بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

برهان کرمی

درباره

سن: ۳۲
ملیت: ايران
مذهب: اسلام (سنی)
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۵ آبان ۱۴۰۱
محل: بیمارستان سینا، کامیاران، استان کردستان، ايران
نحوه کشته‌شدن: شلیک خودسرانه

ملاحظات

خانواده کرمی در پی از اطلاع از زخمی شدن فرزندشان به بیمارستان مراجعه و با «قسم و التماس» و نشان دادن عکس آقای کرمی جهت شناسایی، با اشاره یک پرستار متوجه شدند که او به سردخانه منتقل شده است.  

اطلاعات در خصوص اعدام خودسرانه آقای برهان کرمی، فرزند محمود و آمنه، از طریق مصاحبه بنیاد عبدالرحمن برومند با یکی از نزدیکان او به دست آمده است. (۲ اسفند ۱۴۰۱) خبر مربوط به اعدام خودسرانه آقای کرمی همچنین در گزارش نهادهای حقوق بشری و حتی خبرگزاری‌های حکومتی منتشر شده است. برای تکمیل اطلاعات پرونده آقای کرمی، علاوه بر برخی از محتوای منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی و آرشیو بنیاد برومند، از وبسایت‌های هنگاو، (۲۶ آبان ۱۴۰۱ و ۲۸ مرداد ۱۴۰۲)، هرانا، ۱۸( آذر ۱۴۰۱)، شبکه حقوق بشرکردستان، (۲۵ آبان ۱۴۰۱)، اخبار روز (۲۵ آبان ۱۴۰۱)، کانال یوتیوب صدای آمریکا (۱۱ آبان ۱۴۰۲)، خبرگزاری فارس، (۲۹ آبان ۱۴۰۱۹) و خبرگزاری میزان، (۳۰ آبان ۱۴۰۱) هم استفاده شده است.

آقای برهان کرمی، در ۶ آبان ۱۳۶۹ در روستای «چروسانه» از توابع شهرستان کامیاران استان کردستان در یک خانواده کُرد و اهل سنت متولد شد. او تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه در همین روستا ادامه داد و همزمان به کشاورزی و دامداری نیز مشغول بود. آقای کرمی پس از ازدواج و در سال ۱۳۹۵ به شهر کامیاران نقل مکان کرد و در آنجا به گچ‌کاری مشغول شد. او یک فرزند خردسال داشت. (مصاحبه با یکی از نزدیکان ۲ اسفند ۱۴۰۱، هنگاو ۲۶ آبان ۱۴۰۱)

به گفته یکی از نزدیکان آقای کرمی، او یکبار در نوجوانی به صورت غیرقانونی از کشور خارج و به حزب دمکرات کردستان ایران پیوست اما بعد از یک هفته از تصمیم خود صرف نظر کرد و به ایران بازگشت. او به تحولات پیرامونش حساس بود و به آنها توجه می‌کرد، به ظلم و نابرابری اعتراض داشت و معتقد به حقوق برابر برای زنان و مردان بود. به گفته همین منبع، آقای کرمی فعال سیاسی نبود و در جریان اعتراضات مرتبط به قتل ژینا (مهسا) امینی در سال ۱۴۰۱ به عنوان حضور گسترده‌ای نداشت اما حداقل یک بار همراه با نزدیکانش به خیابان رفته و علیه ماموران شعار داده بود. (مصاحبه با یکی از نزدیکان ۲ اسفند ۱۴۰۱)

برهان کرمی به ورزش‌های فوتبال و کوهنوردی علاقه‌مند داشت. او هر هفته به کوهستان شاهو (در شمال غرب استان کرمانشاه و جنوب استان کردستان) می‌رفت و گاهی نیز چندین شبانه‌روز آنجا می‌ماند. (مصاحبه با یکی از نزدیکان ۲ اسفند ۱۴۰۱)

یکی از نزدیکان آقای کرمی‌ او را فردی با «پشتکار زیاد، شخصیتی زحمتکش و انسانی با حس همبستگی و گشوده به روی مردم»  توصیف کرد. (مصاحبه با یکی از نزدیکان ۲ اسفند ۱۴۰۱)

پیش‌زمینه اعتراضات سال ۱۴۰۱(مهسا امینی)

اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ ایران از روز ۲۵ شهریور ماه، به دنبال انتشار خبر مرگ ژینا(مهسا) امینی، دختر ۲۲ ساله اهل کردستان آغاز شد. ژینا(مهسا) امینی امینی که در ۲۲ شهریور ماه توسط پلیس امنیت اخلاقی موسوم به گشت ارشاد در تهران بازداشت شده بود، چند ساعت بعد از بازداشت توسط ماموران پلیس در حالی که به مرگ مغزی دچار شده بود به بیمارستان منتقل شد. انتشار خبر مرگ این دختر جوان، و خشم مردم از گشت ارشاد و حجاب اجباری و همچنین اظهارات گمراه کننده مسئولان در مورد علت مرگ ژینا(مهسا)‌ امینی و   مصونیت ماموران از مجازات به اعتراضات سراسری منجر شد. این اعتراضات که ابتدا در فضای مجازی آغاز شد، با تجمع اعتراضی در مقابل بیمارستان کسری و سپس در شهر سقز(استان کردستان)، محل دفن خانم امینی، ادامه یافت.  شعار «زن، زندگی، آزادی» که اولین بار در مراسم تدفین خانم امینی سرداده شد، ضمن استقبال گسترده‌ از سوی جوانان، فورا به محوری ترین شعار این اعتراضات تبدیل گشت. اعتراضات با به آتش کشیدن روسری‌ها و فریاد شعار «زن، زندگی، آزادی» توسط زنان و دختران آغاز شد، اما خیلی زود به مطالبه سرنگونی جمهوری اسلامی تغییر یافت.  

گستردگی و تداوم از ویژگی‌ها بارز این اعتراضات بود، به طوری حتی اقدامات اولیه حاکمیت مانند جمع آوری خودروهای گشت ارشاد و دستگیری پیشگیرانه بسیاری از روزنامه نگاران و فعالان مدنی نیز نتوانست مانع از تداوم آن شوند. دامنه اعتراضات تا اواسط آذر ماه آن سال به ۱۶۴ شهر و شهرستان(حتی شهرهایی که پیش‌تر سابقه‌ی اعتراضی نداشتند) و ۱۵۰ دانشگاه و دبیرستان تسری یافت و اقشار مختلف از جمله دانشگاهیان، دانش آموزان دبیرستانی و همچنین گروه‌های صنفی مانند کارکنان صنعت نفت، تجار بازار تهران و برخی دیگر از شهرها، آموزگاران، وکلای دادگستری(که تا تاریخ ۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۱ ، دست کم ۴۹ تن از آنان بازداشت شدند)، هنرمندان، ورزشکاران و پزشکان به این اعتراضات پیوستند که به بازداشت شماری از آنها منجر شد.

سرانجام حکومت با اعمال خشونت شدید و اقدامات سرکوبگرانه از جمله بازداشت‌های گسترده، قطع شبکه تلفن همراه و اینترنت و با توسل به نیروهای سرکوب مجهز به انواع سلاح از جمله گاز اشک آور، تفنگ ساچمه‌ای، تپانچه و سلاح‌های جنگی توانست این اعتراضات را که کمابیش تا پایان دی ماه نیز در جریان بود، سرکوب کند. 

هرچند اقدامات سرکوبگرانه حاکمیت مانند سانسور، ارعاب و تهدید بازماندگان قربانیان این اعتراضات چالش های جدی در امر ثبت و جمع‌آوری اسناد و مدارک پیرامون قربانیان و ابعاد جنایات صورت گرفته ایجاد کرد، اما گزارشات بسیاری حاکی از آن است که نیروهای سرکوب سر و سینه معترضان را هدف قرار داده و از فاصله نزدیک و یا از پشت سر به معترضان شلیک کردند. همچنین شلیک گلوله‌های ساچمه‌ای و پینت بال باعث آسیب های چشمی و نابینایی صدها تن از معترضان شد و حتی بنا به برخی گزارش‌ها در مواردی اندام تناسلی زنان هدف قرار داده شد.

یکی از خونین‌ترین سرکوب های صورت گرفته در تاریخ  ۸ مهر ماه ۱۴۰۱ در شهر زاهدان واقع در استان سیستان و بلوچستان و پس از پایان نماز جمعه به وقوع پیوست. نیروهای امنیتی در آن روز به نمازگزاران داخل مصلی محل نماز شهروندان اهل سنت و معترضان در خارج از مسجد تیراندازی کردند. آمار تلفات آن روز که به «جمعه خونین» شهرت یافت به بیش از ۹۰ نفر رسید. همچنین گزارش شده است بسیاری از معترضان زخمی از بیم بازداشت به بیمارستان مراجعه نکردند زیرا نیروهای امنیتی بسیاری از معترضان زخمی را  پس از مراجعه به بیمارستان دستگیر می‌کردند.

هرانا، خبرگزاری فعالان حقوق بشر تا روز ۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۱، در سراسر کشور ۱۲۶۲ مورد تجمع اعتراضی در سراسر کشور را ثبت و ۵۲۷ مورد تلفات مرگ شامل معترضان و رهگذران را گزارش داد که ۷۱ تن از آنان را کودکان تشکیل می‌دادند. همچنین از میان آمار لااقل ۲۲۰۰۰ تن بازداشتی (که شماری از  آنها در هنگام بازداشت زخمی بودند)، تعداد ۷۶۶  به جرایم مختلف محکوم شده و  بیش از ۱۰۰ نفر از آنها در معرض خطر اعدام قرار داشتند. چهار نفر از معترضان نیز در آذر و دی ماه ۱۴۰۱، بدون رعایت معیارهای حداقلی دادرسی عادلانه، اعدام شدند. 

به ادعای مقامات حکومتی ۷۰ نفر از نیروهای حکومتی نیز در جریان این اعتراضات جان باختند. اگرچه بنا به گزارشات موثق رسیده از برخی از خانواده‌های معترضان کشته شده، مقامات حکومتی با فشار یا تطمیع از آنها خواسته‌اند که هویت عزیزان خود را به دروغ در زمره نیروهای حکومتی به ثبت برسانند. 

منابع مختلف شامل گروه‌های حقوق بشری و رسانه‌ها، موارد متعددی از ضرب و شتم، شکنجه (جهت اجبار افراد به اعتراف) و تجاوز جنسی به بازداشت‌شدگان را گزارش کرده‌اند. بنا به این گزارشات افراد بازداشت شده در خلال بازجویی و محاکمه از دسترسی به وکیل محروم بوده و از اعترافات تحت فشار و شکنجه آنها در دادگاه به عنوان ادله اثبات جرم، استفاده شده بود.

در اعتراض مذکور، حمایت عمومی و همبستگی جامعه جهانی نیز بی‌سابقه بوده است. ( به طوری هشتگ #مهساامینی به زبان‌های فارسی و انگلیسی رکورد‌های جهانی را شکست).در تاریخ ۳ آذر ماه ۱۴۰۱، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد قطعنامه‌ای تصویب کرد و طی آن خواستار تشکیل یک کمیسیون حقیقت یاب برای رسیدگی جامع و مستقل در خصوص نقض حقوق بشر صورت گرفته از سوی جمهوری اسلامی از زمان آغاز این اعتراضات بالاخص پیرامون نقض حقوق زنان و کودکان شد.

پیش‌زمینه واقعه ۲۵ آبان ماه کامیاران

همزمان با اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ و انتشار فراخوان‌های گسترده در سالگرد اعتراضات خونین آبانماه ۱۳۹۸ مردم کامیاران نیز در روزهای ۲۴ و ۲۵ آبان‌ماه دست به تجمعات اعتراضی زدند. این تجمعات با دخالت نیروهای نظامی و امنیتی به خشونت کشیده شد. در پی کشته شدن فواد محمدی، شماری از مردم کامیاران به نشانه همبستگی مقابل منزل خانوادگی او تجمع کردند. نیروهای امنیتی این جمعیت را نیز مورد حمله قرار دادند که در نتیجه آن یک نفر دیگر به نام برهان محمدی نیز به ضرب گلوله جان باخت. مرگ این دو معترض فضای شهر کامیاران را متشنج کرد و به تشدید اعتراضات ضد حکومتی منجر شد. (بی‌بی‌سی فارسی، ۲۵ آبان ۱۴۰۱) در جریان این اعتراضات علاوه بر مرگ فواد محمدی و برهان کرمی، شماری از معترضان نیز زخمی شدند. در همین‌حال رسانه‌های حکومتی از کشته شدن یک عضو سپاه پاسداران نیز در جریان اعتراضات کامیاران خبر دادند. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) به نقل از روابط عمومی سپاه بیت‌المقدس کردستان، هویت این عضو کشته‌شده سپاه را «رضا آذربار» از نیروهای بومی سپاه کامیاران معرفی کرد. (خبرگزاری ایرنا، ۲۴ آبان ۱۴۰۱). جنازه این عضو سپاه پاسداران کامیاران،  که از در رسانه‌های حکومتی از او به عنوان «مدافع امنیت» یاد شده، روز ۲۵ آبان ماه در همان شهر تشییع و به خاک سپرده شد. (خبرگزاری تسنیم، ۲۵ آبان ۱۴۰۱)

اعدام خودسرانه آقای برهان کرمی 

بنا به اطلاعات موجود، آقای برهان کرمی روز چهارشنبه، ۲۵ آبان ۱۴۰۱، پس از شرکت در مراسم خاکسپاری یکی دیگر از معترضان کشته شده در روز قبل، به ضرب گلوله یک فرد لباس شخصی در خیابان «زرنە» شهر کامیاران به قتل رسید. (مصاحبه بنیاد ۲ اسفند ۱۴۰۱، هنگاو ۲۶ آبان، شبکه حقوق بشرکردستان، ۲۵ آبان و هرانا ۱۸ آذر ۱۴۰۱)

به گفته یکی از نزدیکان، آقای کرمی ساعت ۶ بامداد روز چهارشنبه عازم محل کارش شد اما به منظور همبستگی با اعتصابات عمومی بعد از دو ساعت به خانه برگشت (مصاحبه با یکی از نزدیکان ۲ اسفند ۱۴۱). این اعتصاب در پی فراخوان بسیاری از احزاب کُرد، سازمان‌ها، تشکل‌ها و شخصیت‌های سیاسی، به منظور گرامیداشت یاد جانباختگان اعتراضات آبان‌ماه سال ۱۳۹۸ صورت گرفته بود. بر اساس گزارش‌ها در آن روز شهر کامیاران نیز در اعتصاب بود. (اخبار روز، ۲۵  آبان ۱۴۰۱)

آقای کرمی حدود ساعت ۱۲ ظهر همان روز به قصد شرکت در مراسم ختم فواد محمدی، دیگر معترض کشته شده در اعتراضات روز قبل که شهر کامیارانی که با آقای کرمی نسبت همسایگی و فامیلی داشت، از خانه بیرون رفت. او دقایقی بعد برگشت، «شال کُردی‌اش را پوشید» و دوباره از خانه خارج شد. به گفته نزدیکان آقای کرمی، او آن روز دو بار تلفنی با همسرش صحبت کرد، بار اول حدود ساعت ۱ و نیم بعد از ظهر بود که به همسرش اطلاع داد که داخل شهر است و بار دوم، در ساعت حدود ۲ بعد از ظهر به او گفت در مراسم ختم آقای محمدی حضور دارد و تا دقایقی دیگر به خانه برمی‌گردد. ساعت ۳ بعد از ظهر، زمانی که خانواده با او تماس گرفتند، هر دو دستگاه تلفن همراه آقای کرمی خاموش بود. دقایقی بعد از این تماس‌های ناموفق، یک مرد ناشناس تلفن آقای کرمی را جواب داد و بعد از آنکه مطمئن شد فرد تماس گیرنده از اعضای خانواده اوست، آنها را مطلع کرد که آقای کرمی از ناحیه پا زخمی و به بیمارستان «سینا» منتقل شده است. خانواده در پی مراجعه به بیمارستان متوجه شدند  که آقای کرمی بر اثر شدت جراحات جانش را از دست داده و به سردخانه منتقل شده است. (مصاحبه با یکی از نزدیکان ۲ اسفند ۱۴۰۱) 

از لحظه تیر خوردن آقای کرمی ویدیوهایی وجود دارد که نشان می‌دهد او در حالی که در یک خیابان نسبتا خلوت راه می‌رفت هدف گلوله قرار می گیرد و به زمین می‌خورد. بر اساس صدای شاهدان عینی که در این ویدیو مشغول مکالمه با یکدیگر هستند، یکی از آنها می‌گوید «دارند به پنجره‌ها شلیک می‌کنند» و یکی دیگر نیز حیرت‌زده می‌گوید «یک نفر را زدند کشتند». در ویدیوی دیگری که در جهت مخالف ویدیوی قبلی ضبط شده، گروهی از عابران در حال جابجایی جنازه‌ آقای کرمی هستند. (شبکه‌های اجتماعی،‌آرشیو بنیاد برومند)

جنازه آقای کرمی شب  ۲۶ آبان ۱۴۰۱ با حضور شماری از مردم شهر کامیاران در زادگاهش، روستای «چروسانه» دفن شد. مراسم ختم نیز روز بعد در منزل خانوادگی او برگزار شد. (مصاحبه با یکی از نزدیکان ۲ اسفند ۱۴۰۱،  کُردپا ۲۵ آبان ۱۴۰۲)  

واکنش مسئولان

ماموران امنیتی پس از تیراندازی روز ۲۵ آبان با حضور در بیمارستان، مانع از اطلاع رسانی مسئولین بیمارستان به خانواده‌هایی که برای پیگیری زخمی‌ها آمده بودند شده و رو به پرستاران گفته بودند به «توضیحی ندهید و برای خودتان دردسر درست نکنید». (مصاحبه با یکی از نزدیکان ۲ اسفند ۱۴۰۱)

رئیس کل دادگستری استان کردستان با تایید کشته شدن برهان کرمی با «اسلحه جنگی» با طرح این ادعا که «هنگام اصابت گلوله به این فرد هیچ ماموری در محل حضور نداشته»، کشته شدن او را به «اغتشاشگران» نسبت داد و با اشاره به باز شدن یک «پرونده قضایی در شعبه دوم بازپرسی دادگستری شهرستان کامیاران» گفت تحقیقات در مورد مشخص شدن علت حادثه شروع شده است.  (خبرگزاری میزان، ۳۰ آبان ۱۴۰۱، خبرگزاری تسنیم، ۳۰ آبان ۱۴۰۱) 

بنا به گفته یکی از نزدیکان و گزارشات موجود، پیش از تحویل جنازه، ماموران امنیتی  برادران محمد کرمی را به یکی از نهادهای امنیتی برده و تحویل پیکر برهان کرمی  را مشروط بر اخذ تعهد مبنی بر «انجام مراسم خاکسپاری در روستای چروسانه»، عدم اطلاع رسانی گسترده و سر ندادن «شعارهای ضد انقلابی» کردند. در نهایت ماموران  با بیان اینکه «همین حالا طی نیم ساعت باید بدون سر و صدا دفن شود» جنازه را به خانواده تحویل دادند. (مصاحبه با یکی از نزدیکان ۲ اسفند ۱۴۰۱، هنگاو، ۲۶ آبان ۱۴۰۱) 

نهادهای امنیتی پس از مراسم تدفین با احضار خانواده، به آنها پیشنهاد دادند که برهان کرمی به عنوان «شهید» معرفی شود و آنها مورد حمایت «بنیاد شهید**» قرار گیرند. (مصاحبه با یکی از نزدیکان ۲ اسفند ۱۴۰۱)

در سالگرد قتل آقای کرمی، ماموران امنیتی دو برادر او به نام‌های حسام و سیروان کرمی را بازداشت کردند. طبق گزارش‌های بعدی آقای سیروان کرمی پس از«ضرب‌وشتم شدید و همچنین ضبط حساب‌های کاربری شبکه‌های اجتماعی و تلفن همراهش» آزاد شد. (هنگاو، ۲۸ مرداد ۱۴۰۲) 

واکنش خانواده

خانواده کرمی در پی از اطلاع از زخمی شدن فرزندشان به بیمارستان مراجعه و با «قسم و التماس» و نشان دادن عکس آقای کرمی جهت شناسایی، با اشاره یک پرستار متوجه شدند که او به سردخانه منتقل شده است. (مصاحبه با یکی از نزدیکان ۲ اسفند ۱۴۰۱)

خانواده آقای کرمی شکایتی را در شعبه دوم بازپرسی دادگستری شهرستان کامیاران برای پیگیری برهان کرمی ثبت کردند اما آنها به گفته یکی از نزدیکان، با توجه به موضع‌گیری مقامات قضایی، نگرانند دادرسی عادلانه صورت نگیرد و نهایتا «یک نفر را پیدا کنند و بگویند او برهان را کشته نه ماموران جمهوری اسلامی». به گفته همین منبع، خانواده به «راه» آقای کرمی «افتخار» می‌کنند و پیشنهاد حکومت را برای «شهید اعلام شدن» فرزندشان و عضویت در «بنیاد شهید» نپذیرفته‌اند. (مصاحبه با یکی از نزدیکان ۲ اسفند ۱۴۰۱)

آقای بهمن کرمی نیز در مراسم چهلم برادرش شایعه پیگیری خانواده برای ثبت‌نام برهان در بنیاد شهید حکومت را تکذیب و اعلام کرد که از این «خبر کثیف» اطلاعی ندارند. (کُردپا، ۲۵ آبان ۱۴۰۲)

 در سالگرد قتل آقای کرمی، برادر او آقای بهمن کرمی، در ویدیویی که بر روی مزار برادرش ضبط کرده بود از شکستن سنگ قبر از سوی افراد ناشناس خبر داد. او گفت: «فکرمی‌کنند با این کار ما ضعیف می‌شویم یا می‌ترسیم، [ولی] نه، ما قوی‌تر می‌شویم.»  (کانال یوتیوب صدای آمریکا، ۱۱ آبان ۱۴۰۲)

تاثیر بر خانواده 

به گفته نزدیکان به خانواده آقای کرمی، آنها «دلتنگ» این عضو خانواده هستند اما افتخار می‌کنند که «جان خود را فدای مردم ایران» کرده و آنها را «سربلند» کرده است. آنها می‌گویند پیش از این واقعه کسی آنها را در شهر نمی‌شناخت اما حالا هر جا که می‌روند مردم جلوی پای آنها بلند می‌شوند. (مصاحبه با یکی از نزدیکان ۲ اسفند ۱۴۰۱)

—----

* «شهید» واژه‌ای با مفهوم مذهبی است و به کسی گفته می‌شود که جان خود را در راه خدا از دست داده است. اما این واژه در ادبیات جمهوری اسلامی عمدتا در توصیف مرگ طرفداران حکومت اطلاق می‌شود. همچنین «بنیاد شهید» نام بنیادی است در زمان جنگ ایران و عراق تاسیس شد و وظیفه آن حمایت مالی از خانواده‌هایی که یکی از اعضای آنها جان خود را در جنگ یا در راه حفظ نظام جمهوری اسلامی از دست داده است.

تصحیح و یا تکمیل کنید