بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

حبیب‌الله ایروانی

درباره

سن: ۶۶
ملیت: ايران
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۳۵۸ — ۱۳۵۹
محل: زندان قصر، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: قاچاق مواد مخدر

ملاحظات

اطلاعات مربوط به آقای حبیب‌الله ایروانی از راه فرم الکترونیکی توسط یکی از آشنایان وی به بنیاد برومند فرستاده شده است. وی متولد تهران و هنرمند بود؛ در عروسی‌ها و جشن‌ها تئاتر سیاه «روحوضی» اجرا می‌کرد. وی متاهل و دارای چند فرزند بود. فرستنده فرم از وی به عنوان «یکی از مظلوم‌ترین و بی‌آزارترین انسا‌ن‌های کره زمین» یاد می‌کند.

تئاتر سیاه روحوضی که در دوره قاجاریه به وجود آمد، ریشه در فرهنگ مردمی شهری ایران دارد. هنرمندان آن تخته‌هایی روی حوض حیاط می‌گذاشتند که تماشاچیان بهتر صحنه را ببینند. از ویژگی‌های آن، اشعار بدیهه است که به صورت طنز درباره مسائل اجتماعی و گاه انتقاد از مشکلات جامعه خوانده می‌شود و همراه با موسیقی و رقص‌ است. امروز این سبک نمایش، که به عنوان «عامه پسند» و «کوچه بازاری» از آن یاد می‌شود، رو به انقراض است.

دستگیری و بازداشت

اطلاعی در مورد جزئیات دستگیری و بازداشت این متهم در دست نیست جز این که وی در اوائل انقلاب در خانه‌اش در چهار راه مولوی (تهران) بازداشت شده بود و در زندان قصر نگهداری می‌شد.

دادگاه

اطلاعی درباره جلسه یا جلسات دادگاه در دست نیست، غیر از این که متهم توسط آیت‌الله خلخالی محاکمه شده بود.

اتهامات

آقای ایروانی متهم شده بود که «قاچاقچی بین‌المللی» است.

در شرایطی که حداقل تضمین‌های دادرسی رعایت نمی‌شود و متهمین از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می‌شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

در فرم الکترونیکی آمده است که هیچ مدرکی برای اثبات جرم وجود نداشت.

دفاعیات

از دفاعیات متهم اطلاعی در دست نیست. فرستنده فرم می‌نویسد: «آقای خلخالی با واژه وکیل آشنا نبود.» او شرح می‌دهد که استدلال قاضی شرع این بوده است که چنین هنرمندانی «مطرب» هستند و «لهو و لعب را گسترش می‌دهند و باید نسلشان را نابود کرد.» بر اساس این فرم، آقای ایروانی به اتهام کاذب قاچاق بین‌المللی محکوم شد در حالی‌که حتی برای رفت و آمد به نقاط مختلف تهران مشکل داشت. فرستنده فرم تاکید می‌کند که آقای ایروانی ثروتمند نبود و در یک خانه «مخروبه کرایه‌ای» زندگی می‌کرد؛ او به علت حرفه‌اش به اعدام محکوم شد.

حکم

از جزئیات این حکم اعدام اطلاعی در دست نیست. طبق فرم دریافتی، آقای حبیب‌الله ایروانی سحرگاهی که به علت کهولت سن احساس سرما کرده بود از زندانبان در خواست پتو کرد. زندانبان بعداز چند دقیقه بازگشت و گفت که قاضی دستور داده که خودش بیاید و پتو بگیرد. آقای ایروانی به امید گرفتن پتو با زندانبان همراه شد و به حیاط زندان رفت. آیت‌الله خلخالی در آنجا منتظر ایستاده بود و گفت: طناب اعدام را بیار تا گرمش کنم. آقای ایروانی در سال ۱۳۵۹ در زندان قصر به دار آویخته شد.

تصحیح و یا تکمیل کنید