بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

محسن غلامی

درباره

سن: ۳۰
ملیت: ايران
مذهب: احتمال قوی اسلام
وضعیت تأهل: نامعلوم

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۱۰ بهمن ۱۳۸۶
محل: زندان اوين، تهران، استان تهران، ايران
نحوه کشته‌شدن: حلق آویز
اتهامات: قتل
سن در زمان ارتکاب جرم انتسابی: ۳۰

ملاحظات

خبر اعدام آقای محسن غلامی به همراه چهار تن دیگر از سوی خبرگزاری فارس و ایسکانیوز (۱۰ بهمن ۱۳۸۶) و روزنامه تهران امروز (۱۱ بهمن ۱۳۸۶) منتشر شد. اخبار تکمیلی درباره این پرونده از روزنامه‌های اطلاعات (۱ خرداد ۱۳۸۴)، شرق و قدس (۱ آبان ۱۳۸۴)، جوان (۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۵) و وبلاگ فعالین حقوق بشر و دموکراسی (۹ بهمن ۱۳۸۶) به دست آمده است.

آقای غلامی، ۳۰ ساله و کارگر کارخانه ایران‌خودرو در جاده مخصوص کرج بود. او با یکی از همکاران خود دوستی صمیمانه‌ای داشت، اما والدین آن همکار با ادامه این دوستی مخالف بودند. آقای غلامی برای جویا شدن علت غیبت دوستش از کار به خانه آنها مراجعه کرد، ولی پدرش با بازپرداخت یک میلیون تومان پولی که آقای غلامی از دوستش طلب داشت، با ناراحتی از او خواست آن جا را ترک کند و به دوستی با پسرش پایان دهد. او پول را نپذیرفت و گفت تنها برای با خبر شدن از حال دوستش به آن جا رفته است. آقای غلامی فردای آن روز در محل کار برای صحبت با دوستش و گله از برخورد والدینش نزد او رفت، اما این مکالمه به مشاجره تبدیل شد.

این پرونده به کشته شدن دوست آقای غلامی در یکی از انبارهای شرکت ایران خودرو در جاده مخصوص کرج مرتبط است.

دستگیری و بازداشت

آقای غلامی روز ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۴ در پی گزارشی مبنی بر نزاع در شرکت ایران خودرو به کلانتری ۱۵۴ چیتگر دستگیر شد. بر اساس اطلاعات موجود، ساعت ۹ صبح آن روز کارگران ایران خودرو با پیکر خون‌آلود یکی از همکارانشان در انبار شماره ۴۶ این کارخانه مواجه شدند و پس از آن آقای غلامی را در حالی که با زدن شاهرگ دستش در یک انبار دیگر خود را حلق‌آویز کرده بود نجات دادند. آنها ضمن اطلاع به پلیس، هر دو مصدوم را به بیمارستان رساندند. مصدوم دیگر در اثر شدت جراحات در بیمارستان درگذشت و آقای غلامی بعد از بازجویی از سوی قاضی کشیک به عنوان متهم به قتل برای ادامه بازجویی به اداره دهم پلیس آگاهی تهران تحویل داده شد.

دادگاه

هیات قضایی شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران در تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۸۴ با حضور نماینده دادستان و خانواده قربانی به پرونده آقای غلامی رسیدگی کرد. نماینده دادستان با ارائه کیفرخواست خواستار صدور حکم قانونی برای متهم شد و خانواده قربانی نیز خواستار قصاص او شدند. پدر مقتول علت مخالفتش با ارتباط پسرش با آقای غلامی را شرور بودن او اعلام کرد. قاضی نیز تعداد هفت ضربه چاقو به سینه و پاهای مقتول را نشان از تنفر متهم دانست.

آقای غلامی در جلسه دادگاه با بیان این که حاضر نیست به زندگی‌اش ادامه دهد، از خواست اولیای دم مبنی بر قصاص تشکر کرد.

اتهامات

آقای غلامی به «قتل عمد» دوستش متهم شد.  او متهم شد که در پی مشاجره با دوست صمیمی‌اش، او را با ضربات چاقو به قتل رسانده است.

در شرایطی که حداقل تضمین‌های دادرسی رعایت نمی‌شود و متهمان از محاکمه منصفانه محروم‌اند، صحت جرایمی که به آنها نسبت داده می‌شود مسلم و قطعی نیست.

مدارک و شواهد

اظهارات متهم در مراحل رسیدگی به پرونده و دادگاه، گزارش پزشکی قانونی و اعلام ضربات جسم تیز به عنوان علت مرگ قربانی، تایید سلامت روانی متهم از سوی پزشکی قانونی، کشف آلت جرم و گواهی شهود از جمله مدارک و شواهد ارائه شده در دادگاه علیه آقای غلامی بود.

سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر بارها جمهوری اسلامی ایران را به دلیل اعمال سیستماتیک شکنجه‌های شدید و استفاده از سلولهای انفرادی جهت گرفتن اعتراف از زندانیان محکوم کرده اند و در صحت اعترافاتی که تحت فشار از متهمان گرفته می‌شود تردید دارند.

دفاعیات

آقای غلامی در جلسه دادگاه با بیان این که با دوستش درگیر نشده بوده، اعلام کرد که چاقو را در دست گرفته و به دوستش گفته «می‌خواهم خودم را با آن بزنم». دوستش پاسخ داده «اگر می‌توانی مرا بزن!» و او که تحت تاثیر داروهای آرامبخش بوده، بدون انگیزه قتل به دوستش ضربه زده و از این اقدام چنان ناراحت بوده که پس از آن اقدام به خودکشی کرده است، اما همکارانش مانع از مرگ او شده‌اند.

حکم

قاضی شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران پس از مشورت با قضات مستشار آقای محسن غلامی را به اعدام (قصاص نفس) محکوم کرد. شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور این حکم را تایید کرد. آقای غلامی یک روز قبل از اجرای حکم از زندان رجایی‌شهر در کرج به اوین در تهران منتقل شد. او پیش از اجرای حکم از اولیای دم طلب بخشش کرد، اما آنها توجهی نکردند. آقای غلامی روز دهم بهمن ۱۳۸۶ در محوطه زندان اوین به دار آویخته شد.

تصحیح و یا تکمیل کنید