بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

حسن شکرالهیان چشمه

درباره

سن: ۲۷
ملیت: ايران
مذهب: اسلام (شيعه)
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۶ شهریور ۱۳۶۷
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: پندار و/يا گفتار ضدانقلابی; محاربه با خدا، رسول خدا و نايب امام زمان

ملاحظات

آقای حسن شکراللهیان چشمه، فرزند حسین، یکی از ۳۲۰۸ عضو و هوادار سازمان مجاهدین خلق ایران است که خبر اعدا‌‌‌مش توسط این سازمان درکتابی تحت عنوان "جنایت علیه بشریت" منتشر شده است. این کتاب گزارشی در مورد اعدامهای دسته جمعی زندانیان سیاسی در سالهای ۱۳٦۷ و ١٣٦٨ است. اطلاعات تکمیلی درباره آقای شکراللهیان از طریق مصاحبه با نزدیکانش، از سایت بیداران، و از فرم الکترونیکی، که توسط یکی از آشنایانش به بنیاد برومند فرستاده شده، گرفته شده است.

آقای حسن شکراللهیان در سال ١٣٤٠ در تهران متولد شد. او دارای دیپلم متوسطه در رشته طبیعی، درجه‌دار ارتش در نیروی زمینی، و هوادار سازمان مجاهدین خلق بود. بنا به گفته نزدیکانش ظاهراً در زندان با مجاهدین رابطه بیشتری پیدا کرده بود. پس از اعدام آقای شکراللهیان، نزدیکانش دراعتراض به اعدامش به چند سازمان بین المللی حقوق بشر نامه نوشتند و درخواست کردند در کشف علت اعدام و محل دفن وی به آنها کمک کنند.

دستگیری و بازداشت

آقای حسن شکراللهی دربهمن ١٣٦٤ در خیابان توسط پاسداران دستگیر شد. به ادعای مسئولان بازداشت، وی یک شب دو نفر از مجاهدین را در خانه خود پناه داده بود و به دنبال دستگیری آنها، خود او نیز دستگیرشد. پاسداران یک هفته در خانه او به کمین نشسته بودند. محل نگهداری وی تا زمان محاکمه ستاد مشترک و بعد از آن زندان اوین بود.

اولین ملاقات با خانواده‌اش شش ماه پس از دستگیری صورت گرفت. به گفته نزدیکانش وی بسیار لاغر و رنگ پریده شده بود و آثار شکنجه در شقیقه و چشم چپش نمایان بود. آنها همچنین از قول يک زندانى پزشک گفته‌اند كه ماهيچه و رگهاى پشت چشم در اثر شكنجه آسيب ديده و در ايران امكان جراحى براى مداوا وجود نداشت.

دادگاه

اطلاعی در مورد جلسه یا جلسات دادگاه در دست نیست. آقای حسن شکراللهی از دسترسی به پرونده و حق داشتن وکیل و مراجعه به دادگاه تجدید نظر محروم بود. در دادگاه اول وی به به پنج سال زندان محکوم شد.

طبق اطلاعات موجود در مورد قربانیان سال ۱۳٦۷ دادگاهی رسمی با حضور وکیل و دادستان برای آنها تشکیل نشده بود. زندانیانی که در سال ٦۷ اعدام شدند برای پاسخ به چند سوال در مقابل یک هیئت ویژه ۳ نفری، که متشکل از یک قاضی شرع، نماینده‌ای از وزارت اطلاعات و دادستان تهران، برده شدند. این هیئت از زندانیان چپگرا سوالاتی در ارتباط با عقاید آنها و اعتقادشان به خدا و مذهب می‌کرد.

خانواده‌های قربانیان کشتار سال ۱۳٦۷ به محاکمات غیرعادلانه و غیر قانونی که به اعدام هزارها زندانی در ظرف چند ماه منجر شد، به شدت اعتراض کرده‌اند. در نامه‌ای که در سال ۱۳٦۷ به وزیر دادگستری وقت، حسن حبیبی نوشتند، سیاست رسمی پنهان کاری در رابطه با این اعدام ها را به پرسش کشیده‌‌ و آن را دال بر غیر قانونی بودن اعدام ها شمرده‌اند. آنها یاد‌آور شدند که اکثریت قریب به اتفاق قربانیان زندانیانی بودند که قبلاً در محاکم شرع به حبس محکوم شده بودند و در حال گذراندن دوران محکومیت خود و یا به پایان رساندن آن بودند. این زندانیان دوباره دادگاهی شده و به سرعت به مرگ محکوم شدند.

اتهامات

به گفته نزدیکانش اتهام آقای حسن شکراللهیان "منافق" عنوان شده است. مقامات قضایی جمهوری اسلامی علناً اتهامی به قربانیان اعدامهای جمعی سال ٦۷ وارد نکرده‌اند. بستگان قربانیان در نامه خود به وزیر دادگستری و در نامه دیگری که در سال ١٣٨١ به گزارشگر مخصوص سازمان ملل متحد، که به ایران سفر کرده بود، نوشته‌اند، به اتهاماتی نظیر "ضد انقلاب، ضد دین، و ضد اسلام" و یا انتساب قربانیان "... به عملیات نظامی ...در مرزهای کشور"، که گویا اساس محکومیت عزیزان‌شان بوده اشاره نموده‌اند.

حکمی ازآیت الله روح الله خمینی که در خاطرات حسینعلی منتظری، قائم مقام رهبری در آن زمان، به چاپ رسیده است اظهارات خانواده‌های قربانیان را در رابطه با اتهامات وارده تأئید می‌کند. در این حکم آیت الله خمینی از اعضای سازمان مجاهدین خلق به عنوان "منافقانی" یاد نموده که به اسلام اعتقاد ندارند و نوشته است: "کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند محارب و محکوم به اعدام می‌باشند."

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست.

دفاعیات

از دفاعیات متهم اطلاعی در دست نیست. خویشان قربانیان سال ٦٧ درنامه خود یادآورمی‌شوند که به عزیزانشان در دادگاه فرصت دفاع داده نشده بود. در همین نامه، در پاسخ این اتهام که زندانیان با اعضای مسلح سازمان مجاهدین خلق در حمله به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی همکاری داشته‌اند چنین آمده که این ادعا‌ها: "با توجه به اوضاعی که در زندان ها حاکم بوده، به طور کلی باطل است، چرا که فرزندان ما در سخت‌ترین شرایط به سر می‌بردند، ملاقاتهای پانزده روز یک بار آن هم به مدت ده دقیقه از پشت شیشه و به وسیله تلفن و محرومیت اینان از داشتن هرگونه وسیله ارتباط با خارج زندان، که ما آن را در هفت سال اخیر تجربه کرده‌ایم، حقانیت ادعای ما را به اثبات می‌رساند".

حکم

از جزئیات این حکم اعدام اطلاعی در دست نیست. آقای حسن شکراللهیان چشمه در تابستان ١٣٦٧ اعدام شد. خانواده‌اش اطلاعی از حکم وی نداشتند و مقامات زندان جسد او را به خانواده‌اش پس ندادند. بعد از اعدام آقای شکراللهیان مقامات با خانواده تماس گرفتند و به آنان اطلاع دادند که او اعدام شده است و یکی از اعضای خانواده باید به زندان بیاید و دو چمدان وی را تحویل بگیرد. هنگامی که خانواده وی چمدانها را پس گرفتند به آنها هشدار داده شد که "بى سر و صدا به خانه‌ [بروند] و هيچ مراسمى هم برگزار [نکنند]". محتوای چمدانها به آقای شکراللهیان تعلق نداشته و معلوم نیست که به کدام یک از اعدام شدگان تعلق داشته باشد.

تصحیح و یا تکمیل کنید