بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

حمید شبانی

درباره

سن: ۲۴
ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۲ آبان ۱۳۶۰
محل: شيراز، استان فارس، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران

ملاحظات

اطلاعات درباره آقای حمید شبانی، فرزند حسین، از طریق گفتگو با دو تن از هم دانشکده‌ای‌های او که یکی از آن‌ها هم‌تشکیلاتی وی نیز بود، به دست آمده است. خبر اعدام وی در ضمیمۀ شمارۀ ۲٦۱ نشریۀ مجاهد، چاپ سازمان مجاهدین خلق ایران، به تاریخ ۱٥ شهریور ۱۳٦٤ نیز به چاپ رسید. این ضمیمه شامل فهرست ۱۲٠۲۸ نفر است که اکثراً وابسته به گروه‌های سیاسی مخالف رژیم بوده‌اند. این اشخاص از تاریخ ۳٠ خرداد ۱۳٦٠ تا زمان چاپ نشریه مجاهد اعدام شده و یا در درگیری با قوای انتظامی جمهوری اسلامی کشته شده‌اند.

آقای شبانی در سال ١٣٣٦ در فیروزآباد در استان فارس متولد شد. دوره مدرسه را در شیراز گذراند. سپس در سال ١٣٥٤ در دانشگاه تهران در رشته علوم اجتماعی پذیرفته شد و به تهران رفت. در دوره تحصیل او در خوابگاه دانشجویان واقع در خیابان امیرآباد شمالی اقامت داشت. حمید شیانی فعالیت سیاسی خود را از دوره دانشجویی در پیش از انقلاب آغاز کرد. از دانشجویان فعال در فعالیت‌های علیه حکومت شاه بود. در آبان ١٣٥٧ که ترم دانشگاه‌های تهران به دلیل اعتصابات منحل اعلام شد و دانشگاه ها بسته شدند، آقای شبانی به اتفاق یکی از دوستانش (که این اطلاعات را مدیون او هستیم) به شیراز رفت. آن دو در این شهر هسته تشکیلات سازمان چریک‌های فدائی خلق ایران را بنیان گذاشتند. حمید بعد از انقلاب ٥٧ هم ارتباطش را با این سازمان حفظ کرد و در موقع انشعاب این سازمان در سال ١٣٥٩ او طرف اکثریت را گرفت.

آقای شبانی بعد از انقلاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاه‌ها در بهار ١٣٥٩ دیگر امکان بازگشت به تهران و ادامه تحصیل را نداشت. بعد از نیمه تمام ماندن تحصیلات، او در «بخش تشکیلات نظامی سازمان فدائیان خلق – اکثریت» در شیراز فعالیت می‌کرد و عنوان لیسانس وظیفه را در این سازمان حمل می‌کرد. این نامی بود که به هسته چهارنفره آنها داده شده بود در صورتی که آقای شبانی نه مسلح بود و نه افسر وظیفه. درسش هم هنوز پایان نیافته بود. در آن هسته آنها بیشتر کار مطالعاتی می‌کردند و یا به کمک یکی از اعضای هسته که در دادستانی کار می‌کرد اسناد (نه چندان مهمی) را جمع آوری می‌کردند و به سازمان می‌دادند. لو رفتن این اسناد دستگیری سه نفر از اعضای گروه را بدنبال داشت.

یکی از دوستان وی، او را چنین به یاد می‌آورد: حمید شبانی قدی بلند و جثه‌ای ورزشکارانه داشت. از برجستگی شخصیت او مهربانی او بود. به کوهنوردی بسیار علاقه‌مند بود و در برنامه‌های کوهنوردی دانشکده علوم اجتماعی شرکتی فعال داشت. وی در روز ٢٢ یا ٢٤ مرداد ١٣٦٠ با خانمی بنام محترم ازدواج کرد. متاسفانه زمان این ازدواج خیلی کوتاه بود. حدود سه هفته بعد وی دستگیر شد.

انقلاب فرهنگی در فروردین ١٣٥٩ با فرمان آیت الله خمینی برای تصفیه دانشگاه‌ها از نیروهای مخالف وتبدیل دانشگاه به محیط علم برای تدریس علوم عالی اسلامی آغاز شد. نخستین موج خشونتها در ۲٦ فروردین هنگام سخنرانی اکبر هاشمی رفسنجانی در دانشگاه تبریز رخ داد. دانشجویان طرفدار رژیم ساختمان مرکزی دانشگاه را به تصرف در آوردند و خواستار «پاکسازی دانشگاه» از کسانی شدند که «عناصر وابسته به رژیم شاه و دیگر خودفروختگان» می‌خواندند.

در ۲۹ فروردین شورای انقلاب در بیانیه‌ای گروه‌های سیاسی را متهم به تبدیل مراکز آموزش عالی به «ستاد عملیات سیاسی تفرقه‌آور» و مانعی در مقابل دگرگونی بنیادی دانشگاه‌ها کرد. این بیانیه به این گروه‌ها سه روز (از شنبه ۳۰/۱/٥۹ تا دوشنبه ۱/۲/٥۹) مهلت داد که دفتر فعالیت خود در دانشگاه‌ها را تعطیل کنند. شورای انقلاب همچنین تأکید کرد که این تصمیم شامل کتابخانه‌ها، دفترهای هنری و ورزشی نیز هست. گروه‌های سیاسی مخالف حاضر به بستن دفاتر خود نشدند ودر طول این سه روز درگیری میان دانشجویان چپگرا و انجمنهای اسلامی که با حمایت نیروهای دولتی و شبه نظامیان طرفدار حکومت دانشگاه‌ها را تحت کنترل خود در آوردند ادامه داشت.

در پایان ضرب الاجل شورای انقلاب خشونتها به اوج رسید و دردانشگاه‌های سراسر کشور صدها تن زخمی و تعدادی کشته شدند. روز اول اردیبهشت پیروزی انقلاب فرهنگی اعلام و دانشگاه‌ها برای دو سال تعطیل شد. در نتیجه انقلاب فرهنگی عده زیادی از اساتید دانشگاه پاکسازی شده و تعداد کثیری از دانشجویان به دلیل اعتقادات سیاسیشان از ادامه تحصیل محروم شدند.

در سال ۱۳٤۹ «سازمان چریکهای فدائی خلق ایران»، متأثر از انقلاب کوبا و جنبش چریکی آمریکای لاتین، با ایدئولوژی مارکسیسم - لنینیسم و با اعتقاد به مبارزه مسلحانه شهری، از ادغام دو گروه چریکی مخالف رژیم شاه به وجود آمد. این سازمان بلافاصله پس ازپیروزی انقلاب اسلامی به نفی مشی چریکی پرداخت و بر سر حمایت یا عدم حمایت از جمهوری اسلامی و شوروی، منشعب شد. سازمان فداییان خلق (اکثریت) جمهوری اسلامی را انقلابی و ضد امپریالیست دانسته و تا اوایل سال ۱۳٦۲ از آن حمایت می‌کرد، از این تاریخ به بعد اعضای این حزب صرفاً به دلیل اعتقادات سیاسی شان هدف حملات و سرکوب جمهوری اسلامی قرار گرفتند.

دستگیری و بازداشت

آقای شبانی در شهریور ١٣٦٠ در شیراز در خانه‌ای به همراه دو نفر دیگر که با هم فعالیت سیاسی می‌کردند، دستگیر شد. آنها را به بازداشتگاه شیراز بردند. این زندان، محل بازجویی از زندانیان سیاسی بود. اطلاعی در مورد نحوه بازجویی‌شان در دست نیست. در آن مدت بازداشت، وی ملاقاتی با همسر و دیگر اعضای خانواده اش نداشت. حتی امکان آخرین وداع هم از او دریغ شد.

دادگاه

اطلاعی درباره جلسه یا جلسات دادگاه در دست نیست.

اتهامات

از اتهامات آقای شبانی طلاعی در دست نیست.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست.

دفاعیات

از دفاعیات متهم اطلاعی در دست نیست.

حکم

دادگاه انقلاب اسلامی حمید شبانی و دو نفری را که همراه او بازداشت شده بودند، به اعدام محکوم کرد. آن دو نفر عبدالوهاب فلسفیان و محمدرضا گلشن نام دارند. حکم اعدام هر سه نفر در مهر ماه سال ١٣٦٠ در شیراز اجرا شد. اطلاعی در مورد چگونگی اجرای حکم در دست نیست. آن سه را در گورستان «کفرآباد» در کنار گورستان بهاییان دفن کردند. بنا به خبری، این گورستان بعدها از طرف مامورین دولتی تخریب شد.

تصحیح و یا تکمیل کنید