بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

اصغر محکمی

درباره

سن: ۳۳
ملیت: ايران
مذهب: اسلام
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۳ آبان ۱۳۶۱
محل: تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: اعدام فراقضایی با سلاح گرم
اتهامات: جرم ضد انقلاب نا مشخص

ملاحظات

نام آقای اصغر محکمی در ضمیمه شماره ۲۶۱ نشریه مجاهد، چاپ سازمان مجاهدین خلق ایران (۱۵ شهریور ۱۳۶۴) به چاپ رسید. این ضمیمه شامل فهرست ۱۲٠۲۸ نفر است که اکثراً به گروه‌های سیاسی مخالف رژیم وابسته بودند. این اشخاص از تاریخ ۳٠ خرداد ۱۳۶۰ تا زمان چاپ نشریه مجاهد اعدام و یا در درگیری با قوای انتظامی جمهوری اسلامی کشته شدند. 

اطلاعات تکمیلی درباره آقای محکمی توسط یکی از آشنایان او از طریق فرم الکترونیکی برای بنیاد برومند ارسال شد. طبق این اطلاعات، آقای محکمی متولد ۱۳۲۸ در کنگاور، لیسانس فلسفه از دانشگاه تهران داشت، معلم اخراجی و متاهل بود و یک فرزند پسر داشت. او از هواداران سازمان مجاهدین خلق بود و در دوران پهلوی به دلیل سیاسی زندانی شده بود.

باقی اطلاعات درباره آقای محکمی از وب‌سایت سازمان مجاهدین خلق گرفته شده است. براساس این وب‌سایت، او در بخش تبلیغات ستاد مجاهدین، انتشارات ومرکز کتاب طالقانی و بحث‌ها و توضیح‌های خیابانی فعالیت می‌کرد و در جلسات این سازمان قبل از آغاز سخنرانی شعارمی‌داد. آقای محکمی پس از تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰* به زندگی مخفی روی آورد و در روز کشته شدنش عازم مأموریت جدیدی برای مجاهدین در کردستان بود. آقای محکمی در١٣ آبان ۱۳۶۱ حین بازگشت به خانه خاله‌اش در اطراف فلکه چهارم تهران پارس شناسایی شد و در حال فرار با گلوله مسلسل سپاه پاسداران کشته شد.

نام آقای اصغر محکمی به همراه گروهی دیگر از قربانیان حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران در «امید» درج شده است. در سال‌های ١٣۶٠ و ۱۳۶۱ موارد متعددی وجود دارند که ماموران دولت به افراد غیر مسلح در حال فرار شلیک کرده و موجب مرگ آنها شده‌اند.

سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ۱۳۴۴ پایه‌گذاری شد که از نظر ایدئولوژی، تشکیلاتی مذهبی و معتقد به اصول و مبانی اسلام بود. این سازمان، با تفسیری انقلابی از اسلام به مبارزه مسلحانه علیه رژیم محمدرضا شاه پهلوی (١٢٩٨- ١٣۵٩) اعتقاد داشت و مارکسیسم را به عنوان روشی علمی برای تحلیل اقتصادی و اجتماعی از جامعه ایران می‌پذیرفت و در عین حال، اسلام را سرچشمه الهام فرهنگ و ایدئولوژی خود می‌دانست. در دهه ١٣۵٠ زندانی شدن و اعدام بسیاری از کادرها باعث تضعیف سازمان مجاهدین شد. در سال ١٣۵۴ این سازمان با یک بحران ایدئولوژیک عمیق مواجه شد که در جریان آن تعداد زیادی از کادرهای سازمان به نقد و نفی اسلام پرداختند و پس از حذف فیزیکی چند تن از کادرها و تصفیه اعضای مسلمان، مارکسیسم را به عنوان ایده‌ئولوژی خود برگزیدند. این اقدام در سال ١٣۵۶ به انشعاب و ایجاد بخش مارکسیست لنینیست سازمان مجاهدین خلق منجر شد. در بهمن ماه ١٣۵٧، رهبران زندانی سازمان مجاهدین که هنوز به ایده‌ئولوژی اسلامی معتقد بودند، همراه با دیگر زندانیان سیاسی آزاد شدند و به بازسازی سازمان و عضوگیری پرداختند. پس از استقرار جمهوری اسلامی، مجاهدین که رهبری آیت‌الله خمینی را پذیرفته و به دفاع از انقلاب اسلامی  برخاسته بودند، حضور در ارگان‌های حکومتی و شرکت فعال در حیات سیاسی جامعه را در دستور کار خود قرار دادند. در دو سال اول انقلاب، آن‌ها هواداران بسیاری، به ویژه در مدارس و دانشگاه‌ها یافتند ولی تلاش‌شان برای کسب قدرت سیاسی، چه از طریق انتصاب  توسط مقامات و چه از طریق انتخاب توسط مردم با مخالفت شدید رهبران جمهوری اسلامی روبه‌رو شد.*

كنار گذاشتن كامل مجاهدین از نهادهای دولتی و بستن نشریات و دفاترشان از طرفی، و تناقض بین تفسیر مجاهدین و تفسیر حكومت از اسلام از طرف دیگر، اختلافات بین آن دو را تشدید كرد به طوری که رهبران جمهوری اسلامی مجاهدین را «منافق» می‌نامیدند و طرفداران حزب‌اللهی رژیم، هواداران این سازمان را در هنگام تظاهرات و پخش نشریاتشان آماج حمله قرار دادند و حتی باعث کشته شدن گروهی آنها شدند. روز ٣٠ خرداد ۱۳۶۰ مجاهدین برای اعتراض به برخورد رژیم با آنها و عزل بنی‌صدر، رئیس جمهور وقت، تظاهراتی را سازمان دادند که هزاران نفر به خیابان‌ها آمدند و برخی از آنان به مقابله با تهاجم پاسداران و افراد حزب‌اللهی پرداختند. تعداد کشته‌شدگان آن روز روشن نیست اما تعداد زیادی از تظاهركنندگان دستگیر و در روزها و هفته‌های بعد اعدام شدند. جمهوری اسلامی پس از آن روز سركوب و كشتاری را آغاز کرد كه در تاریخ معاصر ایران بی‌سابقه است. در جریان این اقدام حکومت، هزاران نفر از طرفداران مجاهدین زندانی یا اعدام شدند. سازمان مجاهدین از ٣١ خرداد قیام مسلحانه علیه رژیم را اعلام كرد و پس از آن تعدادی از مسئولان بلندپایه و طرفداران جمهوری اسلامی را ترور کرد.

در تابستان ۱۳۶۰، رهبر سازمان مجاهدین و رئیس جمهور مخلوع (ابوالحسن بنی‌صدر) از کشور گریختند، در فرانسه مستقر شدند و «شورای ملی مقاومت» را تشکیل دادند. این سازمان پس از اخراج رهبران و تعداد زیادی از هوادارانش از فرانسه، در خرداد سال ۱۳۶۶ ارتش رهایی‌بخش ایران را در عراق پایه‌گذاری کرد که چندین بار وارد خاک ایران شد. آخرین حمله آن تحت عنوان «عملیات فروغ جاویدان» در مرداد ۱۳۶۷ شکست خورد. چند روز پس از شکست این عملیات هزاران نفر از هواداران سازمان که در زندان‌های جمهوری اسلامی به سر می‌بردند در کشتار دسته جمعی سال ۶۷ اعدام شدند. از تابستان ۱۳۶۰ به بعد فعالیت‌های علنی سازمان مجاهدین خلق ایران در خارج از کشور ادامه یافته است. از دامنه فعالیت ها و تعداد اعضا و هواداران کنونی سازمان در داخل کشور اطلاع دقیقی در دست نیست.

به رغم اعلام مبارزه مسلحانه از سوی سازمان مجاهدین خلق در فردای ٣٠ خرداد ۱۳۶۰، بسیاری از هواداران این سازمان، تعلیمات نظامی ندیده بودند، مسلح نبودند و در عملیات نظامی شرکت نداشتند.

_________________________

*تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ در اعتراض به مقدمه‌چینی برای عزل بنی صدر (رئیس جمهوری وقت) از طرف مجلس، رد صلاحیت کاندیداهای عضو سازمان مجاهدین خلق ایران و منع آنها از شرکت در امور سیاسی و همچنین مخالفت آیت‌الله خمینی با هرگونه مذاکره و اصرار او بر خلع سلاح شدن این سازمان برگزار شد. سازمان مجاهدین خلق که تا آن زمان از رهبری آیت‌الله خمینی حمایت و کوشش می‌کرد در چارچوب نظام جدید فعالیت کند، موضع خود را تغییر داد و کوشید با به راه انداختن تظاهرات وسیع که در آن برخی از هوادارنش مسلح بودند رژیم را سرنگون و قدرت سیاسی را به دست بگیرد. سرکوب شدید تظاهرات ۳٠ خرداد، که به کشته شدن ده‌ها نفر منجر شد و موج دستگیری‌های پس از آن، در واقع به تهاجم نیروهای شبه‌نظامی و پاسداران به گروه‌ها و احزاب مستقل از حاکمیت که در ماه‌های قبل صورت گرفته بود، مشروعیت بخشید و با تشدید سرکوب به شکلی بی‌سابقه در تاریخ جمهوری اسلامی آن را به سیاست رسمی دولت تبدیل کرد.

تصحیح و یا تکمیل کنید