بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

عبدالزهرا

درباره

سن: ۳۱
ملیت: ايران
مذهب: احتمال قوی اسلام
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۸ بهمن ۱۳۸۶
محل: زندان مرکزی یزد، يزد، استان يزد، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: لواط به عنف; قتل

ملاحظات

خبر اعدام آقای عبدالزهرا (بدون اعلام نام خانوادگی) از سوی روزنامه اعتماد (۲۱ بهمن ۱۳۸۶) و وب‌سایت یزد فردا (۱۸ بهمن ۱۳۸۶) منتشر شد. اطلاعات تکمیلی درباره این پرونده از روزنامه‌های ایران (۷ آبان ۱۳۸۶)، تهران امروز (۱۱ بهمن ۱۳۸۶)، کیهان (۲۷ آبان ۱۳۸۶) و وب‌سایت یزد فردا (۲۴ و ۲۵ فروردین، ۶، ۹ و ۲۰ آبان و ۱ دی ۱۳۸۶) به دست آمده است.

آقای عبدالزهرا، ۳۱ ساله و متولد روستایی در استان خوزستان بود. او کودکی سختی داشت و تا کلاس اول راهنمایی درس خواند. آقای عبدالزهرا ساکن تفت در استان یزد، متاهل، دارای دو فرزند – یک دختر ۱۰ ساله و یک پسر هشت ساله - و کارمند یکی از ادارات دولتی تفت بود. بر اساس اطلاعات موجود، او فردی آرام و دارای وجهه خوب اجتماعی بود.

پرونده آقای عبدالزهرا به قتل چهار پسر ۱۲ تا ۱۵ ساله در یکی از محلات شهر تفت بین سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶ مرتبط است.

دستگیری و بازداشت

آقای عبدالزهرا روز هفتم مهر ماه سال ۱۳۸۶ بعد از گزارش ناپدید شدن یک کودک، توسط پلیس آگاهی تفت دستگیر شد. در آن روز فردی با مراجعه به پلیس آگاهی تفت اعلام کرد که پسر ۱۲ ساله‌اش در راه مدرسه گم شده و به خانه بازنگشته است. دو سال قبل نیز پسر ۱۳ ساله این فرد در حالی که در محله‌شان بازی می‌کرد ناپدید شده بود و پلیس ردی از او نیافته بود. طی دو سال فاصله ناپدید شدن این دو برادر، دو پسر ۱۲ و ۱۵ ساله دیگر نیز در همان محله ناپدید شده بودند.

در تحقیقات پلیسی روشن شد که کودک چهارم آخرین بار در راه بازگشت از مدرسه به همراه شوهرخاله خود به نام آقای عبدالزهرا دیده شده است. بر همین اساس، پلیس آگاهی تفت آقای عبدالزهرا را دستگیر و بازجویی کرد. آقای عبدالزهرا طی یک ماه بازجویی در اداره آگاهی تفت هرگونه ارتباطی با این موضوع را انکار کرد. پس از این مدت، ادامه بازجویی او به پلیس آگاهی تهران سپرده شد. آقای عبدالزهرا طی ۲۴ ساعت فشار بازجویی در آگاهی تهران اعتراف کرد که هر چهار کودک را کشته و در چاهی در یک نهالستان نزدیک به شهر تفت انداخته و روی آنها را با خاک پوشانده است.

آقای عبدالزهرا بعد از اعتراف‌گیری در اداره آگاهی تهران دوباره به آگاهی تفت بازگردانده شد و با راهنمایی او جسد هر چهار کودک در چاه مذکور پیدا شد.

بر اساس گزارش‌‌ها، آقای عبدالزهرا در بازجویی‌ها درباره انگیزه قتل اظهارات ضد و نقیضی ارائه داد. او گفت: «این کودکان را به خاطر رفتارهای نامناسبشان به قتل رساندم» (یزد فردا، ۶ آبان ۱۳۸۶) و یا «از آن جا که او تصور می‌کرده این دانش‌آموزان شیطان هستند، آنان را به قتل رسانده تا زمین را از لوث وجودشان پاک کند.» (اعتماد، ۲۱ بهمن ۱۳۸۶) اما بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب یزد اعلام کرد که او انگیزه خود را «آزار جنسی آن کودکان و انتقام‌گیری از اطرافیان» ذکر کرد. (یزد فردا، ۹ آبان ۱۳۸۶) بر اساس گزارشی دیگر، او اعلام کرد که اسفند ۱۳۸۴ با انگیزه انتقام‌گیری از باجناقش که با او اختلاف داشته، فرزند او را کشته و پس از آن تصمیم گرفته «برای از بین بردن عقده‌های درونش» دست به جنایت‌های دیگری بزند. برای همین چند پسربچه را انتخاب کرده، اما پس از قتل چهارم دستگیر شده است، در حالی که قصد داشته افراد بیشتری را بکشد. این در حالی است که پزشکی قانونی او را از لحاظ روانی سالم تشخیص داد. (اعتماد، ۲۱ بهمن ۱۳۸۶)

به گفته دادستان عمومی و انقلاب تفت، وقتی آقای عبدالزهرا دستگیر شد، همه اخلاق او را تایید کردند و حتی خانواده‌های ناپدیدشدگان بارها به مراجع مسئول مراجعه کرده و آزادی او را درخواست کرده بودند.

دادگاه

هیات قضایی دادگاه کیفری استان یزد، شامل رییس دادگاه و چهار قاضی مستشار، ساعت ۹ صبح روز ۱۹ آبان ۱۳۸۶ آقای عبدالزهرا را به صورت فوق‌العاده در یک جلسه غیرعلنی محاکمه کرد. بر اساس اطلاعات موجود، در جلسه دادگاه، نماینده دادستان، خانواده‌های قربانیان و وکیل تسخیری آقای عبدالزهرا حضور داشتند. آقای عبدالزهرا در جلسه دادگاه با پذیرش قتل چهار کودک، از خانواده‌های آنان تقاضای بخشش کرد.

اتهامات

دادگاه آقای عبدالزهرا را به «آزار جنسی و قتل عمد» متهم کرد. او متهم شد که در تاریخ‌های یازدهم اسفند ۱۳۸۴، شهریور ماه ۱۳۸۵، و پانزده فروردین و هفتم مهر ۱۳۸۶ بعد از آزار جنسی چهار پسر دوازده تا پانزده ساله دست آنها را از پشت بسته و از طریق خفه کردن، کشته است و سپس جسد آنها را در یک نهالستان در اطراف شهر تفت داخل چاهی انداخته و روی آنها را با خاک پوشانده است.

در شرایطی که حداقل تضمین‌های دادرسی رعایت نمی‌شود و متهمان از محاکمه منصفانه محروم‌اند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می‌شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

اظهارات آقای عبدالزهرا در بازجویی و پذیرش آنها در دادگاه و همچنین پیدا شدن پیکر چهار کودک کشته شده در چاهی که او در بازجویی آدرس آن را داده بود از جمله مدارک و شواهد علیه آقای عبدالزهرا بود.

سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر بارها جمهوری اسلامی ایران را به دلیل اعمال سیستماتیک شکنجه‌های شدید و استفاده از سلولهای انفرادی جهت گرفتن اعتراف از زندانیان محکوم کرده‌اند و در صحت اعترافاتی که تحت فشار از متهمان گرفته می‌شود تردید دارند.

دفاعیات

آقای عبدالزهرا بیش از یک ماه در اداره آگاهی تفت تحت بازجویی بود، اما اتهامات وارده را نپذیرفت و وقتی بعد از یک ماه به آگاهی تهران انتقال داده شد، تحت فشار بازجویی «تخصصی» به قتل اعتراف کرد.

همچنین بر اساس مستندات موجود، از آن‌جا که از مرگ نخستین جسد چهار سال و آخرین جسد نیز یک ماه گذشته بود، اتهام «آزار و اذیت جنسی» در گزارش پزشکی قانونی ثابت نشد.

حکم

دادگاه آقای عبدالزهرا را مجرم شناخت و به چهار بار اعدام (قصاص نفس) به خاطر قتل چهار کودک و یک بار اعدام برای آزار و اذیت جنسی آنان محکوم کرد. وکیل تسخیری آقای عبدالزهرا نسبت به حکم صادره اعتراض کرد و پرونده برای بررسی به دیوان عالی قضایی فرستاده شد، اما هیات قضایی در این دیوان نیز حکم صادره را تایید کرد. بر اساس اطلاعات موجود، برای اجرای سریع حکم، خانواده‌های قربانیان از چهار بار قصاص گذشت کردند تا حکم یک بار اعدام، سریع‌تر انجام شود. آقای عبدالزهرا صبح روز ۱۸ بهمن ۱۳۸۶ در استان یزد اعدام شد.

مطابق حکم، اعدام آقای عبدالزهرا قرار بود در ملاعام اجرا شود، اما بر اساس دستور کلی رییس وقت قوه قضاییه مبنی بر جلوگیری از اعدام در ملاعام مگر در موارد خاص، این حکم در حضور اولیای دم، وکیل آقای عبدالزهرا و مقامات قضایی اجرا شد. 

تصحیح و یا تکمیل کنید