بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

فواد محمدی

درباره

سن: ۴۲
ملیت: ايران
مذهب: اسلام (سنی)
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۴ آبان ۱۴۰۱
محل: بیمارستان سینا، کامیاران، استان کردستان، ايران
نحوه کشته‌شدن: شلیک خودسرانه

ملاحظات

آقای فواد محمدی معتقد به برابری زن و مرد بود و میگفت تا زن آزاد نباشد جامعه آزاد نخواهد بود.

اطلاعات در خصوص اعدام خودسرانه آقای فواد محمدی، فرزند هاجر و اسماعیل از وبسایت‌‌های شبکه حقوق بشرکردستان (۲۵ و ۲۸ آبان ۱۴۰۱)، هنگاو (۲۵ آبان ۱۴۰۱)، کردپا (۲۵ آبان ۱۴۰۱ و ۲۴ آبان ۱۴۰۲)، رادیو زمانه (۲۵ آبان ۱۴۰۱)، وبسایت بی‌بی‌سی فارسی (۲۵ آبان ۱۴۰۱)،‌ خبرگزاری زن - ژینا (۲۵ آبان ۱۴۰۱)، کانال تلگرام کولبر نیوز (۲۵ آبان و ۱۸ اسفند ۱۴۰۲)، حساب توییتری وبسایت ایران‌وایر (۲۵ آبان ۱۴۰۱) و خبرگزاری‌های ایرنا-خبرگزاری دولتی ایران (۲۴ و ۲۶ آبان ۱۴۰۱) و خبرگزاری تسنیم  (۲۵ آبان ۱۴۰۱) به دست آمده  است.

آقای فواد محمدی، در سال ۱۳۵۹ در روستای «ماویان» کامیارانِ استان کردستان متولد شد. او متاهل و دارای دو فرزند بود و در پاساژ «تجارت» شهر کامیاران مغازه تعمیرات و فروش موبایل داشت.  (شبکه حقوق بشرکردستان، ۲۵ آبان ۱۴۰۱ - هنگاو، ۲۵ آبان ۱۴۰۱)

از جزئيات زندگی و فعالیت‌های آقای محمدی اطلاعات دقیقی در دست نیست. همسر آقای محمدی در مراسم چهلم او در میان جمعیتی که فریاد می‌زدند «شهید فواد نمی‌میرد» طی جملاتی در توصیف همسرش گفت «چشم من، تو موافق برابری زن و مرد بودی و می‌گفتی تا زن آزاد نباشد، جامعه آزاد نخواهد بود. چشم من، تو مخالف استثمار کارگران بودی و می‌گفتی ما برای دیگران خانه می‌سازیم اما از خودمان خانه‌ای نداریم.» (ویدیوی مراسم خاکسپاری، آرشیو بنیاد برومند)

زمینه اعتراضات ۱۴۰۱

کشته شدن ژینا (مهسا) امینی، زن ۲۲ ساله کرد در بازداشت، اعتراضات سراسری دیگری را در روز ۲۵  شهریور ماه ۱۴۰۱ در ایران کلید زد. امینی روز ۲۲ شهریور به دلیل بدحجابی توسط پلیس امنیت اخلاقی تهران بازداشت و در حالی که دچار مرگ مغزی شده بود به بیمارستان منتقل شد. اعتراضات به لحاظ خشم و استیصال مردم از رفتارهای گشت ارشاد، اظهارات گمراه کننده مقامات در خصوص علت مرگ مهسا، مصونیت مسببینِ اقدامات خشونت‌آمیز علیه بازداشتیان از مجازات، و کلاً در مخالفت با حجاب اجباری، در مقابل بیمارستان آغاز شد و در شهرستان سقز واقع در استان کردستان (محل دفن مهسا) ادامه یافت. در بدو امر، دختران جوان و زنانی که روسری‌های خود را آتش می‌زدند، و کلاً نسل جوانی که شعار «زن، زندگی، آزادی»  سر می‌داد، هدایت این اعتراضات را بر عهده داشتند، اعتراضاتی که به سرعت ویژگی ضد رژیم به خود گرفت و طی آن معترضان خواستار سرنگونی جمهوری اسلامی شدند. گستره و استمرار این اعتراضات بی‌سابقه بود. اقدامات حکومت در جمع کردن پلیس امنیت اخلاقی از خیابان‌ها و دستگیری پیشگیرانه روزنامه نگاران و فعالان سیاسی و مدنی، نتوانست مانع از تداوم اعتراضات شود. تا اواسط آذر ماه ۱۴۰۱، اعتراضات به ۱۶۴ شهر و شهرستان، از جمله در محل‌هایی که هرگز هیچگونه اعتراضی به چشم ندیده بود، تسری یافته بود. قریب به ۱۵۰ دانشگاه، دبیرستان، کسب و کار، و گروه‌های صنفی مختلف، از جمله کارکنان صنعت نفت، تجار بازار تهران ( و دیگر بازرگانان)، آموزگاران، وکلای دادگستری (که تا تاریخ ۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۱ ، دست کم ۴۹ تن از آنان بازداشت شده بودند)، هنرمندان، ورزشکاران، و حتی پزشکان نیز به نحوی از انحاء به اعتراضات پیوستند. علی‌رغم سرکوب خشونت‌آمیز و بازداشت‌های فله‌ای، اعتراضات با شدت هرچه تمام‌تر هفته‌ها ادامه داشت (دست کم تا اواسط آذر ماه ۱۴۰۱)، و فعالیت‌های اعتراضی نیز به تناوب تا اواخر دی‌ماه، در جریان بود.

اقدامات سرکوبگرانه حکومت، قاطعانه، و با قطع متناوب شبکه تلفن و اینترنت و تلفن‌های همراه، و نیز تهدید و بازداشت اعضای خانواده‌های قربانیان، همراه بود. این مسائل چالش‌هایی جدی در امر نظارت و پیگیری اعتراضات و جمع آوری اسناد و مدارک درباره قربانیان ایجاد می‌کرد. نیروهای امنیتی با توسل به اقدامات خشونت‌آمیزِ غیرقانونی و مرگبار، و با استفاده از تپانچه، تفنگ ساچمه‌ای، و سلاح‌های جنگی با معترضان مقابله می‌کردند. آنها در بسیاری موارد سر و سینه معترضان را هدف قرار داده و از فاصله نزدیک و از پشت سر به آنان شلیک می‌کردند. نیروهای امنیتی همچنین با استفاده از تفنگ ساچمه‌ای به صورت معترضان شلیک کرده و باعث نابینایی صدها تن از آنان شدند و طبق برخی گزارشات، اندام تناسلی زنان را نیز هدف قرار دادند. در تاریخ  ۸ مهر ماه ۱۴۰۱ خونین‌ترین سرکوب این اعتراضات در شهر زاهدان واقع در استان سیستان و بلوچستان به وقوع پیوست؛ این اعتراضات در پایان نماز جمعه آغاز شده بود. تعداد تلفات آن روز بیش از ۹۰ تن گزارش شد. بسیاری از معترضان زخمی از بیم بازداشت به بیمارستان مراجعه نکردند: بنا بر گزارشات واصله، نیروهای امنیتی بسیاری از آنان را پیش و پس از درمان در بیمارستان، دستگیر کردند.

هرانا، خبرگزاری فعالان حقوق بشر گزارش داد که تا روز ۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۱، تعداد اعتراضات به ثبت رسیده به ۱۲۶۲ مورد می‌رسید. تعداد تلفات، ۵۲۷  تن گزارش شد (شامل معترضان و رهگذران) که ۷۱ تن از آنان را کودکان تشکیل می‌دادند. در حدود ۱۹۶۰۳ تن بازداشت شده بودند (از جمله زخمیان بازداشتی) که از این میان، تعداد ۷۶۶  تن محاکمه و محکوم شدند. بیش از ۱۰۰ معترض در معرض خطر اعدام بودند؛ چهار تن از معترضان در آذر ماه و دی ماه ۱۴۰۱، بدون رعایت معیارهای حداقلی دادرسی عادلانه، اعدام شدند. مقامات همچنین ادعا کردند تعداد ۷۰ نفر از نیروهای حکومتی نیز جان باخته‌اند اگرچه گزارشات موثق خانواده‌های معترضان کشته شده حاکی از آن است که مقامات به آنها فشار آورده‌اند که هویت عزیزان خود را به دروغ در زمره این نیروها به ثبت برسانند. معترضان، گروه‌های حقوق بشری و رسانه‌ها، موارد متعدد ضرب و شتم، شکنجه (از جمله اجبار افراد به اعتراف)، و تجاوز جنسی به بازداشت‌شدگان را گزارش کرده‌اند. این افراد در خلال بازجویی از دسترسی به وکیل مدافع محروم بوده و از اعترافات آنان در دادگاه به عنوان ادله اثبات جرم، استفاده شده است.

حمایت عمومی و همبستگی جهانیان با معترضان نیز بی‌سابقه بوده است (هشتگ #مهساامینی به زبان‌های فارسی و انگلیسی رکورد‌های جهانی را شکست) و در تاریخ ۳ آذر ماه ۱۴۰۱، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد قطعنامه‌ای تصویب کرد و طی آن خواستار تشکیل یک کمیته حقیقت یاب شد «که مستقلاً و به طور جامع، در خصوص ادعاهای نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران در رابطه با اعتراضاتی که در روز ۲۵  شهریور ماه ۱۴۰۱ آغاز شد تحقیق کند، بالاخص درباره نقض حقوق زنان و کودکان.»

اعتراضات ۱۴۰۱ کامیاران

همزمان با اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ و انتشار فراخوان‌های گسترده به مناسبت سالگرد اعتراضات خونین آبانماه ۱۳۹۸ مردم کامیاران نیز در روزهای ۲۴ و ۲۵ آبان‌ماه دست به اعتصاب و تجمعات اعتراضی زدند. این تجمعات با دخالت نیروهای نظامی و امنیتی به خشونت کشیده شد و دسته‌کم دو نفر از معترضان کشته و شماری هم زخمی شدند. مرگ این دو معترض فضای شهر کامیاران را متشنج کرد و به تشدید اعتراضات ضد‌حکومتی منجر شد. (بی‌بی‌سی فارسی، ۲۵ آبان ۱۴۰۱) در همین‌حال رسانه‌های حکومتی از کشته شدن یک عضو سپاه پاسداران در جریان اعتراضات کامیاران خبر دادند. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) به نقل از روابط عمومی سپاه بیت‌المقدس کردستان، هویت این عضو کشته‌شده سپاه را «رضا آذربار» از نیروهای بومی سپاه کامیاران معرفی کرد. (خبرگزاری ایرنا، ۲۴ آبان ۱۴۰۱). جنازه این عضو سپاه پاسداران کامیاران که از در رسانه‌های حکومتی از او به عنوان «مدافع امنیت» یاد شده، روز ۲۵ آبان ماه در همان شهر تشییع و به خاک سپرده شد. (خبرگزاری تسنیم، ۲۵ آبان ۱۴۰۱)

اعدام خودسرانه فواد محمدی

بنا به اطلاعات موجود، آقای فواد محمدی روز سه‌شنبه، ۲۴ آبان ۱۴۰۱ در پی تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی و نظامی در شهر کامیارانِ استان کردستان زخمی و در بیمارستان سینا جان باخت. 

آقای محمدی ، حدود ساعت ۱۱ شب ۲۴ آبان ۱۴۰۱ مستقیما مورد اصابت گلوله جنگی نیروهای سپاه پاسداران قرار گرفت و زخمی شد. (خبرگزاری ایرنا، ۲۶ آبان ۱۴۴۰۱- شبکه حقوق بشرکردستان، ۲۸ آبان - هنگاو ۲۵ آبان ۱۴۰۱) آقای محمدی بعد از زخمی شدن به بیمارستان سینای کامیاران منتقل شد، اما به دلیل شدت جراحات و خون‌ریزی جان باخت. (رادیو زمانه، ۲۵ آبان ۱۴۰۱)

خانواده فواد محمدی پس از اطلاع از زخمی شدن فواد در بیمارستان حضور پیدا کردند اما نیروهای امنیتی ابتدا برای جلوگیری از تحویل پیکر او حتی به سمت خانواده او با اسلحه ساچمه‌ای تیراندازی کردند به طوری که چند عضو این خانواده از جمله برادر و پدر سالخورده او مجروح شدند. در همین رابطه تصاویری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که اعضای خانواده آقای محمدی را در حال مداوای خانگی و خارج کردن ساچمه‌ها نشان می‌دهد. (شبکه حقوق بشرکردستان ۲۵آبان ۱۴۰۱، تصاویر موجود در آرشیو بنیاد)

خانواده محمدی، بعد از تحویل گرفتن پیکر، فرزندشان را  با حضور محدود بستگان و آشنایان در نیمه شب ۲۴ آبان در روستای «ماویان» به خاک سپردند. شرکت‌کنندگان در این مراسم با وجود محدودیت‌ها شعارهایی همچون «شهید نمی‌میرد» سر دادند (توییتر ایران‌وایر ۲۵ آبان ۱۴۰۱). فردای آن روز، شمار زیادی از مردم کامیاران، برای شرکت در مراسم ختم در مقابل منزل خانوادگی آقای محمدی حضور پیدا کرده و شعارهایی مانند «ژن ژیان آزادی [زن، زندگی، آزادی]»، «مرگ بر خامنه‌ای» و «مرگ بر دیکتاتور» سردادند. ( شبکه حقوق بشرکردستان، ۲۵ آبان ۱۴۰۱).  

فواد محمدی هنگام مرگ ۴۲ سال داشت.

سهیلا ابراهیمی، همسر آقای محمدی در مراسم خاکسپاری گفت: «چشم من، تو موافق برابری زن و مرد بودی و می‌گفتی تا زن آزاد نباشد، جامعه آزاد نخواهد بود. چشم من، تو مخالف استثمار کارگران بودی و می‌گفتی ما برای دیگران خانه می‌سازیم اما از خودمان خانه‌ای نداریم» 

قوانین مرتبط با کنترل اعتراضات

تاکنون موارد قابل توجهی از کشته شدن اشخاص در تظاهرات‌ انتقادی در ایران گزارش شده است. در اغلب این موارد نیروهای مسلح برای سرکوب اعتراضات با استفاده از سلاح گرم به روی تظاهرات‌کنندگان شلیک کرده‌اند. در حقوق ایران تیراندازی ماموران مسلح در تظاهرات‌ دارای ضوابطی است. همچنین قوانین ایران در جهت مجازات مامورانی که برخلاف قانون اقدام به تیراندازی می‌کنند و نحوه جبران خسارت از قربانی، مقرراتی را وضع کرده‌اند: بر طبق قوانین ماموران مسلح در برخی موارد اجازه استفاده از سلاح گرم را دارند. یکی از این موارد جلوگیری از ناآرامی و اغتشاشات است. در مورد اینکه ناآرامی و اغتشاش چیست قوانین تعریف مشخصی ارائه نداده‌اند. قانون بکارگیری سلاح توسط ماموران نیروهای مسلح در موارد ضروری مصوب سال ۱۳۷۳ ضوابطی را برای استفاده از سلاح مشخص کرده است. مهمترین اصلی که این قانون در نظر گرفته اصل ضرورت است. بدین معنی که ماموران مسلح فقط در شرایط اضطراری می‌توانند شلیک کنند. در مورد تظاهرات‌ ماده ۴ و ۵ این قانون به ماموران اجازه داده است که تحت شرایطی برای اعاده نظم و فرونشاندن ناآرامی‌ها از سلاح خود استفاده کنند. ماده ۴ مقرر کرده است: «مامورین انتظامی برای اعاده نظم و کنترل راهپیمائی‌های غیر قانونی، فرونشاندن شورش و بلوا و ناآرامی‌هایی که بدون بکارگیری سلاح‌، مهار آنها امکان‌پذیر نباشد، حق بکارگیری سلاح را به دستور فرمانده عملیات، در صورت تحقق شرایط زیر دارند:

الف - قبلاً از وسایل دیگری مطابق مقررات استفاده شده و موثر واقع نشده باشد. ب - قبل از بکارگیری سلاح، با اخلالگران و شورشیان نسبت به بکارگیری سلاح اتمام حجت شده باشد. تبصره ۱- تشخیص ناآرامی‌های موضوع ماده ۴ حسب مورد بر عهده رئیس شورای تامین استان و شهرستان و در غیاب هر یک بر عهده معاون ‌آنان خواهد بود و در صورتی‌که فرماندار معاون سیاسی نداشته باشد این مسئولیت را به یکی از اعضای شورای تامین محول خواهد نمود.‌ تبصره ۲- در مواردی که برای اعاده نظم و امنیت موضوع این ماده نیروی نظامی طبق مقررات قانونی ماموریت پیدا نمایند از لحاظ مقررات بکارگیری سلاح مشمول این ماده می‌باشند...» این ماده به روشنی اشاره کرده است که ماموران باید ابتدا از وسایل دیگر استفاده کرده و در صورتی که وضعیت کنترل نشود از سلاح استفاده کنند و ضمنا به تظاهرات‌کنندگان هشدار بدهند. قانونگذار مصادیق وسایل دیگر را ذکر نکرده اما منطقا می‌توان گفت که منظور وسایلی غیر‌کشنده همچون آب پاش، گاز اشک‌آور، باتوم و مواردی از این قبیل است. این ماده در مورد تظاهرات‌ غیر‌مسلحانه است. در مورد راهپیمایی‌های مسلحانه ماده ۵ مقرر کرده است: « مامورین نظامی و انتظامی برای اعاده نظم و امنیت در راهپیمائی‌های غیر‌قانونی مسلحانه و ناآرامی‌ها و شورش‌های مسلحانه مجازند از‌سلاح استفاده نمایند. مأمورین مذکور موظفند به دستور فرمانده عملیات و بدون تعلل نسبت به برقراری نظم و امنیت، خلع سلاح و جمع‌آوری مهمات ‌و دستگیری افراد و معرفی آنان به مراجع قضایی اقدام نمایند.» در تمامی حالات فوق لازم است که مامورین اولا چاره‌ای جز بکارگیری سلاح نداشته باشند، ثانیاً در صورت امکان مراتب : الف- تیر هوایی. ب- تیراندازی کمر به پایین. ج- تیراندازی کمر به بالا را رعایت نمایند. (تبصره ۳ ماده ۳)

در صورتی‌که ماموری مطابق مقررات فوق اقدام به تیراندازی کند و قربانی نیز بی‌گناه شناخته نشود هیچ مسئولیتی بر عهده مامور و سازمان متبوع وی نخواهد بود ( ماده ۱۲) اما اگر مامور برخلاف مقررات مذکور عمل کند مجازات خواهد شد. اگر مامور مسلح بدون رعایت قوانین و به صورت عمدی اقدام به تیراندازی کرده و در اثر این تیراندازی شخصی مجروح یا کشته شود، خود ایشان به قصاص یا دیه و یا حبس حسب مورد محکوم می‌شود. ماده ۴۱ قانون جرایم نیروهای مسلح در این زمینه مقرر کرده است:« هر نظامی که در حین خدمت یا مأموریت برخلاف مقررات و ضوابط‌ عمداً مبادرت به تیراندازی نماید علاوه بر جبران خسارات وارده به حبس از سه ماه تا یک ‌سال محکوم می‌شود و درصورتی که منجر به قتل یا جرح شود علاوه بر مجازات مذکور،‌حسب مورد به قصاص یا دیه محکوم می‌گردد و چنانچه از مصادیق مواد (۶۱۲) و (۶۱۴)‌ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵/۳/۲ باشد به مجازات مندرج در مواد مذکور‌محکوم خواهد شد.»

قانون فرض دیگری نیز مطرح کرده و آن اینکه مامور تمامی تشریفات مذکور را رعایت کند اما قربانی در محاکم دادگستری بی‌گناه شناخته شود.

تبصره ۱ – چنانچه تیراندازی مطابق مقررات صورت گرفته باشد مرتکب از‌مجازات و پرداخت دیه و خسارت معاف خواهد بود و اگر مقتول یا مجروح مقصر نبوده و‌بی‌گناه باشد دیه از بیت‌المال پرداخت خواهد شد. بر طبق ماده ۱۳ قانون بکارگیری سلاح توسط مأمورین نیروهای مسلح در موارد ضروری: «در صورتی‌که ماموران با رعایت مقررات این قانون سلاح بکار گیرند و در نتیجه طبق آراء محاکم صالحه، شخص یا اشخاص بی‌گناهی‌مقتول و یا مجروح شده یا خسارت مالی بر آنان وارد گردیده باشد، پرداخت دیه و جبران خسارت بر عهده سازمان مربوط خواهد بود و دولت مکلف‌است همه ساله بودجه‌ای را به این منظور اختصاص داده و حسب مورد در اختیار نیروهای مسلح قرار دهد»

واکنش مسئولان

ماموران امنیتی در شامگاه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، با محاصره بیمارستان و تیراندازی با اسلحه ساچمه‌ای تلاش کردند خانواده محمدی را که برای تحویل جنازه به بیمارستان مراجعه کرده بودند متفرق کنند. (خبرگزاری زن - ژینا، ۲۵ آبان ۱۴۰۱)

ماموران وزارت اطلاعات کامیاران در شب ۲۴ بهمن به یکی از برادران آقای محمدی هشدار دادند که تنها به شرطی جنازه برادرش را تحویل می‌دهند که «آن را بی سر و صدا و به دور از هرگونه تجمع مردمی به خاک بسپارند.» (کانال تلگرام کولبر نیوز، ۲۵ آبان ۱۴۰۲)

نیروهای حکومتی مراسم ختم فواد محمدی را که صبح روز  خاکسپاری برگزار شد با مسدود کردن خیابان‌ها و شلیک گاز اشک‌آور و تیراندازی سرکوب کردند به طوری که   دست‌کم ۱۵ شهروند در اثر تیراندازی با گلوله ساچمه‌ای و جنگی نیروهای نظامی-امنیتی زخمی شده  و کشته شدن دست‌کم یک نفر به نام  «برهان کرمی از شرکت‌کنندگان در مراسم ختم، منجر شد. (رادیو زمانه ۲۵ آبان ۱۴۰۱، بی‌بی‌سی فارسی ۲۵ آبان ۱۴۰۱)

حجت الاسلام سید حسین حسینی، رئیس کل دادگستری استان کردستان ضمن تاييد کشته شدن آقای فواد محمدی «از فاصله ۲۰ متری با گلوله جنگی» با این ادعا که «ماموران نظامی و انتظامی کامیاران در جریان اغتشاشات به هیچ وجه سلاح جنگی همراه ندارند»، قتل او را «مشکوک» خواند و گفت به منظور رسیدگی به این قتل، «یک پرونده قضایی در دادگستری شهرستان کامیاران تشکیل شده و تحقیقات تا روشن شدن این موضوع ادامه خواهد داشت.» (خبرگزاری دولتی ایرنا، ۲۶ آبان ۱۴۰۱)

واکنش خانواده

خانواده آقای محمدی در چهلمین روز در گذشت او، با حضور بر سر مزار، در میان جمعیت شعارهایی نظیر «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «کاک فواد قهرمان است، شهید کردستان است» سر داده و همچنین همسر فواد محمدی نیز به سخنرانی درباره آرمان‌های اجتماعی فواد محمدی پرداخت.  

برادر آقای محمدی، در مراسم اولین سالگرد قتل او بر سر مزارش با یادی از جانباختگان آبان‌ماه ۱۴۰۱ در کامیاران گفت: «بعد از انقلاب ۵۷، [آنها] اولین کسانی بودند که در شهر کامیاران جانشان را مستقیما بدون هیچ‌گونه وابستگی در راه آزادی و عدالت اجتماعی جان باختند.» او افزود: «درست است که آنها جانشان را باختند اما یک قدم جامعه را جلو بردند.»  (کانال تلگرام کولبر نیوز، ۲۵ آبان ۱۴۰۲)

تاثیر بر خانواده 

از تاثیر قتل آقای محمدی بر خانواده او اطلاعی در دست نیست.

تصحیح و یا تکمیل کنید