بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

حیدر عریان آبکنار

درباره

سن: ۲۱
ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: نامعلوم

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۸ مهر ۱۳۶۰
محل: بندر انزلی، استان گيلان، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: محاربه با خدا، رسول خدا و نايب امام زمان; نگهداری اسلحه; پندار و/يا گفتار ضدانقلابی; قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی; مفسد فی‌الارض

ملاحظات

خبراعدام آقای حیدر(علی رضا) عریان آبکنار در روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۶۰ چاپ شد. اطلاعات تکمیلی این رابطه از طریق فرم الکترونیکی توسط فردی آشنا با این مورد برای بنیاد برومند ارسال شد. بنابراین اطلاعات، آقای عریان آبکنار ، فرزند رحیم، در سال ۱۳۳۹ در یک خانواده کشاورز در آبکنار متولد شد. وی دارای تحصیلات دیپلم و هوادار سازمان مجاهدین خلق بود. وی در دوران انقلاب در آبکنار و بندر انزلی فعال بود و پس ازانقلاب نیزهمراه با مجاهدین درعملیات مسلحانه نبرد پل غازیان بندرانزلی برعلیه پاسداران نقش مهمی ایفا کرد. بنابراین اطلاعات، آقای عریان آبکنارعلیرغم جوانی مقبول تمام گروه های سیاسی چپ و سازمان خودش – مجاهدین خلق – بود و در شرایطی که امکان خروج از کشور برایش فراهم بود در کشور ماند و به مبارزه ادامه داد.

خبراین اعدام در ضمیمه شماره ۲۶۱ نشریه مجاهد، سازمان مجاهدین خلق ایران، به تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۶۴ نیز به چاپ رسید. این ضمیمه شامل فهرست ۱۲٠۲۸ نفر است که اکثراً وابسته به گروههای سیاسی مخالف رژیم بوده اند. این اشخاص از تاریخ ۳٠ خرداد ۱۳۶٠ تا زمان چاپ نشریه مجاهد اعدام شده و یا در درگیری با قوای انتظامی جمهوری اسلامی کشته شده اند.

سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ١٣٤٤ پایه گذاری شد که از نظر ایده‌ئولوژی، تشکیلاتی مذهبی و معتقد به اصول و مبانی اسلام بود. این سازمان، با تفسیری انقلابی از اسلام به مبارزه مسلحانه علیه رژیم محمد رضا شاه پهلوی (١٢٩٨- ١٣٥٩) اعتقاد داشت و مارکسیسم را به عنوان روشی علمی برای تحلیل اقتصادی و اجتماعی از جامعۀ ایران می‌پذیرفت و در عین حال، اسلام را سرچشمه الهام فرهنگ و ایده‌ئولوژی خود می‌دانست. در دهه ١٣٥٠، زندانی شدن و اعدام بسیاری از کادرها باعث تضعیف سازمان مجاهدین شد. در سال ١٣٥٤ این سازمان با یک بحران ایده‌ئولوژیک عمیق مواجه شد که در طی آن تعداد زیادی از کادرهای سازمان به نقد و نفی اسلام پرداختند و، پس از حذف فیزیکی چند تن از کادرها و تصفیه اعضای مسلمان، مارکسیسم را به عنوان ایده‌ئولوژی خود برگزیدند. این اقدام در سال ١٣٥٦ منجر به انشعاب و ایجاد بخش مارکسیست لنینیست سازمان مجاهدین خلق شد. در بهمن ماه سال ١٣٥٧، رهبران زندانی سازمان مجاهدین که هنوز معتقد به ایده‌ئولوژی اسلامی بودند، همراه با دیگر زندانیان سیاسی، آزاد شدند و به بازسازی سازمان و عضوگیری پرداختند. پس از استقرار جمهوری اسلامی، مجاهدین که رهبری آیت الله خمینی را پذیرفته، و به دفاع از انقلاب اسلامی برخاسته بودند، حضور در ارگانهای حکومتی و شرکت فعال در حیات سیاسی جامعه را در دستور کار خود قرار دادند. در دو سال اول انقلاب، آن‌ها هواداران بسیاری، به ویژه در مدارس و دانشگاه‌ها، یافتند ولی تلاششان برای کسب قدرت سیاسی، چه از طریق انتصاب توسط مقامات و چه از طریق انتخاب توسط مردم با مخالفت شدید رهبران جمهوری اسلامی روبه رو شد.*

دستگیری و بازداشت

بنابراطلاعات مندرج در فرم الکترونیکی، آقای عریان آبکنار در تیرماه ۱۳۶۰ در اطراف آبکنار مورد شناسایی قرار گرفته و دستگیر شد.

دادگاه

اطلاعی درباره جلسه یا جلسات دادگاه آقای عریان آبکنار در دست نیست.

اتهامات

بنابر اطلاعات مندرج در فرم الکترونیکی، اتهامات آقای عریان آبکنار "اقدام مسلحانه بر ضد جمهوری اسلامی، عضویت در سازمان مجاهدین خلق و به همراه داشتن چندین قبضه سلاح سبک و سنگین" عنوان شده بود.

درشرایطی که حداقل تضمین های دادرسی رعایت نمی شود و متهمین ازیک محاکمه منصفانه محروم هستند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه آقای عریان آبکنار نیست.

دفاعیات

از دفاعیات آقای عریان آبکنار اطلاعی در دست نیست.

حکم

دادگاه انقلاب اسلامی استان گیلان به پرونده آقای عریان آبکنار به عنوان یکی از "بازیخوردگان امپریالیزم آمریکائی" رسیدگی کرد ووی را "بجرم قیام مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی و ایجاد رعب و وحشت مفسد فی الارض و محارب با خدا" به اعدام محکوم کرد (روزنامه جمهوری اسلامی). بنابر روزنامه جمهوری اسلامی و نشریه مجاهد، آقای عریان آبکنار در نیمه شب ۲۸ مهر ۱۳۶۰ در بندر انزلی تیر باران شد. ولی بنابر اطلاعات مندرج در فرم الکترونیکی، وی مدت کوتاهی پس از دستگیری در تیرماه ۱۳۶۰ تیرباران ‌شد و پیراهن خونینش را به خانواده‌اش تحویل دادند.

_________________________

* كنار گذاشتن كامل مجاهدین از نهادهای دولتی و بستن نشریات و دفاترشان از طرفی، و تناقض بین تفسیر مجاهدین و تفسیر حكومت از اسلام از طرف دیگر، اختلافات بین آن دو را تشدید كرد به طوری که رهبران جمهوری اسلامی مجاهدین را «منافق» می‌نامیدند و طرفداران حزب اللهی رژیم، هواداران این سازمان را در هنگام تظاهرات و پخش نشریاتشان آماج حمله خویش قرار دادند و حتی باعث کشته شدن تنی چند از آنها شدند. روز ٣٠ خرداد ١٣٦٠ مجاهدین برای اعتراض به برخورد رژیم با آنها و عزل بنی صدر، رئیس جمهور وقت، تظاهراتی را سازمان دادند که هزاران تن به خیابانها آمدند و برخی از آنان به مقابله با تهاجم پاسداران و افراد حزب اللهی پرداختند. تعداد تلفات آن روز روشن نیست اما تعداد زیادی از تظاهركنندگان دستگیر و در روزها و هفته‌های بعد اعدام شدند. جمهوری اسلامی پس از آن روز سركوب و كشتاری را آغاز کرد كه در تاریخ معاصر ایران بی‌نظیر بوده است و در طی آن هزاران نفر از طرفداران مجاهدین زندانی یا اعدام شدند. سازمان مجاهدین از ٣١ خرداد قیام مسلحانه علیه رژیم را اعلام كرد و پس از آن تعدادی از مسئولان بلندپایه و طرفداران جمهوری اسلامی را ترور کرد.

در تابستان ٦٠، رهبر سازمان مجاهدین و رئیس جمهور مخلوع (ابوالحسن بنی صدر) از کشور گریختند و در فرانسه مستقر شدند و «شورای ملی مقاومت» را تشکیل دادند. این سازمان پس از اخراج رهبران و تعداد زیادی از هوادارانش از فرانسه، در خرداد سال ١٣٦٦ ارتش رهایی بخش ایران را در عراق پایه گذاری کرد که چندین بار وارد خاک ایران شد. آخرین حمله آن تحت عنوان «عملیات فروغ جاویدان» در مرداد ١٣٦٧ شکست خورد. چند روز پس از شکست این عملیات هزاران نفر از هواداران سازمان که در زندانهای جمهوری اسلامی به سر می‌بردند در کشتار دسته جمعی سال ٦٧ اعدام شدند. از تابستان ١٣٦٠ به بعد فعالیت های علنی سازمان مجاهدین خلق ایران در خارج از کشور ادامه یافته است. از دامنۀ فعالیت ها و تعداد اعضا و هواداران کنونی سازمان در داخل کشور اطلاع دقیقی در دست نیست.

به رغم اعلام مبارزۀ مسلحانه از سوی سازمان مجاهدین خلق در فردای ٣٠ خرداد ١٣٦٠، بسیاری از هواداران این سازمان، تعلیمات نظامی ندیده بودند، مسلح نبودند و در عملیات نظامی شرکت نداشته‌اند.

تصحیح و یا تکمیل کنید