کرد. محاکمه وی و چند نفر از هواداران سازمان پیکار در یک زمان صورت گرفت. (نوشته یکی از دوستان وی) محاکمه بدون وکیل انجام شد. اما اطلاعی درباره جزئیات جلسه یا جلسات دادگاه آنها در دست نیست.

اتهامات

اتهامات آقای پرناک «کمونیست بودن، ارتباط با یکی از سازمان‌های مخالف رژیمو درگیری با یکی از عناصر رژیم در دانشگاه» عنوان شد. (نوشته دوستان و خواهر وی) قاضی به آقای پرناک گفته بود که او را به جرم قتل یک نفر در رشت دستگیر کرده‌اند. (مصاحبه)

در شرایطی که حداقل تضمین‌های دادرسی رعایت نمی شود و متهمان از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می شود مسلم و قطعی نیست. سازمان‌های بین المللی حقوق بشر به گزارش‌هایی اشاره می کنند مبنی بر اینکه مقامات جمهوری اسلامی ایران، در برخی موارد اتهامات کاذبی از قبیل قاچاق مواد مخدر یا ارتکاب جرائم عمومی و جنسی را به مخالفان خود (از جمله فعالان سیاسی، مدنی، صنفی و یا اقلیت‌های قومی و مذهبی) نسبت داده و آنان را همراه با محکومان عادی دیگر اعدام می کنند. هر سال صدها نفر در دادگاه‌های ایران به اعدام محکوم می‌شوند اما شمار افرادی که بر اساس اینگونه اتهامات کاذب به اعدام محکوم شده‌اند معلوم نیست.

مدارک و شواهد

مدارک علیه آقای پرناک «شناخته شده بودن او در شهر محل سکونت به عنوان کمونیست، اعترافات مسئول سازمانی وی، مدارک و اطلاعات سپاه پاسداران و کمیته رشت از اعتراضات دانشجویان در برابر بسته شدن دانشگاه و اعتراف او به شرکت در درگیری دانشگاه» عنوان شد.

سازمانهای بین المللی حقوق بشر بارها دولت جمهوری اسلامی ایران را به خاطر اعمال سیستماتیک شکنجه‌های شدید و استفاده از سلولهای انفرادی جهت گرفتن اعتراف از زندانیان محکوم کرده‌اند و صحت اعترافاتی که تحت فشار از متهمان گرفته شده است را مورد پرسش قرار داده‌اند. این اعترافات در مورد زندانیان سیاسی گاه از تلویزیون پخش شده‌اند. تلویزیون ملی اقدام به پخش اعترافاتی کرده است که طی آنها زندانیان به جرم‌های مبهم و غیرواقعی اعتراف کرده، باورهای سیاسی خویش را نفی کرده و از آنها توبه کرده‌اند و یا حتی پای دیگران رابه میان کشیده‌اند. سازمانهای حقوق بشر همچنین به روند اعترافات و توبه زندانیانی که آزاد شده‌اند نیز اشاره کرده‌اند.

دفاعیات

از دفاعیات  آقای پرناک اطلاعی در دست نیست.

حکم

دادگاه انقلاب اسلامی کرمانشاه، آقای فریدون پرناک را به اعدام محکوم کرد. او به همراه ٢ یا ٣ نفر دیگر در روز ۵ مرداد ١٣۶١ در زندان دیزل‌آباد کرمانشاه تیرباران شد.

سپاه پاسداران در روز ۶ مرداد ١٣۶١ از طریق تلفن به خانواده خبر اعدام فرزندشان را دادند. در زندان یا پزشکی قانونی جسد چند نفر روی هم ریخته شده بود که پدر آقای پرناک جسد فرزندش را شناسایی کرد. او در قبرستان شهر اسلام آباد به خاک سپرده شد. به قبر او بارها تعرض شد تا جسد وی را به جای دیگر منتقل کنند. پدر او شب‌ها در قبرستان می خوابید و از قبر فرزندش محافظت می‌کرد. خانواده او سال‌ها تحت فشار سپاه و حزب‌الهی‌های شهر بودند.

تصحیح و یا تکمیل کنید