بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
ترویج مدارا و عدالت به کمک دانش و تفاهم
سازمان دیدبان حقوق بشر

ایران: مرگ زندانی سیاسی را مورد تحقیق قرار دهید

دیده بان حقوق بشر
۲۹ اسفند ۱۳۸۷
اطلاعیه مطبوعاتی


شواهد موجود حاکی از بی توجهی پزشکی و ضرب و شتم احتمالی توسط زندانبانان است

(نیویورک، 19 مارس 2009) -  دیده بان حقوق بشر امروز اعلام کرد مقام های ایران باید هر چه سریعتر مرگ امیر حسین حشمت ساران زندانی 49 ساله زندان گوهردشت را مورد تحقیق قرار دهند و گزارش مراقبت های پزشکی از او را بطور کامل منتشر کنند. ساران در 6 مارس 2009 و پس از 5 سال حبس در بیمارستان دولتی رجایی شهر کرج درگذشت. او سومین زندانی سیاسی است که گفته می شود طی سه سال گذشته در گوهردشت جان داده است.

جو استورک معاون بخش خاورمیانه دیده بان حقوق بشر می گوید: "حکومت ایران باید تحقیق بیطرفانه ای درباره مرگ مشکوک امیر حسین حشمت ساران انجام دهد."  وی می افزاید: "روند این تحقیقات باید بستگان او را نیز در بر گیرد، نتایج آن باید بطور علنی منتشر شود و هر کسی که مسئول آزار و یا بی توجهی به وضعیت پزشکی او بوده مورد بازخواست قرار گیرد."

الهه همسر ساران به دیده بان حقوق بشر گفته است صبح روز 5 مارس یکی از همبندان ساران در بند 2 در سلول 5 زندان گوهردشت با استفاده از کارت تلفن زندان با او تماس گرفت و گفت ساران شب پیش بیمار و به مرکز پزشکی زندان منتقل شده است.  وقتی او با مرکز پزشکی زندان تماس گرفت به وی گفته شد که ساران به بخش مراقبت های ویژه (آی سی یو) در بیمارستان رجایی شهر منتقل و بستری شده است. همسر ساران توانست با او برای مدت 15 دقیقه در آی سی یو ملاقات کند. او می گوید ساران "با یک چشم باز" و در حالیکه یک دست و یک پایش به تخت بسته بودند بنظر می رسید که در حال اغماست. بر روی تخته سفید بالای تخت او نوشته شده بود که وی به دلیل "بیماری عصبی" بستری شده است. صبح روز بعد در 6 مارس الهه ساران مجددا برای دیدن شوهرش به آی سی یو رفت. اما کارمندان بیمارستان به او گفتند که شوهرش فوت کرده است.  همسر ساران به دیده بان حقوق بشر گفت "متخصص پزشکی که مراقبت از او را به عهده داشت به من گفت وی خونریزی مغزی کرده و عفونت ریوی داشت که به همه بدنش سرایت کرده بود و باید زودتر به بیمارستان آورده می شد. او موقعی به بیمارستان آورده شد که در واقع مرده بود."

همسرش می گوید در ملاقاتی که ده روز قبل از مرگش با او داشته بدنش ورم کرده بود که او آن را ناشی از عدم فعالیت جسمی دانسته بود. او پیش از آن یکبار در 26 فوریه بطور موقتی به اغما رفته بود. بعد از اغمای اول پزشک بیمارستان در اقدامی غیرعادی برای دادن یک داروی پودری نامشخص از ساران امضا گرفت.

محمد رضا فقیهی وکیل ساران به دیده بان حقوق بشر گفته است که او و خانواده ساران بلافاصله با ارسال یک شکوائیه رسمی به شعبه 21 دادگاه تجدید نظر کرج خواستار بررسی این مرگ مشکوک شده اند.

مسئولین ساران را در سال 2004 دستگیر کردند و دادگاه انقلاب ایران وی را به 16 سال زندان محکوم کرد. علت این محکومیت فعالیت های سیاسی ساران از جمله شرکت در تظاهرات روز دانشجو و تشکیل گروهی بنام جبهه اتحاد ملی در حمایت از ایرانی دمکراتیک تر بود.

ساران در ابتدای حبس خود مطالب زیادی در ارتباط با وضع زندان نوشت که این اطلاعات به کمک اعضای جبهه اتحاد ملی به کانالهای تلویزیونی ماهواره ای ایرانی در آمریکا و نیز وبسایتها منتقل شد.

همسر ساران می گوید ساران و هم سلولی هایش (افشین بیمانی، بهروز جاویدتهرانی و کرم خیرآبادی) که آنها نیز زندانی سیاسی بودند یکبار توسط  سایر زندانیان و بعد "به دفعات زیاد" توسط زندانبانان مورد حمله قرار گرفتند. آنها یک روز قبل از آنکه ساران به بیمارستان منتقل شود اعلام کرده بودند که که در اعتراض به شرایط زندان (ازجمله مسائل بهداشتی، پزشکی و فقدان فعالیت بدنی و نور مناسب) دست به اعتصاب غذا خواهند زد. خانم ساران به دیده بان حقوق بشر گفت: "من از دوستانش شنیدم که آن شب 30 نگهبان زندان به آنها حمله کرده تا آنها را از اعتصاب غذا بازدارند."

الهه ساران به دیده بان حقوق بشر گفت که در طی دوران حبس شوهرش هر 15 روز یکبار به مدت 20 دقیقه توانسته با او ملاقات کند و تا دو ماه پیش که وی از درد پا بدلیل عدم فعالیت بدنی ابراز ناراحتی می کرده بیمار بنظر نمی رسید. به گفته وکیلش او سابقه بیماری قلبی داشته و پس از آنکه خانواده اش اطلاعاتی درباره ضرب و جرح او در زندان بدست آوردند طی سالهای اخیر همواره خواستار اعطای مرخصی استعلاجی به او شدند. اما مقام های زندان این درخواستها را رد کردند.

پس از مرگ ساران، خانواده اش اجازه یافتند جسد او را برای تدفین تحویل بگیرند. آنها در صدد دفن او در قبرستانی در شهر خود شهریار بودند. در ساعت 6:30 صبح 8 مارس راننده آمبولانس سردخانه ای که جسد ساران در آن بود به منزل خانواده ساران مراجعه کرد و گفت که وزارت اطلاعات در تهران دستور داده که این جسد به سردخانه دیگری در فاصله ای دور منتقل شود.

خانم ساران به دیده بان حقوق بشر گفت: "پس از آن سه مرد از وزارت اطلاعات به منزل ما آمدند و گفتند که جنازه ساران را به ما نخواهند داد زیرا ما مرگ او را بر روی اینترنت و جای دیگر خیلی علنی کردیم."  او افزود: "آنها گفتند که یا خودشان او را در جایی دفن می کنند و یا ما می توانیم او را دفن کنیم به شرط آنکه به دوستان سیاسیش که به دیدار ما می آمدند بگوییم به تشییع جنازه نیایند." نهایتا خانواده ساران یک تشییع جنازه خصوصی تنها با حضور اعضای خانواده اش برگزار کرده و او را در قبرستان سکینه در 40 دقیقه ای شهر خود دفن کردند.

در طی پنج سالی که ساران در حبس بود وزارت اطلاعات و امنیت همواره درخواستهای خانواده او برای اعطای مراقبت های پزشکی در بیرون از زندان را به جز یک دوره مرخصی استعلاجی 15 روزه در سپتامبر 2006 رد کردند. در هنگامیکه ساران در بیرون از زندان بود یک زندانی سیاسی دیگر بنام ولی الله فیض مهدوی که عضو سابق سازمان مجاهدین خلق و هم سلولی ساران بود پس از نه روز اعتصاب غذا و بدون دریافت مراقبت های پزشکی درگذشت

 (http://www.hrw.org/en/news/2006/09/06/iran-new-death-political-prisoner-...).

در اکتبر 2008 عبدالرضا رجبی یک زندانی سیاسی دیگر و عضو سابق سازمان مجاهدین خلق یک روز پس از انتقال از زندان اوین به گوهردشت درگذشت.

جو استورک می گوید: "ما به وضوح شاهد روند نگران کننده ای از مرگ زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت هستیم." وی می افزاید: "حکومت ایران موظف است در مورد این مرگ ها تحقیق کند و اقداماتی برای اطمینان از عدم آزار زندانیان و یا بی توجهی های پزشکی به آنها انجام دهد."

یک وبلاگ نویس بنام امیدرضا میر صیافی در 18 مارس و بدنبال عدم برخورداری از مراقب های پزشکی مناسب جان داد. مرگ او نگرانی در مورد رفتار با زندانیان سیاسی در ایران و دسترسی آنها به امکانات پزشکی را افزایش داده است.

بر اساس "قوانین استاندارد حداقل برای رفتار با زندانیان" سازمان ملل متحد زندانیانی که نیاز به معالجات پزشکی در بیرون از زندان دارند باید به مراکز تخصصی و یا بیمارستان های غیرنظامی منتقل شوند.  

http://www.hrw.org/en/news/2009/03/19-1
© Copyright 2008, Human Rights Watch