بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

عبدالرحمن قاسملو

درباره

سن: ۵۹
ملیت: ايران
مذهب: نامعلوم
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۲ تیر ۱۳۶۸
محل: لینکه بانگاسه، پلاک ۵، وين، اتريش
نحوه کشته‌شدن: اعدام فراقضایی با سلاح گرم
اتهامات: قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی; افساد فی‌الارض

ملاحظات

به ناچار و بر خلاف میلش، برای دفاع حقوق مردمش به مقاومت مسلحانه روی آورد، ولی نیک می‌دانست که راه حل مسئله کردستان نه نظامی بلکه سیاسی خواهد بود.

اطلاعات گزارشی که درباره ترور عبدالرحمن قاسملو و دو نفر از همراهانش -آقایان فاضل رسول و عبدالله قادری آذر- در پی می‌آید برگرفته از بیانیه‌ها و اسناد حزب دموکرات کردستان ایران به زبان‌های فارسی و فرانسه است: «عبدالرحمن قاسملو» در شماره مخصوص بولتن انستیتوی کرد پاریس؛ خاطرات هلن کرولیچ (قاسملو)، همسر عبدالرحمان قاسملو، یک زن اروپایی در سرزمین کردها؛ تحقیقات پرویز دستمالچی، ترور به نام «خدا»؛  گزارشی از مرکز اسناد حقوق بشر ایران، پناهگاهی نیست، عملیات جهانی ترور جمهوری اسلامی ایران؛  کارول پرونهوبر، «قاسلمو، عبدالرحمان»  در دانشنامه ایرانیکا؛ آیت‌الله روح‌الله خمینی، صحیفۀ نور؛ و روزنامه‌های کیهان، آیندگان و اطلاعات؛ گزارش‌های خبرگزاری فرانسه و ایرانا؛ و همچنین روزنامه فرانسوی لوموند. برای آگاهی بیشتر از این منابع به پاورقی*  نگاه کنید.

نگاهی به زندگینامه سیاسی عبدالرحمن قاسملو

از جنگ جهانی دوم تا کودتای ٢٨ مرداد

عبدالرحمن قاسملو در سال ١٣٠٩ در روستای قاسملو از توابع شهرستان ارومیه متولد شد. زندگی دکتر قاسملو و تاریخ حزب دموکرات کردستان ایران به شکل تفکیک‌ناپذیری در هم تنیده است و ترور او هم به دلیل نقش محوری‌اش در این حزب برنامه‌ریزی شد. 

به دنبال اشغال ایران توسط قوای متفقین در شهریور ١٣٢٠ و اشغال شمال ایران توسط قوای شوروی، حرکت‌های خودمختاری‌خواهانه یا استقلال‌طلبانه در آذربایجان (به رهبری پیشه‌وری) و کردستان (به رهبری قاضی محمد) با حمایت اتحاد جماهیر شوروی در این دو منطقه شکل گرفت.** در این زمان عبدالرحمن قاسملو ۱۰ ساله بود.

او در دوران حکومت قاضی محمد در مهاباد به سیاست علاقه‌مند شد و در ۱۵ سالگی به حزب دموکرات کردستان پیوست. پس از سقوط قاضی محمد و اعدام او و یارانش توسط نیروهای وابسته به دولت مرکزی، پدر عبدالرحمن او را برای ادامه تحصیل به تهران فرستاد. قاسملو در تهران به افکار کمونیستی گرایش پیدا کرد و به حزب توده نزدیک شد. پس از اتمام دبیرستان برای ادامه تحصیل عازم فرانسه (پاریس) شد، در سال  ١٣٢٧ با بورس دانشجویی به چکسلواکی نقل مکان کرد و در دانشکده علوم سیاسی و اقتصادی پراگ مشغول به تحصیل شد. این دورانی است که قاسملو به مارکسیسم-لنینیسم معتقد بود (کرولیچ : ٢٧). آقای قاسملو پس از دریافت مدرک لیسانس، در سال ١٣٣٢ (دوران حکومت مصدق) به ایران بازگشت و فعالیت برای احیای حزب دموکرات کردستان را -که در آن زمانْ کمابیش شاخه‌ای از حزب توده بود- آغاز کرد. حزب دموکرات در سال ۱۳۳۴ روابط تشکیلاتی خود را با حزب توده قطع کرد (ایرانیکا:قاسملو). کودتای ٢٨ مرداد، تثبیت دیکتاتوری شاه و تشدید فشار و سرکوب سیاسی در ایران باعث شد که نیروهای خودمختاری‌طلب کرد نیروهای خود را به عراق منتقل کنند.

 از کودتا تا انقلاب ۱۳۵۷

آقای قاسملو در سال ١٣٣٨ به مدت یک سال در عراق اقامت کرد، سپس برای ادامه تحصیل به چکسلواکی بازگشت و در دوره‌های فوق لیسانس و دکتری مشغول به تحصیل شد. پس از فارغ التحصیلی در سال ۱۳۴۱، تدریس در دانشکده اقتصاد پراگ را شروع کرد (کرولیچ:١٩٣-١٩۴).

آقای قاسملو در کنگره سوم حزب دموکرات (١٣۵٢) به دبیرکلی حزب انتخاب شد و تا پایان زندگی‌اش در این مقام باقی ماند. او در مقام دبیر کل و با همکاری هم‌رزمانش، برنامه‌ای مدرن و دموکراتیک برای حزب تدوین کرد و نام حزب را به «حزب دموکرات کردستان ایران» تغییر داد. شعار حزب این بود: «خودمختاری برای کردستان و دموکراسی برای ایران».

اشغال چکسلواکی در بهار ١٣۴٧ (١٩۶٨) توسط نیروهای پیمان ورشو و سرکوب اصلاح‌طلبان در آن کشور موجب فاصله گرفتن آقای قاسملو با ایدئولوژی مارکسیسم لنینیسم و گرایش او به سوسیال دموکراسی شد. در سال ۱۳۵۵ مقامات چکسلواکی اجازه اقامت قاسملو و خانواده‌اش در این کشور را لغو کردند. او به فرانسه رفت و ساکن پاریس شد (کرولیچ: ١٩٧).

 دوران انقلاب، مبارزه مسلحانه و روی‌گردانی از آن

عبدالرحمن قاسملو روز نهم شهریور ١٣۵٧ به ایران بازگشت. هنگام بازگشت او حزب دموکرات کردستان ایران چند صد عضو بیشتر نداشت، چند ماه بعد، در بهمن ماه همان سال تعداد اعضای حزب به پنجاه هزار نفر رسید.آقای قاسملو در دوران اقامت آیت‌الله خمینی در نوفل لو شاتو (حومه پاریس) برای دیدار و تبادل نظر با او دو بار اقدام کرد، ولی هر دو بار پذیرفته نشد (کرولیچ: ٢١٠-٢١١). حزب دموکرات کردستان ایران در١٢ اسفند ١٣۵٧، پس از ٣٢ سال فعالیت پنهانی، فعالیت علنی خود در ایران را آغاز کرد (کیهان ١٢/١٢/١٣۵٧).

برنامه سیاسی آیت‌الله خمینی که هدفش برقراری ولایت مطلقه فقیه و سلب آزادی‌های سیاسی از دگراندیشان بود، با برنامه حزب دموکرات کردستان ایران که خواهان دموکراسی برای ایران و خودمختاری برای کردستان بود خوانایی نداشت. این حزب که خواهان جدایی دین از دولت بود، رفراندم برای استقرار جمهوری اسلامی را تحریم کرد. در انتخابات نمایندگان مجلس خبرگان، قاسملو ٨٠ درصد آرای ارومیه را به دست آورد و به عنوان نماینده این شهر انتخاب شد. از بهار تا تابستان ١٣۵٨ درگیری‌های مسلحانه بین عوامل وابسته به آیت‌الله خمینی و هواداران حزب دموکرات آغاز و به مرور تشدید شد. خمینی روز ٢٧ مرداد در جمع وکلای مجلس خبرگان حزب دموکرات را «یک جمعیت خرابکار»، «یک جمعیت فاسد» و «یک جمعیت مفسد» خواند و اعلام کرد قاسملو فاسد است (صحیفۀ نور: ٨/٢٤٣)، روز ٢٨ مرداد هم فرمان حمله به سنندج را صادر کرد (صحیفۀ نور: ٨/٢٥٣). آیت‌الله خمینی روز ٢٩ مرداد ١٣۵٨ در پیامی به مردم کردستان، حزب دموکرات کردستان ایران را به جرم این که «حزب شیطان است» غیرقانونی اعلام کرد (صحیفۀ نور: ٨/٢٥٧).

به این ترتیب رهبر انقلاب اسلامی ایران راه را بر هرگونه حل و فصل مسالمت‌آمیز مسئله کردستان بست و ارتش را برای سرکوب به این منطقه اعزام کرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش به مدت سه ماه برای تسلط بر شهرهای کردستان با پیش‌مرگان کرد جنگیدند و سرانجام کمابیش بر شهرها مسلط شدند. آقای قاسملو، ٢٨ مهر ١٣۵٨ در مهاباد اعلام کرد که مقاومت مسلحانه کردها  به شکل جنگ چریکی ادامه خواهد یافت (ایرانیکا: قاسملو). تا سه سال پس از آن نیروهای حزب دموکرات بخش مهمی از کردستان، به غیر از شهرها، را تحت کنترل داشتند، اما به تدریج ناگزیر شدند منطقه را ترک کنند و در کردستان عراق مستقر شوند. ( تیر ١٣۶٣)

قاسملو در ملاقاتش با مارک کراوتز، گزارشگر روزنامه فرانسوی لیبراسیون می‌گوید: «من هم جنگ را دوست ندارم. جنگ نه تنها زندگی‌ها و ساختمان‌ها را نابود می‌کند، بلکه انسان‌ها را نیز ویران می‌کند. آنها [مقامات جمهوری اسلامی] چاره دیگری برای ما نگذاشته‌اند.» (کرولیچ : ٢٦٦)

دکتر قاسملو معتقد بود که مسئله کردستان راه حل نظامی نخواهد داشت و باید از طریق گفت‌وگو به یک راه حل سیاسی رسید. یاران دکتر قاسملو در حزب دموکرات کردستان ایران از او به عنوان «مرد صلح و گفت‌وگو»، «رهبری پر جاذبه، خطیبی خوش بیان و انسانی با فرهنگ و کتاب‌دوست که به زبان‌های کردی، فارسی، ترکی، روسی، چکی، اسلواکی و انگلیسی تکلم می‌کرد» یاد می‌کنند. خانم هلن قاسملو که خود از مدافعان حقوق کردها است، از او به عنوان مبازری دوست‌داشتنی، خستگی‌ناپذیر و مصمم یاد می‌کند که با طنز و خنده‌هایش اطرافیان خود را مجذوب می‌کرد و از هیچ فداکاری برای نیل به هدفش -که احیای حقوق مردم و خودمختاری کردها بود- روی‌گردان نبود. او که دو دختر داشت، زندگی خود و خانواده‌اش را فدای مبازره کرد.  

واقعه ترور: قتل در وین

پس از پایان جنگ ایران و عراق (٢٧ تیر ١٣۶٧)، مقامات جمهوری اسلامی ایران از طریق رهبر کردهای عراق، جلال طالبانی، دکتر قاسملو را به مذاکره دعوت کردند (ایرانیکا: قاسملو). قاسملو که معتقد بود مسئله کردستان راه حل نظامی ندارد دعوت به مذاکره را، با اطلاع و توافق کمیته مرکزی حزب دموکرات کردستان ایران، پذیرفت. دور اول این مذاکرات محرمانه در وین به تاریخ ٩ و ١٠ دی ١٣۶٧ انجام شد (حزب دموکرات: زندگی و مرگ قاسملو). هيئت نمايندگی ايران به سرپرستی محمد جعفری صحرارودی، رئيس امور كردها در وزارت اطلاعات در این مذاکرات شرکت کرد. به نظر قاسملو روند این مذاکرات مثبت بود و برای تشکیل جلسه بعدی توافق حاصل شد. جلسه بعدی در ٢٩ دی ١٣۶٧ تشکیل شد. در پایان این مذاکرات هیئت نمایندگی ایران وانمود کرد که اصل خودمختاری را پذیرفته و باید با دولت متبوعه خود چگونگی اجرای آن را بررسی کند (حزب دموکرات: زندگی و مرگ قاسملو). شش ماه بعد وقتی آقای قاسملو به اروپا سفر کرد، مقامات جمهوری اسلامی تلاش کردند با او تماس بگیرند. در آن زمان خمینی درگذشته بود و هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس بود و نامزد ریاست جمهوری هم شده بود. او به مردم و جامعه جهانی اصلاحات و خروج ایران از انزوای بین‌المللی را نوید می‌داد.  مقامات جمهوری اسلامی اصرار داشتند که دکتر قاسملو در مذاکرات شرکت داشته باشد و از شرکت در جلسه‌ای که بدون حضور او در ماه اسفند تشکیل شده بود، امتناع کردند. (مرکزاسناد : ٢٨)

در روز ٢١ تیر ١٣۶٨، آقای قاسملو به همراه آقای عبدالله قادری آذر، نماینده حزب دموکرات کردستان ایران در اروپا و آقای فاضل رسول، کرد عراقی ساکن وین که با مقامات جمهوری اسلامی ایران در ارتباط بود و نقش میانجی را ایفا می‌کرد، در آپارتمانی واقع در شماره ۵ لینکه بانگاسه در شهر وین که توسط فاضل رسول تهیه شده بود، ملاقات کردند. هیچ یک از طرفین مذاکره از محل این آپارتمان اطلاعی نداشتند. فاضل رسول دو هیئت را جداگانه به آنجا همراهی کرده بود. چون مذاکرات در آن ملاقات به نتیجه نرسید، طرفین برای دیدار مجدد در ساعت پنج و نیم بعد از ظهر روز بعد توافق کردند. آقای فاضل رسول در آپارتمان مذکور منتظر نمایندگان حزب دموکرات کردستان ایران و هیئت اعزامی از طرف جمهوری اسلامی بود. در ساعت مقرر عبدالرحمن قاسملو و عبدالله قادری بدون هیچ ‌گونه تدابیر احتیاطی و امنیتی به محل مذاکرات رسیدند (مرکز اسناد : ٢٩). چند لحظه بعد، هیئت نمایندگی جمهوری اسلامی ایران که شامل محمد جعفری صحرارودی (رئيس امور كردها در وزارت اطلاعات)، مصطفی آجودی (استاندار کردستان) و امیر منصور بزرگیان (نام اصلی وی غفور درجزی، از نیروهای ویژه سپاه پاسداران)، به آنها پیوستند. دکتر قاسملو مخفیانه مذاکرات را ضبط کرده بود و نوار آن بعدا توسط پلیس اتریش به مسئولان حزب دموکرات کردستان ایران تحویل داده شد و متن آن منتشر شد (دستمالچی : ٢٨٩-٢٩٠).

در این مکالمات صحرارودی تأکید دارد مذاکرات باید محرمانه بماند تا دشمنان نتوانند مانع از ادامه و به نتیجه رسیدن آن شوند. دکتر قاسملو دو اصل را یادآور می‌شود که در گفت‌وگوهای قبل از آن هم مطرح شده بود؛ خودمختاری کردستان و حق فعالیت سیاسی علنی حزب دموکرات کردستان ایران در کشور. نکته دیگری که قاسملو بر آن تأکید دارد مشکل خلع سلاح کردن پیشمرگان کرد پس از ده سال جنگ است. دیگر اینکه خودمختاری یکی از اهداف اصلی جنبش کردهاست و نمی‌توان با نفی آن به نتیجه رسید.  قاسملو یادآوری می‌کند که لاینحل ماندن مسئله کردستان می‌تواند گرایشات استقلال‌طلبانه را دامن زند. صحرارودی در پاسخ به این اشاره می‌کند که اسلام و اصول اسلامی سیاست‌های تهران را تعیین می‌کند. سپس دکتر قاسملو مجددا بر اصل خودمختاری تأکید می‌کند. فاضل رسول، میانجی کرد عراقی در پایان این گفت‌وگو طرفین را به توافق تشویق می‌کند و تذکر می‌دهد که شاید سه سال دیگر چنین شرایطی برای مذاکرات صلح‌آمیز فراهم نباشد (متن مکالمات در روزنامه لوموند ١ ژانویه ١٩٩٨).

«اندک زمانی پس از این پیشنهاد، صدای رگبار گلوله شنیده می‌شود که در آن صدای دو اسلحه به وضوح قابل تشخیص است. دکتر قاسملو در ناحیه پیشانی، شقیقه و گلو مورد اصابت قرار گرفته» یک تیر خلاص هم به او زده‌اند (مرکز اسناد: ٢٩). صحرارودی بر اثر اصابت یک گلوله زخمی می‌شود و تیر خلاص نیز به او شلیک نمی‌شود.

«صحرارودی (حدود ساعت هفت و بیست دقیقه بعد از ظهر)  از خانه خارج می‌شود و زنگ خانه همسایه را به صدا در می‌آورد. زن همسایه بلافاصله پلیس را خبر می کند و ده دقیقه  بعد، پلیس درمحل (بانگاسه) حضور می‌یابد.  صحرارودی، غرق در خون، روی پیاده رو افتاده است. اندکی بعد بزرگیان (درجزی) ظاهر می‌شود و به همراه پلیس به خانه شماره پنج، محل مذاکره می‌رود. دو مأمور پلیس به  دنبال او وارد آپارتمان می‌شوند. آنها در بازجویی بدنی ازبزرگیان یک پاکت پستی خون‌آلود به همراه ۹۴۰۰ دلار پیدا می‌کنند.» (دستمالچی: ص٢٩١)

واکنش مقامات ایران

مقامات جمهوری اسلامی هر گونه دخالت در توطئه قتل قاسملو، عبدالله قادری‌آذر و فاضل رسول را تکذیب می‌کنند. در بازجویی‌های پلیس صحرارودی مدعی می‌شود که ضاربین افرادی ناشناس بودند که حین مذاکرات به آپارتمان حمله و از طرف در به همه حضار تیراندازی کردند و سپس گریختند. دو روز پس از ترور رهبر حزب دموکرات کردستان ایران و آقایان قادری آذر و فاضل رسول، وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران، علی‌اکبر محتشمی، در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که احتمالاً مسئولیت این جنایت با حکومت عراق است. او همچنین مدعی شد که هدف از دیدار آقای قاسملو با نماینده جمهوری اسلامی مذاکره در مورد چگونگی بازگشت کردهای نادم (تواب) به ایران و حل مسئله آنها با قوه قضائیه بوده است (خبرگزای فرانسه به نقل از ایرانا:١٥ ژوئیه ١٩٨٩). وزیر کشور از اینکه دکتر قاسملو مخفیانه مذاکرات را ضبط می‌کرده، مطلع نبود.

واکنش مقامات اتریش

بلافاصله بعد از کشف این جنایت، مأموریت تحقیق و پیگیری آن به آقای اسوالد کِسلر (Oswald Kessler, EBT) رئیس «واحد ویژه مبارزه با تروریسم» اتریش محول شد. پس از بررسی محل حادثه و قرائن و شواهد موجود، او چنین اظهار کرد:

- در ورودی خانه هیچ نشانی مبنی بر اینکه کسی آن را به زور بازکرده باشد، نیست.

- به هر سه نفر کُرد تیر خلاص زده شده است.

- دو نفر از سه کُرد کاملاً غافلگیر شده و درحالت نشسته به قتل رسیده‌اند. اگر فردی بیگانه از بیرون وارد اتاق بشود ابدا ممکن نبود که آنها همچنان نشسته در جای خود باقی بمانند.

- مصطفوی (آجودی)  فرار کرده و مخفی شده است.

- موقعیت آپارتمان طوری است که امکان تشخیص موقعیت و وضعیت خانه از بیرون ممکن نیست، یعنی قاتلان باید از درون با موقعیت خانه آشنایی داشته باشند.

- قاتلان باید از محل نشستن مقتولان دقیقاً آگاهی می‌داشتند تا هنگام یک عملیات برق‌آسا اشتباهی تیر نزنند.

- این ترور شکل کلاسیک تروریستی ندارد و شبیه ترورهای انجام شده توسط دستگاه‌های اطلاعاتی امنیتی است. زیرا در مدل‌های کلاسیک تروریستی، قاتل و مقتول برای اولین بار نه در یک خانه خصوصی، بلکه در برابر هتل یا در فرودگاه یا ... همدیگر را ملاقات می‌کنند. در صورتی که در این ترور قاتل و مقتول همدیگر را می‌شناختند و قاتلان موفق شده‌اند اعتماد قربانیان را به دست آورند.

- و دلیل هشتم برای کسلر این است که بنابر اطلاعات او قاسملو و قادری با فرستادگان جمهوری اسلامی ایران در حال مذاکره بودند. طبق این شواهد و قرائن، آقای اُسوالد کِسلر می‌گوید:

«... کردها به قتل رسیده‌اند و مأموران جمهوری اسلامی ایران زنده مانده‌اند. برای ما موضوع کاملاً روشن است. بقیه قضیه به عهده سیاست‌مداران است.» (دستمالچی : ٢٩١-٢٩٢)

صحرارودی و بزرگیان (درجزی) جداگانه توسط مقامات اتریشی مورد بازجویی قرار گرفتند، اولی در بیمارستان و دومی در ایستگاه پلیس. صحرارودی گفته بود که هنگام ورود ضاربان به آپارتمان، بزرگیان در دستشویی بوده است و بزرگیان مدعی شده بود که در زمان تیراندازی به مک دونالد رفته بوده و در ساختمان حضور نداشته است (مرکز اسناد: ٣٠). تناقض شهادت‌های دو عضو هیئت اعزامی از ایران و گریختن و ناپدید شدن عضو سوم ظن ارتکاب قتل توسط این افراد را تشدید کرد.

تحقیقات بعدی پلیس فرضیه ارتکاب قتل توسط هیئت مذاکره کننده را تقویت کرد. «تجزیه و تحلیل تیراندازی‌ها نشان داد که قاتلان، بر خلاف ادعای صحرارودی، نمی‌توانستند از نزدیکی در ورودی تیراندازی کرده باشند. مسیر گلوله‌ها نشان می‌داد که از طرف هیئت نمایندگان جمهوری اسلامی ایران شلیک شده‌اند. پوکه‌های فشنگ در محلی که این نمایندگان نشسته بودند پیدا شده و نه در نزدیک در اطاق. افزون بر این، دو اسلحه کمری مجهز به صدا خفه‌کن و یک کت بادگیر آغشته به خون و نیز کلید یک موتور سیکلت سوزوکی نهایتاً در یک سطل زباله پیدا شد، همراه با یک رسید خرید که به پلیس امکان داد از فروشنده موتور سیکلت تحقیقات به عمل آورد. فروشنده خریدار موتورسیکلت را شناسایی کرد:صحرارودی. او با نام مستعار مصطفی مصطفوی موتورسیکلت را خریده بود. اسلحه‌های کمری تولید اسپانیا بودند و از نوعی که در سال ١٣۵٠ (١٩٧١) توسط ارتش شاهنشاهی ایران خریداری شده بود. (دستمالچی : ص ٢٩٣) با وجود قرائن و شواهد قوی علیه اعضای هیئت اعزامی جمهوری اسلامی، پلیس اتریش در روز ٣١ تیر ١٣۶٨ صحرارودی را تا پای هواپیما مشایعت و او را روانه تهران کرد. «تصور می‌شود که بزرگیان در تاریخ ٩ آذر ١٣۶٨ اتریش را ترک کرده باشد.» (مرکز اسناد: ٣١)

روز ۷ آذر ۱۳۶۸، چند ماه پس از اینکه پلیس اتریش مظنونان به قتل دکتر قاسملو، عبدالله قادری‌آذر و فاضل رسول را آزاد کرد، دادستان کل اتریش حکم جلب آنها (بزرگیان، صحرارودی و آجودی) را صادر کرد. در اکتبر سال ٢٠١٣ میلادی محمد جعفر صحرارودی برای شرکت در یک کنفرانس بین‌المللی به ژنو رفت و به رغم درخواست فعالان کرد و دیگر فعالان سیاسی ایرانی، دولت سوییس و اتریش تلاش ویژه‌ای برای بازداشت او توسط اینترپل و به اجرا گذاشتن حکم جلبش نکردند. یک مقام عالی‌رتبه اتریشی در مورد بی‌علاقگی مقامات این کشور به پیگیری قضایی پرونده قاسملو به مجله تایم گفت: «هیچ کشوری نمی‌خواهد یک پرونده تروریستی را تحت پیگرد قرار دهد... مجازات یک تروریست محکومْ حبس ابد است که این در اتریش حداقل ۱۵ سال است و بدین معناست که کشور شما ۱۵ سال در خطر [حملات تروریستی] است.» (مرکز اسناد : ٣٣)

اظهارات خانواده

خانم هلن کرولیچ، همسر آقای قاسملو از همان آغاز به روند تحقیقات و کندی واکنش مقامات اتریشی و سپس به آزادی متهمان و بازگشت آنها به ایران اعتراض کرد. خانم قاسملو در ١١ مرداد ١٣٧٠ علیه اتریش شکایت کرد. وی دولت این کشور را «به امتناع قاطع از انجام تحقیقات درباره قتل دکتر قاسملو و نیز صدور اجازه به قاتلان برای ترک اتریش بدون هیچگونه مشکل» متهم کرد. او دولت اتریش را متهم کرد که به دلیل فشارهای وارده از طرف جمهوری اسلامی ایران و معاملات غیرقانونی تسلیحات که طی جنگ ایران وعراق بین حکومت ایران و شرکت دولتی اتریشی Voest  انجام شده بود، مقامات پلیس را آگاهانه از بررسی و تحقیق در این پرونده منع کرده است. دادگاه اتریش دعوی را بدون استماع شهود رد کرد و حکم داد که خانم کرولیچ قادر به ارائه ادعای محمول بر صحت نبوده و نیز رسیدگی به پرونده علیه جمهوری اسلامی ایران خارج از صلاحیت قضایی دادگاه اتریش است. این حکم توسط دادگاه استیناف وین تأئید و دعوی رد شد.» (مرکز اسناد: ٣٢ ) خانم قاسملو در خاطرات خود می‌نویسد که دادگاه اتریش او را به پرداخت ۸۰ هزار شلینگ برای مخارج دادگاه محکوم کرد. خانم قاسملو در پاسخ به مقامات قضایی نوشت که ترجیح می‌دهد به عنوان یک مقروض ورشکسته به زندان برود تا یک شاهی به دادگستری بپردازد که از تروریسم دولتی حمایت می کند. مقامات قضایی برای اجرای این حکم اقدامی نکردند.

 _________________________________

* منابع: بیانیه ها و اسناد حزب دموکرات کردستان ایران به زبان های فارسی و فرانسه:
-حزب دموکرات کردستان ایران، "زندگی و مرگ عبدالرحمن قاسملو: پشتیبان صلح و گفتگو":
,"Vie et mort d’Abdul Rahman Ghassemlou : Homme de Paix et de Dialogue "
in http://www.pdk-iran.org/french/doc/kasemlu.htm
-"عبدالرحمن قاسملو"، شمارۀ مخصوص بولتن انستیتوی کرد پاریس، پاریس، ١٩٨٩
http://www.institutkurde.org/publications/bulletins/pdf/speciaux/nsp_ghassemlou.pdf
  -"نگاهی به زندگی و مبارزات شهید عبدالله قادری" در مجله کوردستان، شمار ١٦٣.
Hélène Krulich, Une Européenne au pays des kurdes, Karthala, 2011 -
( خاطرات  هلن قاسملو (کرولیچ)، همسر عبدالرحمان قاسملو، یک زن اروپایی در سرزمین کرد ها)
-پرویز دستمالچی،  ترور به نام "خدا"، چاپ یکم، تابستان ١٣٩٢.
 -مرکز اسناد حقوق بشر ایران، پناهگاهی نیست، عملیات جهانی ترور جمهوری اسلامی ایران،
http://www.iranhrdc.org/persian/permalink/3291.html#.U8QFF0Drx8M 
-  کارول پرونهوبر، "قاسلمو، عبدالرحمان،" در دانشنامه ایرانیکا ، به زبان انگلیسی
Carol Prunhuber, “QĀSEMLU, ‘ABD-AL-RAMĀN”, in Encyclopaedia Iranica http://www.iranicaonline.org/articles/qasemlu
  -آیت الله روح الله خمینی، صحیفۀ نور،  مجموعۀ رهنمودهای امام خمینی، انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران ١٣٦١، جلد ٨ و ٩.
-روزنامه های کیهان، آیندگان و اطلاعات، خبرگزای ایرانا، خبرگزاری فرانسه و روزنامه فرانسوی لوموند، گرفته شده است.
** در ۲۵ مرداد ١٣٢۴،  قاضی محمد و ١۰۵ نفر از سرشناسان کرد بیانیه‌ای منتشر کردند که در آن تأسیس حزب دموکرات کردستان را به اطلاع عموم رساندند و در هشت بند خواسته‌ها و برنامه‌های حزب را منتشر کردند. بند اول تأکید بر آزادی و حق خودگردانی دارد. «مردم کرد ایران باید از آزادی و خود گردانی در اداره امور خود بهره‌مند باشند و در چارچوب مرزهای ایران خود مختاری داشته باشند.» امضا کنندگان این بیانیه برای اعمال حق خودمختاری به قانون اساسی ایران تکیه داشتند، چنانچه در بند سوم آمده است: «انجمن ایالتی کردستان، باید بیدرنگ، موافق با قانون اساسی (مشروطه ۱۲۸۴ خورشیدی) انتخاب شود و بر تمام اموراجتماعی و دولتی (مناطق کردستان) نظارت کند.» و بند های بعدی به حقوق فرهنگی و اقتصادی و اداری اهالی کردستان اشاره می‌کرد. در مهر ماه ١٣٢۴، پس از ملاقات با کنسول شوروی در تبریز و سفر به باکو، و ملاقات با جعفر باقراف نخست وزیر جمهوری آذربایجان شوروی، قاضی محمد رهبر نیروهای خود‌مختاری‌طلب کردستان مطلع شد که فرقه دموکرات آذربایجان به زودی طرح ایجاد یک حکومت خود مختار در آذربایجان شرقی را به اجرا خواهد گذاشت (آذر ماه ١٣٢۴).  در ٢ بهمن ١٣٢۴، تأسیس جمهوری مهاباد به ریاست قاضی محمد رسما اعلام شد. با تخلیه قوای شوروی از مناطق شمال غربی ایران، جمهوری مهاباد از حمایت نظامی واقتصادی شوروی محروم شد، تنش‌های درونی نیروهای کرد بر آسیب‌پذیری این جمهوری افزود. در ۱۶ آذر ١٣٢۵ با اشغال مهاباد توسط ارتش ایران جمهوری مهاباد پس از یازده ماه سقوط کرد و قاضی محمد، برادرش و وزیر جنگ جمهوری مهاباد در یک دادگاه نظامی محاکمه و روز دهم فروردین ١٣٢۶ به دار آویخته شدند. به این ترتیب حزب دموکرات منحل شد.

تصحیح و یا تکمیل کنید