بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

علی کاشف‌پور

درباره

سن: ۳۳
ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۵ مرداد ۱۳۶۹
محل: جاده قونیه به آنکارا، قونیه، ترکيه
نحوه کشته‌شدن: اعدام فراقضایی با سلاح گرم

ملاحظات

آقای کاشف‌پور انسانی پاک، صبور، مهربان، صادق و اجتماعی بود و برای تحصیل و کسب دانش بسیار اهمیت قائل بود. 

اطلاعات در خصوص قتل فراقضایی آقای علی کاشف‌پور فرزند جهانگیر و نیشان از طریق مصاحبه بنیاد عبدالرحمن برومند با آقای کریم کاشفی، برادر آقای کاشف‌پور (۳۰ مرداد ۱۴۰۰)، روزنامه ینی کونیا ترکیه (۲۶ مرداد ۱۳۶۹) و گزارش کانون حقوق بشر شعبه قونیه (۶ شهریور ۱۳۶۹) منتشر شده است. اطلاعات تکمیلی درباره ترور او از طریق کتاب یادواره علی کاشف‌پور (اردیبهشت ۱۳۷۶)، بدست آمده است.

آقای کاشف‌پور، کرد، متاهل و متولد سال ۱۳۳۶ در روستای پیرانجوق از توابع منطقه صومای برادوست ارومیه در آذربایجان غربی بود. او تا کلاس ششم ابتدایی در روستای هورسین تحصیل کرد و سپس برای ادامه تحصیل به ارومیه رفت و در رشته ادبیات دیپلم گرفت و سپس در رشته علوم اجتماعی دانشگاه تبریز پذیرفته شد. آقای کاشف‌پور به دلیل علاقه به تحصیل در رشته حقوق، در سال دوم تحصیل در دانشگاه تبریز دوباره در آزمون کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته حقوق سیاسی دانشگاه تهران پذیرفته شد. (مصاحبه بنیاد برومند، ۳۰ مرداد ۱۴۰۰؛ کتاب یادواره علی کاشف‌پور، اردیبهشت ۱۳۷۶)

او در سال آخر دانشگاه که همزمان بود با شروع انقلاب اسلامی ایران (سال ۱۳۵۷)، در تظاهرات‌ و اعتراضات علیه حکومت پهلوی شرکت کرد و به همین دلیل چندین بار مورد ضرب و شتم نیروهای امنیتی حکومت وقت قرار گرفت. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع فعالیت‌های سیاسی در مناطق کردنشین ایران، تحصیلات خود را ناتمام رها کرد، به ارومیه بازگشت و به همراه جمعی از دوستانش در روستای هورسین کتابخانه‌ای احداث کردند. او سپس عضو حزب دمکرات کردستان ایران شد و فعالیت‌های سیاسی و حزبی خود را شروع کرد. او عضو فعال این حزب در مناطق شمال آذربایجان غربی بود. پدر آقای کاشف‌پور که از زمان حکومت پهلوی عضو حزب دمکرات کردستان ایران بود، بر گرایشات سیاسی و حزبی او تاثیر گذاشت. (مصاحبه بنیاد برومند، ۳۰ مرداد ۱۴۰۰)

آقای کاشف‌پور در کنگره چهارم حزب دمکرات کردستان ایران در روز ۳۰ اسفند ۱۳۵۸ شهر مهاباد به عنوان مشاور شورای مرکزی این حزب انتخاب شد. او تابستان ۱۳۶۰ در جریان بمباران مناطق تحت کنترل حزب دمکرات کردستان ایران توسط جنگنده‌های حکومت مرکزی در روستای آغچقل از توابع ارومیه به شدت زخمی شد. (از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷ در کنگره‌های پنجم، ششم و هفتم حزب دمکرات کردستان ایران به عنوان عضو کمیته مرکزی این حزب انتخاب شد. او از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳ در قسمت آموزش کادرها و پیشمرگه‌های این حزب در مناطق شمال آذربایجان غربی فعالیت کرد. (مصاحبه بنیاد برومند، ۳۰ مرداد ۱۴۰۰؛ کتاب یادواره علی کاشف‌پور، اردیبهشت ۱۳۷۶)

پس از انشعاب حزب دمکرات کردستان ایران در اواخر سال ۱۳۶۶ و تاسیس حزب دمکرات کردستان ایران- رهبری انقلابی، ‌‌‌‌آقای کاشف پور به این حزب پیوست و عضو کمیته مرکزی این حزب شد. (کتاب یادواره علی کاشف‌پور، اردیبهشت ۱۳۷۶) او در هر دو حزب دمکرات کردستان ایران و حزب دمکرات کردستان ایران- رهبری انقلابی مسئول اصلی کمیته‌های شهرستان این احزاب در استان آذربایجان غربی بود. (مصاحبه بنیاد برومند، ۳۰ مرداد ۱۴۰۰)

آقای کاشف‌پور در دی ماه ۱۳۶۸ به صورت غیر قانونی برای کمک به خانواده‌اش که در ترکیه بودند و قصد داشتند به اروپا مهاجرت کنند، به ترکیه رفت و به مدت ۷ ماه ساکن شهر قونیه بود. (مصاحبه بنیاد برومند، ۳۰ مرداد ۱۴۰۰) او به خاطر ترور تعدادی از اعضای احزاب کرد در ترکیه در آن دوره زمانی و همچنین عدم اطمینان به پلیس ترکیه، احساس امنیت نمی‌کرد (کتاب یادواره علی کاشف‌پور، اردیبهشت ۱۳۷۶) و خود را فردی آذری زبان معرفی کرده بود. (گزارش کانون حقوق بشر شعبه قونیه، ۶ شهریور ۱۳۶۹)

به گفته برادر آقای کاشف‌پور:«او انسانی پاک، صبور، مهربان، صادق و اجتماعی بود و برای تحصیل و کسب دانش بسیار اهمیت قائل بود و جوانان اطراف خود را به تحصیل تشویق می‌کرد. او به حقوق بشر و تساوی حقوق زن و مرد بسیار اعتقاد داشت، مذهبی نبود و با حکومت جمهوری اسلامی ایران بسیار مخالف بود». (مصاحبه بنیاد برومند، ۳۰ مرداد ۱۴۰۰)

پیشینه تشکیل حزب دمکرات کردستان 

حزب دمکرات کردستان ایران که در سال ١٣٢۴ با هدف خودمختاری برای کردستان در شمال غربی ایران تاسیس شده است که تاکنون دوبار دچار انشعاب شده است. این حزب در اواخر سال ۱۳۶۶ دچار انشعاب شد و در اوایل فروردین ۱۳۶۷ حزب دموکرات کردستان ایران - رهبری انقلابی تشکیل شد. حزب جدید مجددا در سال ۱۳۷۵ با حزب دمکرات کردستان ایران ادغام شد.  حزب دمکرات کردستان ایران دوباره در سال ۱۳۸۵ و در پی اختلافات داخلی، دچار انشعاب و به دو تشکیلات «حزب دمکرات کردستان ایران»‌ و «حزب دمکرات کردستان (حدک)»‌ تقسیم شد. حدک خواهان «تاسیس جمهوری کردستان در چارچوب یک ایران فدرال» است. (اساسنامه مصوبه کنگره ۱۶ در بهمن ۱۳۹۴) این حزب مبارزه مسلحانه را منتفی اعلام نکرده است، اما مبارزه سیاسی و بیان مطالبات مردم کردستان از طریق انتخابات و سایر فعالیت‌های مدنی در چارچوب قوانین داخلی را در اولویت و دستور کار خود قرار داده است. (وبسایت مرکزی حزب دمکرات کردستان، ۲۷ بهمن ۱۳۹۴)

حدک خواستار اجرا و حتی مذاکره بر سر اصول ۱۵* و ۱۹ ** قانون اساسی جمهوری اسلامی مرتبط با حقوق اقلیت‌های قومی و مذهبی بوده‌ و مقامات حزب در سال ۱۳۹۴ با مقامات شورای عالی امنیت ملی ایران در اربیل کردستان عراق دیدار کردند. این حزب در بیانیه پایانی کنگره شانزدهم خود در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ با شعار «بهرەگیری از کلیەی بسترها و شیوەهای مبارزە در راستای همەگیر ساختن گفتمان ملی در کردستان ایران، با اتکاء بە اتحاد و همبستگی» بر «فعال‌تر ساختن مبارزە و فعالیت در داخل و خارج از کشور و در تمامی زمینەها و بسترها، تقویت گفتمان ملی و روح وحدت و همبستگی در کردستان ایران» تاکید کرد. (مصاحبه بنیاد برومند، ۱۶ بهمن سال ۱۳۹۹؛ گیارنگ، ۱۳ دی ۱۳۹۷؛ دویچه‌وله، ۱۹ تیر ۱۳۹۸؛ وبسایت کردستان و کرد، ۲۷ بهمن ۱۳۹۴)

پیشینه اعدام‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران

جمهوری اسلامی ایران ید طولایی در اعمال خشونت با انگیزه‌های سیاسی در ایران و اقصی نقاط جهان دارد. از انقلاب ۱۳۵۷ به بعد، عوامل جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور دست به ربودن، ناپدید کردن و قتل تعداد زیادی از افرادی که فعالیتشان برایشان نامطلوب بوده زده‌اند. تعداد قربانیان اعدام‌های فراقضایی در داخل کشور روشن نیست، اما این قتل‌ها از بهمن ۱۳۵۷ آغاز شده و در طول عمر جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران تداوم داشته است. بنیاد عبدالرحمن برومند بیش از ۵۴۰ قتل را که به جمهوری اسلامی ایران نسبت داده می‌شود، در خارج از ایران شناسایی کرده است.

در خارج از ایران در کشورهایی چون فیلیپین، اندونزی، ژاپن، هند و پاکستان در آسیا، دوبی، عراق، و ترکیه در خاورمیانه، قبرس، فرانسه، ایتالیا، اتریش، سوئیس، آلمان، نروژ، سوئد و انگلستان در اروپا، و ایالات متحده آمریکا در آنسوی اقیانوس آتلانتیک، مخالفین به روش‌های مختلف توسط مامورین جمهوری اسلامی مورد سوقصد قرار گرفته و کشته شده‌اند. در بیشتر موارد اطلاعات زیادی در مورد این قتل‌ها منتشر نشده و مقامات محلی حکم بازداشتی صادر نکرده‌اند. اما شواهد، مدارک و ردپاهایی که از تحقیقات پلیس و مقامات قضایی محلی به دست آمده، فرضیه جنایت دولتی را تایید می‌کنند. در برخی موارد، این تحقیقات منجر به اخراج یا بازداشت دیپلمات‌های ایران شده است. در موارد محدودی در خارج از ایران، عاملان این قتل‌ها بازداشت و محاکمه شده‌اند و شواهد و مدارک ارائه شده، ارتباط متهمان با نهادهای حکومتی ایران را آشکار کرده‌ و حکم بازداشتی برای وزیر اطلاعات وقت ایران صادر شده است.

نوع تشکیلات و اجرای این قتل‌ها در داخل و خارج از ایران هم دال بر وجود الگوی واحدی است که بنا به گفته دادستان سوئیسی، رولان شاتلن، دارای پارامترهای مشترک و یک برنامه‌ریزی دقیق هستند. از تشابهات بین این قتل‌ها در کشورهای مختلف چنین استنباط می‌شود که دولت ایران آمر اصلی این جنایات است.

مقامات ایران مسئولیت این قتل‌ها را رسما نپذیرفته‌اند و حتی این جنایات را به درگیری داخلی بین اعضای گروه‌های اپوزیسیون نسبت داده‌اند. معهذا این جنایات از نظر آرمانی و حقوقی از بدو تشکیل نظام توسط مقاماتش توجیه شده است. در بهار سال ۱۳۵۸، صادق خلخالی، اولین قاضی شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی تصمیم نظام را مبنی بر اجرای اعدام‌های فراقضایی رسما اعلام نمود و این تصمیم را چنین توجیه کرد: «...این‌ها محکوم به اعدام شدند، در نظر ملت ایران اگر کسی بخواهد در خارج، در هر کشوری، آنها را ترور کند، هیچ دولتی حق ندارد او را به عنوان تروریست محاکمه کند؛ زیرا او عامل اجرای حکم دادگاه انقلابی اسلامی است. لذا آنها مهدورالدم هستند و در هر جا باشند حکم درباره آن‌ها همین است.» بیش از ده سال پس از این اظهارات، علی فلاحیان، وزیر اطلاعات و امنیت نظام در حالیکه در مورد موفقیت نیروهای امنیتی سخن می‌راند، در مورد حذف مخالفین چنین گفت: «... ما موفق شدیم به بسیاری از این گروهک‌ها در خارج از کشور و در سر مرز ضرباتی وارد کنیم.»

در عین حال مقامات مختلف سیاسی، قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در مقاطع و مناسبت‌های مختلف وجود سیاست و برنامه بلندمدت و بودجه برای اجرای این قتل‌ها و در برخی موارد انجام موفقیت‌آمیز آن‌ها را تایید کرده‌اند.***

تهدید و مرگ آقای کاشف‌پور

آقای علی کاشف‌پور در روز ۲۵ مرداد ۱۳۶۹ در شهر قونیه ترکیه با شلیک ۳ گلوله به سر و گردنش ترور شد. (مصاحبه بنیاد برومند، ۳۰ مرداد ۱۴۰۰؛ روزنامه ینی کونیا ، ۲۶ مرداد ۱۳۶۹؛ گزارش کانون حقوق بشر شعبه کونیا، ۶ شهریور ۱۳۶۹)

به گفته برادرش، «آقای کاشف‌پور به خاطر عضویت در کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان ایران- رهبری انقلابی، ریاست کمیته‌های شهرستان این حزب، فعال بودن در جذب و آموزش پیشمرگه‌ها و همچنین به دلیل اینکه ااز افراد معروف و سرشناس این حزب در مناطق شمال استان آذربایجان غربی بود و از نفوذ و تاثیرگذاری زیادی در بین مردم برخوردار بود، حکومت جمهوری اسلامی ایران از طرق مختلف از جمله کار گذاشتن بمب ساعتی در رادیو و فرستادن آن برای آقای کاشف‌پور زمانی که او در کردستان ایران فعالیت می‌کرد، همواره قصد ترور او را داشت.»(مصاحبه بنیاد برومند، ۳۰ مرداد ۱۴۰۰)

برادر آقای کاشف‌پور در مورد نحوه ربودن او به  بنیاد عبدالرحمن برومند گفت: « شب ۲۴ مرداد ۱۳۶۹، تلفنی به منزل برادرم می‌شود و پسرش تلفن را جواب می‌دهد و تلفن قطع می‌شود. سپس دوباره به تلفن او زنگ زدند که برادرم جواب می‌دهد و بعد از حدود ۱۰ دقیقه در ساعت ۱۲ شب در خانه را می‌زنند و دو نفر با لباس جعلی پلیس ترکیه و یک نفر لباس شخصی به آنجا می‌روند و به برادرم دستبند می‌زنند و او را با خود می‌برند». (مصاحبه بنیاد برومند، ۳۰ مرداد ۱۴۰۰)

همسر آقای کاشف‌پور پس از دستگیر او، با پلیس سیاسی شهر قونیه که مسئول رسیدگی به وضعیت پناهندگان سیاسی بود، تماس گرفت و موضوع دستگیری آقای کاشف‌پور را به پلیس اطلاع داد و درخواست کمک کرد. پلیس سیاسی ترکیه ابراز بی‌اطلاعی کرد و به همسرش گفتند که روز بعد این موضوع را بررسی می‌‌کنند. (کتاب یادواره علی کاشف‌پور، اردیبهشت ۱۳۷۶)

پلیس ترکیه جسد آقای کاشف‌‌پور را در حالی‌‌که دستانش با دستبند و پاهایش با طناب بسته شده و دور سرش یک ماسک پشمی پیچیده شده بود در روز ۲۵ مرداد ۱۳۶۹ در نزدیکی یک مرکز معاینه فنی خودرو در جاده قونیه – آنکارا کشف کرد. (روزنامه ینی کونیا، ۲۶ مرداد ۱۳۶۹؛ گزارش کانون حقوق بشر شعبه کونیا، ۶ شهریور ۱۳۶۹)

جسد آقای کاشف‌پور در گورستان شهر قونیه ترکیه در روز ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ با حضور خانواده‌ و تعداد کمی از دوستان و آشنایانش دفن شد.(کتاب یادواره علی کاشف‌پور، اردیبهشت ۱۳۷۶)

واکنش مسئولان ایران

از واکنش مسئولان ایران اطلاعی در دست نیست.

واکنش حکومت ترکیه

از واکنش مسئولان ترکیه اطلاعی در دست نیست.

واکنش حزب دمکرات کردستان-رهبری مبارز

 حزب دمکرات کردستان-رهبری مبارز در روز ۲۸ مرداد ۱۳۶۹ با انتشار بیانیه‌ای به ترور آقای کاشف‌پور  کرد. دبیر کل این حزب با ارسال نامه به رئیس جمهور وقت ترکیه در آذرماه ۱۳۶۹، حکومت جمهوری اسلامی ایران را عامل ترور آقای کاشف‌پور معرفی کرد. (کتاب یادواره علی کاشف‌پور، اردیبهشت ۱۳۷۶)

واکنش خانواده

خانواده آقای کاشف‌پور تا ۲۰ سال بعد از ترور او، هر سال از طریق فرستادن نامه به پلیس ترکیه، خواستار پیگیری پرونده و شناسایی عاملان ترور او شدند، اما پلیس ترکیه هر بار از هویت عاملان ترور ابراز بی‌اطلاعی کرد. (مصاحبه بنیاد برومند، ۳۰ مرداد ۱۴۰۰) 

تاثیر بر خانواده

برادر آقای کاشف‌پور درباره تاثیر این حادثه بر روی خود و سایر اعضای خانواده‌اش به بنیاد عبدالرحمن برومند گفت: «تاثیر بسیار دردناکی بر روی من و بقیه خانواده داشت. من به مدت دو سال بعد از این اتفاق نمی‌خواستم نه صحبت کنم و نه بخندم و تمام فکر و ذکرم این بود که این افراد چرا اینکار را با برادرم کردند. آنها چه کسانی بودند. علی که تنها می‌خواست به مردم خدمت کند چرا اینکار را با او کردند.» (مصاحبه بنیاد برومند، ۳۰ مرداد ۱۴۰۰) 

---------------------------- 

* اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: زبان و خط رسمی و مشترك مردم ايران فارسی است‌. اسناد و مكاتبات و متون رسمي و كتب درسي بايد با اين زبان وخط باشد ولی استفاده از زبان‌های محلی و قومی در مطبوعات ورسانه‌های گروهی و تدريس ادبيات آنها در مدارس‌، در كنار زبان ‌فارسی آزاد است‌.
**اصل ۱۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: مردم ايران از هر قوم و قبيله كه باشند از حقوق مساوی برخور دارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اين‌ها سبب امتياز نخواهد بود.
***برای مطالعه متن کامل «پیشینه اعدام‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران» شامل اظهار نظر مقامات مختلف جمهوری اسلامی و سابقه تاریخی قتل‌ها، بر روی همین عنوان در نوار سمت راست کلیک کنید.

تصحیح و یا تکمیل کنید