رهنمودهای سازمان ملل متحد ناظر بر پیشگیری ازبزهكاری نوجوانان (رهنمودهای ریاض)
مصوب ١٤ دسامبر ١٩٩٠ مجمع عموم قطعنامه ١١٢/٤٥
١. اصول اساسی
١. پیشگیری از بزهكاری نوجوانان عنصر اساسی پیشگیری عمومی از جرم در جامعه است. جوانان می توانند از طریق مشاركت در فعالیتهای مشروع و مفید برای اجتماع و نیز جهتگیریهای انسانی در قبال جامعه و زندگی خود، رفتارهای غیر مجرمانهای در پیش گیرند.
٢. پیشگیری موفقیتآمیز از بزهكاری نوجوانان مستلزم تلاش تمامی جامعه در تضمین رشد هماهنگ جوانان است که با احترام به شخصیت وی و کمک به شكوفایی او از همان اوان كودكی صورت می گیرد.
٣. تفسیر رهنمودهای حاضر باید با جهتگیریای صورت گیرد كه محور آن كودكان باشند. جوانان بایستی نقشی فعال در جامعه داشته باشند و نباید به عنوان موضوعی برای كنترل وهمرنگی با جامعه در نظر گرفته شوند.
٤. در تحقق رهنمودهای حاضر، محور برنامۀ پیشگیری از جرم بایستی در مطابقت با نظامهای حقوقی هر كشور، تأمین رفاه جوانان از دوران كودكی باشد.
٥. ضرورت و اهمیت خطمشیهای جدید در پیشگیری از بزهكاری و انجام تحقیقات نظام مند و تدوین موازینی در این زمینه بایستی مورد قبول واقع شود. این موازین باید از جرم انگاشتن و مجازات كردن اعمالی كه موجب صدمه به توسعه و رشد كودكان نمیشود و آسیبی به دیگران نمیرساند خودداری كنند. خطمشیها و تدابیر بایستی شامل نكات زیر باشد:
الف) تدارک امکانات، به ویژه جهت آموزش و تأمین نیازهای مختلف جوانان و ساخت چارچوب حمایتی جهت تضمین رشد شخصیتی كلیۀ جوانان، به ویژه آنهایی كه در " خطر" و یا در"معرض خطرات اجتماعی" اند و نیازمند مراقبت و حمایت ویژه می باشند؛
ب) لزوم نگرش و رویكردهای تخصصی برای پیشگیری از بزهكاری و قانونی کردن آن، و نیز لزوم روندها، نهادها، تسهیلات و نیز ایجاد شبكه خدماتی جهت تقلیل انگیزهها، نیازها، فرصتها وشرایطی كه موجب سقوط در ورطۀ ارتكاب جرم میشوند؛
ج) مداخلات رسمی در امور جوانان بایستی اصولاً در جهت مصالح كلی جوانان و بر مبنای عدل و انصاف باشد؛
د) تضمین رفاه، رشد، حقوق و مصالح كلیه افراد جوان؛
ﻫه) توجه به این نكته كه رفتار نوجوانان در مواردی كه با ارزشها و معیارهای رایج در جامعه مطابقت نمیكند، ناشی از روند رشد آنهاست و با بلوغ و حصول مراحل رشد در بسیاری از موارد، خود به خود برطرف میشود؛
و) آگاهی از این امر كه در نظر اغلب كارشناسان، برچسب زدن به جوانان تحت عنوان «منحرف» «بزهكار» یا « بزهكاربالقوه» اغلب رشد الگوی نامطلوبی از رفتار را در نزد جوانان تقویت میكند.
٦. خدمات و برنامههای متكی به جامعه بایستی برای پیشگیری از بزهكاری نوجوانان، به خصوص در مواردی كه هیچ نوع تشكیلات خاصی در این زمینه ایجاد نشده است، توسعه یابد. نهادهای رسمی كنترل اجتماعی بایستی آخرین وسیلهای باشند كه جامعه به آنها متوسل میشود.
٢. دامنۀ رهنمودها
٧. این رهنمودها بایستی در چارچوب كلی اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، اعلامیۀ حقوق كودك، معاهدۀ حقوق كودك و قواعد حداقل استاندارد سازمان ملل در باب دادرسی ویژۀ نوجوانان و نیز سایر اسناد و قواعد بینالمللی مربوط به حقوق، منافع و رفاه كودكان و جوانان تفسیر و اجرا شود.
٨. این رهنمودها بایستی همچنین با توجه به وضعیت شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر یك از دول عضو اجرا شود.
٣. پیشگیری عمومی
٩. طرحهای جامع پیشگیری باید در كلیه سطوحِ فعالیتهای دولتی لحاظ و شامل موارد زیر شود:
الف) تحلیل جامع مشكلات موجود و تهیۀ فهرستی از برنامهها، خدمات، تسهیلات و منابع موجود؛
ب) تعیین مسئولیتهای مشخص برای سازمانها، نهادهای ذیصلاح و پرسنل دستاندركار پیشگیری از جرم؛
ج) ایجاد سازوكارهایی جهت هماهنگی مناسب در تلاشهای مربوط به پیشگیری از جرم میان سازمانهای دولتی و غیردولتی؛
د) تعیین خطمشیها، برنامه و استراتژیهای مبنی بر تحلیلات آیندهبین كه به طور ادواری مورد ارزیابی دقیق و نظارت در مراحل اجرا قرار میگیرد؛
ﻫ) اتخاذ روشهای مؤثر در محدود ساختن فرصت های ارتكاب جرم؛
و) مشاركت اجتماعی از طریق سلسلۀ گستردهای از خدمات و برنامهها؛
ز) همكاری نزدیك میان سازمانهای مختلف در سطح ملی، ایالتی، استانی، محلی با مشاركت بخش خصوصی، نمایندگان محلی، سازمانهای مربوط به اشتغال، مراقبت از كودكان، بهداشت، آموزش، حمایت های اجتماعی مراکز اجرای قانون، مراکز قضایی، به منظور ایجاد هماهنگی در فعالیت های پیشگیری از بزهكاری نوجوانان؛
ح) مشاركت جوانان در تعیین خطمشیها و روند اجرای برنامههای پیشگیری از بزهكاری، با استفاده از منابع انسانی جامعه، خودیاری جوانان و برنامههای جبران خسارت قربانیان و كمك به آنها؛
ط) استخدام پرسنل متخصص در كلیه سطوح.
٤. روند پرورش اجتماعی
١٠. باید بر خطمشیهای پیشگیرانه در جهت تسهیل پرورش اجتماعی و تطبیق موفقیتآمیز كلیه كودكان و جوانان با جامعه ـ به خصوص از طریق خانواده، جامعه، گروههای همسالان، مدارس، آموزش حرفهای و فضای كار و اشتغال و نیز از طریق سازمانهای داوطلب، تأكید شود. به رشد و شکوفایی شخصیتی كودكان و جوانان بایستی توجه كافی شده و آنها را در روند پرورش اجتماعی و تطبیق با جامعه، به عنوان یکی از مشاركت كنندگان اصلی و برابر بهحساب آورد.
الف. خانواده
١١. هر جامعهای باید تأمین رفاه خانواده را درردیف الویت های اصلی خود قرار دهد.
١٢. با توجه به این كه خانواده واحد مركزی و مسئول اولین مراحل پرورش اجتماعی كودكان است، سازمانهای اجتماعی و دولتی باید برای حفظ یكپارچگی آن، از جمله خانواده به صورت گستردۀ آن، تلاش كنند. جامعه مسئول كمك به خانواده در تأمین، مراقبت و حمایت و تضمین رفاه جسمی و روانی كودكان است. تسهیلات مناسبی از جمله مراقبت روزانه از كودكان بایستی پیشبینی شود.
١٣. دولتها باید سیاستها و خطمشیهایی اتخاذ كنند كه رشد كودكان را در یك محیط خانوادگی با ثبات و مساعد تأمین كند. به خانوادههایی كه نیازمند كمك برای حل مسائل ناشی از بیثباتی یا كشمكشهای خانوادگی هستند بایستی خدمات اجتماعی لازم ارائه شود.
١٤. در مواردی كه محیط خانوادگی با ثبات و مساعدی وجود ندارد و تلاشهای جامعه برای كمك به خانواده با شكست روبرو شده است و همچنین نمی توان بر كمكهای اعضای دورتر خانواده تكیه كرد، خانواده جایگزین و نظام فرزندخواندگی باید مورد توجه قرار گیرد. این روش بایستی حتیالمقدور در جهت یافتن محیط خانوادگی با ثبات و مساعد و ایجاد حس تداوم وضعیت برای كودكان در محیط جدید باشد و از هر بیثباتی و تغییر خانوادۀ پذیرا اجتناب شود.
١٥. به كودكانی كه خانواده های آنها در اثر مسائل ناشی از تغییرات ناگهانی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دچار تحول شده اند، بهویژه كودكان بومی، مهاجر و پناهنده، بایستی توجه خاص شود. از آنجایی که این گونه تغییرات میتواند باعث اختلال در ظرفیت اجتماعی خانواده برای پرورش سنتی كودكان شود، به ویژه دراثراختلافات فرهنگی و نقش افراد، اتخاذ روشهای ابتكاری و سازندۀ اجتماعی جهت تسهیل روند پرورش اجتماعی كودكان ضروری است.
١٦. به منظور آموزش خانواده ها در مورد نقش و وظایفشان به عنوان سرپرست در امر رشد و مراقبت از كودكان خود و نیز گسترش روابط مثبت میان كودكان و والدین، آگاه و حساس ساختن والدین نسبت به مسائل كودكان و جوانان و تشویق جوانان به شرکت در فعالیتهای خانوادگی و اجتماعی، باید تدابیری اتخاذ شده و و برنامههایی پیشبینی گردد.
١٧. دولتها باید تدابیری اتخاذ كنند كه انسجام و هماهنگی خانوادگی را ارتقأ دهد و جدایی كودكان از والدین را بهاستثنای مواردی كه برای رفاه و آیندۀ كودك راهحل دیگری وجود نداشته باشد، منع كنند.
١٨. نقش خانواده و خانواده به مفهوم سنتی و گسترده آن در روند پرورش اجتماعی كودكان حائز اهمیت بسیار است. همچنین تأكید بر نقش آتی، مسئولیتها، مشاركت و سهیم شدن جوانان در امور جامعه نیز امری بسیار اساسی به شمار می رود .
١٩. در مقام تضمین حقوق كودكان جهت پرورش اجتماعی به طور صحیح، دولتها و دیگر نهادها بایستی بر سازمانهای اجتماعی و حقوقی موجود تكیه كنند و در مواردی كه نهادهای سنتی و رسوم نقش خود را از دست داده اند، روشهای جدیدی ابداع كنند.
ب. آموزش
٢٠. دولت ها موظفند آموزش همگانی را برای كلیۀ جوانان تأمین کنند.
٢١. نظامهای آموزشی علاوه بر فعالیتهای علمی و حرفهای بایستی به امور زیر توجه كنند:
الف) تعلیم ارزشهای اساسی و توسعه احترام به هویت فرهنگی كودك، ارزشهای اجتماعی كشوری كه كودك در آن زندگی می كند، تمدنهای متفاوت با فرهنگ كودك و نیز حقوق بشر و آزادیهای بنیادین؛
ب) كمك به پرورش و شكوفایی شخصیت، استعدادها، تواناییهای جسمی و روحی بالقوۀ جوانان؛
ج) جوانان بایستی در روند پرورشی اشان به عنوان عامل فعال و مؤثر شرکت داشته باشند و نباید در این روند منفعل واقع شوند؛
د) توسعۀ فعالیتهایی كه به جوانان هویت بخشد وحس تعلق به مدرسه و جامعه را در آنها ایجاد كند؛
ﻫ) تشویق جوانان به درك و احترام به نظرات و عقاید مختلف و تفاوتهای فرهنگی و غیره؛
و) ارائه اطلاعات و راهنمایی درباره آموزش حرفهای، فرصتهای کاری و پیشرفت در زمینه كاری؛
ز) حمایت روانی مثبت از نوجوانان و اجتناب از رفتاری كه آثار سوء روانی بر نوجوان دارد؛
ح) احتراز از تدابیر سختگیرانه انضباطی، به خصوص تنبیه بدنی.
٢٢. نظامهای آموزشی بایستی تلاش كنند با والدین، سازمانهای اجتماعی و نهادهایی که به امور جوانان می پردازند همکاری کنند.
٢٣. جوانان و خانواده های آنها را بایستی از قانون و حقوق و مسئولیتهایشان در برابر قانون و نیز ارزشهای جهانی از جمله اسناد حقوقی سازمان ملل متحد آگاه ساخت.
٢٤. نظامهای آموزشی بایستی به جوانانی كه در معرض خطرات اجتماعی هستند توجه خاص كنند. بدین منظور بایستی برنامه ها و رویکرد و ابزار تربیتی پیشگیری مناسب و خاص، تدوین و به طور دقیق اجرا شود.
٢٥. به خطمشیها و استراتژیهای جامع برای جلوگیری از مصرف الكل و مواد مخدر و سایر مواد مضر برای جوانان بایستی توجه خاص شود و آموزگاران و سایر كارشناسان باید برای پیشگیری از این مسئله و برخورد با آن تجهیز شده و آموزش ببینند. همچنین اطلاعات مربوط به مضرات مصرف و اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الكی بایستی در اختیار محصلان و دانشجویان قرار گیرد.
٢٦. مدارس باید مركز اطلاعات و راهنمایی برای ارائه خدمات پزشكی، مشورتی و خدمات دیگر برای جوانان باشند، بهویژه جوانانی كه به مراقبتهای خاصی احتیاج دارند و مورد سوءرفتار، غفلت، آزار یا بهرهكشی قرار گرفتهاند.
٢٧. آموزگاران، سایر بزرگسالان و کلیۀ دانش آموزان را بایستی از طریق اجرای برنامه های آموزشی نسبت به مسائل، نیازها و برداشتهای نسل جوان، به خصوص آنهایی كه به گروههای محروم یا كمدرآمد، اقلیتهای قومی و سایر اقلیتها تعلق دارند، حساس و آگاه ساخت.
٢٨. نظامهای رسمی آموزشی بایستی تلاش كنند به استانداردهای عالی حرفهای و آموزشی در خصوص برنامه، روش و طرز برخورد به یادگیری و تعلیم و تربیت و همچنین استخدام و آموزش معلمان با صلاحیت دست یابند. نظارت و ارزیابی منظمی باید از نتایج كار توسط سازمانها و مراكز متخصص و صلاحیتدار انجام گیرد.
٢٩. مدارس بایستی با همكاری گروههای اجتماعی برای جوانان فعالیتهای فوق برنامه طرحریزی و اجرا كنند.
٣٠. به كودكان و جوانانی كه در امر تحصیلی با مشكل مواجه هستند یا ترك تحصیل كردهاند، باید كمكهای خاصی ارائه شود.
٣١. مدارس بایستی خط مشیها و قواعدی را ترویج کنند كه صحیح و عادلانه باشد؛ دانشآموزان باید در تعیین خط مشی مدارس از جمله مقررات انضباطی و تصمیمگیریها از طریق نماینده، شركت داشته باشند.
ج. جامعه
٣٢. به منظور پاسخگویی به نیازها، مشکلات، منافع و دغدغههای خاص جوانان و ارائه مشورت و راهنمایی به آنها و خانوادههایشان بایستی خدمات و برنامههایی در بطن جامعه ایجاد و در صورت وجود، تقویت شوند.
٣٣. جامعه بایستی موازین مختلف جهت معاضدت اجتماعی به جوانان ابداع و در صورت وجود این موازین، آن ها را تقویت کند این كمكها از جمله شامل ایجاد مراكز توسعه اجتماعی، تسهیلات تفریحی و مراكز خاصی که به مشکلات كودكان در معرض خطرات اجتماعی می پردازند، است. در ارائۀ این کمک ها بایستی، احترام به حقوق فردی تضمین شود.
٣٤. برای جوانانی كه نمیتوانند با خانواده خود زندگی كنند یا فاقد منزل مسكونیاند، بایستی اماکن خاصی پیشبینی شود.
٣٥. برای تسهیل دوران گذار به سن بلوغ بایستی یك رشته خدمات و تدابیر كمكی جهت جوانان ارائه شود. این خدمات باید شامل برنامههای ویژۀ معتادان با تأكید بر مراقبت، مشورت، معاضدت و معالجه باشد.
٣٦. سازمانهای داوطلب كه خدماتی برای جوانان عرضه میكنند بایستی از لحاظ مالی و نیز از جهات دیگر مورد حمایت دولت و سایر سازمانها قرار گیرند.
٣٧. در هر محله ای باید سازمانهای خاص جوانان ایجاد و در صورت وجود تقویت شود. به این سازمان ها بایستی موقعیتی تفویض شود که بتوانند به عنوان یکی از شرکت کنندگان اصلی در مدیریت امور جامعۀ محلی محسوب شوند. این سازمان ها بایستی جوانان را به ایجاد حركتهای جمعی داوطلبانه خصوصاً حركتهایی كه به نفع جوانان نیازمند كمك ایجاد میشود، تشویق كنند.
٣٨. سازمانهای دولتی باید مسئولیت ویژهای در ارائه خدمات لازمه به كودكان خیابانی و بدون مسكن بهعهده گیرند. اطلاعات مربوط به تسهیلات محلی، مسكن، اشتغال و سایر اشكال و منابع كمك و معاضدت بایستی در اختیار جوانان قرار گیرد.
٣٩. بایستی تسهیلات و خدمات متنوعی ایجاد شود که مورد علاقۀ جوانان بوده و منافع خاصی را در بر داشته باشد و به سهولت در دسترس آنها قرار گیرد.
د. رسانههای گروهی
٤٠. باید رسانههای گروهی را تشویق کرد که اطلاعات و مدارکی را كه از منابع گوناگون بین المللی و ملی كسب میکنند در دسترس جوانان قرار دهند.
٤١. رسانههای گروهی را بایستی به برجسته ساختن نقش مثبتی که جوانان در امور جامعه ایفا می کنند تشویق کرد.
٤٢. رسانههای گروهی را بایستی به اشاعۀ اطلاعات در مورد خدمات، تسهیلات و امکانات موجود در جامعه برای جوانان تشویق کرد.
٤٣. وسایل ارتباط جمعی به طور عام، و تلویزیون و فیلمهای سینمایی به طور خاص باید تشویق شوند نمایش صحنههای: خلاف عفت، مصرف مواد مخدر، نمایش خشونت و همچنین بهرهكشی، اهانت و تحقیر به خصوص در مورد كودكان، زنان و در روابط میان افراد، را به حداقل برسانند. این رسانهها باید اصول و الگوهای مساواتطلبانه را به جامعه ارائه دهند.
٤٤. رسانههای گروهی بایستی از نقش گستردۀ اجتماعی و مسئولیت سنگین ونفوذ خود در خصوص مسئلۀ اعتیاد به مواد مخدر و الكل آگاه باشند و از قدرت خود برای پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر از روشهای متعادل و صحیح استفاده كنند. برنامههای مؤثر مبارزه با مواد مخدر باید در كلیه سطوح ترویج شود.
٥. خط مشی اجتماعی
٤٥. سازمانهای دولتی بایستی به طرحها و برنامههای مربوط به جوانان اولویت بخشیده و برای تأمین مؤثر خدمات، تسهیلات، و پرسنل لازمه جهت مراقبتهای پزشكی و بهداشتی، تغذیه، مسكن و خدمات وابسته به آنها، از جمله جلوگیری از اعتیاد به مواد مخدر و الكل و حصول اطمینان از این كه خدمات مزبور عملاً در اختیار جوانان قرار میگیرد، بودجه و منابع دیگر به قدر كافی فراهم آورند.
٤٦. به نگهداری جوانان در نهادهای تأدیبی بایستی بهعنوان آخرین راه حل و به مدت بسیار محدود، توسل جست، توجه به مصالح جوانان در درجه اول اهمیت قرار دارد. معیارهای مداخله رسمی باید به طور صریح مشخص شود و به موارد زیر محدود باشد:
الف) هنگامیکه آسیب و لطمات وارده بر كودك یا جوان، ناشی از عمل والدین یا سرپرستان قانونی {قیم، ولی} آنها باشد؛
ب) در مواردی كه كودك یا جوان مورد سوء استفاده جنسی، جسمی یا احساسی توسط والدین یا سرپرست خود قرار گیرد؛
ج) در مواردی كه كودك یا جوان توسط والدین و یا سرپرست خود رها شده و یا مورد غفلت یا بهرهكشی قرار گرفته است.
د) در مواردی كه كودك یا جوان به دلیل رفتار والدین یا سرپرستان خود در معرض خطرات جسمی یا روانی قراردارد؛
ه) در مواردی كه رفتار کودک یا جوان متضمن خطرات جدی جسمی یا روانی برای او است و والدین یا سرپرستان و نیز مراكز خدمات اجتماعی باز قادر به كمك به وضعیت او نیستند.
٤٧. سازمانهای دولتی بایستی در مواردی كه والدین یا سرپرستان قادر به تأمین امكانات تحصیلی یا كارآموزی جوانان نیستند، این امكانات را برای آنها فراهم سازند.
٤٨. بایستی برنامههایی در خصوص پیشگیری از جرم که براساس یافتههای معتبر تحقیقات علمی بنا شده است به اجرا در آید، این برنامه ها بایستی بهطور ادواری مورد ارزیابی قرار گرفته و در صورت لزوم اصلاح شوند.
٤٩. اطلاعات علمی لازم در مورد نوع رفتار یا شرایطی كه موجب تعدی جسمانی، روانی، سوءرفتار و بهرهكشی از جوانان میشود بایستی در اختیار متخصصان و عموم مردم قرار گیرد.
٥٠. به طور كلی، مشاركت در این طرحها و برنامهها باید به صورت داوطلبانه باشد. جوانان نیز باید در تهیه، توسعه و اجرای آنها شركت داشته باشند.
٥١. دولتها بایستی خطمشیها، تدابیر و استراتژیهایی برای پیشگیری از خشونت خانوادگی بر علیه جوانان چه در داخل و چه در خارج از نظام عدالت جزایی ایجاد كرده و یا در صورت وجود آنها را توسعه داده و به اجرا درآورند. همچنین دولتها باید رفتار مناسب با قربانیان خشونتهای خانوادگی را تضمین کنند.
٦. وضع قوانین و مدیریت دادرسی ویژه نوجوانان
٥٢. دولتها بایستی قوانین و رویههایی جهت ارتقاء و حمایت از حقوق و رفاه كلیه جوانان تدوین و اجرا كنند.
٥٣. برای پیشگیری از آسیب رساندن، سوءرفتار، بهرهكشی و استفاده از كودكان و جوانان در فعالیتهای مجرمانه بایستی قوانینی وضع و اجرا شود.
٥٤. هیچ كودك یا جوانی نباید در خانه، مدرسه یا نهاد دیگر در معرض اقدامات تربیتی و تنبیهی خشونتبار یا تحقیرآمیز قرار گیرد.
٥٥. بایستی قوانینی با هدف محدود و كنترل كردن امكان دسترسی كودكان و جوانان به هر نوع اسلحه وضع و اجرا گردد.
٥٦. بهمنظور جلوگیری از برچسب زدن، آسیب رساندن و مجرم شناخته شدن جوانان، باید قوانینی به نفع جوانان در جرم زدائی از اعمالی كه در صورت ارتكاب توسط افراد بزرگسال جرم و تخلف محسوب نمی شود، وضع گردد.
٥٧. ایجاد هیئت های بازرسی و رسیدگی به شكایات و نهادهای مستقل مشابه كه هدفشان تضمین وضعیت، حقوق و منافع جوانان و تضمین ارائه خدمات مشورتی به آنان است، بایستی مورد توجه قرار گیرد. این هیئت ها باید همچنین بر اجرای رهنمودهای ریاض، قواعد پکن و قواعد ناظر بر حمایت از نوجوانان محروم از آزادی نظارت كنند و در فواصل منظم گزارشی دربارۀ پیشرفتهای حاصله و مشكلات موجود در تحقق اسناد مزبور ارائه دهند. مراكزی نیز بایستی جهت ارائۀ مشاوره به كودكان تأسیس شود.
٥٨. مأموران حفظ نظم واجرای قانون و سایر كاركنان در این زمینه اعم از مرد و زن باید برای پاسخگویی به نیازهای نوجوانان آموزشهای كافی ببینند و با برنامههای فراقضایی که امکان رسیدگی به پرونده جوانان خارج از نظام قضایی می دهد آشنایی داشته و حتی المقدور از آن استفاده کنند.
٥٩. بایستی قوانینی برای حمایت از كودكان و نوجوانان در مقابل اعتیاد به مواد مخدر و قاچاق مواد مخدر وضع و با جدیت اعمال شود.
٧. تحقیقات، تدوین خطمشیها و هماهنگی نهادها
٦٠. به منظور ارتقاء همكاری و هماهنگی در فعالیت های درون سازمانی و فرا سازمانی بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و بهداشتی، نظام قضایی، سازمان جوانان و سازمانهای اجتماعی و توسعه و نیز سایر نهادهای ذیربط، تلاشهایی باید از جمله با ایجاد سازوکارهای هماهنگ کننده صورت گیرد.
٦١. تبادل اطلاعات، تجربیات و کشفیات تخصصی حاصل از طرحها، برنامهها و رویهها و ابتكارات مرتبط با جرایم جوانان، پیشگیری از جرم و دادرسی نوجوانان بایستی در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی، تقویت شود.
٦٢. همكاری منطقهای و بینالمللی در امور جرایم نوجوانان، پیشگیری از بزهكاری و دادرسی ویژه نوجوانان بایستی با شركت كارشناسان، متخصصان و سیاستگذاران توسعه بیشتری یافته و تقویت شود.
٦٣. همكاریهای فنی و علمی در مورد خطمشیها و امور عملی خصوصاً در زمینه طرحهای آموزشی، آزمایشی و توجیهی و مسائل خاص پیشگیری از جرایم نوجوانان و بزهكاری نوجوان بایستی مورد حمایت اكید دولتها، سازمان ملل متحد و سایر سازمانهای ذیربط قرار گیرد.
٦٤. همكاری در انجام تحقیقات علمی بهمنظور یافتن روشهای مؤثر برای پیشگیری از جرایم جوانان و بزهكاری نوجوانان بایستی مورد تشویق قرار گرفته و نتایج اینگونه تحقیقات به طور گستردهای پخش و ارزیابی شود.
٦٥. ارگانها، انستیتوها، نهادها، و دفاتر وابسته به سازمانمللمتحد بایستی هماهنگی وهمكاری نزدیكی را در خصوص مسائل مختلف مربوط به كودكان، دادرسی نوجوانان و پیشگیری از جرائم جوانان و بزهكاری نوجوانان، دنبال كنند.
٦٦. دبیرخانۀ سازمان ملل متحد بایستی، طبق رهنمودهای حاضر، با همكاری مؤسسات ذیربط ، نقش فعالی در انجام تحقیقات، همكاری علمی، تهیه خطمشیها و ارزیابی و نظارت بر اجرای آنها، ایفا کرده و به عنوان منبع معتبر جهت اطلاعات مربوط به روشهای مؤثر پیشگیری از بزهكاری نوجوانان عمل كند.
سند حاضر توسط سازمان اصلاحات جزایی بین المللی PENAL REFORM INTERNATIONAL ترجمه شده است. جهت هماهنگی با ترجمۀ سایر اسناد حقوق بشر در این مجموعه، اصلاحاتی در ترجمه و ویرایش آن صورت گرفته است.{نیکی پارسا}