بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

عطا‌الله روحانی

درباره

سن: ۴۱
ملیت: ايران
مذهب: بهائی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۰ شهریور ۱۳۶۰
محل: استان اصفهان، ايران
نحوه کشته‌شدن: اعدام فراقضایی با سلاح گرم
اتهامات: جرايم مذهبی
سن در زمان ارتکاب جرم انتسابی: ۴۱

ملاحظات

تنها به دلیل اعتقاد به دیانت بهایی، به صورت فراقضایی کشته شد.

خبر اعدام فراقضایی آقای عطاءالله روحانی به همراه چهار تن دیگر، از مصاحبه‌ی‌ بنیاد عبدالرحمن برومند با یک فرد مطلع در تاریخ‌ ۲۸ اسفند ۱۳۹۰ به دست آمده است. اطلاعات تکمیلی در این خصوص از وبسایت خانه‌ی اسناد بهایی ستیزی در ایران کسب شده است.

آقای روحانی یکی از ٢٠۶ نفری است که نامش در گزارش سال ١٩٩٩ جامعه‌ی جهانی بهائی منتشر شده است. عنوان این گزارش «طرح مخفیانه‌ی ایران برای نابودی یک جامعه‌ی مذهبی» است که در آن به آزار اعضای جامعه‌ی بهائیان ایران توسط جمهوری اسلامی اشاره شده و لیستی از بهائیانی که از سال ١٣۵٧ در ایران کشته شده‌اند را شامل می‌شود.

آقای روحانی متولد سال ۱۳۱۹ در روستای چیگان از توابع فریدن در استان اصفهان بود. او تا مقطع پنجم ابتدایی درس خواند و سپس به کشاورزی و دامپروری مشغول شد.

در سال ۱۳۳۲ و به دلیل اعتقاد به دیانت بهایی، مردم روستای چیگان خانه و مزرعه‌‌ی آقای روحانی را ویران و خودش را مجروح کردند. او به مدت سه سال عضو محفل روحانی محلی* روستای چیگان بود. پس از مدتی به منظور ترویج آئین بهایی به روستای قلعه‌ملک در شهرستان فریدن، جایی که عموی همسرش آقای احمد رضوانی زندگی می‌کرد، مهاجرت کرد. پس از انقلاب اسلامی در ایران، آزار و اذیت بهاییان فزونی گرفت تا اینکه در سال ۱۳۶۰ خانواده‌ی آقای روحانی به همراه خانواده‌ی آقای رضوانی مجبور به ترک روستای قلعه‌ملک شدند و به شهر اصفهان پناه بردند. پس از حدود ۴۰ روز، شورای ده قلعه‌ملک نامه‌ای برای آنها فرستاد و اطمینان داد که در صورت بازگشت به روستا، مزاحمتی برای آنان پیش نخواهد آمد. آقای روحانی با وجودی‌ که به این قول اطمینان نداشت، به روستا بازگشت. (وبسایت خانه‌ی اسناد بهایی ستیزی در ایران)

در سال ۱۳۳۲، مردم روستای چیگان خانه و مزرعه‌ی‌ آقای روحانی را به دلیل اعتقادش به دیانت بهایی ویران کردند و خودش نیز مجروح شد.

وضعیت بهائیان در جمهوری اسلامی 

جمهوری اسلامی جامعه بهائیان ایران را (که با حدود سیصد هزار عضو در سال ۱٣۵٧،**  یکی از پر‌شمارترین اقلیت‌های مذهبی کشور است) به صورت مداوم و سیستماتیک تحت آزار و سرکوب قرار داده و بهائیان را از اساسی‌ترین حقوق بشر محرومشان کرده است. قانون اساسی دین بهائی را به رسمیت نمی‌شناسد و مقامات کشور، این دین را الحادی تلقی می‌کنند. در نتیجه بهائیان از حقوق رسمی یک اقلیت مذهبی برخوردار نیستند. آنها نمی‌توانند مذهب‌شان را آشکار کنند و یا مراسم مذهبی خود را به جا آورند. آنان از هرگونه فعالیت در عرصه عمومی منع شده‌ و حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی‌شان به طور مدام نقض می‌شود بهائیان از حق تحصیل و به ویژه تحصیلات عالی و حق اشتغال در ادارات دولتی یا وابسته به دولت محرومند. آنها حتی برای تصاحب و مدیریت مشاغل آزاد هم امنیت ندارند و در موارد بسیاری محل کسب و کار آنها یا مورد هجوم افراد و گروه‌های وابسته به دولت قرارمی‌گیرند یا اینکه به خاطر امتناع از کار در روزهای مقدس دینی از سوی دولت پلمپ می‌شوند. حکومت ایران بهائیان را به طور مداوم و به بهانه‌های واهی بازداشت می‌کنند.*** 

 بهائی‌ستیزی در ایران محدود به دوران حکومت جمهوری اسلامی نیست اما در دوران این حکومت شدت گرفت و نهادینه شد. در آستانه انقلاب نیز طرفداران آیت‌الله خمینی به منازل و محل‌های کسب و کار حمله می‌کردند و در برخی موارد به قتل  بهائیان دست زدند.

آیت‌اللّه خمینی در آستانه بازگشت از فرانسه به ایران  در پاسخ به پرسشی درباره‌ی آزادی سیاسی یا دینی بهائیان تحت حاکمیت دولت اسلامی چنین گفت: «آنها یک حزب سیاسی هستند؛ مضرّند. مقبول نخواهند بود». مصاحبه‌کننده سوال دیگری کرد: «آیا برای انجام شعائر دینی خود آزادی خواهند داشت؟» آیت‌اللّه جواب داد: «نه». خمینی پیشتر هم در سخنرانی‌های جداگانه‌ای از «خطر بهائیان برای رژیم شاه، اسلام، وحدت ملی، و امنیت ملی سخن می‌گفت.» (وبسایت آسو، ۱۴ مهر ۱۳۹۴)

دستگیری و بازداشت

آقای روحانی به محض بازگشت به روستای قلعه‌ملک، در ۲۶ مرداد ١٣۶٠ دستگیر شد.

کمی پس از این دستگیری، مأموران او را به زندان داران واقع در١۵۰ کیلومتری جنوب اصفهان انتقال دادند. آقای روحانی در مدت بازداشت به وکیل دسترسی نداشت.

دادگاه

بنابر اطلاعات موجود، هیچ دادگاهی برای رسیدگی به اتهامات آقای روحانی تشکیل نشد.

آقای روحانی اتهامی جز «بهایی بودن» نداشت.

اتهامات

بنابر اظهار مصاحبه‌شونده، آقای روحانی اتهامی جز «بهایی بودن» نداشت.

در شرایطی که حداقل تضمین‌های دادرسی رعایت نمی شود و متهمان از محاکمه‌ی منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه آقای روحانی در دست نیست.

دفاعیات

از دفاعیات آقای روحانی اطلاعی در دست نیست.

بنا به اظهارات نمایندگان جامعه‌ی بهائیان، معتقدات دینی دلیل اصلی بازداشت و دادگاهی شدن پیروان مذهب بهایی است. اطلاعاتی که این نمایندگان در مورد هم‌کیشان خود کسب کرده‌اند، حاکی از این است که معمولاً درخواست متهمان برای مطالعه‌ی پرونده رد می‌شود و اگرچه متهمان قانوناً مجازند که از وکیل مدافع استفاده کنند، اما وکلای دادگستری تحت فشار قرار دارند تا موکل بهایی نپذیرند.

نمایندگان جامعه‌ی بهائیان اتهاماتی از قبیل فعالیت سیاسی ضد انقلابی یا جاسوسی را که همواره در دادگاه‌ها به بهائیان وارد می‌شود تکذیب کرده و یادآوری می‌کنند که اصول اساسی دین‌شان، وفاداری به حکومت و فرمانبرداری از آن را تکلیف شمرده و آ‌‌ن‌ها را از هرگونه دخالت در امور سیاسی منع می‌نماید. این منابع اضافه می‌کنند که جاسوسی برای اسرائیل نیز اتهامی بی‌اساس است  که مبنای آن استقرار مرکز جهانی بهائیان در اسرائیل است. حال آن که این مرکز سال‌ها قبل از تأسیس دولت اسرائیل دراواخر قرن نوزدهم میلادی در آن‌جا دایر شده است.

حکم

از جزئیات حکم صادر شده علیه آقای روحانی اطلاعی در دست نیست.

ماموران زندان اندکی بعد از خروج آقای روحانی و چهار زندانی بهایی دیگر از زندان داران، از پشت‌ به آنها شلیک کردند.

کشته شدن آقای عطاءالله روحانی

در سپیده دم ٢٠ شهریور١٣٦٠ ماموران زندان به آقای عطاءالله روحانی و چهار زندانی بهایی دیگر به نامهای آقایان احمد رضوانی، عزت‌الله عاطفی افوسی، بهمن عاطفی افوسی و گشتاسب ثابت راسخ گفتند که آزاد هستند که به منزل بروند. اندکی بعد از خروج آنها از زندان داران، ماموران از پشت به آنها شلیک کردند. مقامات در روستا شایع کردند که این افراد چون قصد داشتند از زندان فرار کنند، اعدام شدند. (مصاحبه‌ی بنیاد برومند)

مقامات اجساد آقای روحانی را بدون رعایت تشریفات دیانت بهایی و بدون اطلاع خانواده‌اش، در گورستان اسلامی روستای چیگان دفن کردند. (وبسایت خانه‌ی اسناد بهایی ستیزی در ایران)

_____________________________

*  در دیانت بهائی، وظایف اداری جامعه -که در ادیان دیگر به‌ طور سنتی در حوزه مسئولیت طبقه‌ی روحانیون قرار دارد- از طریق «محافل روحانی» انجام می‌شود. محافل روحانی، شوراهایی ۹ نفره هستند که اعضای آن هر سال از طریق انتخابات برگزیده می‌شوند و اداره امور جامعه‌ی بهائی را در دو سطح «محلی» و «ملی» بر عهده دارند.
** «مرگ تدریجی بهائیان ایران» نوشته‌ی ریچارد ن. اوستلینگ، مجله تایم به تاریخ ٢۰ فوریه ۱٩٨۴؛ و «تضییقات بهائیان ایران ۱۹٨۴־۱٨۴۴» نوشته‌ی داگلاس مارتین، پژوهش بهائی جلد ١٣/١۲ چاپ سال ۱۹٨۴، ص ۳. تعداد جمعیت فعلی بهائیان در ایران مشخص نیست.
*** در قوانین کیفری ایران برای بهائیان هیچ حقی پیش‌بینی نشده است و آنان همواره در معرض سوءاستفاده و اعمال خشونت قرار دارند. چنانچه قربانی آزار و حمله شوند و مورد سرکوب قرار‌گیرند یا به قتل برسند، دادگاهی برای آنها حق تظلم و دادخواهی قائل نیست. مقامات قضایی ایران با استناد به فتوا‌ی بعضی مراجع تقلید که به موازات مجلس از منابع قانون گذاری محسوب می‌شوند، بهائیان را در زمره‌ مرتدین که تحت حمایت قانون نیستند قرار می‌دهند. یکی از این مراجع، آیت‌الله روح‌‌‌‌الله خمینی است که برای جرم ارتداد حکم اعدام تعیین کرده است و اعلام کرده که یک مسلمان نباید به جرم کشتن مرتد اعدام شود.

تصحیح و یا تکمیل کنید