بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

ناصر سلیمی

درباره

ملیت: ايران
مذهب: احتمال قوی اسلام
وضعیت تأهل: نامعلوم

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۵ شهریور ۱۳۵۸
محل: فرودگاه سنندج، سنندج، استان کردستان، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی

ملاحظات

اطلاعات اعدام آقای ناصر سلیمی توسط بنیاد برومند از مقاله "مرگ صادق خلخالی" نوشته منصور بلوری (سایت اخبار روز، ٩ آذر ١٣٨٢)، و کتاب "ایام انزوا" نوشته آیت‌الله خلخالی گرفته شده است. اطلاعات تکمیلی از کتاب "صحیفه امام" جلد ٩، پرونده "قتل در میکونوس" چاپ مرکز اسناد حقوق بشر ایران، لیست جانباختگان سازمان چریکهای فدایی خلق، و مقاله "راز تاریخی یک عکس تکان‌دهنده" نوشته جاشوا پریگر، منتشر در وال استریت جورنال به تاریخ ١١ آذر ١٣٨٥، ترجمه شهرزاد نیوز اخذ شده است. این مقاله از داستان عکسی از یکی از اعدامهای جمعی کردها، که عکاس آن آقای جهانگیر رزمی بوده است، روایت می‌کند. طبق همین مقاله، او کارمند اداره بهداشت سنندج (استان کردستان) بود. طبق اطلاعات موجود او از هوادار سازمان چریکهای فدایی خلق بود.

اعدام آقای سلیمی از موج اعدامهایی بود که برای مبارزه با "ضد انقلاب" در کردستان صورت گرفت. درپی مذاکرات حزب دمکرات کردستان ايران و مهدی بازرگان نخست وزير دولت موقت، درگیریهایی شدید و گاه مسلحانه بین سپاه پاسداران و پیشمرگان (قوای مسلح حزب دمکرات کردستان) به خصوص در شهرهای سنندج و پاوه (استان کرمانشاه) رخ داد که به اختلافات بالاگیرنده بین دولت مرکزی شیعه و منطقه عمدتاً سنی‌نشین کردستان در مورد حقوق و نقش اقلیتها در تدوین قانون اساسی، تعیین مذهب شیعه به عنوان دین رسمی کشور، و مخصوصا مساله خودمختاری کردستان مربوط می‌شد.

به دنبال این درگیریها که به تلفاتی چند منجر شدند، آیت الله خمینی در فرمان ٢٧ مرداد ١٣٥٨ به نیروهای نظامی و انتظامی دستور داد "به سوی پاوه رفته و غائله را ختم کنند..." در همان فرمان وی برای تشویق به شدت عمل، قوای انتظامی را نیز تهدید کرد: "اگر با توپها و تانکها و قوای مجهز با ٢٤ ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود، من همه را مسئول می‌دانم... و در صورتی که تخلف از این دستور نمایند، با آنان عمل انقلابی می‌کنم" (کتاب "صحیفه امام" جلد ٩، صفحه ٢٨٥). روز ٢٨ مرداد، آیت الله خمینی حزب دمکرات کردستان را "غیر رسمی و غیر قانونی" اعلام کرد و آن را "حزب شیطان" خواند. وی اشاره کرد که برخی از این "مخالفان اسلام" با جمهوری اسلامی مخالفت کرده و رفراندم [١٢ فروردین] را تحریم کردند" (همان، صفحه ٣١١).

به دستورخمینی، آیت الله صادق خلخالی عازم غرب ایران شد و در مصاحبه‌ای با خبر نگار روزنامه اطلاعات اظهار داشت: "من به تمام مناطق کردستان سر خواهم زد و... تمام کسانی که در این توطئه خونین دست داشته‌اند را دستگیر و به سزای اعمالشان خواهم رساند" (کتاب "ایام انزوا" صفحه ٩٦). بر اساس گزارش منصور بلوری، حداقل ٥٨ شهروند کرد ظرف ١٠ روز توسط حجت الاسلام صادق خلخالی اعدام شدند. اعدامهای دسته جمعی و نبرد سخت مسلحانه تا ماه‌ها در منطقه ادامه داشت.

عکس این اعدام در روزنامه اطلاعات (٦ شهریور ١٣٥٨) چاپ و منتشر شد. گفته می‌شود که اطلاعات از چاپ عکس در نسخه‌ای که به استان کرمانشاه فرستاده می‌شد خود داری کرده بود. این عکس به مطبوعات خارج از کشور نیز رسید و در رسانه‌های مختلف (از جمله نیویورک تایمز، واشنگتن پست، و دیلی تلگراف لندن) چاپ شد. بنا به گزارش وال ستریت ژورنال، انعکاس این خبر باعث تهدیدات و حتی بازجویی از خبرنگار و عکاسی که از صحنه اعدام عکس گرفته بود شد. همان روز چاپ روزنامه، قاضی شرع مدعی شد که عکس جعلی است. شورای انقلاب اسلامی در اطلاعیه مندرج در روزنامه انقلاب اسلامی مورخ ١٨ شهریور با اشاره به این عکس هشدار داد: "اگر این عمل دوباره تکرار شود، تصمیمات جدی اتخاذ خواهد شد."

در سال ۱۳٤۹ سازمان چریکهای فدائی خلق، متأثر از انقلاب کوبا و جنبش چریکی آمریکای لاتین، با ایدئولوژی مارکسیسم- لنینیسم و با اعتقاد به مبارزه مسلحانه، از ادغام دو گروه چریکی مخالف رژیم شاه به وجود آمد . این سازمان پس ازپیروزی انقلاب اسلامی به نفی مشی چریکی پرداخت و بر سر حمایت یا عدم حمایت از جمهوری اسلامی و شوروی، منشعب شد. سازمان فداییان خلق (اقلیت) مخالف با جمهوری اسلامی بود و عمدتا در جنبش کارگری و سیاسی فعالیت می‌کرد. سازمان فداییان خلق (اکثریت) جمهوری اسلامی را انقلابی و ضد امپریالیست دانسته و فعالانه حمایت می‌کرد، و همچون حزب توده، با حکومت همکاری می‌کرد. با این وجود آنها در سال ۱۳٦۲ به دلیل اعتقادات سیاسیشان هدف حملات و سرکوب جمهوری اسلامی قرار گرفتند.

دستگیری و بازداشت

اطلاعی در مورد جزئیات دستگیری و بازداشت این متهم در دست نیست.

دادگاه

طبق مقاله آقای پریگر، در فرودگاه سنندج "١٠ مرد دستنبد به دست روی نیمکت چوبی در برابر صادق خلخالی نشستند... نفر یازدهم مجروح بود و کنار در روی برانکاردی قرار داشت... قاضی عمامه‌اش را برداشت. کفشش را درآورد. پایش را روی صندلی گذاشت. از پشت عینک زندانیان را برانداز کرد و نامشان را پرسید [و] اتهامات انتسابی متهمان را برشمرد." جلسه دادگاه حدود ٣٠ دقیقه طول کشید.

اتهامات

روزنامه اطلاعات اتهام آقای سلیمی را چنین گزارش کرد: "اقدام برای تجزیه کردستان و شرکت در درگیریهای خونین پاوه" (٦ شهریور ١٣٥٨).

در شرایطی که حداقل تضمینهای دادرسی رعایت نمی‌شود و متهمین از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می‌شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست. در مقاله آقای پریگر، به نقل از یک شاهد عینی، آمده است: "هیچ مدرکی ارائه نشد. همه‌اش حدس و گمان بود." بر اساس همین منبع، یکی از متهمین در یک دکان ساندویچ ‌فروشی کار می‌کرد و عضو هیچ حزب سیاسی نبود ولی از او یک تفنگ پیدا شده بود. به نظر می‌رسد از این تفنگ به عنوان مدرک برای اثبات اتهام قتل علیه آن متهم استفاده شده بود.

دفاعیات

متهمین منکر اتهامات " قاچاق اسلحه، تحریک به شورش، و قتل" شدند (مقاله آقای پریگر).

حکم

قاضی شرع آقای ناصر سلیمی و ١٠ نفر دیگر را "مفسد فی‌الارض" نامید و محکوم به اعدام کرد. ساعت ٤ و نیم بعد از ظهر روز ٥ شهریور ١٣٥٨ آنان به مکان اعدام در فرودگاه سنندج برده شدند و در مقابل جوخه اعدام قرار گرفتند. یکی از متهمین وحشت کرده بود و "نمی‌توانست روی پا بایستد. سربازان از یکی از زندانیان خواستند تا او را نگاه دارند"؛ آقای سلیمی "دست راستش را روی سینه‌اش گذاشت. دستش باندپیچی شده بود. به گزارشهای روزنامه‌های آن زمان، در یک جنگ خیابانی مجروح شده بود" (مقاله آقای پریگر). پس از تیرباران، یکی از محافظان شخصی قاضی به هر نفر تک تیر خلاص شلیک کرد.

تصحیح و یا تکمیل کنید