بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
ترویج مدارا و عدالت به کمک دانش و تفاهم
شلاق

روزنامه ایران
۲۲ تیر ۱۳۸۱
مقاله از روزنامه

روزنامه ایران

٢٢ تیر ١٣٨١

١٣ ژوئیه ٢٠٠٢

صفحه حوادث

هشدار قاضی پس از محكومیت ۸ فوتبالیست تیم ملی

گروه حوادث: ۸ فوتبالیست ملی پوش كه در دستگیری اعضای ۱۰ شبكه زنجیره ای خانه فساد ردپایی از آنان به دست آمده بود در تحقیقات پلیسی و قضایی مجرم شناخته شدند.

بنا به این گزارش، شامگاه ۱۵ مهرماه سال ۷۹ با فرار یك خودرو از ایست و بازرسی پلیس مأموران به تعقیب آن پرداختند و توانستند دو دختر و دو پسر جوان را بازداشت كنند.

با ارجاع این پرونده به مجتمع قضایی ارشاد، در نخستین گام تحقیقاتی قاضی زمانی رئیس شعبه ۱۵۰۶ وارد عمل شد و در بازجویی از سرنشینان خودرو، پی برد یكی از دختران به نام «شادی» فراری از خانه است .

با ادعاهای «شادی»، ابتدا باند گسترده «جریان» و «خاله خانم» كه گردانندگانش دو خواهر به نام های «جریان» و «ثریا» و زنی به نام «خدیجه» بودند شناسایی شدند.

با به دست آمدن نكاح نامه موقت امضا سفید و سرنخی از قاچاق دختران به دوبی در این دو باند زنجیره ای، مأموران ویژه مبارزه با مفاسد اجتماعی توانستند تعدادی زیاد از دختران فراری و زنان خیابانی را دستگیر كنند و با شناسایی خانه های فساد در خیابانهای پاسداران، جمهوری، ظفر، بهشتی، توانستند پرده از فعالیت ۱۰ باند زنجیره ای فساد بردارند.

مأموران كه در نخستین اقدام خود باند «جریان» را تحت تجسس قرارداده بودند عكس ها و فیلم های ویدیویی مبتذلی به دست آوردند كه نشان می داد ۸ تن از ملی پوشان تیم فوتبال به خانه های فساد رفت و آمد دارند.

بدین ترتیب، این فوتبالیست ها به مجتمع قضایی ارشاد احضار شدند و با به گردن گرفتن جرمشان ابراز ندامت و پشیمانی كردند.

این ۸ بازیكن ملی پوش در بازجویی هایی كه از سوی قاضی جاسبی دادرس شعبه ۱۵۰۵ مجتمع قضایی ارشاد و سرپرست اجرای احكام صورت گرفت ادعا كردند با بازگشت از مسابقات جام جهانی ۹۸ از سوی «جریان» و خواهرش به پارتی شبانه ای دعوت شده اند و از آن به بعد در دام این شبكه فساد افتاده اند و به درخواست این دو خواهر به خانه آنها رفت و آمد داشته اند و در واقع گردانندگان خانه فساد از اعتبار آنان در جذب دختران فراری و زنان خیابانی استفاده می كردند.

با این اعترافات، همه آنان با شنیدن نصایح قاضی جاسبی به اشتباه خود پی بردند و تعهد دادند زندگی شرافتمندانه ای را در پیش بگیرند.

بدین ترتیب، پس از تكمیل پرونده ۱۰ باند زنجیره ای خانه فساد و محاكمه همه اعضای آن كه بیش از ۱۵ ماه طول كشید، چندی پیش رأی نهایی در خصوص دختران و زنان خیابانی و هشت فوتبالیست ملی پوش صادر شد.

در این رأی، به جز یكی از فوتبالیست ها كه تحقیقات نشان از فساد اخلاقی شخصی وی داشت و یكی دیگر از آنان كه جرمش سنگین تر بود، شش فوتبالیست با دادن تعهدنامه به پرداخت جریمه نقدی محكوم شدند.

دو فوتبالیست دیگر نیز، یكی به تحمل شلاق حد و تعزیری ـ ۱۷۰ ضربه شلاق ـ و دیگری به شلاق تعزیری ـ ۷۰ ضربه شلاق ـ محكوم شدند وچندی پیش با مراجعه به مجتمع قضایی ارشاد تحمل شلاق كردند.

تذکر بنیاد برومند

ماهیت احکام مجرمیت در نظام قضائی جمهوری اسلامی ایران

در نظام دادرسی کیفری در جمهوری اسلامی ایران ضوابط پذیرفته شدۀ دادرسی، از جمله بی طرفی، انصاف و سرعت در کار قضا، مدام شکسته می شوند. زندانیان اغلب از هر نوع ارتباط با دنیای خارج محروم اند و از دلائل بازداشت خویش بی خبر و پیش از آغاز دادرسی نیز به بررسی مدارک و شواهد مورد استناد دادستان مجاز نیستند. در مواردی وکلای متهم از حضور در دادگاه محروم می شوند. افزون بر این، اقرار ناشی از عنف و شکنجه به عنوان سند مثبِتۀ جرم متهم تلقی می شود. از آن جا که دادگاه های جمهوری اسلامی ایران اغلب خود را ملزم به رعایت موازین و ضوابط ضروری برای انجام یک دادرسی منصفانه نمی دانند، در اعتبار قانونی احکام مجرمیتی که از سوی این گونه دادگاه ها صادر می شود تردید رواست.

کیفر بدنی در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران

در قانون کیفری جمهوری اسلامی برای طیفی گسترده از جرائم کیفر بدنی مقرّر شده است از آن جمله: مصرف نوشابه های الکلی، سرقت، زنا، رفتار منافی با عفّت عمومی، آمیزش زن و مرد در علن. تعیین کیفر بدنی بر محکوم به اعدام با قاضی دادگاه است. در چنین مواردی، قبل از اجرای حکم اعدام کیفر شلّاق به قصد تشدید درد مجرم جاری می شود. افزون بر کیفر شلّاق، نظام حقوقی جمهوری اسلامی قطع دست یا پای مرتکب به سرقت را نیز مجاز می داند. در چنین مواردی، دست یا پای محکوم پس از انتقال وی به بیمارستان و بی حس کردنش بریده می شود. پس از اجرای این کیفر، راه رفتن محکوم حتی به کمک عصا یا چوب بغل نیز دشوار خواهد بود.

تخطّی مستمرّ جمهوری اسلامی از تعهدات ناشی از حقوق بین الملل

استفاده از کیفرهای بدنی نه تنها منافی با اصول حقوق بین الملل است در شماری از معاهدات بین المللی نیز ممئوع شناخته شده. طبق مادۀ 5 «اعلامیۀ جهانی حقوق بشر»- اعلامیه ای که ایران آن را پذیرفته و تصویب کرده است- «هیچ کس نباید آماج شکنجه یا کیفرهای بی رحمانه، غیربشری، یا تحقیرآمیز شود. «میثاق حقوق مدنی و سیاسی بشر نیز - میثاقی که به تصویب ایران رسیده است- با زبانی مشابه اِعمال چنین کیفرهائی را تحریم کرده. مخالفت ژرف جامعۀ جهانی با این گونه کیفرها و رفتارها در «میثاق علیه شکنجه و دیگر کیفرها و رفتارهای بی رحمانه، غیربشری و تحقیرآمیز» (میثاق علیه شکنجه) بازتابی روشن یافته است. این میثاق شکنجه را چنین تعریف می کند: «هر رفتار عمدی که به قصد مجازات فرد برای عملی که از اوسرزده، یا ممکن است سرزده باشد، و به درد و رنج شدید جسمانی یا روانی اش منجر شود. گرچه جمهوری اسلامی ایران تا کنون به میثاق علیه شکنجه نپیوسته، ممنوعیت استفاده از شکنجه امروز از سوی اکثر اعضای جامعۀ بین المللی به عنوان یک اصل مسلم حقوقی و در نتیجه یکی از موازین مسلم عرف بین المللی شناخته شده است. افزون براین، گرچه اصل تحریم کیفر بدنی هنوز در حقوق بین الملل عمومی به تصریح تأئید نشده، قرائن و امارات روزافزون حاکی از آن است که اِعمال این گونه کیفرها ناقض حقوق بین الملل بشری شمرده می شود. [1] در قضیۀ آزبورن علیه جامائیکا، کمیتۀ علیه شکنجه (مرکب از گروهی از متخصصان مأمور نظارت بر اجرای اصول مندرج در «میثاق شکنجه») تأئید کرد که باید «هرنوع کیفر بدنی را باید رفتاری بی رحمانه، غیرانسانی و توهین آمیز، و در نتیجه ناقض اصل هفتم «میثاق علیه شکنجه»، شمرد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد تخطّی مستمر جمهوری اسلامی ایران را از تعهداتی که در مورد اجرای اصول حقوق بین الملل بر عهده گرفته است بارها مورد رسیدگی قرار داده است, از جمله در دسامبر سال ۲۰۰۷. در قطعنامۀ شماره ۶۲/۱۶۸، مجمع نامبرده نگرانی عمیق خود را نسبت به تخطی مدام این دولت از موازین حقوق بین المللی بشر اعلام کرد به ویژه با اشاره به «موارد مسلم شکنجه و رفتار بی رحمانه، غیرانسانی و توهین آمیز با متهمان و مجرمان و سنگسار کردن، شلّاق زدن و قطع دست و پای آنان.»


[1] ن. ک. به: Rodley, The Treatment of Prisoners Under International Law, p. 309