بیست سال مستندسازی، نجاتِ هستی هزاران تن از فراموشی
۹ دی ۱۴۰۰
بیست سال مستندسازی، نجاتِ هستی هزاران تن از فراموشی
بیست سال پیش، بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران (۱) دست به اقدامی بیسابقه زد: گرامیداشت و تا جایی که امکاناتش اجازه میداد، ثبت زندگی تک تک افرادی که به دست جمهوری اسلامی ایران کشته شده بودند. موسسان بنیاد برومند واقعیت تلخ از دست دادن یک عزیز با خشونت حکومتی را دست اول تجربه کرده و به خوبی درک میکنند. ستاندن جان انسانها تنها یک بخش از برنامه حکومت برای سرکوب منتقدان، مخالفان، و افکار و نظرات نامطلوب و مغایر است. پنهان کردن حقیقت آنچه گذشته، زدودن خاطره قربانیان از افکار عمومی، و ایجاد جو رعب و وحشت به منظور جلوگیری از بیان حقیقت و منصرف کردن بازماندگان از دادخواهی نیز از وظائفی است که حکومت برای خود تعریف کرده است. دکتر لادن برومند و دکتر رویا برومند، تاثیر عمیق و مخرب سیاست حکومتیِ کتمان حقیقت و به حاشیه راندن بازماندگان، و خطری که برای اجرای عدالت ایجاد میکند را موشکافانه تشخیص داده و پروژهای را به منظور حفاظت از حافظه جمعی موارد نقض حقوق بشر در این چارچوب آغاز نمودند. با گذشت بیست سال از آن تاریخ، بنیاد برومند امید به اجرای عدالت را که در این خاطرات و یادبودها نهفته است از طریق جمعآوری شواهد و مدارک و نیز ترویج و ترغیبِ حقیقتگویی، کماکان حفظ میکند.
«با ایجاد دنیایی متعلق به قربانیانِ احیاشده رژیم اسلامی، شما برای ما امید به ارمغان آوردید، از آن جنس امیدی که هاول بدان باور دارد: «امید و خوشبینی یکی نیست. امید، اعتقاد به این نیست که چیزی نهایتاً به نحو مطلوب پیش خواهد رفت، بلکه اعتقاد و اطمینان به این است که آن چیز درست و عقلایی است، صرف نظر از این که نتیجه آن چه باشد.»» آذر نفیسی
با توجه به این که بنیاد برومند با کشوری غیرشفاف و غیرپاسخگو، و با جامعهای که به لحاظ وحشت از نظام حاکم، اغلب در ناتوانی مطلق به سر میبرد، مواجه است، فعالیتهای آن دائماً در حال تغییر و تحول و مشمول بازنگری است. ابعاد تکاندهنده نقض مداوم حق حیات از سوی جمهوری اسلامی، در دادههایی که تاکنون جمعآوری شده و به سال ۱۳۵۷ بر میگردد، مشهود است:
دستکم ۲۲۶۰۰ فقره اعدام، عمدتاً از طریق آویختن به دار و تیرباران، و نیز از طریق سنگسار.
دستکم ۱۲۱۰ فقره قتل فراقضایی، از جمله ۵۹۴ مورد قتلِ گزارش شده در خارج از مرزهای ایران. این آمار قطعاً تمامی قتلهای فراقضایی جمهوری اسلامی ایران را در بر نمیگیرد. پیش از انتشار این آمار از سوی بنیاد برومند، تناوب و تعداد موارد اثبات و تایید شده عمدتاً ناشناخته بود.
دستکم ۲۴۵۸ مورد دیگر نقض حق حیات، از جمله مرگ در حین بازداشت (بعضاً به علت عدم رسیدگی پزشکی)، مرگهای مشکوک، و قتل خودسرانه تظاهرکنندگان.
موارد نقض حق حیات، که در یادبود امید بنیاد، جهت استفاده محققان، بازماندگان، و آنهایی که در صدد پاسخگو نمودن مرتکبین هستند، به ثبت رسیده است، تنها یکی از اجزای بحران حقوق بشری است که جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است. بنیاد برومند هزاران گزارش نیز در خصوص مجازاتهای بیرحمانه، غیرانسانی، و تحقیرآمیز، گردآوری کرده است:
دستکم ۲۳۸۰۰ حکم شلاق، که دستکم ۱۶۲۰۰ مورد آن به اجرا گذاشته شده است. دسترسی به آمارهای احکام شلاق محدود است؛ به همین علت، آمار بنیاد برومند تنها بخش کوچکی از کل احکام و موارد اجرا شده را به دست میدهد.
دستکم ۳۵۲ حکم قطع عضو – قطع انگشت، بخشی از دست یا پا– که دستکم ۱۹۰ مورد آن به اجرا گذاشته شده است.
دستکم ۲۲ حکم نابینا کردن که دستکم سه مورد آن به اجرا گذاشته شده است.
دستکم ۶۱۵ نفر مشمول رفتار تحقیرآمیز در انظار عمومی، نظیر دور شهر گرداندن در شرایطی تحقیرآمیز، و یا اجبار به قرائت اظهارات کذب در مجرم شناختن خود یا قرائت اظهارات معذبکننده و مایه شرمساری، شدهاند.
بنیاد برومند همچنین یک نمایشگاه سیار و یک فیلم مستند تهیه کرده که در آن، وضعیت دانشجویانی را در معرض دید همگان قرار میدهد که به لحاظ کنشگری، اعتقادات، یا دیگر طرق اِعمال حقوق جهانشمول خود، از تحصیل منع، و زندگیشان از مسیر خود منحرف شده است. بین سالهای ۱۳۷۸ و ۱۳۹۴، دست کم ۱۱۰۲۲ دانشجو به طرق مختلف از جمله احضار، بازداشت، و حبس، مورد آزار و اذیت نهادهای حکومتی نظیر قوه قضاییه قرار گرفتهاند. دستکم در ۷۸۹۲ مورد، دانشجویان با اقدامات سرکوبگرانه، قهرآمیز، و تلافی جویانه از سوی نهادهای غیردولتی همچون دانشگاهها مواجه شدهاند (به عنوان مثال، ممنوعیت از تحصیلات عالی، زندگی در خوابگاه، و فعالیتهای دانشجویی).
گزارشهای انتشار یافته از سوی بنیاد برومند، تلاشها برای پاسخگو کردن ناقضان حقوق بشر در سراسر جهان را تقویت کرده، آگاهی از بحرانهای جاری و ادامهدار را ارتقا بخشیده، امر بسیار حیاتی جلب کردن توجه به جرائم و قربانیان فراموش شده را انجام داده، و تحت پیگرد قرار دادن ناقضان حقوق بشر را تسهیل نموده است. انتشار گزارشهایی که خواستار اتخاذ تدابیر پیشگیرانه بهتر در زندانها در خلال شیوع ویروس کرونا بود، وضعیت فوقالعاده بدی را نمایان کرد مبنی بر اینکه محبوسین زندانهای ایران به لحاظ شرایط کاملاً غیربهداشتی این زندانها در آن گرفتار و از حقوق بنیادین خود مبنی بر برخورداری از سلامت محروم شده بودند.
در سال ۱۳۸۸، بنیاد برومند نخستین نهادی بود که یک پژوهش و تحلیل حقوقی جامع به زبان انگلیسی منتشر کرد که به واقعه بمبگذاری سال ۱۳۷۳ در مرکز آمیا (جمعیت یهودیان آرژانتین) در شهر بوئنوس آیرس در کشور آرژانتین میپرداخت. بنیاد در سال ۱۳۹۲، پس از انجام تحقیقی مفصل و دقیق، سرگذشت ناگفته قربانیان کمتر شناخته شده بمبگذاری سال ۱۳۶۲ در سفارت آمریکا در بیروت (لبنان) را منتشر کرد. در سال ۱۴۰۰، گزارش حقوقدان مشهور بینالمللی، جفری رابرتسون (که بنیاد سفارش تهیه آن را داده بود) برای تدوین کیفرخواست و ادله اثبات دعوا علیه حمید نوری در یک پرونده نادر مبتنی بر صلاحیت جهانی در کشور سوئد، مورد استناد و استفاده قرار گرفت. فرد یاد شده، به لحاظ نقش مستقیمی که در کشتار جمعی زندانیان سیاسی ایرانی در زندان گوهردشت ایفا کرده، به ارتکاب جنایات جنگی و قتل متهم شده است. پیشینه حمید نوری به عنوان معاون ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری فعلی و معاون دادستان وقت، باعث میشود تحقیقات بنیاد در این خصوص، نتایج حتی فراگیرتری نیز برای پاسخگو کردن رژیم ایران در صحنه بینالمللی داشته باشد.
زن جوانی که دادگاه حمید نوری خاطرات تکان دهنده و به شدت دردناک دوران کودکی او را برایش زنده کرده بود، پیام زیر را برای بنیاد برومند ارسال کرد:
« ... گوش دادن به جلسات دادرسی، ایمان مرا به فعالیتهای حیاتی که سازمانهای حقوق بشری نظیر سازمان شما در طول سالیان انجام دادهاند، نیز راسختر کرد. پذیرفتن بار مسئولیت تهیه ادله و اسناد و مدارک، و دادخواهی بدون در نظر گرفتن موضوعات جناحی، کار کمی نیست. از این جهت بر خود لازم دیدم از شما تشکری صمیمانه به عمل بیاورم چرا که بدون تلاشهای شما امکان داشت ما نتوانیم برای آن همه زندگیهایی که از دست رفت، دادخواهی کنیم ... »
به لطف این رخداد و رخدادهای دیگر، آگاهی عمومی ارتقا یافته و منجر به ارائه گزارشهای داوطلبانه و آمار بیشتری از سوی عموم به بنیاد برومند شده است.
دو دهه جمعآوری اسناد و مدارک به نجات سرگذشت دهها هزار تن از فراموشی منجر شده است. در ازای هر سرگذشتی که مدارک آن به طور جامع و دقیق از سوی بنیاد برومند گردآوری میشود، موارد بسیار بیشتری هست که در مورد آن، مدرک و نشانهای به جز نام، تاریخ فوت و اتهام وارده به فرد مورد نظر، وجود ندارد. رژیم ایران همچنان به ارتکاب قتلهای خودسرانه و شتابزده ادامه میدهد و بیرحمانه شهروندان خود را، با مصونیت تقریباً کامل از مجازات، سرکوب میکند. در نتیجه، هر چند تیم ما با شدت و حدت هر چه تمامتر به کار خود ادامه میدهد اما باز هم فهرست موجود از موارد و رخدادهایی که باید مورد تحقیق قرار گرفته، کامل و یا اصلاح شود، عقب میافتد، فهرستی که طولانیتر و طولانیتر میشود و روح و وجدان ما را میآزارد.
قربانیان و فعالان مدنی همچنان و علیرغم هزینهها و خطرات، شهادت میدهند و به جمعآوری مدارک و مستندسازی سرگذشتها میپردازند. با این حال، کار شهروندان عادی نمیتواند با منابع گسترده، سلاحهای مرگبار، و تکنولوژی پیشرفته اطلاعاتی حکومت، برابری و رقابت کند. همانگونه که دستگیری و محاکمه نوری در سوئد نشان داد، جامعه بینالمللی ابزار و توانایی آن را دارد که بتواند مرتکبین را در قبال گرفتن جان خارجیان و ایرانیان در داخل خاک ایران و خارج از آن، و یا در هوا، پاسخگو نماید. اما واقعیت این است که تا این تاریخ، هزینهای که سران جمهوری اسلامی برای نقض سیستماتیک حق حیات پرداختهاند، کمتر از آن است که از تکرار این اعمال توسط این رژیم، جلوگیری کند.
نمونه آن، سرنگون کردن پرواز مسافری پیاس۷۵۲ است. این پرواز هواپیمایی اوکراین، در تاریخ ۱۸ دی ماه ۱۳۹۸ با حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرنگون شد. شواهد بسیاری وجود دارد دال بر این که مقامات ایرانی، ادله را دستکاری کرده، قربانیان را تهدید نموده، در روند دادرسی مداخله غیرقانونی کرده و مانع انجام تحقیقات پیرامون سقوط هواپیما شدهاند. پاسخگو کردن مرتکبین چنین اقدام هولناک و خشونتباری امری ممکن است. آن چه جامعه بینالمللی نیاز دارد، اراده و همتی بلندتر است تا ارزشهایی را که هفتاد سال پیش در قالب اعلامیه جهانی حقوق بشر بدان متعهد شد، حفظ کند.
امروز بیش از هر زمان دیگری، باید به مرتکبین و حامیانشان و نیز به تصمیمگیرندگان در سطح جهانی نشان دهیم که فعالیتهای ما در زمینه حقوق بشر و اجرای عدالت، مورد حمایت و پشتیبانی خیل گستردهای از انسانها است، و بازگو کردن حقیقت، و تصدیق آسیبهایی که وارد آمده، برای رسیدن به آیندهای انسانیتر و صلحآمیزتر، امری اجتنابناپذیر و ضروری است. و بالاخره این که به خاطر سپردن و ثبت زندگی قربانیان و تلاش برای اجرای عدالت، اموری است که به بقای نوع بشر پیوند خورده و همواره دارای ارزش و اهمیت است. جلوگیری از فراموش شدن قربانیان، کاری است که تنها با کمک شما امکانپذیر است.
تقاضا میکنیم در این فصل تعطیلات، کمک به بنیاد عبدالرحمن برومند را مد نظر قرار دهید تا ما بتوانیم به کار خود ادامه دهیم (کمکهای مالی در آمریکا و بریتانیا قابل کسر از مالیات است). اهدای کمکهای مالی از طریق وبسایت و همچنین به طور ناشناس، امکان پذیر است.
(۱) بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران با عنوان بنیاد عبدالرحمن برومند برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران نیز شناخته شده است.