بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

شبنم سهرابی

درباره

سن: ۳۴
ملیت: ايران
مذهب: احتمال قوی اسلام
وضعیت تأهل: نامعلوم

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۶ دی ۱۳۸۸
محل: تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: نحوه دیگر اعدام خودسرانه
اتهامات: اتهام نامعلوم

ملاحظات

علت مرگ شبنم را "صدمات متعدد در اثر اصابت جسم سخت و عوارض ناشی از آن" اعلام کرده‌اند! مادرش می‌گوید: "دخترم را با ماشین نیروی انتظامی زیر گرفته اند ... می خواهم بدانم آیا این جسم سخت اسمی ندارد؟"

خبر کشته شدن خانم شبنم سهرابی، ۳۴ ساله، در سایت اینترنتی "رای ما کجاست؟" در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۹، منتشر شده است. این خبر را سایت‌های گوناگونی عیناً منعکس کرده‌اند.

خانم شبنم سهرابی در جریان تظاهرات خیابانی روز عاشورا (٦ دی) سال ۱۳۸۸ توسط خودروی نیروی انتظامی زیر گرفته شد. بنابر گزارش فوق و به نقل از شاهدان عینی، ماشین نیروی انتظامی با سرعت به خانم سهرابی برخورد کرد و بعد از چندین بار رد شدن از رویش، او را زیر چرخ‌هایش له کرد. خانم سهرابی در این روز به اتفاق دوستانش در منزلش واقع در خیابان شادمان به سر می‌برد. به گفته دوستش، ظهر عاشورا برای گرفتن نذری از خانه خارج شد، اما تا ساعت پنج بعدازظهر از او خبری نشد، دوستش بیرون از خانه رفت و بعد از پرس‌وجو متوجه شد زنی با مشخصات خانم سهرابی توسط خودرو نیروی انتظامی زیر گرفته شده که بعد از مراجعه به کلانتری محل مطمئن شد که آن قربانی خانم سهرابی بوده است. این دوست با کمک دختر ۶ ساله خانم سهرابی خانه مادرش را پیدا کرد و خبر را به او رساند.

مادر خانم سهرابی که به خاطر ترس از تهدیدات نیروی انتظامی مدت‌ها سکوت کرده بود، گفت: "به همه جا سر زدم. تمام بیمارستان ها را زیر و رو کردم و فهمیدم که شبنم را به بیمارستان رسول اکرم منتقل کرده اند. اما از او هیچ خبری نبود و هیچ کس هم پاسخگو نبود تا این که بعد از ۲۰ روز بی‌خبری از وضعیت دخترم، به خانه ما تلفن کردند و گفتند که جسد او در سردخانه کهریزک است." پیکر خانم سهرابی در میان تدابیر شدید امنیتی در قطعه ۸٦ بهشت زهرا دفن شد. به گفته مادرش، موقع مراسم تدفین نیروهای پلیس دورتادور قطعه ۸٦ را محاصره کرده بودند و بارها با او تماس گرفته شد که حق ندارد درباره کشته شدن دخترش چیزی بگوید و به همین دلیل مجبور شده بود سکوت کند.

بنابر گزارش مذکور، در پروانه ی دفن خانم سهرابی نوشته شده که علت مرگ "صدمات متعدد در اثر اصابت جسم سخت و عوارض ناشی از آن" است. ماه‌ها تلاش مادر خانم سهرابی برای مشخص شدن این "جسم سخت" بی نتیجه ماند. مادر خانم سهرابی گفت: "دخترم را با ماشین نیروی انتظامی زیر گرفته اند، اما علت مرگش را نوشته اند «برخورد با جسم سخت». می‌خواهم بدانم که آیا این جسم سخت اسمی ندارد؟ خون دخترم را پایمال کرده اند و من حق او را از کسی جز خدا طلب نمی‌کنم. پیگیری های من برای شناسایی قاتل دخترم بی‌نتیجه مانده. ... خوب می‌دانم که روزی قاتلان دخترم شناسایی می شوند و آن روزی است که شاید کمی از دردهای من کاسته شود."

به گفته مادرش، خانم سهرابی عاشق سفر بود و با پرایدش بسیاری از شهرهای ایران را گشته بود. مادر خانم سهرابی گفت: "شبنم زندگی را دوست داشت. تازه در کلاس های قالی‌بافی ثبت نام کرده بود. برای زندگی اش برنامه ها داشت اما نگذاشتند دخترم زندگی کند." خانم سهرابی از همسرش جدا شده بود و اکنون دختر خردسال او توسط مادربزرگش نگهداری می شود. مادر خانم سهرابی درباره تاثیر کشته شدن او بر دختر خردسالش گفت: "این روزها مدام می پرسد چرا مامان بر نمی گرده؟ چه جوابی دارم به او بدهم جز آن‌که بگویم مادرت به بهشت رفته است. او با چشم‌های غمگینش به من زل می زند و می گوید بهشت چقدر دور است."

خلاصه رویدادهای ایران پس از انتخابات

پس از اعلام پیروزی مجدد محمود احمدی‌نژاد با اکثریت ٦٣/٦٢ درصدی آرا در دهمین دوره انتخابات رییس جمهوری ایران، که در تاریخ جمعه ٢٢ خرداد ١٣٨٨ برگزار شد، اعتراضهای سراسری مردم به نتیجه انتخابات شروع شد. سرویس پیامک تلفنهای همراه در ایران، از ساعت ١١ شب پنج‌شنبه (٢١ خرداد ١٣٨٨) قطع شد. این اختلال در سرویس پیامک در طول برگزاری انتخابات و تا دهم تیرماه ادامه داشت. در هنگام برگزاری انتخابات، جانشین فرمانده نیروی انتظامی ایران اعلام کرد که تجمع هوادارن نامزدهای ریاست جمهوری در تمام کشور غیرقانونی است. عصر همان روز مانوری به نام مانور اقتدار در میدانهای مختلف شهر تهران و با هدف «برقراری نظم و امنیت در شعب و صندوق‌های اخذ رأی» در تهران انجام شد. در حالی که وزیر کشور ایران گفته بود اعلام تدریجی نتایج انتخابات ریاست جمهوری این کشور پس از اذان صبح (حدود ساعت چهار صبح) آغاز خواهد شد، رئیس ستاد انتخابات کشور کمی پس از نیمه شب اعلام نتایج را آغاز کرد.

پس از اعلام نتیجه، مردم با اعتقاد بر اینکه تقلب انجام گرفته است در روز ٢٣ خرداد به خیابانها آمدند و اعتراض خود را ابراز داشتند. موسوی، کروبی و رضایی، رقیبان احمدی نژاد در این انتخابات، اعلام کردند که تخلفات زیادی در انتخابات انجام گرفته است و به نتیجه اعتراض کردند. آنها شکایت خود را به شورای نگهبان ارایه کردند و خواستار ابطال انتخابات و برگزاری انتخابات مجدد شدند. در عین حال، ولی فقیه ایران، آیت الله خامنه‌ای قبل از بررسی نتیجه توسط شورای نگهبان، پیروزی محمود احمدی نژاد را تبریک گفت. تعداد زیادی از افرادی که در ستادهای انتخاباتی کروبی و موسوی فعالیت داشتند بازداشت شدند.

روز ۲۵ خرداد، راهپیمایی بی‌سابقه‌ای در خیابانهای مرکزی تهران برگزار شد. به نقل از شهردار تهران، گفته می‌شود حدود سه ملیون نفر در این راهپیمایی شرکت کرده‌اند. درهنگام پایان گرفتن راهپیمایی، عده‌ای از مردم توسط نیروهای شبه‌نظامی، کشته و زخمی شدند. دولت ایران برای جلو گیری از انتشار اخبار، خبرنگاران خارجی را اخراج کرد و خبرگزاریها را از فرستادن اخبار منع نمود. در سه روز بعد نیز، راهپیمایی‌های گسترده و آرام با شرکت معترضان در تهران برگزار شد. به دنبال اعلام حمایت آیت‌الله خامنه‌ای از احمدی‌نژاد در نماز جمعه ٢٩ خرداد ١٣٨٨ و هشدار وی به معترضان مبنی بر اینکه مسئولیت هرج و مرج و تبعات آن به عهده خودشان است، که سازمان عفو بین الملل آن را «مشروعیت بخشیدن به اعمال خشونت توسط نیروهای انتظامی» برای سرکوب معترضان خواند، سرکوبها صورت جدیدی به خود گرفت. در روز ۳۰ خرداد و پس از آن، پلیس و نیروهای شبه‌نظامی به سرکوب معترضان پرداختند. هر گونه تجمع مردمی غیر قانونی اعلام شد و توسط پلیس و لباس شخصیها به خشونت کشیده شد.

نیروهای شبه نظامی موسوم به لباس شخصی، گروههایی هستند که در جریان تجمعها و فعالیتهای صنفی، دانشجویی، انتخاباتی واعتراضی برای سرکوب مردم استفاده می‌شوند. از اینکه این گروهها چگونه سازماندهی می‌شوند یا از چه کسانی دستور می‌گیرند، اطلاعات زیادی در دست نیست. این نیروها لباس معمولی بر تن می‌کنند و فاقد یونیفرم مشخص هستند. آنها گاه با چوب و چماق و گاه با زنجیر و چاقو یا با باتون و اسلحه گرم تجهیز می‌شوند و زمانی که حکومت قصد سرکوب مردم را دارد ظاهر می‌شوند. آنچه روشن است، اینست که نیروهای انتظامی اگر با آنها همراهی نکنند، هیچ واکنشی برای مهار خشونت آنها نشان نمی‌دهند و لباس شخصی‌ها آزادانه در میان نیروهای انتظامی رفت و آمد می‌کنند و در برابر پلیس اقدام به ضرب و شتم وحشیانه معترضان می‌کنند. در جریان حوادث پس از انتخابات خرداد ماه ١٣٨٨، مردم با قرار دادن عکس این افراد در اینترنت، تعدادی از آنها را شناسایی کردند و مدارکی دال بر رابطه این افراد با بسیج، سپاه پاسداران و نیروهای اطلاعاتی ارایه دادند. در بیست پنجم شهریور ماه ۱۳۸۸ جانشین فرمانده سپاه سيدالشهداء استان تهران شرکت فعال نیروی مقاومت بسیج و نقش تعیین کننده آنها را در سرکوب مردم تایید کرد و گفت: «بسيجی‌ها با حضور خود در حوادث اخير چشم فتنه‌گران را كور كردند و بايد از آن‌ها قدردانی شود... دشمنان اسلام با غبارآلود كردن فضا می‌خواستند در حوادث اخير سوءاستفاده كنند اما به حمدالله با روشنگری مقام معظم رهبری در مقابل اين فتنه پيروز شدیم.» وی همچنین تأکید کرد که: «جوانان غيور و ولايت‌مدار بسيجی كه نسل دوم و سوم انقلاب بودند در اين صحنه موفق شدند و پيروز ميدان بودند.»

در جریان اعتراضات خسارتهایی به اموال شهروندان وارد شد. در آن زمان، مقامهای مسئول و رادیو و تلویزیون دولتی سعی کردند این تخریبها را به معترضان نسبت دهند و سرکوب را توجیه کنند. این در حالی بود که عکسهای و فیلمهایی در اینترنت منتشر شد که نیروهای انتظامی را در حال تخریب، در خیابانهای فرعی و جاهای خلوت و دور از جریان اعتراضهای مردمی نشان می‌دادند. همچنین فرمانده نيروی انتظامی جمهوری اسلامی در تاریخ ٢٨ مهر ١٣٨٨ در همایش عمومی فرماندهان و مدیران فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، تخریب اموال شهروندان توسط نیروهای انتظامی را اذعان داشت و مسئولیت آنرا پذیرفت.

اطلاع دقیقی از تعداد کشته شدگان، زخمیها و ناپدید شده‌ها در دست نیست. بنا بر گزارشهای مختلف، تعداد قربانیان این راهپیماییها در سراسر ایران، صدها نفر است که نام بیش از ٧٠ نفر گزارش شده است. همچنین مقامهای مسئول، خانواده برخی از قربانیان را تهدید کرده‌اند که سکوت اختیار کنند و با رسانه‌‌ها مصاحبه نکنند. گفته می‌شود که شرایط پس دادن جسد به خانواده‌ها، عوض کردن علت فوت در گواهی پزشکی قانونی به علل طبیعی مانند سکته قلبی و...، سلب حق شکایت از بستگان کشته شده‌ها و خودداری از برگزاری مراسم یادبود برای عزیزانشان بوده است. بر طبق اعلام منابع دولتی، پس از ۲۲ خرداد، بیش از ٤٠٠٠ نفر در سراسر کشور بازداشت شدند که تعداد کثیری در بازداشتگاه کهریزک بدون رعایت حقوق زندانیان و حداقل امکانات بهداشتی نگهداری شدند. گزارشهای متعددی در مورد خشونت، شکنجه و تجاوز به بازداشت شدگان منتشر شده است. تعدادی از بازداشت شدگان در اثر ضرب و شتم در دوران بازداشت و شرایط سخت و طاقت فرسا و شکنجه‌هایی که در زندان کهریزک متحمل شدند، جان سپردند.

تصحیح و یا تکمیل کنید