بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

محمد‌ابراهیم صفی‌زاده

درباره

سن: ۶۴
ملیت: ايران
مذهب: اسلام (سنی)
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱ خرداد ۱۳۹۸
محل: محله باغ‌مراد، هرات، افغانستان
نحوه کشته‌شدن: اعدام فراقضایی
سن در زمان ارتکاب جرم انتسابی: ۶۴

ملاحظات

آقای صفی‌زاده دارای فوق‌لیسانس ادبیات عرب بود. او با جوان‌ها ارتباط خوبی داشت و فردی با اخلاق، اجتماعی و ورزشکار بود.

اطلاعات در خصوص کشته شدن آقای ابراهیم صفی‌زاده، از مصاحبه بنیاد عبدالرحمن برومند با آقای خالد صفی‌زاده پسر آقای صفی‌زاده در تاریخ‌های ۲۲ خرداد ۱۳۹۸، ۱۱ و ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ به دست آمده است. برای تکمیل این پرونده از اطلاعات وبلاگ آقای صفی‌زاده ( ۱۸ فروردین، ۱۳ خرداد، ۱۰ شهریور و ۲۹ مهر و ۱۳۸۸ و ۲۸ مهر ۱۳۹۳)، خبرگزاری فارس (۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۸)، خبرگزاری تسنیم (۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۸)، خبرگزاری صدای افغان - آوا (۱ خرداد ۱۳۹۸)، وبلاگ جبهه اهل سنت ایران (بدون تاریخ)، سایت شبکه جهانی کلمه (۴ خرداد ۱۳۹۸)، کانال یوتیوپ شبکه جهانی کلمه (۴، ۷ و ۱۱ خرداد ۱۳۹۸ و ۲۴ فروردین ۱۳۹۷)، مدرک پزشکی آقای صفی‌زاده (۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸)، نامه کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل (۱۴ تیر ۱۳۹۷)، نامه ارسالی آقای صفی‌زاده به کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل ( اسفند ۱۳۹۷) و سایر منابع [۱] استفاده شده است. 

آقای صفی‌زاده، متولد ۲۵ اسفند ۱۳۳۳ در روستای فندخت از توابع شهر قاین در استان خراسان جنوبی بود. او متاهل، دارای هشت فرزند، ۲ دختر و ۶ پسر، و سنی مذهب و پیرو فقه حنفی بود. آقای صفی‌زاده علوم ابتدایی دینی را در تایباد، از شهرهای مرزی استان خراسان رضوی، فرا گرفت و برای ادامه تحصیل به پاکستان رفت و در مدرسه دارالعلوم کراچی در رشته فقه و حدیث تحصیل کرد. او در سال ۱۳۵۸ برای ادامه تحصیل به عربستان سعودی رفت. آقای صفی‌زاده فارغ التحصیل رشته ادبیات عرب در مقطع فوق‌ لیسانس از دانشگاه ملک سعود ریاض بود. او بعد از پنج سال به ایران بازگشت. آقای صفی‌زاده بعد از دو سال خدمت سربازی، به دلیل پذیرفته نشدن در آموزش و پرورش، در مدرسه دینی مظهرالتوحید تایباد مشغول به تدریس علوم دینی شد. (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸؛ مدرک پزشکی، ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸؛ وبلاگ آقای صفی‌زاده، ۱۷ اسفند ۱۳۸۷ و ۱۸ فروردین ۱۳۸۸)

آقای صفی‌زاده همچنین در سال‌های حدود ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۸ امام جماعت مسجد امیر حمزه در شهرستان تایباد بود. او در آن مسجد برای جوانان سخنرانی و برای آسن‌ها مسائل دینی را تشریح می‌کرد. به گفته افراد نزدیک به آقای صفی‌زاده او به قشر جوان خیلی نزدیک بود. آقای صفی‌زاده همچنین شب‌های جمعه مردم زیادی را در خانه‌اش ملاقات و درباره مسائل دینی و تاریخی با آنها گفت‌وگو می‌کرد. آقای صفی‌زاده چندین بار از طرف کمیته انقلاب احضار شد و از او خواسته شده بود ارتباطش با جوانان را کم کند و در خانه هم ملاقات نداشته باشد. (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸؛ وبلاگ آقای صفی‌زاده، ۱۸ فروردین ۱۳۸۸)

آقای خالد صفی‌زاده، فرزند آقای صفی‌زاده، پدرش را انسانی نیک کردار، با اخلاق، اجتماعی و نزدیک به جوانان توصیف کرده است. به گفته او آقای صفی‌زاده اهل ورزش و به ویژه کوهنوردی بود. (کانال یوتیوپ شبکه کلمه، ۴ خرداد ۱۳۹۸)

آقای صفی‌زاده از پایه‌گذاران «شورای هماهنگی علمای اهل سنت خراسان» بود.  اولین جلسه این شورا در خرداد ۱۳۶۸ برگزار شد. این شورا در نتیجه جمع‌بندی تعدادی از روحانیون اهل سنت خراسان جهت کمک به «پیشرفت امور حوزه‌های دینی» ایجاد شد. هدف این شورا همچنین تضمین استقلال علمای اهل سنت در مقابل نفوذ نهادهای حکومتی از جمله «دفتر نمایندگی ولی فقیه در امور اهل سنت خراسان» بود. (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸؛ وبلاگ آقای صفی‌زاده، ۱۸ فروردین ۱۳۸۸)

آقای صفی‌زاده همچنین سخنگو و مدیر تشکلی به نام «جبهه اهل سنت ایران» بود. «جبهه اهل سنت ایران» در سال ۱۳۹۶ آغاز به فعالیت کرد. این تشکل، «فعالیت در راستای همبستگی و اتحاد و انسجام میان اهل سنت»، «دفاع از حقوق اهل سنت»، «دفاع از مقدسات مذهبی و عقیدتی اهل سنت»  و «همنوایی و همدردی با خانواده‌های ستمدیده» را از جمله اهداف خود معرفی کرده است. جبهه اهل سنت ایران، جدایی دین از سیاست را نفی کرده و بر ضرورت ورود اهل سنت به سیاست تاکید دارد. این جبهه به لحاظ سیاسی خواهان «یک سیستم دموکراتیک فدرال برای آینده ایران» است. (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد  و ۱۱ بهمن ۱۳۹۸؛ وبلاگ جبهه اهل سنت ایران؛ کوردپا، ۲ خرداد ۱۳۹۸؛ کانال یوتیوپ شبکه نور، ۲۴ فروردین ۱۳۹۷)

آقای فردین باسامی، سخنگوی جبهه اهل سنت ایران طی مصاحبه‌ای پیرامون اهداف این جبهه گفته است: «می‌خواهیم جبهه خانه‌ای باشد برای تمام اهل سنت ایران؛ [آنها] که می‌خواهند کرامت خود را بازپس بگیرند و به عنوان یک شهروند آزاد درجه اول همان حقوق را داشته باشند که دیگران در جاهای دیگر ایران دارند.» (کانال یوتیوپ شبکه نور،‌۲۴ فروردین ۹۷)

آقای صفی‌زاده به ویژه در نوشته‌ها، نطق‌ها و مصاحبه‌های خود بعد از آزادی از زندان نقدهای مشخصی را علیه «نظام ولایت فقیه» مطرح کرد و معتقد بود اساس نظام ولایت فقیه بر «ظلم و فساد» بنیاد شده است. او خود را یک «روحانی مبارز» می‌دانست و بر این باور بود که روحانیون در چهارچوب شوراها می‌توانند «به وظیفه‌ی دینی و میهنی» خودشان عمل و «زمینه‌ی هماهنگی و اتحاد در میان اهل سنت سراسر ایران» را فراهم کنند.(وبلاگ آقای صفی‌زاده، ۱۸ فروردین ۱۳۸۸؛  کانال یوتیوپ وصال حق، ۲۶ اسفند ۱۳۹۱)

آقای صفی‌زاده درباره حق شهروندی اهل سنت در ایران تاکید کرده است: «بلوچ، کُرد، لر، ترکمن، عرب، فارس، ترک و..، همه ایرانی هستیم و باید هم از حق شهروندی برخوردار باشیم، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن داشته باشیم، حق اظهار عقیده و بیان داشته باشیم.» او در ادامه گفته است: «{عملکرد جمهوری اسلامی نشان می‌دهد} هیچ ارزش و حقی برای ما قائل نیست و حق شهروندی را هرگز دو دستی تقدیم ما نخواهد کرد. پس حق گرفتنی است و باید برای آن قیام کرد.» (وبلاگ آقای صفی‌زاده، ۲۸ مهر ۱۳۹۳)

زندان و تبعید خودخواسته

آقای صفی‌زاده در ١١ مهر ماه ١٣۶٨ مدت کوتاهی پس از تشکیل شورای هماهنگی علمای اهل سنت خراسان به بهانه آتش زدن کاغذهای مذهبی توسط پاسداران کمیته انقلاب در حیاط مدرسه علمی بازداشت و به مدت ٣ ماه در بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد زندانی شد. او در طول دوران بازداشت به خاطر عقاید مذهبی‌ و فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی‌ مورد بازجویی قرار گرفت. پس از دستگیری آقای صفی‌زاده، کمیته انقلاب شهرستان تایباد، نامه‌ای را منتشر کرد که در آن قید شده بود، او«ضدانقلاب و مفسد فی‌الارض» است. (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸؛ وبلاگ آقای صفی‌زاده، ۱۸ فروردین ۱۳۸۸؛ کانال یوتیوپ وصال حق، ۲۶ اسفند ۱۳۹۱)

در دوران بازداشت و زندان، آقای صفی‌زاده تحت فشار روحی و جسمی شدید، از جمله ضرب و شتم همراه با شکنجه مانند آویزان کردن از پنکه از ریش، قرار گرفت تا از اعتقاداتش صرف نظر کند. او همچنین به خاطر باورهای مذهبی‌اش تحقیر می‌شد. از جمله این‌که زندان‌بانان در هنگام انتقال او و دیگر زندانیان سنی مذهب با چشم‌بند به اتاق بازجویی به جای گرفتن دست آن‌ها، آستین لباسشان را می‌گرفتند یا از وسیله‌ دیگری مانند روزنامه لوله‌شده به عنوان واسطه استفاده می‌کردند. (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸؛ وبلاگ آقای صفی‌زاده، ۱۸ فروردین ۱۳۸۸؛ کانال یوتیوپ وصال حق، ۲۶ اسفند ۱۳۹۱)

خانواده آقای صفی‌زاده در دوران بازداشت از او خبری نداشتند. بعد از آن هم برای رفتن به ملاقات همیشه با مشکل روبرو بودند. بعضی مواقع مسئولان زندان بدون دلیل موجهی اجازه ملاقات به خانواده او را ندادند. همچنین زمانی که آقای صفی‌زاده در زندان بود یکی از برادران او را به اسم خیرالله بعد از ١٠ ماه زندان، اعدام کردند و اجازه ندادند آقای صفی‌زاده در مراسم ختم وی شرکت کند. (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸؛ وبلاگ آقای صفی‌زاده، ۱۸ فروردین ۱۳۸۸)

دادگاه ویژه روحانیت مشهد در روز ٧ دی‌ماه ١٣۶٨ آقای صفی‌زاده را به اتهام «فعالیت به نفع فرقه وهابیت و هتک مقدسات» به پنج سال زندان و ٧۴ ضربه شلاق محکوم کرد. حکم شلاق آقای صفی‌زاده در «فلکه وحدت» شهرستان تایباد در ملاعام اجرا شد. آقای صفی‌زاده در دادگاه و پس از آزادی بارها اتهام اعتقاد به وهابیت را رد کرد، سوزاندن متون مذهبی را بهانه‌ای برای بازداشتش عنوان کرد و دلیل محکومیتش را  تاسیس «شورای هماهنگی علمای اهل سنت» دانست. (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸؛ وبلاگ آقای صفی‌زاده، ۱۰ شهریور ۱۳۸۸)

 آقای صفی‌زاده پس از صدور حکم دادسرای روحانیت، از ٧ بهمن ماه ١٣۶٨ برای گذراندن محکومیت خود به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شد و به مدت ۳ سال و ۷ ماه در زندان بود. (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸؛ وبلاگ آقای صفی‌زاده، ۱۰ شهریور و ۲۹ مهر ۱۳۸۸)

بعد از آزادی فشارهای مقامات محلی بر آقای صفی‌زاده ادامه یافت. بنا به گفته پسر آقای صفی‌زاده، او فقط یک سال امکان فعالیت در مسجد و تدریس پیدا کرد و پس از آن مجبور بود هر ماه خود را به دادگاه ویژه روحانیت در شهر تایباد معرفی کند. در جریان آخرین ملاقاتی که آقای صفی‌زاده با دادیار دادگاه ویژه روحانیت داشت، به او گفته شده که حق تدریس و امامت را ندارد و باید در خانه بماند. به گفته آقای خالد صفی‌زاده، پسر آقای صفی‌زاده، در این جلسه، دادگاه ویژه روحانیت او را خلع لباس کرد. در اثر این فشارها آقای صفی‌زاده در سال ۱۳۷۵ ایران را ترک کرد و با خانواده‌‌اش در شهر هرات در افغانستان مستقر شد. به گفته پسر آقای صفی‌زاده، نفوذ و حضور ایران در منطقه باعث شد که در هرات نیز آقای صفی‌زاده از تدریس محروم شود. او در آن زمان در چند شرکت خصوصی از جمله در یک شرکت حمل و نقل در شمال افغانستان به کار مشغول بود. (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸؛ ایران اینترنشنال، ۱۹ خرداد ۱۳۹۸)

پیشینه اعدام‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران

جمهوری اسلامی ایران ید طولایی در اعمال خشونت با انگیزه‌های سیاسی در ایران و اقصی نقاط جهان دارد. از انقلاب ۱۳۵۷ به بعد، عوامل جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور دست به ربودن، ناپدید کردن و قتل تعداد زیادی از افرادی که فعالیتشان برایشان نامطلوب بود‍ه زده‌اند. تعداد قربانیان اعدام‌های فراقضایی در داخل کشور روشن نیست، اما این قتل‌ها از بهمن ۱۳۵۷ آغاز شده و در طول عمر جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران تداوم داشته است. بنیاد عبدالرحمن برومند بیش از ۵۴۰ قتل را که به جمهوری اسلامی ایران نسبت داده می‌شود، در خارج از ایران شناسایی کرده است.

در خارج از ایران در کشورهایی چون فیلیپین، اندونزی، ژاپن، هند و پاکستان در آسیا، دوبی، عراق، و ترکیه در خاورمیانه، قبرس، فرانسه، ایتالیا، اتریش، سوئیس، آلمان، نروژ، سوئد و انگلستان در اروپا، و ایالات متحده آمریکا در آنسوی اقیانوس آتلانتیک، مخالفین به روش‌های مختلف توسط مامورین جمهوری اسلامی مورد سوقصد قرار گرفته و کشته شده‌اند. در بیشتر موارد اطلاعات زیادی در مورد این قتل‌ها منتشر نشده و مقامات محلی حکم بازداشتی صادر نکرده‌اند. اما شواهد، مدارک و ردپاهایی که از تحقیقات پلیس و مقامات قضایی محلی به دست آمده، فرضیه جنایت دولتی را تایید می‌کنند. در برخی موارد، این تحقیقات منجر به اخراج یا بازداشت دیپلمات‌های ایران شده است. در موارد محدودی در خارج از ایران، عاملان این قتل‌ها بازداشت و محاکمه شده‌اند و شواهد و مدارک ارائه شده، ارتباط متهمان با نهادهای حکومتی ایران را آشکار کرده‌ و حکم بازداشتی برای وزیر اطلاعات وقت ایران صادر شده است.

نوع تشکیلات و اجرای این قتل‌ها در داخل و خارج از ایران هم دال بر وجود الگوی واحدی است که بنا به گفته دادستان سوئیسی، رولان شاتلن، دارای پارامترهای مشترک و یک برنامه‌ریزی دقیق هستند. از تشابهات بین این قتل‌ها در کشورهای مختلف چنین استنباط می‌شود که دولت ایران آمر اصلی این جنایات است. 

مقامات ایران مسئولیت این قتل‌ها را رسما نپذیرفته‌اند و حتی این جنایات را به درگیری داخلی بین اعضای گروه‌های اپوزیسیون نسبت داده‌اند. معهذا این جنایات از نظر آرمانی و حقوقی از بدو تشکیل نظام توسط مقاماتش توجیه شده است. در بهار سال ۱۳۵۸، صادق خلخالی، اولین قاضی شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی تصمیم نظام را مبنی بر اجرای اعدام‌های فراقضایی رسما اعلام نمود و این تصمیم را چنین توجیه کرد: «...این‌ها محکوم به اعدام شدند، در نظر ملت ایران اگر کسی بخواهد در خارج، در هر کشوری، آنها را ترور کند، هیچ دولتی حق ندارد او را به عنوان تروریست محاکمه کند؛ زیرا او عامل اجرای حکم دادگاه انقلابی اسلامی است. لذا آنها مهدورالدم هستند و در هر جا باشند حکم درباره آن‌ها همین است.» بیش از ده سال پس از این اظهارات، علی فلاحیان، وزیر اطلاعات و امنیت نظام در حالیکه در مورد موفقیت نیروهای امنیتی سخن می‌راند، در مورد حذف مخالفین چنین گفت: «... ما موفق شدیم به بسیاری از این گروهک‌ها در خارج از کشور و در سر مرز ضرباتی وارد کنیم.» 

در عین حال مقامات مختلف سیاسی، قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در مقاطع و مناسبت‌های مختلف وجود سیاست و برنامه بلندمدت و بودجه برای اجرای این قتل‌ها و در برخی موارد انجام موفقیت‌آمیز آن‌ها را تایید کرده‌اند.

برای مطالعه متن کامل «پیشینه اعدام‌های فراقضایی توسط جمهوری اسلامی ایران» شامل اظهار نظر مقامات مختلف جمهوری اسلامی و سابقه تاریخی قتل‌ها، بر روی همین عنوان در نوار سمت راست کلیک کنید.

تهدیدها و قتل آقای ابراهیم صفی‌زاده

بنا بر اطلاعات موجود، آقای صفی‌زاده در روز جمعه ساعت یک و سی دقیقه بعد از ظهر ٢٧ اردیبهشت ١٣٩٨، در منطقه باغ مراد، ناحیه یک شهرداری هرات، در نزدیکی مسجد جامع سفید توسط چهار مرد ناشناس مورد اصابت گلوله قرار گرفت. ضاربان با موتور و ماشین از محل ترور فرار کردند. پسر آقای صفی‌زاده که در زمان حادثه در مسجد بود، گفت: «پدرم همراه با برادرم بودند، ولی بین‌شان فاصله افتاد. نزدیکی مسجد از پشت سر یک نفر از ماشین پیاده شد و به پدرم شلیک کرد، گلوله اول از پشت به کبدش برخورد کرد، پدرم چند قدم حرکت کرد تا پناه بگیرد که گلوله دوم به صورت او خورد و بعد گلوله سوم را زدند که به قلب بخورد ولی به کتف راستش خورد.» به گفته پسر آقای صفی‌زاده این اتفاق در حالی رخ داد که به دلیل حضور استاندار هرات در مسجد، ماموران حکومتی در اطراف محل حادثه حضور داشتند. (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد و ۲۸ بهمن ۱۳۹۸؛ خبرگزاری تسنیم  ۲۸ اردیبهشت ۹۸؛ خبرگزاری فارس،‌۲۷ اردیبهشت ۹۸)

آقای صفی‌زاده بعد از ترور به شفاخانه - بیمارستان - حوزوی هرات منتقل شد. مسئولان بیمارستان در گزارشی به تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ وضعیت جسمی او را نامطلوب اعلام کردند و پیشنهاد دادند که او برای مداوا به خارج از افغانستان اعزام شود. مسئولان بیمارستان در گفت‌وگو با رسانه‌ها نیز تاکید کردند که برای انتقال آقای صفی‌زاده به خارج از افغانستان منعی وجود نداشت. ساعت ۷ و نیم صبح روز چهارشنبه ١ خرداد ١٣٩٨ آقای صفی‌زاده بر اثر شدت جراحات، برای بار دوم دچار سکته قلبی شد و در بیمارستان فوت کرد. (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸؛ گواهی پزشکی، ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸؛ خبرگزاری آوا، ۱ خرداد ۱۳۹۸)

آقای صفی‌زاده سه ماه قبل از ترورش در نامه‌ای به کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل، هشدار داده بود: «اگر برای من یا یکی از اعضای خانواده‌ام اتفاقی پیش آید شما در این باره مسئول خواهید بود.»

در مدتی که آقای صفی‌زاده در هرات اقامت داشت بارها پیام‌های تهدید آمیز از طرف مقامات ایران برای او ارسال شده بود. چندین بار اعضای خانواده او در ایران احضار و از آنها خواسته شده بود که آقای صفی‌زاده را برای بازگشت به ایران ترغیب کنند. آقای صفی‌زاده در نامه‌ای که در  اسفند ماه ۱۳۹۸ برای کمیسیون‌ عالی پناهندگان سازمان ملل در افغانستان نوشته بود، درباره این تهدیدها توضیح داده بود: «۸ سال پیش دو بار یکی از عامل اطلاعات از من خواست به ایران برگردم یا در جایی با آن‌ها دیدار کنم. ۲ سال قبل رییس اطلاعات خراسان جنوبی به عمو و مادرم گفت مولوی را برگردانید و الا اگر به قتل برسد یا حادثه‌ای برای خودش یا اعضای فامیلش اتفاق بیفتد گلایه‌ای نکنید.» آقای صفی‌زاده در همان نامه اشاره کرده بود که یک بار دیگر هم در اردیبهشت ۱۳۹۵ عده‌ای قصد ترور او را در مسجد داشتند، اما او آن روز  در مسجد نبوده است. (نامه آقای صفی زاده، اسفند ۱۳۹۷؛ مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸)

همچنین یکی از دختران آقای صفی‌زاده حدودا در سال ۱۳۸۶، مدتی بعد از دیدار با خانواده‌اش در هرات افغانستان و بازگشت به ایران همراه با همسر و فرزندش مفقود شد. خانواده آقای صفی‌زاده که از پیگیری‌های خود از نهادهای قضایی و انتظامی به نتیجه‌ای نرسیدند، معتقدند اداره اطلاعات در این ماجرا دخالت داشته‌ و قصدشان تهدید کردن آقای صفی‌زاده بوده است. (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸)

مقامات امنیتی افغانستان نیز بارها به خانواده آقای صفی‌زاده هشدار داده‌اند که جان او در خطر است. بر همین اساس آن‌ها چندبار ناچار شده‌اند محل زندگی خود را تغییر دهند. آقای صفی‌زاده در نامه‌اش به کمیسیون عالی پناهندگی سازمان ملل نوشته بود که «دی ماه ۱۳۹۵ عوامل امنیت افغانستان به من گفتند جان شما در خطر است، بهتر است محل زندگی خود را تغییر دهید.» آقای صفی‌زاده نیز به مدت سه ماه «برای حفظ امنیت خود از خانه خارج نشد و هر زمان که از خانه بیرون می‌رفت یک یا چند نفر از اعضای خانواده‌اش همراه او بودند.» او در این نامه که سه ماه قبل از ترورش نوشته بود ضمن اشاره به نامه‌نگاری‌های پیشین با مقامات کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل، هشدار داده بود: «اگر برای من یا یکی از اعضای خانواده‌ام اتفاقی پیش آید، شما در این باره مسئول خواهید بود.» (نامه آقای صفی زاده، اسفند ۱۳۹۷؛ مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸)

۱۴ تیر ۱۳۹۷ کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل  آقای صفی‌زاده را به عنوان پناهنده شناخته بود. (نامه کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل، ۱۴ تیر ۱۳۹۷) 

واکنش مسئولان

مسئولان ایران به طور رسمی درباره ترور آقای صفی‌زاده موضع نگرفته‌اند. با این حال خبر ترور او در وبسایت‌های نیمه رسمی در ایران مانند خبرگزاری فارس و تسنیم انتشار یافت. در برخی از منابع از جمله منابع وابسته به سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران عامل ترور آقای صفی‌زاده گروه داعش معرفی شد. (تسنیم، ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸؛ خبرگزاری ابنا، ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸) در این منابع تصویر اسکرین شات یکی از کانال‌های تلگرامی منتسب به گروه داعش منتشر شده که در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ از قتل یک روحانی در منطقه باغ مراد هرات توسط اعضای این گروه خبر داده است. این صفحه تلگرامی در حال حاضر وجود ندارد، اما طبق گزارش تحقیقی بی‌بی‌سی به عنوان یکی از صفحات تلگرامی ایجاد شده توسط گروه داعش شناخته می‌شد. (بی‌بی‌سی مانیتورینگ، ۱۲ آذر ۱۳۹۷)

سخنگوی فرمانده پلیس هرات قتل آقای صفی‌زاده را تایید کرد اما درباره عاملان آن اظهار نظری نکرد. سخنگوی والی هرات ضمن تایید این قتل گفت که قاتلان آقای صفی‌زاده از محل گریخته‌اند. (العربیه فارسی، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۸؛ خبرگزاری ابنا، ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ )

مقامات افغانستان پیرامون قتل آقای صفی‌زاده هیچگاه پاسخ روشنی به خانواده او ارائه نداده‌اند. هرچند در جریان این پیگیری‌ها خانواده از وجود «مدارکی پیرامون این پرونده» مطلع شده‌اند، اما هیچ‌گاه به جزییات پرونده قتل آقای صفی‌زاده دست پیدا نکردند. مقامات امنیتی افغانستان همچنین به خانواده او گفتند که سه نفر که در جریان قتل آقای صفی‌زاده دست داشتند توسط ماموران امنیتی افغانستان شناسایی شدند، اما هر سه در تصادف کشته شدند. به گفته پسر آقای صفی‌زاده مسئولان افغانستان بدون پیگیری قضایی و پاسخ دادن به دادخواهی خانواده او پرونده قتل او  را بستند. (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸)

برخی رسانه‌ها از قول فعالان اهل سنت سپاه پاسداران ایران را مسئول این قتل اعلام کردند. (العربیه فارسی، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۸)

واکنش خانواده

خانواده‌ی آقای صفی‌زاده بلافاصله بعد از کشته شدن او از مقامات امنیتی و انتظامی افغانستان خواستند تا با مشاهده دوربین‌های موجود در محل حادثه ضاربان آقای صفی‌زاده را شناسایی کنند. خانواده آقای صفی‌زاده همچنین بارها از مقامات افغانستان خواستند تا آن‌ها را در جریان روند پیگیری پرونده قرار دهند. پیگیری‌های قضایی آن‌ها هیچگاه به نتیجه نرسید. انواده‌ی آقای صفی‌زاده بر اساس شواهد از جمله تهدیدهایی که قبلا با آن روبرو شده بودند معتقدند جمهوری اسلامی ایران از طریق نیروهای برون‌مرزی خود مانند سپاه قدس و افراد وابسته به آن‌ها در خاک افغانستان مانند شهر فراه ترور آقای صفی‌زاده را برنامه‌ریزی و اجرا کرده‌اند. پسر آقای صفی‌زاده همچنین گفته است او و دیگر اعضای خانواده چندین بار بعد از قتل آقای صفی‌زاده از جمله در فضای مجازی تهدید شده‌اند تا نامی از «ایران» به عنوان مسئول این قتل نبرند. او که خودش در مراسم خاکسپاری آقای صفی‌زاده از سوی فرد ناشناسی تهدید شده تا درباره مرتبط بودن عامل قتل با نیروهای امنیتی ایران صحبت نکند معتقد است این تهدیدها از سوی سپاه پاسداران یا نیروهای امنیتی ایران انجام شده است. (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸)

تأثیرات بر خانواده

خالد صفی‌زاده یکی از فرزندان آقای صفی‌زاده درباره تاثیرات کشته شدن پدرش گفت: «شوک عجیبی بود، هنوز هم ما باورمان نمی‌شود. من شخصاً به مشکل عصبی دچار شدم و تیک عصبی پیدا کردم.  برادرهای کوچکترم که دو قلو هستند و ۱۰ سال دارند هم همینطور. همه‌مان کلا خانه نشین شدیم و ترس عجیبی همه ما  را گرفته است، ترس از قتل پدرم، ترس از اینکه اتفاقی برای فرد دیگری از ما بیفتد. از دست دادن پدر در اینجا خیلی سخت است، ما اینجا تنها بودیم و فامیل نداریم و حالا تنهاتر هم شدیم.» (مصاحبه با آقای خالد صفی‌زاده، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸)

---------------------

[۱] سایر منابع شامل: ایران اینترنشنال (۱۹ خرداد ۱۳۹۸)، ایران وایر (۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸)، کانال یوتیوپ شبکه وصال حق (۲۶ اسفند ۱۳۹۱)، سایت سازمان‌های جبهه ملی ایران در خارج از کشور (۶ خرداد ۱۳۹۸)، صفحه فیس‌بوک شورای دموکراسی خواهی ایران (۶ خرداد ۱۳۹۸)، کانال یوتیوپ مولوی (۲۶ اسفند ۱۳۹۱)، آژانس خبری کوردستان - کوردپا (۲ خرداد ۱۳۹۸)، خبرگزاری اهل بیت - ابنا (۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸) و سایت بی‌بی‌سی مانیتورینگ (۱۲ آذر ۱۳۹۷)

تصحیح و یا تکمیل کنید