بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

مسعود جیگاره ای

درباره

سن: ۲۷
ملیت: ايران
مذهب: بدون باور مذهبی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: آذر ۱۳۶۱ — دی ۱۳۶۱
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: محاربه با خدا، رسول خدا و نايب امام زمان; پندار و/يا گفتار ضدانقلابی

ملاحظات

مسعود جیگاره‌ای از دوران دبیرستان تمایلات سیاسی داشت و پس از انقلاب به عضویت کمیته مرکزی سازمان پیکار درآمد. دوستانش خنده‌های بلند، طنز تلخ و عشق بی حد و مرزش را هرگز فراموش نکرده‌اند. 

اطلاعات دربارۀ آقای مسعود جیگاره‌ای، فرزند محمود را یکی از خویشانش بطور کتبی برای بنیاد برومند ارسال کرده است. اطلاعات تکمیلی از راه گفتگو با یکی از اقوام همسرش به دست آمده است. نام آقای جیگاره‌ای در فهرست «شهدای سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر» در سایت اندیشه و پیکار آمده است. این فهرست، اسامی اعضای سازمان پیکار را در برمی‌گیرد که بیش از ٤٠٠ نفرشان پس از انقلاب ۱۳٥۷ اعدام شده‌اند.

آقای جیگاره‌ای در ١٤ تیر ١٣٣٤ در یک خانوادۀ کارگری در تهران متولد شد. پدرش در کارخانۀ دخانیات تهران کار می‌کرد و از زندانیان سیاسی رژیم گذشته بود. مادرش از یک خانوادۀ مذهبی و مرفه در اصفهان بود. وی با وجود عقاید مذهبی به شدت با خرافه پرستی و عقب ماندگی‌های فکری و ارتجاعی مذهبی مخالف بود.

در سال ششم دبیرستان، آقای جیگاره‌ای اولین محفل مارکسیستی خود را بنیان نهاد. وظیفه این محفل، کار و تحقیق دربارۀ مسائل سیاسی و اجتماعی بود. وی از دانش آموزان ممتاز و برجسته «مدرسۀ خواجه نصیرالدین طوسی در خیابان نواب بود و در سالی که در امتحانات سراسری دانشگاه‌ها شرکت کرد، نفر سوم رشتۀ برق دانشگاه تهران شد. اما... از رفتن به دانشگاه سر باز زد و در عوض برای اینکه امکان بیشتری برای کمک و اطلاع رسانی به مردم داشته باشد به دانشسرای معلمی در قزوین وارد شد.» او و همرزمانش در فعالیت‌های دانشجویی علیه رژیم شرکت داشتند و همچنین در کارخانه‌های قزوین اعلامیه پخش می‌کردند. آقای جیگاره‌ای در قزوین «یک هسته مارکسیستی تشکیل داد و به مدت ٤ سال همراه چند نفر از دوستانش به تبلیغ پرداخت... او مستقیماً به بخش مارکسیستی که از سازمان مجاهدین جدا شده بود، پیوست.» این بخش مارکسیستی در سال ١٣٥٧ به سازمان پیکار مبدل شد و آقای جیگاره‌ای در بنیانگذاری این سازمان شرکت کرد. تماس او با خوانواده‌اش از ١٨ سالگی به علت مسایل امنیتی تقریباً قطع شد.

کسی که اطلاعات راجع به آقای جیگاره‌ای را ارسال کرده است، «هوش سرشار و محبت بی‌اندازه‌اش» را به یاد می آورد: «در میان خانواده و دوستان و آشنایان فردی بسیار محبوب بود. خنده‌های بلند و رسای او را هر کسی که او را شناخته باشد، فراموش نمی‌کند. اهل طنز بود و طنز ساده و گزنده‌اش تقریباً شامل همه می‌شد.» او با رفیق هم‌سازمانی خود، خانم منیژه هدایی ازدواج کرد. خانم هدایی نیز در سال ١٣٦١ اعدام شد.

سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر در سال ۱۳٥۷ از اعضای مارکسیست ـ لنینیست منشعب از سازمان مجاهدین خلق تشکیل شد. نفی مشی چریکی و نفی مشی حزب توده از اصول این تشکیلات بود. سازمان پیکار شوروی را «سوسیال امپریالیست» و چین را منحرف از اصول مارکسیسم - لنینیسم می‌دانست و با تمامی جناح‌های رژیم جمهوری اسلامی مخالف بود. این سازمان با پیوستن بخش بزرگی از گروه‌های دیگر موسوم به «خط سه» به بزرگترین تشکیلات این جریان مبدل گشت. در سال ۱۳٦۰ سازمان پیکار دچار انشعابات درونی شد که با موج سرکوب گروه‌های مخالف رژیم همزمان بود. ضربات ناشی از این سرکوب‌ها و انشعابات منجر به متلاشی شدن تشکیلات و پراکندگی هواداران آن گردید به طوری که دیگر نتوانست به حیات سیاسی خود ادامه دهد.

 دستگیری و بازداشت

شبی در بهمن ماه ١٣٦٠، پاسداران خانۀ آقای جیگاره‌ای را در سه راه آذری تهران محاصره کردند و او و همسرش را در هنگام ورود به خانه بازداشت کردند. مقامات بازداشت ایشان را روز ٢٢ بهمن اعلام کردند. همزمان، دیگر رهبران و اعضای سازمان پیکار هم دستگیر شدند. در آن زمان، آقای جیگاره‌ای عضو کمیتۀ مرکزی پنج نفرۀ سازمان پیکار بود.

ابتدا همگی آنها را برای بازجوئی و شکنجه به کمیته مشترک بردند. (زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری در زمان شاه تاسیس شد و یکی از مراکز بازجوئی و شکنجه بود. بعدها در دهه ٦٠ دوباره همان نقش را یافت و به زندان توحیدی تغییر نام داده شد. نام دیگر این زندن بدنام در اوائل دهه ٦٠ بند ٣٠٠٠ بود. این زندان، که عمدتاً از سلول‌های انفرادی تشکیل یافته، محل شکنجه و بازجوئی‌ها بود. از دهه ٧٠ شمسی این زندان به موزه عبرت تبدیل شده است.)

آقای جیگاره‌ای و همسرش پس از چند هفته به زندان اوین برده شدند. در مدت حبس که حدود ١١ ماه طول کشید، آقای جیگاره‌ای هیچگونه تماس یا ملاقاتی با خانواده‌اش نداشت.

دادگاه

اطلاعی درباره جلسه یا جلسات دادگاه در دست نیست.

اتهامات

از اتهامات رسمی آقای جیگاره‌ای در دادگاه اطلاعی در دست نیست. طبق اطلاعات به دست آمده، اتهامات وی «محاربه با خدا، ضدانقلاب و مخالفت با رژیم» بود.

در شرایطی که حداقل تضمینهای دادرسی رعایت نمی‌شود و متهمین از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می‌شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست.

دفاعیات

از دفاعیات متهم در دادگاه اطلاعی در دست نیست. او در زندان از اعتقاداتش دفاع می‌کرد.

حکم

آقای جیگاره‌ای در آذر یا دی ماه سال ١٣٦١ به همراه همسرش در زندان اوین تیرباران شد. او ٢٧ ساله بود. مقامات در مورد تاریخ اعدام و محل دفن اطلاعی به خانواده ندادند. نام آن دو در دفتر دفن شدگان بهشت زهرا نیست. گمان می‌رود که او و همسرش در خاوران دفن شده باشند، جایی که بسیاری از اعدام‌شدگان پیکار و دیگر گروه‌های چپ، بدون نام و نشان به خاک سپرده شده‌اند.

تصحیح و یا تکمیل کنید