بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

حجت‌الله خوش‌کفا

درباره

سن: ۱۳
ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: مجرد

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۵ اسفند ۱۳۵۸
محل دفن مشخص است: بله
محل: میدان راه‌آهن، انديمشک، استان خوزستان، ايران
نحوه کشته‌شدن: شلیک خودسرانه

ملاحظات

او ۱۳ ساله، دانش‌آموز راهنمایی مدرسه اشرف مهشت اندیمشک بود.

اطلاعات در خصوص اعدام خودسرانه به آقای حجت‌الله خوش‌کفا، به همراه ۵ نفر دیگر و خبر اعدام ۱۶ نفر دیگر، از ۲ مصاحبه بنیاد عبدالرحمن برومند با یک فرد مطلع که در تظاهرات اسفند ماه ۱۳۵۸ اندیمشک حضور داشت (۲۷ فروردین ۱۴۰۳) و یکی از فعالین سیاسی وقت شهر اندیمشک (۲۴ فروردین ۱۴۰۳)، اطلاعیه نماینده اعزامی خمینی در روزنامه بامداد (۱۰ فروردین ۱۳۵۹)، به نقل از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دزفول و اطلاعیه دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان دزفول در روزنامه جمهوری اسلامی (۵ مرداد ۱۳۵۹) و روزنامه کیهان (۲۷ اسفند و ۴ مرداد ۱۳۵۹) جمع آوری شده است. اطلاعات تکمیلی از اطلاعیه روابط عمومی سپاه پاسداران دزفول در روزنامه‌های جمهوری اسلامی، اطلاعات و انقلاب اسلامی (۲۷ اسفند ۱۳۵۸)، نشریه پیکار- ارگان سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر (۱۱ و ۲۵ فروردین، ۱۵ اردیبهشت، ۷ مهر۱۳۵۹)، اندیشه و پیکار (شهریور ۱۴۰۲)، نشریه کار- ارگان سازمان چریک‌های فدائی خلق ایران- اقلیت، وبسایت‌های جهان نوین (اسفند ۱۳۵۸)، اخبار روز- مختار شلالوند (۱۴ خرداد ۱۳۹۱)، ندای آزادی- فریبا مرزبان (۵ مهر ۱۳۹۲) و پژواک ایران- ایرج مصداقی و موسی حاتمیان (۱۸ مرداد ۱۳۹۶ و مرداد ۱۳۹۶) بدست آمده است.

آقای حجت‌الله خوش‌کفا همچنین یکی از ۴۳۰ نفری‌ست که نام‌شان در فهرست «شهدای سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر» در سایت اندیشه و پیکار آمده است. این فهرست، اسامی اعضای سازمان پیکار را در برمی‌گیرد که بیش از ۴۰۰ نفرشان پس از انقلاب ۱۳۵۷ اعدام شده‌اند.

آقای خوش‌کفا، ۱۳ ساله، دانش‌آموز راهنمایی در مدرسه اشرف مهشت و از هواداران سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر* بود. او از فعالین تشکیلات دانش‌آموزی این سازمان در شهر اندیمشک بود و در فروش نشریه و انتشارات این سازمان فعالیت می‌کرد. او هم چنین در امر طراحی نیز استعداد داشت. 

آقای خوش‌کفا در تظاهرات مسالمت آمیز «کانون مستقل بیکاران» که در روز ۲۵ اسفند ۱۳۵۸ در میدان راه آهن شهر اندیمشک برگزار شده بود، شرکت داشت.

سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر

سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر در سال ۱۳۵۷ از اعضای مارکسیست ـ لنینیست منشعب از سازمان مجاهدین خلق تشکیل شد. نفی مشی چریکی و نفی مشی حزب توده از اصول این تشکیلات بود. سازمان پیکار شوروی را «سوسیال امپریالیست» و چین را منحرف از اصول مارکسیسم - لنینیسم می‌دانست و با تمامی جناح‌های رژیم جمهوری اسلامی مخالف بود. این سازمان با پیوستن بخش بزرگی از گروه‌های دیگر موسوم به «خط سه» به بزرگترین تشکیلات این جریان مبدل گشت. در سال ۱۳٦۰ سازمان پیکار دچار انشعابات درونی شد که با موج سرکوب گروه‌های مخالف رژیم همزمان بود. ضربات ناشی از این سرکوب‌ها و انشعابات منجر به متلاشی شدن تشکیلات و پراکندگی هواداران آن گردید به طوری که دیگر نتوانست به حیات سیاسی خود ادامه دهد.  

اعتراضات اندیمشک - ۱۳۵۷

کمتر از یک سال پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، در فضایی که جوانان امیدوار به تحقق عدالت و دستیابی به حقوق اجتماعی خود بودند، تظاهرات‌های متعددی در تهران، تبریز، مهاباد، ساری، آمل، شیراز، اصفهان، ایلام، گنبد کاووس، رشت، آبادان، اصفهان و ... با مطالبه‌های‌ شغلی و اقتصادی برپا شد.

جوانان بیکار در شهرهای مختلف تلاش می‌کردند تا از طریق تاسیس کانون‌ها یا اتحادیه‌های مستقل از جناح‌های سیاسی، مطالبات شغلی خود را سازماندهی کنند. به عنوان مثال در تبریز اتحادیه «دیپلمه‌‌ها و فوق دیپلمه‌ها» تشکیل شد و دیدارهایی با مقامات استانی ترتیب داد و با به رسمیت شناخته شدن از سوی استانداری توانست اهداف خود را دنبال کند. اما فعالیت‌های تشکل‌های مشابه در سایر شهرها به شدت سرکوب شد. به عنوان مثال طی سرکوب تظاهرات کارگران بیکار در اصفهان یک تن کشته و ۴ تن مجروح شدند.

تشکل‌های بیکاران شهرهای درود و اندیمشک نیز از جمله مواردی بود که با خشونت زیادی سرکوب شد. در آن ایام جمعیت منطقه  اندیمشک به دلیل افزایش مهاجران و کوچ اجباری ناشی از جنگ افزایش یافته بود، موضوعی که سبب فزونی مشکلات اجتماعی در آن منطقه شده بود. «کانون مستقل بیکاران»* اندیمشک بعد از انقلاب ۱۳۵۷ با خواستگاه صنفی به منظور دفاع از حق اشتغال و در اعتراض به «شیوه انتصابی حاکم بر ادارات و دخالت‌های انجمن‌های اسلامی در امور استخدامی» تشکیل شد. در ابتدای فعالیت این کانون، طی مذاکره نمایندگان آن با شهردار وقت اندیمشک، اتاقی در ساختمان شهرداری در اختیار آنان قرار داده شد. از آن پس عملاً ساختمان شهرداری ستاد رسمی بیکاران شد و کارها و فعالیت‌های آنها سامان بیشتری پیدا کرد. اعضای کانون همه روزه در آن محل گرد می‌آمدند و جلسات‌شان را برگزار می‌کردند و برای خواسته‌های اعضای بیکار شهرشان برای یافتن شغل با مسئولین وقت اندیمشک نامه می‌نوشتند. اما مسئولان واکنشی نشان نمی‌دادند. کانون که اطلاعیه‌هایی در رابطه با کارهایشان تهیه و توزیع می‌کرد و با انجام فعالیت‌هایی نظیر سازماندهی اعتراضات در آن منطقه خیلی زود مورد حمایت شمار زیادی از جوانان قرار گرفت. به طوری که  بين ۳ تا ۴ هزار جوان بيكار با پرداخت حق عضویت ناچیزی عضو این تشکل شدند. هرچند سازش شهردار اندیمشک با کانون بیکاران بعدها به اختلاف میان شهرداری و فرمانداری منجر و در نهایت نیز به اخراج شهردار ختم شد. 

به گفته اعضای کانون، فعالیت‌های کانون از سوی دولت به خواسته‌های آنها که اولویت دادن به اشتغال کارگران بومی یکی از خواسته‌ها بود، توجهی نمی‌شد. به همین منظور کانون تحصنی در اداره آموزش و پرورش ترتیب داد و اعضاء چند روز در آنجا سخنرانی کردند و اطلاعیه‌های سازمان‌ها و گروه‌های سیاسی در حمایت از بیکاران را می‌خواندند و مردم نیز با حمایت از تحصن کنندگان برای آنها غذا می‌آوردند. این تحصن به شکل خشونت آمیزی توسط سپاه پاسداران سرکوب شد و تعدادی از معترضین دستگیر شدند.

کانون تحصنی نیز حدود ۱۵ اسفند ۱۳۵۸ در فرمانداری اندیمشک سازماندهی کرد و با قول فرماندار برای پیگیری مطالباتشان با پایتخت به تحصن پایان دادند. اما پس از رد خواسته‌هایشان که غیرقانونی اعلام شد، روز ۲۵ اسفند ۱۳۵۸، هزاران نفر در مقابل ناحیه راه آهن اندیمشک اجتماع کردند و مانع خروج مقامات ناحیه شدند اما با تیراندازی نیروهای سپاه متفرق شدند. طی آن روز ۵ نفر کشته شده و شماری نیز بازداشت شدند. در روز ۲۶‌ اسفند ماه مردم مجددا جلوی مقر سپاه اجتماع کردند و خواستار آزادی دستگیرشدگان شدند. اما با حضور حزب اللهی‌ها به تشویق سید مجدالدین قاضی امام جمعه وقت شهرستان دزفول که در پیام رادیویی از آنها خواسته بود به کمک «برادران پاسدار و حزب اللهی اندیمشک» بروند و « حق این کمونیست‌های بی خدا و خدا لعنت را کف دستشان» بگذارند، به خشونت کشیده شد. به گفته رئیس شهربانی «درگیری شدیدی در گرفت و دو گروه با پرتاب سنگ بسوی یکدیگر که باعث زخمی شدن حدود شصت نفر شد به مساله دامن زدند.» و مامورین شلیک هوائی کردند. پس از انتقال افراد زخمی به بیمارستان، نیروهای مسلح ساعت ۱۰‌ و نیم شب با حمله به بیمارستان شهر عده‌ای از زخمی‌ها را با به زندان یونسکوی دزفول منتقل کردند. از نیمه شب نیز با ورود به خانه افرادی که از قبل شناسایی شده بودند، عده‌ای را با ضرب و شتم دستگیر می‌کنند. 

نهایتا پس از شکست مذاکرات مقامات استان با اعضای کانون بیکاران که خواستار آزادی زندانیان، که برخی از آنان را زخمی از بیمارستان به زندان منتقل کرده بودند و مجازات مسئولینی که به مردم تیراندازی کرده بودند، ‌در ۹ فروردین ۱۳۵۹ نماینده خمینی حجت الاسلام حاج سید محمد صالح طاهری که به اندیمشک آمده بود، با صدور اطلاعیه تاکید کرد که «در آزادی و یا دستگیری این افراد از هیچکس توصیه قبول نمی‌شود.» پس از سه ماه  نيروهای دولتي کنترل شهر را در دست گرفتند. از آن پس تنها داشتن كارت كانون بيكاران مدرك جرم به حساب می‌آمد و بر این مبنا جوانان بسیاری شناسائی و تعداد زيادی نيز دستگير شدند و در ماه مرداد ۱۳۵۹ سه تن از اعضای کانون هوشنگ رستمی، حسین شاکری، محمدرضا رستمی  و یک کارگر به نام محمدرضا نامداری که در اعتراضات شرکت داشت، اعدام شدند.

 اعدام خودسرانه آقای حجت‌الله خوش‌کفا 

بنا بر اطلاعات موجود، آقای خوش‌کفا در روز ۲۵ اسفند ۱۳۵۸ زمانی که در تظاهرات «کانون مستقل بیکاران اندیمشک» شرکت داشت، در خیابان بازار روبروی پل هوایی با تیراندازی پاسداران و اصابت  گلوله‌ای به قلب وی به قتل رسید. 

به گفته رئیس شهربانی اندیمشک در آن روز «هزاران نفر برای اعتراض در مقابل ناحیه راه‌آهن اندیمشک اجتماع کردند و مانع خروج مقامات ناحیه شدند.» (اطلاعات- ۲۷ اسفند ۱۳۵۸) ساعت ۹ صبح، نیروهای سپاه پاسداران دزفول برای متفرق کردن جمعیت به سوی تجمع‌کنندگان تیراندازی کردند که طی آن چهار نفر کشته شده و شماری نیز بازداشت شدند. (پژواک ایران- اخبار روز) به شهادت فرد مطلع: «به دستور علیرضا آوایی دادستان وقت دزفول و با لشکر‌کشی برادرش احمد آوائی از افراد لباس شخصی و پاسداران دزفول با مشارکت پاسداران اندیمشک» به معترضان و مردمی که برای حمایت به آنجا آمده بودند شلیک کردند. (پژواک ایران)

فرد مطلعی که در صحنه حضور داشت و شاهد تیر خوردن آقای خوش‌کفا بود به بنیاد برومند گفت: «اونجا که دیدم این بچه هی جست و خیز می‌کنه اینور اونور می‌ره. حواسم بهش بود که اتفاقی نیفته براش چون آنها نفراتی که جست و خیز می‌کردن را بیشتر می‌زدند بعد تو این جست و خیزها یک دفعه دیدم که حجت افتاد.» و در ادامه می‌گوید: « من شوکه شده بودم دروغ چرا بعد هی می‌خواستم ببینم کجاش را زده‌اند که بعد لباسش را زدم بالا نشریات «فریاد گودنشین» خونی شده بود، زیر تی‌شرتش بود.» (مصاحبه بنیاد برومند با فرد مطلع) این فرد به همراه یکی از دوستانش آقای خوش‌کفا را با موتورسیکلت به بیمارستان راه آهن اندیمشک بردند اما او در راه یا در بیمارستان به دلیل شدت جراحات که به گفته این شاهد با گلوله ژ۳ مجروح شده بود، درگذشت و سپس آنها پیکر آقای خوش‌کفا را از بیمارستان به غسالخانه گورستان اندیمشک منتقل کردند.  

 آقای خوش‌کفا در گورستان اندیمشک به خاک سپرده شد. در خانه وی مراسمی برای درگذشت وی برگزار شد.

واکنش مسئولان

اظهارات مسئولین و گزارشات روزنامه‌های رسمی در مورد وقایع اندیمشک با آنچه به گفته شاهدین در این شهر اتفاق افتاده، تفاوت دارد و سخنانشان نیز با هم خوانای ندارد و متفاوت است. بطور مثال استاندار وقت خوزستان محمد غرضی در این رابطه اظهار کرد که در اثر اصابت گلوله دو تن مجروح شدند و «خوشبختان این درگیری کشته نداشته است.» (روزنامه جمهوری اسلامی- ۲۷ اسفند ۱۳۵۸) در صورتی که در اطلاعیه‌ی روابط عمومی سپاه پاسداران دزفول از کشته شدن یک نفر خبر داد. (روزنامه انقلاب اسلامی- ۲۷ اسفند ۱۳۵۸) در این اطلاعیه آمده است: «در روز ۲۵/۱۲/۵۸ بین عده‌ای ار مردم دزفول و مزدوری [مزدورانی] که غیر مستقیم از عناصر ضدانقلاب برون مرزی تقویت شده‌اند و در ایستگاه راه آهن متحصن شده بودند و مانع ورود و خروج مسافرین و کارکنان راه آهن اندیمشک می‌شدند، درگیری روی داد که در اثر آن سپاه وارد عمل شد. ولی بر اثر حمله این مزدوران به سپاه اندیمشک، سپاه ناچار به تیراندازی مهاجمین پاسخ داد که در نتیجه یک تن از مهاجمین کشته و ۲۰ نفر از آنها و مردم مجروح گردیدند.» (روزنامه اطلاعات) یا اینکه نماینده خمینی که در رابطه با وقایعه اندیمشک به آنجا سفر کرده بود، از کشته شدن ۵ نفر در اطلاعیه‌اش خبر می‌دهد. (روزنامه بامداد)

اعتراضات مردم بیش از سه ماه ادامه داشت، تا زمانی که ۳ نفر از اعضا کانون مستقل بیکاران و یک کارگر در رابطه با اعتراضات اعدام شدند. پس از این اعدام‌ها دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان دزفول اطلاعیه‌ای صادر کرد:«انقلاب اسلامی می‌رود تا در هر گوشه جهان سنگ‌های کفر و شرک را درهم شکسته و مدینه فاضله اسلامی را بر ویرانه‌های نظام طاغوتی بنا نهد- مردم مسلمان و آزاده، هرگز اجازه نخواهند داد تا ضد انقلاب بار دیگر سایه شوم امپریالیسم شرق و غرب را در سرزمین ایران بگستراند- و زمین را از لوث وجود کسانی که بهر دلیل بر علیه جمهوری اسلامی ایران توطئه کند پاک خواهند کرد- بدین وسیله به تفاله‌های رژیم شاهنشاهی که در قالب مسخره گروه‌های پرشکسته در راه تداوم انقلاب اسلامی سنگ اندازی می‌کنند و در پی ایجاد آشوب و برادرکشی در اندیمشک هستند اکیدا هشدار داده می‌شود که هرگونه توطئه در نطفه خفه خواهد شد، هشدار می‌دهیم که هرگونه اخلال در نظم عمومی و بیان شعارهای اسلامی محاربه با حکومت اسلامی تلقی شده و با توکل به خداوند در هم کوبنده ستمگران و تکیه بر نیروی عظیم مردم بشدت سرکوب خواهد شد.» (روزنامه جمهوری اسلامی- ۵ مرداد ۱۳۵۹)

واکنش خانواده

از واکنش خانواده آقای خوش‌کفا اطلاعی در دست نیست.

تأثیر بر خانواده

از تاثیرات اعدام خودسرانه آقای خوش‌کفا بر خانواده وی اطلاعی در دست نیست.

__________________________________________________________________________

*- به گفته فرد مطلع آقای خوش‌کفا از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بود. اما در نشریه مجاهد اسم آقا خوش‌کفا به عنوان هوادار این سازمان درج نشده است.

تصحیح و یا تکمیل کنید