بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

اکبر عباسی

درباره

سن: ۵۰
ملیت: ايران
مذهب: اسلام (سنی)
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۳۰ مهر ۱۳۸۶
محل: زندان مرکزی، سنندج، استان کردستان، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: قتل

ملاحظات

خبر اعدام آقای اکبر عباسی،، در وبسایت‌های خبرگزاری دیده‌بان حقوق بشر کردستان (اول آبان ١٣٨۶) و سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان (١٩ آذر ١٣٨۶) منتشر شد. اطلاعات تکمیلی درباره این اعدام از مصاحبه بنیاد عبدالرحمن برومند با دو نفر از هم‌بندی‌های او (٩ اسفند ١٣٩۶) و (١۴ فروردین ١٣٩٧) جمع‌آوری شده است.

آقای عباسی،  حدودا ۵۰ ساله، کرد، سنی شافعی‌، متاهل و اهل و ساکن روستای تروال در نزدیکی دهگلان در استان کردستان بود. او تحصیلات ابتدایی داشت. آقای عباسی کشاورز بود. او فردی بااخلاق، شوخ‌طبع و باروحیه و فرد نترسی بود. آقای عباسی در روستای تروال که اهالی آن از طایفه وعشیره زندی بودند، ساکن آن و جزء زمین‌داران بزرگ آن روستا به حساب می‌آمد. اهالی روستا از این بابت با او خوب نبودند و خواستار این بودند که آنجا را ترک کند.

پرونده آقای عباسی در رابطه با قتل در بهار ١٣٨۴ در روستای تروال در اطراف قروه بود

دستگیری و بازداشت

آقای عباسی در فروردین ۸۴، در روز حادثه به نیروی انتظامی قروه تلفن زد و به آنها خبر داد که در خانه‌اش چه اتفاقی افتاده است و از آنها خواست که برای دستگیری او بیایند. ماموران اداره آگاهی او را دستگیر کردند و به اداره آگاهی منتقل شد. آقای عباسی به مدت چند ماه نیز در زندان قروه بود.

آقای عباسی در پاییز ۱۳۸۴ به بند چهار زندان مرکزی سنندج منتقل شد. او در دوران بازداشت به وکیل دسترسی داشت و چند بار وکیلش را در زندان سنندج ملاقات کرد. او همچنین از امکان ملاقات حضوری با خانواده برخوردار بود. آقای عباسی مدت یک سال و سه ماه در زندان سنندج بود.

دادگاه

یکی از شعب دادگاه کیفری استان کردستان، آقای عباسی را در سال ۱۳۸۴ محاکمه کرد. او وکیل داشت. اما درباره جلسه یا جلسات دادگاه وی اطلاعی در دست نیست.

اتهامات

اتهامات آقای اکبر عباسی «قتل»» عنوان شد. بر اساس اطلاعات موجود، آقای عباسی که در روز حادثه برای آوردن وسیله به قروه رفته بود، اطلاع یافت که افراد یکی از طایفه‌های آن روستا به خانه‌اش حمله کرده‌اند و قصد تجاوز به همسر و دخترانش را دارند. او که از قبل اسلحه ای برای دفاع از خود تهیه کرده بود، به خانه‌ی خود برمی‌گردد و بسوی افراد تیراندازی می‌کند که بر اثر تیراندازی دو نفر کشته و چند نفر نیز زخمی شدند.

در شرایطی که حداقل تضمین‌های دادرسی رعایت نمی‌شود و متهمان از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می‌شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

مدارک علیه آقای عباسی «اعترافات وی، شکایت خانواده، شکایت یکی از اعضای شورای شهر، اظهارات اهالی روستا و داشتن اسلحه» عنوان شد.

سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر بارها دولت جمهوری اسلامی ایران را به خاطر اعمال سیستماتیک شکنجه‌های شدید و استفاده از سلول‌های انفرادی جهت گرفتن اعتراف از زندانیان محکوم کرده‌اند و صحت اعترافاتی را که تحت فشار از متهمان گرفته شده است مورد پرسش قرار داده‌اند.

دفاعیات

آقای عباسی بارها از طرف اهالی ده که افراد یکی از عشایر روستای تراول بودند، تحت فشار قرار گرفته بود تا املاکش را واگذار و ده را ترک کند. او تهدید شده بود که اگر روستا را ترک نکند به همسر و دخترانش تجاوز خواهند کرد. آقای عباسی به خاطر دفاع از خانواده‌اش به سمت حمله‌کنندگان شلیک کرد. (مصاحبه با هم بندی- ٩ اسفند ١٣٩۶)

 خانواده آقای عباسی نیز بر این عقیده بودند که قتل این دو نفر، صرفا دفاع مشروع بوده و انگیزه‌ی دیگری در کار نبوده است. (خبرگزاری دیده بان حقوق بشر کردستان) از دفاعیات او و وکیلش اطلاعی در دست نیست.

حکم

یکی از شعب دادگاه کیفری استان کردستان، آقای اکبر عباسی را به اعدام محکوم کرد.  

آقای عباسی در صبح روز دوشنبه ٣٠ مهر ١٣٨۶ در زندان سنندج به دار آویخته شد.

به گفته هم‌بندی آقای عباسی، او از اعدام نمی‌ترسید و قبل از انتقال جهت اجرای حکمش با هم‌بندی‌هایش خداحافظی کرد و از آنها حلالیت خواست.

تصحیح و یا تکمیل کنید