بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

رضا فیروزی

درباره

سن: ۷۳
ملیت: ايران
مذهب: بهائی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۹ آبان ۱۳۵۹
محل: تبريز، استان آذربايجان شرقی، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: جاسوسی; محاربه با خدا، رسول خدا و نايب امام زمان; جاسوسی يا فعاليت به نفع يک دولت بيگانه; همکاری با رژيم طاغوت

ملاحظات

اطلاعات در خصوص اعدام آقای رضا فیروزی، فرزند حسن و خانوم و پدر پنج فرزند، به نقل از اطلاعیه دادگاه انقلاب اسلامی تبریز در روزنامه‌های جمهوری اسلامی (۲۱ آبان ماه ۱۳۵۹) و کیهان (۲٠ آبان ماه ۱۳۵۹) و در مقالات موجود در وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران (وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، بیوگرافی)، ایران وایر (۲ بهمن ماه ۱۳۹۹) و «رویدادنامه بهائی» (Baha’i Chronicles) (مصاحبه با نوه وی) منتشر گردید.

آقای فیروزی همچنین یکی از ٢٠۶ بهائی ایرانی است که نامش در گزارش سال ١٩٩۳ جامعه جهانی بهائی منتشر شده است. این گزارش، آزار و اذیت اعضای جامعه بهائی در جمهوری اسلامی ایران را مستند نموده و فهرستی از بهائیانی که از سال ١٣۵٧ به بعد در ایران کشته شده ‌اند را شامل می‌شود. اطلاعات تکمیلی در این خصوص از شماره‌های مختلف نشریه عالم بهائی به دست آمده است. برای مثال، رجوع شود به شماره ۲۹، ۱۹۸۶-۱۹۸۲، حیفا، ۱۹۹۴.

آقای فیروزی در سال ۱۲۸۶ در خانواده‌ای مسلمان در شهرستان اهر واقع در استان آذربایجان شرقی به دنیا آمد. (وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، بیوگرافی). او پس از فوت پدر و مادرش مجبور شد ترک تحصیل کند. سپس به عنوان خیاط مشغول به کار شد و خدمت نظام خود را نیز انجام داد. آقای فیروزی چند سالی در تبریز زندگی کرد و در سال ١٣٢١ به اهر بازگشت و یک پمپ بنزین راه انداخت. او کارمند شرکت نفت اهر بود. (ایران وایر).

آقای فیروزی در سال ۱۳۱۴ بهائی شد و عضو محفل روحانی محلی اهر بود. (وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، بیوگرافی). خانواده‌اش از او به عنوان مردی صادق و سختکوش، همسری فداکار، و پدری شایسته یاد می‌کنند. (رویدادنامه بهائی).

وضعیت بهائیان در جمهوری اسلامی 

جمهوری اسلامی جامعه بهائیان ایران را (که با حدود سیصد هزار عضو در سال ۱٣۵٧، [۱] یکی از پر‌شمارترین اقلیت‌های مذهبی کشور است) به صورت مداوم و سیستماتیک تحت آزار و سرکوب قرار داده و بهائیان را از اساسی‌ترین حقوق بشر محرومشان کرده است. قانون اساسی دین بهائی را به رسمیت نمی‌شناسد و مقامات کشور، این دین را الحادی تلقی می‌کنند. در نتیجه بهائیان از حقوق رسمی یک اقلیت مذهبی برخوردار نیستند. آنها نمی‌توانند مذهب‌شان را آشکار کنند و یا مراسم مذهبی خود را به جا آورند. آنان از هرگونه فعالیت در عرصه عمومی منع شده‌ و حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی‌شان به طور مدام نقض می‌شود بهائیان از حق تحصیل و به ویژه تحصیلات عالی و حق اشتغال در ادارات دولتی یا وابسته به دولت محرومند. آنها حتی برای تصاحب و مدیریت مشاغل آزاد هم امنیت ندارند و در موارد بسیاری محل کسب و کار آنها یا مورد هجوم افراد و گروه‌های وابسته به دولت قرارمی‌گیرند یا اینکه به خاطر امتناع از کار در روزهای مقدس دینی از سوی دولت پلمپ می‌شوند. حکومت ایران بهائیان را به طور مداوم و به بهانه‌های واهی بازداشت می‌کنند.  [۲] 

 بهائی‌ستیزی در ایران محدود به دوران حکومت جمهوری اسلامی نیست اما در دوران این حکومت شدت گرفت و نهادینه شد. در آستانه انقلاب نیز طرفداران آیت‌الله خمینی به منازل و محل‌های کسب و کار حمله می‌کردند و در برخی موارد به قتل  بهائیان دست زدند.

آیت‌اللّه خمینی  در آستانه بازگشت از فرانسه به ایران  در پاسخ به پرسشی درباره‌ی آزادی سیاسی یا دینی بهائیان تحت حاکمیت دولت اسلامی چنین گفت: «آنها یک حزب سیاسی هستند؛ مضرّند. مقبول نخواهند بود». مصاحبه‌کننده سوال دیگری کرد: «آیا برای انجام شعائر دینی خود آزادی خواهند داشت؟» آیت‌اللّه جواب داد: «نه». خمینی پیشتر هم در سخنرانی‌های جداگانه‌ای از «خطر بهائیان برای رژیم شاه، اسلام، وحدت ملی، و امنیت ملی سخن می‌گفت.» (وبسایت آسو، ۱۴ مهر ۱۳۹۴)

محفل ملی بهائیان بعد از انقلاب اسلامی

 در ساختار جامعه بهائی، نهاد «محفل روحانی ملی» هیئتی متشکل از نه نفر است که سالانه با رأی بهائیان بزرگسال در هر کشور انتخاب می‌شود. این نهاد به امورات و مشکلات جامعۀ بهائی در سطح ملی رسیدگی می‌کند. «محفل روحانی ملی» مسئولیت هدایت، هماهنگی و تحرک بخشیدن به فعالیت‌های محفل‌های روحانی محلی هر کشور و ارتباط با بیت‌العدل اعظم (شورای بین‌المللی آیین بهائی)، عالی‌ترین مقام تصمیم‌گیری جامعه بهاییان جهان، را بر عهده دارد.

 در سال‌های ۵۹ و ۶۰ محافل اول، دوم و سوم ملی و محافل محلی بهائی از جمله در شهرهای تهران، یزد، همدان و تبریز، به شدت سرکوب و اکثریت اعضای آن‌ها اعدام شدند. محفل ملی سوم بهائیان در «آخرین پیام محفل روحانی ملی ایران به یاران آن سامان» به پیروی از اصل اطاعت از حکومت، تشکیلات بهائی را تعطیل اعلام کرد و همزمان با ارسال نامه‌ای سرگشاده که برای دو هزار نفر از افراد سرشناس و عالی رتبه‌ حکومت فرستاده شده بود درخواست کرد تا به دستگیری، زندان، شکنجه، اعدام و ظلم به بهائیان پایان دهند. (بی‌بی‌سی فارسی، ۱۹ مهر ۱۳۹۴) 

مقامات قضایی جمهوری اسلامی، اعدام‌ها و سرکوب اعضای محافل ملی را توجیه کرده‌اند. آیت‌الله خمینی طی یک سخنرانی در ٧ خرداد ١٣٦١ گفته است: «بهائی‌ها یک مذهب نیستند، یک حزب هستند، یک حزب که در سابق انگلستان پشتیبانی آنها را می‌کرد و حالا هم آمریکا دارد پشتیبانی می‌کند. اینها هم جاسوس هستند.» (صحیفه نور، جلد ۱۷، ۷ خرداد ۱۳۶۱)

بهائیان در برابر اتهام رابطه با کشورهایی مانند اسرائیل با تکیه بر «اصل مذهبی «ضرورت دوری از سیاست»، چنین اتهاماتی را رد می‌کنند. آنها می‌گویند روابط مذهبی حد و مرزی ندارد و «به هیچ وجه محفل بهائیان ایران علیه جمهوری اسلامی کاری و اقدامی نکرده است.» ( وبسایت آسو، ۱۸ مرداد ۱۳۹۴)

باید یادآوری کرد که بیت‌العدل اعظم زمانی در حیفا تاسیس شده که هنوز کشوری به نام اسرائیل تشکیل نشده است. پایه‌گذاران دیانت بهائی و به ویژه بهاءالله در اواخر قرن ۱۹ تحت فشار و سرکوب ناچار به ترک ایران و روی آوردن به ترکیه و عراق شدند.

بهاءالله در دوران اقامت در امپراتوری عثمانی هم از سرکوب در امان نماند. او مدتی در ترکیه کنونی زندانی بود و در سال ۱۹۰۸ میلادی از زندان آزاد شد. بهاءالله  در سال ۱۹۰۹ میلادی جسد سید علی محمد باب را که در سال ۱۸۵۰ میلادی در ایران اعدام شده بود، به بیت‌العدل منتقل کرد. بهاءالله به عنوان رهبر وقت بهائیان کمی قبل از جنگ جهانی اول در حیفا، شهری که بیت‌العدل در آن واقع شده، مستقر شد و به رسیدگی به مشکلات و امورات جامعه بهائی پرداخت. جامعه بهائی بعد از جنگ جهانی اول، زمانی که فلسطین تحت قیمومیت انگلستان بود،  در حیفا از سرکوب محفوظ ماند. (تحقیقات بنیاد برومند)

دستگیری و بازداشت

آقای فیروزی در روز ٢٩ شهریور ۱۳۵۹، در سن ۷۳ سالگی بازداشت شد. او چهار روز در زندان اهر حبس بود و سپس به زندان تبریز، جایی که پسرش که حدود دو ماه قبل از وی بازداشت شده بود نیز در آن به سر می‌برد، منتقل شد. پسر آقای فیروزی در طول بازداشتشان از پدر خود پرستاری می‌کرد. (ایران وایر).

دادگاه

بنا به اطلاعات موجود، دادگاه انقلاب تبریز آقای فیروزی را در روز ۱۷ آبان ماه ۱۳۵۹ محاکمه کرد. (ایران وایر).

اتهامات

اتهامات علیه آقای فیروزی در رسانه‌های ایران (روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۱ آبان ماه ۱۳۵۹) به این شرح عنوان شد: «به گزارش خبرگزاری فارس، به موجب حکم دادگاه انقلاب اسلامی تبریز، [اتهامات علیه] رضا فیروزی، فرزند حسن، ساکن اهر، تاجر، سرپرستی فرقه ضاله بهائیت، ارتداد، الحاد، به انحراف کشاندن افکار و اعتقادات جوانان و مردم مسلمان ایران، همکاری با رژیم منفور پهلوی، همکاری با رژیم اشغالگر قدس، جاسوسی برای صهیونیست‌ها، مخالفت صریح با حکومت اسلامی، و جمع آوری مال و ثروت از راه‌های خلاف شرع مقدس اسلام [عنوان گردید].»

از آنجا که جامعه بین‌المللی همواره آزار و سرکوب پیروان بهائیت، این اقلیت مذهبی غیر سیاسی (آرام) را بالاجماع محکوم می‌نماید، مقامات ایران کمتر اذعان می‌کنند به این که بهائیان  رابه لحاظ اعتقاداتشان مجازات می‌نمایند. مقامات قضایی عمدتاً اتهاماتی نظیر «فعالیت‌های ضدانقلابی»، «پشتیبانی از رژیم سابق»، «جاسوسی برای صهیونیسم» و یا «فعالیت در ارتباط با فحشا، زنا، و فساد اخلاقی» به بهائیان وارد می‌کنند.

در شرایطی که حداقل تضمین‌های دادرسی رعایت نمی شود و متهمان از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می شود مسلم و قطعی نیست. سازمان‌های بین المللی حقوق بشر به گزارش‌هایی اشاره می کنند مبنی بر اینکه مقامات جمهوری اسلامی ایران، در برخی موارد اتهامات کاذبی از قبیل قاچاق مواد مخدر یا ارتکاب جرائم عمومی و جنسی را به مخالفان خود (از جمله فعالان سیاسی، مدنی، صنفی و یا اقلیت‌های قومی و مذهبی) نسبت داده و آنان را همراه با محکومان عادی دیگر اعدام می کنند. هر سال صدها نفر در دادگاه‌های ایران به اعدام محکوم می‌شوند اما شمار افرادی که بر اساس اینگونه اتهامات کاذب به اعدام محکوم شده‌اند معلوم نیست.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه آقای فیروزی نیست.

دفاعیات

درباره دفاعیات آقای فیروزی اطلاعی در دست نیست اما اتهاماتی که به وی وارد شده به اعتقادات و فعالیت‌های مذهبی وی نیز اشاره دارد.

نمایندگان جامعه بهائی تاکید می‌کنند اعضای آن تنها به خاطر اعتقاداتشان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. این نمایندگان، اتهاماتی از قبیل فعالیت سیاسی ضد انقلابی یا جاسوسی که همواره در دادگاه‌‌های ایران به بهائیان وارد می‌شود را تکذیب کرده و یادآوری می‌کنند که اصول اساسی دینشان، وفاداری به حکومت و فرمانبرداری از آن را تکلیف شمرده و آ‌‌نها را از هرگونه دخالت در امور سیاسی منع می‌‌نماید. این منابع اضافه می‌کنند که جاسوسی برای اسرائیل نیز اتهامی بی‌ اساس است  که مبنای آن صرفاً استقرار مرکز جهانی بهائیان در اسرائیل است و خاطرنشان می‌سازند که این مرکز دراواخر قرن نوزدهم میلادی، یعنی سال‌ها قبل از تأسیس کشور اسرائیل در کوه کرمل دایر شده است.

حکم

دادگاه انقلاب تبریز آقای رضا فیروزی را به اعدام محکوم کرد. او در شب ١٨ آبان ۱۳۵۹ در سن ۷۳ سالگی تیرباران شد. آقای فیروزی در گورستان وادی رحمت تبریز دفن گردید.

دادگاه همچنین دستور مصادره کلیه اموال منقول و غیرمنقول آقای فیروزی و همسر و فرزندانش را صادر کرد. (کیهان، ۲٠ آبان ماه ۱۳۵۹) . همسر آقای فیروزی و کوچک‌ترین پسرش که هنوز در منزل پدری زندگی می‌کرد مجبور شدند خانه خود را ترک کنند. (رویدادنامه بهائی، مصحبه با نوه آقای فیروزی).

پسر آقای فیروزی، دکتر پرویز فیروزی نیز در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۶۰، اعدام شد.

—---------------------

۱) «مرگ تدریجی بهائیان ایران» نوشته‌ی ریچارد ن. اوستلینگ، مجله تایم به تاریخ ٢۰ فوریه ۱٩٨۴؛ و «تضییقات بهائیان ایران ۱۹٨۴־۱٨۴۴» نوشته‌ی داگلاس مارتین، پژوهش بهائی جلد ١٣/١۲ چاپ سال ۱۹٨۴، ص ۳. تعداد جمعیت فعلی بهائیان در ایران مشخص نیست.
۲) در قوانین کیفری ایران برای بهائیان هیچ حقی پیش‌بینی نشده است و آنان همواره در معرض سوءاستفاده و اعمال خشونت قرار دارند. چنانچه قربانی آزار و حمله شوند و مورد سرکوب قرار‌گیرند یا به قتل برسند، دادگاهی برای آنها حق تظلم و دادخواهی قائل نیست. مقامات قضایی ایران با استناد به فتوا‌ی بعضی مراجع تقلید که به موازات مجلس از منابع قانون گذاری محسوب می‌شوند، بهائیان را در زمره‌ مرتدین که تحت حمایت قانون نیستند قرار می‌دهند. یکی از این مراجع، آیت‌الله روح‌‌‌‌الله خمینی است که برای جرم ارتداد حکم اعدام تعیین کرده است و اعلام کرده که یک مسلمان نباید به جرم کشتن مرتد اعدام شود. 

 

تصحیح و یا تکمیل کنید