بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

محمد خان ضرغامی باصری

درباره

سن: ۵۷
ملیت: ايران
مذهب: اسلام
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۰ دی ۱۳۵۹
محل: قصرالدشت، شيراز، استان فارس، ايران
نحوه کشته‌شدن: اعدام فراقضایی با سلاح گرم
اتهامات: اتهام نامعلوم

ملاحظات

او از چهره های سرشناس استان فارس و از معتمدان مردم بود. در دوران انقلاب برای استقرار آزادی در ایران تلاش کرده بود، امّا از نتیجۀ انقلاب سرخورده شد و به  جمهوری اسلامی رأی نداد.

اطلاعات درباره ترور آقای محمدخان ضرغامی باصری و کارگرش در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۵٩، از طریق فرم الکترونیکی که یکی از فرزندانش فرستاده و نیز مصاحبه بنیاد برومند با همان شخص گردآوری شده است. همچنین اطلاعاتی از سایت اینترنتی آقای عبدالله شهبازی (یکی از بنیانگذاران مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی در تهران که از زمان تاسیس در سال ١٣۶٧ تا ١٣٧٧ مدیریت این مؤسسه را به عهده داشت) گرفته شده است.

آقای ضرغامی باصری در سال ۱۳۰١ در طایفه باصری متولد شد. او دارای ٦ فرزند بود. علاوه بر کشاورزی و دامداری، وی کلانتر ایل باصری در قصردشت کمین (در استان فارس) و فرد با نفوذی در منطقه بود، به نحوی که ایلات محل برای حل اختلاف‌های خود به او مراجعه می‌کردند و نه به مقامات دولتی محلی. در زمان اصلاحات ارضی شاه، به علت مخالفت با سیاست دولت، به زندان رفت و سپس تبعید شد. پیش از انقلاب، از طریق کمک‌های مالی در بسیج تظاهرات علیه رﮋیم شاه فعالانه شرکت داشت. وی پس از بهمن ١٣۵٧ به دلیل سرخوردگی از نتیجه انقلاب، در رفراندوم جمهوری اسلامی در فروردین ١٣۵٨ شرکت نکرد. او حتی فکر زندگی در خارج از کشور را در سر داشت و فعالیت سیاسی را کنار گذاشته بود.

به گفته فرزندش، آقای ضرغامی باصری «به دنبال زندگی آرام با خانواده‌اش بود. اهل مطالعه بود. در زندان انگلیسی یاد گرفت. به شعر و آهنگ‌های مرضیه خیلی علاقه داشت.»

صبح روز ۱۰ دی ۱۳۵٩ زمانی که آقای ضرغامی باصری که به همراه کارگرش راهی مزرعه‌اش در قصردشت کمین بود، به ضرب گلوله سپاه پاسداران ارسنجان که محل را محاصره کرده بودند، به قتل رسید. آقای ضرغامی باصری ۱۱ گلوله خورده بود و گلوله‌ای به صورت کارگر او اصابت کرده بود. به گفته فرزندش، پس از ترور وی، پاسداران به خانه مقتول وارد شدند و تمام اموال و حتی مدارک و شناسنامه‌های موجود را با خود بردند و درهای خانه را مهر و موم کردند. آنها دو تن از اعضای خانواده را که به محل واقعه رجوع کرده بودند دستگیر کردند و به ارسنجان بردند. آنها از ایشان تعهد گرفتند که به قصردشت کمین بازنگردند.

پیکر آقای ضرغامی باصری تا بعدازظهر آن روز روی زمین بود و سپس ماموران آن را به بهداری بردند. بنا به گفته مصاحبه‌شونده که ماشین سوراخ شده پدرش را در بهداری دیده بود، پزشک قانونی به دستور رئیس سپاه علت مرگ را پارگی قلب ذکر کرد. پس از تلاش بسیار خانواده، پیکر وی به آنها تحویل داده شد تا در خانه مسکونی ایشان در شیراز دفن شود. مامورین دولتی نه تنها از حضور مردان در مراسم خاکسپاری جلوگیری کردند بلکه در زمان خاکسپاری، اعلامیه‌ای با امضای سپاه پاسداران ارسنجان درمیان مردم پخش می‌کردند که در آن آقای ضرغامی باصری به عنوان «یک خان فراری جاسوس» معرفی شده بود. مردانی که برای آقای ضرغامی باصری کار می‌کردند تا این حد برای وی احترام قائل بودند که بعضی از آنها چادر به سر کردند و در مراسم خاکسپاری شرکت کردند. او را در کنار مزار دخترش که در سن ٩ سالگی فوت کرده بود، به خاک سپردند. ماموران دولتی قبلاً سنگ مرمر روی قبر دختر وی را شکسته و برده بودند.

به گفته فرزند آقای ضرغامی باصری، خبر کشته شدن وی توسط رادیوهای بی‌بی‌سی و اسرائیل اعلام شد. اموال آقای ضرغامی باصری و ماشین‌های برادر و پسر او همان روز مصادره شد. همچنین دارایی همسر او در سال ١٣٦٠ «موقتاً» مصادره شد. بیش از یک سال پس از اعدام فراقضایی وی، دادگاه انقلاب اسلامی فارس به مصادره اموال رسمیت داد.

ترور و مصادره اموال آقای ضرغامی باصری موجب اعتراض اهالی بانفوذ در منطقه و اختلاف میان مسئولان دولتی شد. آقای شهبازی تأکید کرده است که «ترور او بدست افراد "ناشناس" بدون رعایت ضوابط شرعی و حکم قضائی» صورت گرفته است. در این باره در کتاب «خاطرات» آیت‌الله منتظری (چاپ شرکت کتاب در لس‌آنجلس، ١٣٧٩) نیز به نقل از یک قاضی آمده است: «اموال خانواده ضرغامی‌ها را می‎خواستند مصادره كنند هرچه بررسی كردند كه راهی برای مصادره آن پیدا كنند پیدا نشد، چون همه اموال از اجدادشان به آنها به ارث رسیده بود، بالاخره در پشت پنجم آنها یک یهودی پیدا كردند و گفتند تحت این عنوان اموال آنها را مصادره كنید و من نپذیرفتم، ولی بالاخره اموال آنان مصادره شد».همچنین مقامات محلی به همسر مقتول تأکید کرده بودند که دستور مصادره اموال از تهران آمده است.

روز ٧ اسفند ١٣٦٠، مسئول دادگاه انقلاب اسلامی فارس، حکم مصادره اموال آقای ضرغامی باصری را که تلفنی توسط یکی از اعضای شواری عالی قضایی صادر شده بود، به شرح زیر اعلام کرد:

«بسمه تعالی، طی تماس تلفنی با حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای مومن، عضو محترم شورای عالی قضائی در مورد محاسبه دقیق اموال حرام مرحوم محمد خان ضرغامی، که امر به غیرممکن است، پس از مذاکره فرمودند: اگر درآمد حلالی...[ناخوانا] اگر داشته‌اند این همه عیاشی‌ها و بریز و بپاش‌هائی که کرده‌اند و قدر این اموال می‌شود مضافاً باینکه از وقتیکه فهمیده‌اند مصادره شده خیلی ها را برده‌اند. این خود محاسبه قطع و یقین آور است که آنچه مانده است کلاً حرام و محکوم بمصادره میباشد.»

خانواده آقای ضرغامی باصری نیز از آزار مقامات محلی در امان نماند. در آبان سال ١٣۶١، زمانی که همسر آقای ضرغامی باصری، خانم آغا بی‌بی شیبانی، که به دنبال پس گرفتن اموال به مراجع مسئول مراجعه کرده بود دستگیر شد و نزدیک به چهار ماه بازداشت بود. در زمان بازداشت ماموران سرش را به دیوار می‌کوباندند. خانم بی‌بی شیبانی چند روز پس از آزادی به علت خونریزی مغزی فوت ‌کرد (٢٠ اسفند ١٣۶١). اموال فرزندان آقای ضرغامی باصری نیز در طول دهه ٦٠ مصادره شد.

تصحیح و یا تکمیل کنید