دادنامه شعبه هفدهم ديوان عالي كشور در پرونده غلامرضا رسائی

خلاصه پرونده :
در تاریخ ۲۷ آبان ماه ۱۴۰۱ تعدادی نزدیک به ۲ هزار نفر از پیروان آیین اهل حق در سال روز سید خلیل عالی نژاد بر سر مزار وی در شهرستان صحنه استان کرمانشاه جمع شدند. سید خلیل عالی نژاد شخصیتهای برجستهی اهل حق بود که در ۲۷ آبان ۱۳۸۰ در سوئد به دست افراد ناشناسی کشته شد. هر ساله ستایشگران ایشان بر سر مزار نمادین وی در شهرستان صحنه مراسم برگزار می کردند. این مراسم هر چند با حضور نیروهای امنیتی و انتظامی برگزار می شد اما تا آخرین مراسم هیچ خشونتی اتفاق نیفتاده بود. در روز حادثه تعداد زیادی از ماموران انتظامی و امنیتی در محل حاضر بودند. بنابر گفته شاهدان واقعه بر اثر تحریک نیروهای امنیتی جو مراسم متشنج شده و آقای نادر بیرامی به سمت حاضرین ماده پاشیده است که نهایتا منجر به درگیری بین ماموران و حاضرین می شود. در این درگیری دو نفر از افسرهای سپاه به نامهای سرهنگ نادر بیرامی و ذبیح نورمرادی با اصابت ضربات چاقو مجروح شده و به بیمارستان منتقل می شوند. آقای نادر بیرامی که رئیس اطلاعات سپاه شهرستان صحنه بود در بیمارستان فوت می کند. جسد ایشان به سازمان پزشکی قانونی ارسال شده و این سازمان علت مرگ را پارگی قلب به علت اصابت و ورود جسم برنده نوک تیز به قفسه سینه اعلام می کند. بلافاصله بعد از کشته شدن نادر بیرامی پرونده کیفری تشکیل شده و تحقیقات برای یافتن افراد دخیل در حادثه آغاز می شود. در این راستا افراد زیادی دستگیر و مورد بازجویی قرار می گیرند. در میان این افراد غلامرضا رسایی نیز که بعد از حادثه به شهرستان شهریار رفته بود و سوم آذر در آنجا دستگیر شده بود وجود داشت. آقای غلامرضا رسایی متولد پنجم اسفند ماه ۱۳۶۷ می باشد.
پرونده ابتدا در دادسرای عمومی شهرستان صحنه مطرح می شود اما بعدها نسبت به اتهام قتل عمدی دادگاه تجدید نظر استان پرونده را به شهرستان کرمانشاه ارجاع می دهد بر این اساس پرونده قتل در شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب کرمانشاه رسیدگی می شود. این شعبه نهایتا ۱۸ شخص از جمله غلامرضا رسایی را به عنوان متهم قرار می دهد. اتهام این افراد قتل عمدی مسلمان، ضرب و جرح عمدی، اخلال در نظم، قدرت نمایی با چاقو، حمل سلاح سرد به منظور درگیری، اهانت به رهبری و اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرایم علیه امنیت عنوان می شود. بر اساس مدارک موجود از جمله قرار دادسرا و رای دادگاه و دیوان آقای رسایی در مرحله بازجویی و تحقیقات مقدماتی به وارد کردن ضربه چاقو از پشت به شخص مقتول اقرار می کند. ایشان این اقرار خود را در مراحل بعدی از جمله دادگاه انکار می کند. همچنین چند متهم دیگر پرونده نیز در بازجویی ها به ایراد ضربه با چاقو و لگد و سنگ به مقتول اقرار می کنند. چندین شاهد و مطلع به شعبه بازپرسی با اظهاراتی بعضا متناقض در مورد نحوه کشته شدن مقتول و حمله مردم به او توضیحاتی ارائه می دهند. تمام اشخاصی که علیه آقای رسایی شهادت داده اند گفته اند که ایشان از پشت و از ناحیه میان دو کتف به مقتول ضربه با چاقو وارد کرده است. با این حال٬ برخی از افراد دیگر نیز صحبتی از ایراد چاقو نکرده و بیان داشته اند آقای رسایی با مشت و لگد مقتول را زده است. در ادامه دوباره از پزشکی قانونی بعد از یافته شدن چاقوی منتسب به آقای رسایی استعلام شده و این سازمان بیان می کند جراحات پشت مقتول ممکن است توسط چاقوی آقای رسایی ایجاد شده باشد اما جراحات قفسه سینه توسط آلات تندی دیگری ایجاد شده است. موضوع دوباره به کمیسیون فوق العاده پزشکی قانونی برای اظهار نظر در مورد علت مرگ ارسال شد. پزشکی قانونی با بررسی سه چاقوی کشف شده از متهمین بیان می کند که ضربه کشنده می تواند از چاقوی منتسب به رسایی که از قفسه سینه و نوک پستان برخورد کرده است باشد. آقای رسایی در پلیس آگاهی و دادسرای شهرستان صحنه به ایراد ضربه با چاقو اقرار کرده اما در شعبه دوم بازپرسی دادسرای کرمانشاه اقاریر قبلی خود را انکار و اعلام کرد که هیچ ضربه ای را به مقتول وارد نکرده است. در جریان رسیدگی اول به پرونده در دادسرا وکیل تسخیری برای آقای رسایی تعیین شده است. در مراحل بعدی خانواده اقدام به معرفی چند وکیل کرده اند که براساس اطلاعات رسیده به بنیاد برومند این وکلا از طرف نیروهای امنیتی تحت فشار قرار گرفته و از پرونده کنار رفته اند. نهایتا خانواده دوباره مجبور به استفاده از وکلای مورد تایید قوه قضائیه شده اند. با پایان یافتن تحقیقات مقدماتی شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب کرمانشاه ویژه قتل در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ با وارد کیفرخواست اتهام قتل عمدی نسبت به آقای رسایی اقدام به صدور قرار کرد. اولیا دم مرحوم نادر بیرامی نیز همگی تقاضای قصاص قاتلین را داشته اند.
پرونده پس از صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان کرمانشاه ارجاع شد. در دادنامه ای که در اختیار بنیاد برومند ذکر شده در رای دادگاه بدوی همان مطالب مندرج در کیفرخواست دادسرا ذکر شده است. به علاوه اینکه تصاویر دوربینی مشاهده شده که آقای رسایی در محل حادثه با چاقو مشاهده وجود دارد. در رای دادگاه آمده است که بر اساس نظریه پزشکی قانونی سه عدد جراحت در سمت چپ قفسه سینه و سه عدد جراحت در ناحیه کتف چپ و یک بریدگی در ناحیه خارج شانه چپ و جراحات عمومی در ناحیه ساق پای راست و شکستگی در دنده ششم مشاهده شده و علت مرگ اصابت جسم برنده به قفسه سینه گزارش شده است. بر اساس این رای یکی از متهمین پرونده که متهم به ایراد ضربه چاقو به مقتول شده است با انکار اظهارات قبلی خود گفته است که مشاهده کرده است آقای رسایی چاقو به دست دارد اما ندیده که با چاقو مقتول را زده باشد. ایشان اعلام کرده است که اظهارات قبلی ایشان دروغ و در اثر ترس بوده است. قضات دادگاه برای روشن شدن موضوع از مسئول دزشکی قانون شهرستان صحنه دعوت کرده اند تا در دادگاه به سوالات آنان پاسخ دهند که این سازمان از حضور در دادگاه خودداری کرده است. نهایتا این شعبه نقایصی به تحقیقات مقدماتی وارد کرده و پرونده را به دادسرا برای رفع نقایص عودت داده است. دادسرا بعد از رفع نقایص پرونده دوباره کیفرخواست جدیدی در تاریخ ۷ خرداد ۱۴۰۲ صادر کرده و به دادگاه فرستاده و دادگاه جلسه تشکیل داده است. در این جلسه پزشک متخصص قانونی وجود داشته است. آقای رسایی در جلسه دادگاه منکر تمامی اظهارات قبلی خود شده و بیان داشته که آن اظهارات ناشی از شکنجه بوده است. در دادگاه وکلای ایشان وجود داشته و منکر اتهامات ایشان شده و تقاضای برائت کردند. جلسه دوم بعد از ده روز تشکیل شد. مابقی متهمین نیز اتهامات خود را انکار کرده و همگی اعلام کردند که اظهارات آنها در مراحل قبلی ناشی از شکنجه مامورین بوده است. در دادگاه از متخصص پزشکی قانونی تحقیق به عمل آمده و ایشان اظهار داشت که جراحت وارده بین دو کتف مرحوم بیرامی با جراحتی که به قفسه سینه وارد شده است تطابق دارد. یعنی هر دو احتمالا با یک چاقو وارد شده است. این در حالی است که پزشکی قانونی شهرستان صحنه که جسد را معاینه و اتوپسی کرده است در گزارش خود بیان کرده بود که جراحتهای وارده به کتف مقتول شباهتی با جراحتهای واقعه به قفسه سینه نداشته و از یک چاقو صورت نگرفته است. دادگاه دوباره تحقیقات دادسرا را ناقص اعلام کرده و پرونده را برای رفع نقص به دادسرا عودت داد. در متن رای به صراحت نوشته شده است که متاسفانه دادسرا صرفا جهت رفع تکلیف اقدامات مختصری را انجام داده و پرونده را دوباره به دادگاه فرستاده است. نهایتا قضات شعبه دوم در تاریخ پانزده مهر ماه ۱۴۰۲ با استناد به علم قاضی اقدام به صدور رای می کنند. در این رای اظهارات اولیه متهمین مقرون به صحت قلمداد شده است. همچنین نظریه پزشک متخصص که در دادگاه حضور داشت پذیرفته شده و نظریه پزشکی قانونی شهرستان صحنه نادرست و غیر فنی اعلام شده است. دادگاه همچنین ادعای شکنجه متهمین توسط ماموران را نپذیرفت. نهایتا آقای غلامرضا رسایی به دلیل قتل مرحوم نادر بیرامی به قصاص نفس از طریق چوبه دارد محکوم شد. همچنین به اتهام ایراد جراحات غیر منتهی به فوت به یکسال حبس و دیه محکوم شد. همچنین به اتهام اخلال در نظم به یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. در مورد سایر متهمین حکم حبس و یا برائت صادر شد.
پرونده با اعتراض وکلای آقای رسایی به شعبه هفدهم دیوان عالی کشور ارسال شد. این شعبه در تاریخ ۲۵ آذرماه ۱۴۰۲ رای دادگاه بدوی را تایید کرد. غلامرضا رسایی در تاریخ ۱۶ مردادماه ۱۴۰۳ در زندان دیزل آباد کرمانشاه با حضور اولیا دم نادر بیرامی اعدام شد.