بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
یک سرگذشت

فرامرز سمندری

درباره

ملیت: ايران
مذهب: بهائی
وضعیت تأهل: متاهل

مورد

تاریخ کشته‌شدن: ۲۳ تیر ۱۳۵۹
محل: زندان مرکزی تبریز، تبريز، استان آذربايجان شرقی، ايران
نحوه کشته‌شدن: تيرباران
اتهامات: جاسوسی يا فعاليت به نفع يک دولت بيگانه; مفسد فی‌الارض; همکاری با ساواک، پليس سياسی; همکاری با رژيم طاغوت

ملاحظات

خبر اعدام دکتر فرامرز سمندری به نقل از اطلاعیه دادگاه انقلاب اسلامی در روزنامه کیهان (۲۵ تیر ماه ۱۳۵۹) منتشر و توسط دیگر منابع رسانه‌ای نیز تایید گردید. (رجوع شود به روزنامه‌های کیهان (۲۳ تیر ماه ۱۳۵۹) اعلامیه رئیس زندان؛ صبح آزادگان (۲۴ تیر ماه ۱۳۵۹) ؛ بامداد (۲۴ تیر ماه ۱۳۵۹)؛ و جمهوری اسلامی (۲۴ تیر ماه ۱۳۵۹). اطلاعات در خصوص زندگی و اعدام دکتر سمندری از طریق مقاله‌ای به تحریر همسرش آنیتا (کارّ) سمندری که در اخبار بهائی شماره ۶۰۳ (خرداد ماه ۱۳۶۰) به چاپ رسید،(۱) و اسناد منتشره در وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، وب سایت ایران وایر، و پست فیسبوکی یکی از دانشجویانش (پست فیسبوک، ۱۳۹۸) به دست آمده است. علاوه بر این، بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران توانست گفتگوی کوتاهی با یکی از هم بندان دکتر سمندری داشته باشد؛ این شخص توانست اطلاعاتی در خصوص زمان حبس وی در اختیار بنیاد برومند قرار دهد. (مصاحبه بنیاد برومند، ۱۲ تیر ماه ۱۴۰۱).

دکتر سمندری همچنین یکی از ٢٠۶ بهائی ایرانی است که نامش در گزارش سال ١٩٩۳ جامعه جهانی بهائی منتشر شده است. این گزارش، آزار و اذیت اعضای جامعه بهائی در جمهوری اسلامی ایران را مستند نموده و فهرستی از بهائیانی که از سال ١٣۵٧ به بعد در ایران کشته شده‌اند را شامل می‌شود. اطلاعات تکمیلی در این خصوص از شماره‌های مختلف نشریه عالم بهائی به دست آمده است. برای مثال، رجوع شود به شماره ۲۹، ۱۹۸۶-۱۹۸۲، حیفا، ۱۹۹۴.

دکتر سمندری، فرزندِ تراز سمندری، در روز ۲۹ بهمن ماه ۱۳۱۱ در یک خانواده بهائی در بابل به دنیا آمد. (مقاله سمندری؛ اخبار بهائی شماره ۶۰۳ ؛ وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران؛ وصیتنامه). او متاهل و دارای سه فرزند بود. دکتر سمندری در سال ۱۳۵۹ به عضویت در محفل روحانی محلی بهائیان در تبریز انتخاب شد.

او در دانشگاه تبریز تحصیلات پزشکی خود را به اتمام رساند و پس از آن دو سال به خدمت سربازی رفت. (وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، بیوگرافی). دکتر سمندری سپس برای ادامه تحصیل با بورسیه دولتی به کانادا رفته و هفت سال در این کشور کار و تحصیل کرد و پس از اخذ تخصص گوش و حلق و بینی موفق به دریافت فوق تخصص جراحی میکروسکوپی گردید و به عنوان پیشرو در ابداع روش‌های نوین جراحی گوش ناشنوایان در جهان شناخته می‌‌شد، روش‌هایی که امروز متداول شده است. (ایران وایر). هنگامی که دکتر سمندری در سال ۱۳۴۶ به تبریز بازگشت، به سِمَت استادی دانشگاه تبریز منصوب شد و در بیمارستان دانشگاه تبریز مشغول به کار شد؛ به گفته همسرش، او بعضاً  ۱۰۰ بیمار در روز ویزیت می‌کرد. به نقل از یکی از دانشجویانش، دکتر سمندری هزینه درمان بیماران بی بضاعت را شخصاً متقبل می‌شد و کشاورزان بیمار را در محل سکونت خودشان ویزیت می‌کرد. (پست فیسبوک، ۱۳۹۸).

پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷، دولت کانادا از همه اتباع خود خواست تا ایران را ترک کنند.  (ایران وایر). دکتر سمندری از همسر خود که کانادایی بود خواسته بود با فرزندانشان به کانادا بازگردند و همسرش مدت کوتاهی قبل از انقلاب این کار را انجام داد. دکتر سمندری آخرین بار در سفری که  در آن سال به کانادا داشت با همسر و فرزندان خود دیدار کرد و سپس به خاطر احساس وظیفه‌ای که نسبت به بیماران خود می‌کرد، به ایران بازگشت. (مقاله آنیتا (کارّ) سمندری، اخبار بهائی شماره ۶۰۳). یکی از دانشجویان دکتر سمندری در یک پست فیسبوکی نوشت: یک روز، هنگامی که دکتر محل کلینیکی که در آن مشغول به کار بود را ترک می‌کرد یکی از دانشجویانش از او پرسید چرا به ایران برگشته؛ دکتر سمندری نگاهی به حیاط کلینیک که مملو از بیماران کم بضاعت بوده افکند و گفت «به خاطر اینها». (پست فیسبوک، ۱۳۹۸).

وضعیت بهائیان در جمهوری اسلامی 

جمهوری اسلامی جامعه بهائیان ایران را (که با حدود سیصد هزار عضو در سال ۱٣۵٧، (۲) یکی از پر‌شمارترین اقلیت‌های مذهبی کشور است) به صورت مداوم و سیستماتیک تحت آزار و سرکوب قرار داده و بهائیان را از اساسی‌ترین حقوق بشر محرومشان کرده است. قانون اساسی دین بهائی را به رسمیت نمی‌شناسد و مقامات کشور، این دین را الحادی تلقی می‌کنند. در نتیجه بهائیان از حقوق رسمی یک اقلیت مذهبی برخوردار نیستند. آنها نمی‌توانند مذهب‌شان را آشکار کنند و یا مراسم مذهبی خود را به جا آورند. آنان از هرگونه فعالیت در عرصه عمومی منع شده‌ و حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی‌شان به طور مدام نقض می‌شود بهائیان از حق تحصیل و به ویژه تحصیلات عالی و حق اشتغال در ادارات دولتی یا وابسته به دولت محرومند. آنها حتی برای تصاحب و مدیریت مشاغل آزاد هم امنیت ندارند و در موارد بسیاری محل کسب و کار آنها یا مورد هجوم افراد و گروه‌های وابسته به دولت قرارمی‌گیرند یا اینکه به خاطر امتناع از کار در روزهای مقدس دینی از سوی دولت پلمپ می‌شوند. حکومت ایران بهائیان را به طور مداوم و به بهانه‌های واهی بازداشت می‌کنند. (۳)  

 بهائی‌ستیزی در ایران محدود به دوران حکومت جمهوری اسلامی نیست اما در دوران این حکومت شدت گرفت و نهادینه شد. در آستانه انقلاب نیز طرفداران آیت‌الله خمینی به منازل و محل‌های کسب و کار حمله می‌کردند و در برخی موارد به قتل  بهائیان دست زدند.

آیت‌اللّه خمینی  در آستانه بازگشت از فرانسه به ایران  در پاسخ به پرسشی درباره‌ی آزادی سیاسی یا دینی بهائیان تحت حاکمیت دولت اسلامی چنین گفت: «آنها یک حزب سیاسی هستند؛ مضرّند. مقبول نخواهند بود». مصاحبه‌کننده سوال دیگری کرد: «آیا برای انجام شعائر دینی خود آزادی خواهند داشت؟» آیت‌اللّه جواب داد: «نه». خمینی پیشتر هم در سخنرانی‌های جداگانه‌ای از «خطر بهائیان برای رژیم شاه، اسلام، وحدت ملی، و امنیت ملی سخن می‌گفت.» (وبسایت آسو، ۱۴ مهر ۱۳۹۴)

محفل ملی بهائیان بعد از انقلاب اسلامی

 در ساختار جامعه بهائی، نهاد «محفل روحانی ملی» هیئتی متشکل از نه نفر است که سالانه با رأی بهائیان بزرگسال در هر کشور انتخاب می‌شود. این نهاد به امورات و مشکلات جامعۀ بهائی در سطح ملی رسیدگی می‌کند. «محفل روحانی ملی» مسئولیت هدایت، هماهنگی و تحرک بخشیدن به فعالیت‌های محفل‌های روحانی محلی هر کشور و ارتباط با بیت‌العدل اعظم (شورای بین‌المللی آیین بهائی)، عالی‌ترین مقام تصمیم‌گیری جامعه بهاییان جهان، را بر عهده دارد.

 در سال‌های ۵۹ و ۶۰ محافل اول، دوم و سوم ملی و محافل محلی بهائی از جمله در شهرهای تهران، یزد، همدان و تبریز، به شدت سرکوب و اکثریت اعضای آن‌ها اعدام شدند. محفل ملی سوم بهائیان در «آخرین پیام محفل روحانی ملی ایران به یاران آن سامان» به پیروی از اصل اطاعت از حکومت، تشکیلات بهائی را تعطیل اعلام کرد و همزمان با ارسال نامه‌ای سرگشاده که برای دو هزار نفر از افراد سرشناس و عالی رتبه‌ حکومت فرستاده شده بود درخواست کرد تا به دستگیری، زندان، شکنجه، اعدام و ظلم به بهائیان پایان دهند. (بی‌بی‌سی فارسی، ۱۹ مهر ۱۳۹۴) 

مقامات قضایی جمهوری اسلامی، اعدام‌ها و سرکوب اعضای محافل ملی را توجیه کرده‌اند. آیت‌الله خمینی طی یک سخنرانی در ٧ خرداد ١٣٦١ گفته است: «بهائی‌ها یک مذهب نیستند، یک حزب هستند، یک حزب که در سابق انگلستان پشتیبانی آنها را می‌کرد و حالا هم آمریکا دارد پشتیبانی می‌کند. اینها هم جاسوس هستند.» (صحیفه نور، جلد ۱۷، ۷ خرداد ۱۳۶۱)

بهائیان در برابر اتهام رابطه با کشورهایی مانند اسرائیل با تکیه بر «اصل مذهبی «ضرورت دوری از سیاست»، چنین اتهاماتی را رد می‌کنند. آنها می‌گویند روابط مذهبی حد و مرزی ندارد و «به هیچ وجه محفل بهائیان ایران علیه جمهوری اسلامی کاری و اقدامی نکرده است.» ( وبسایت آسو، ۱۸ مرداد ۱۳۹۴)

باید یادآوری کرد که بیت‌العدل اعظم زمانی در حیفا تاسیس شده که هنوز کشوری به نام اسرائیل تشکیل نشده است. پایه‌گذاران دیانت بهائی و به ویژه بهاءالله در اواخر قرن ۱۹ تحت فشار و سرکوب ناچار به ترک ایران و روی آوردن به ترکیه و عراق شدند.

بهاءالله در دوران اقامت در امپراتوری عثمانی هم از سرکوب در امان نماند. او مدتی در ترکیه کنونی زندانی بود و در سال ۱۹۰۸ میلادی از زندان آزاد شد. بهاءالله  در سال ۱۹۰۹ میلادی جسد سید علی محمد باب را که در سال ۱۸۵۰ میلادی در ایران اعدام شده بود، به بیت‌العدل منتقل کرد. بهاءالله به عنوان رهبر وقت بهائیان کمی قبل از جنگ جهانی اول در حیفا، شهری که بیت‌العدل در آن واقع شده، مستقر شد و به رسیدگی به مشکلات و امورات جامعه بهائی پرداخت. جامعه بهائی بعد از جنگ جهانی اول، زمانی که فلسطین تحت قیمومیت انگلستان بود،  در حیفا از سرکوب محفوظ ماند. (تحقیقات بنیاد برومند)

دستگیری و بازداشت

دکتر سمندری در روز ۲ اردیبهشت ۱۳۵۹ دستگیر و به زندان تبریز منتقل و در بند سه گانه این زندان نگهداری شد. به نقل از مقاله‌ای در ایران وایر، او به همراه تعدادی از بهاییان تبریز که در منزل یکی از آنها جمع شده بودند، دستگیر شد. دکتر سمندری در طول بازداشت، تحت بازجویی قرار گرفته و از او درباره فعالیت‌های سیاسی‌اش و این که آیا به اسرائیل وابستگی دارد یا خیر، سوال شده بود. (وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، وصیتنامه). به وی اجازه داده شد با یک عضو نزدیک خانواده ملاقات‌های هفتگی داشته باشد (مقاله آنیتا (کارّ) سمندری، اخبار بهائی شماره ۶۰۳) اما معمولاً او را به هواخوری روباز و عمومی نمی‌بردند تا کسی متوجه دستگیری او نشود. (ایران وایر). او چندین بار جهت درمان زندانیان، به بهداری زندان فرستاده شد.

یکی از هم بندان دکتر سمندری به بنیاد برومند گفت که دکتر در یک مورد اصرار کرده بود به گروهی از زندانیان در تمیز کردن توالت‌های بند کمک کند، علیرغم آن که آنها اصرار داشتند به‌اندازه کافی داوطلب برای این کار هست، که هم جوان تر‌اند و هم توانایی بیشتری دارند. (مصاحبه بنیاد برومند، ۱۲ تیر ماه ۱۴۰۱).

دادگاه

در خصوص این که محاکمه‌ای برای دکتر سمندری برگزار شده یا خیر اطلاعی در دست نیست، اما به گفته همسرش، چند جلسه رسیدگی انجام گرفته که در خلال آن به وی فشار آمده که در ازای آزادیش، دیانت خود را انکار کند. (مقاله آنیتا (کارّ) سمندری، اخبار بهائی شماره ۶۰۳).

اتهامات

روزنامه کیهان (۲۷ تیر ماه ۱۳۵۹) به نقل از دادگاه انقلاب اسلامی، اتهامات علیه دکتر سمندری را «همکاری موثر با رژیم فاسد پهلوی و ساواک منحله، همکاری با دولت غاصب اسرائیل و صهیونیسم بین‌الملل و ارسال گزارشات خبری و اطلاعات فرهنگی، سیاسی، جغرافیایی، نظامی، و جمع آوری و ارسال پول و کمک مالی به دولت جنایتکار اسرائیل، و قیام علیه اسلام و مسلمین از طریق همکاری مستقیم با اسرائیل و اشاعه فحشا و منکر» عنوان شد.

از آنجا که جامعه بین‌المللی همواره آزار و سرکوب پیروان بهائیت، این اقلیت مذهبی غیر سیاسی (آرام) را بالاجماع محکوم می‌نماید، مقامات ایران کمتر اذعان می‌کنند به این که بهائیان  رابه لحاظ اعتقاداتشان مجازات می‌نمایند. مقامات قضایی عمدتاً اتهاماتی نظیر «فعالیت‌های ضدانقلابی»، «پشتیبانی از رژیم سابق»، «جاسوسی برای صهیونیسم» و یا «فعالیت در ارتباط با فحشا، زنا، و فساد اخلاقی» به بهائیان وارد می‌کنند.

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه آقای دکتر سمندری نیست.

دفاعیات

دکتر سمندری در وصیتنامه خود اعتقادش به دیانت بهائی را مورد تایید قرار داد و تاکید کرد «با مسائلی نظیر مداخله در امور سیاسی ... و کمک مالی به اسرئیل و رابطه با صهیونیسم کاملاً بیگانه» است. وی به خصوص به خانواده خود اطمینان داد که «راه خطا نپیموده» و از «سیئات» به دور بوده است. (وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، وصیتنامه). خانم آنیتا کارّ سمندری در مقاله‌ای در دفاع از همسر خود خاطرنشان ساخت «این چهار اتهام را همیشه به بهائیان وترد می‌کنند». وی افزود «بهائیان سراسر جهان، از جمله بهائیان ایران، به طور مرتب برای زیارت [به اماکن مقدس بهائیان واقع دراسرائیل] می‌روند و کمک‌های مالی به آن می‌رسانند چرا که مراکز اداری بین‌المللی بهائیان در شهر حیفا در کشور اسرائیل است و بهاءالله، بنیانگزار دیانت بهائی در سال ۱۸۹۲ میلادی، [پیش از تاسیس کشور اسرائیل]، در تبعید در این شهر در گذشته است. یکی از تعلیمات اساسی دیانت بهائی، برابری زن و مرد است. زنان بهائی، سر کردن چادر که سنت شیعی بر آن تاکید دارد را نفی می‌کنند. روحانیان مسلمان، این زنان را بی بند و بار خوانده و جامعه بهائی را متهم به اشاعه فساد و فحشا می‌کند.»

نمایندگان جامعه بهائی تاکید می‌کنند اعضای آن تنها به خاطر اعتقاداتشان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. آنها اتهاماتی از قبیل فعالیت سیاسی ضد انقلابی یا جاسوسی که همواره در دادگاه‌‌های ایران به بهائیان وارد می‌شود را تکذیب کرده و یادآوری می‌کنند که اصول اساسی دینشان، وفاداری به حکومت و فرمانبرداری از آن را تکلیف شمرده و آ‌‌نها را از هرگونه دخالت در امور سیاسی منع می‌‌نماید. 

حکم

دادگاه انقلاب اسلامی تبریز دکتر سمندری را «محارب با خدا و رسول خدا و مفسد فی الارض» شناخت و او را به اعدام از طریق تیرباران محکوم کرد. (روزنامه کیهان، ۲۵ تیر ماه ۱۳۵۹). دادگاه همچنین به وی به عنوان «رئیس محفل بهائیان آذربایجان شرقی» اشاره کرد. دکتر سمندری به همراه یکی از دوستان نزدیکش در سحرگاه ۲۳ تیر ماه ۱۳۵۹ تیرباران شد.

پیکر او با رعایت قوانین بهائی و در حضور بیش از هزار تن از دوستان و نزدیکانش به خاک سپرده شد. (وب‌‌سایت خانه‌ اسناد بهایی ستیزی در ایران، بیوگرافی). دکتر سمندری در وصیتنامه خود از کلیه دوستان و هم بندان خود تشکر و با فرزندان، والدین، و «آنیتای عزیز» ش خداحافظی کرد.

 —---------------------

۱) این مقاله اولین بار در شماره ۸۱ زمستان 1980مجله سبز و سفید، مجله انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه ساسکاچوان (کانادا) منتشر شد.
۲) «مرگ تدریجی بهائیان ایران» نوشته‌ی ریچارد ن. اوستلینگ، مجله تایم به تاریخ ٢۰ فوریه ۱٩٨۴؛ و «تضییقات بهائیان ایران ۱۹٨۴־۱٨۴۴» نوشته‌ی داگلاس مارتین، پژوهش بهائی جلد ١٣/١۲ چاپ سال ۱۹٨۴، ص ۳. تعداد جمعیت فعلی بهائیان در ایران مشخص نیست.
۳) در قوانین کیفری ایران برای بهائیان هیچ حقی پیش‌بینی نشده است و آنان همواره در معرض سوءاستفاده و اعمال خشونت قرار دارند. چنانچه قربانی آزار و حمله شوند و مورد سرکوب قرار‌گیرند یا به قتل برسند، دادگاهی برای آنها حق تظلم و دادخواهی قائل نیست. مقامات قضایی ایران با استناد به فتوا‌ی بعضی مراجع تقلید که به موازات مجلس از منابع قانون گذاری محسوب می‌شوند، بهائیان را در زمره‌ مرتدین که تحت حمایت قانون نیستند قرار می‌دهند. یکی از این مراجع، آیت‌الله روح‌‌‌‌الله خمینی است که برای جرم ارتداد حکم اعدام تعیین کرده است و اعلام کرده که یک مسلمان نباید به جرم کشتن مرتد اعدام شود.

تصحیح و یا تکمیل کنید