بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
ترویج مدارا و عدالت به کمک دانش و تفاهم
شلاق

شلاق زده شده، ١٤ نفر، تهران، ٢٣ مرداد ١٣٩١، کلمه

کلمه
۲۲ مرداد ۱۳۹۱
مقاله از تارنما

کلمه

٢٣ مرداد ١٣٩١

١٣ اوت ٢٠١٢

اخبار

احضار تلفنی گروه زیادی از فعالان سیاسی و مدنی برای اجرای حکم

شلاق بر پیکر چندین زندانی سیاسی در ماه رمضان

روند گام به گام تشدید برخورد با زندانیان و محکومان سیاسی با اجرای حکم شلاق تعدادی از زندانیان سیاسی و احضار گسترده محکومانی که مدت ها از صدور حکمشان گذشته است، در ماه مبارک رمضان و همزمان با شب های قدر، وارد مرحله تازه ای شد.

به گزارش خبرنگار کلمه، 

  • سیامک قادری، 

  • رحمان بوذری، 

  • ابراهیم بابایی زیدی، 

  • حسین زرینی، 

  • کوروش کوهکن، 

  • ناصر آذرنیا، 

  • هومان موسوی، 

  • مزدک علی نظری، 

  • علیرضاکیا، 

  • امیرلطیفی، 

  • اشکان الهیاری، 

  • رسول حردانی، 

  • کامران ایازی 

زندانیان سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین هستند که از روز شنبه، در ماه مبارک رمضان و شب های قدر، تاکنون به نوبت مورد تعزیر و شکنجه شلاق قرار گرفته اند.

همچنین هفته گذشته نیز حکم شلاق هم 

  • مجید صادقی نژاد 

اجرا شده بود.

این در حالی است که در گذشته تعداد زیادی از محکومان به تحمل شلاق، با توجه به شانیت زندانیان سیاسی و اینکه خود قوه قضاییه از بی پایه بودن این احکام بهتر از هر فرد و نهادی مطلع بود، آنها را اجرا نمی کرد و تغییر این رویه نشان از تداوم سخت گیری بر زندانیان سیاسی است.

روندی که با بازداشت و انفرادی های طولانی و غیر قانونی و شکنج های گسترده آغاز، با دادگاه های فرمایشی استالینی و احکام بسیار سنگین ادامه یافته و با قطع تلفن و محدودیت بالا در ملاقات حضوری و صدور مرخصی و اعزام گاه و بیگاه زندانیان به سلول های انفرادی بند ۲۴۰ وارد فاز تازه ای شد.

اکنون نیز اجرای موردی حکم شلاق که در گذشته غالبا انجام نمی شد و گاه قضات صادر کننده حکم شلاق یا مدیران دفاتر شعب دادگاه انقلاب به متهمان سیاسی می گفتند که این احکام شلاق را بدل از حبس داده اند که اجرا نشود و در ازای آن از حکم غیرقانونی و ظالمانه حبسشان کم شود.

همچنین اخبار به دست آمده از تشدید برخوردها، به موج وسیع احضار تلفنی محکومان قدیمی که حکمشان مشمول مرور زمان شده بود باز می گردد. این افراد که عموما احکام ۶ ماه تا ۶ سال حبس دارند، طی هفته گذشته با تماس تلفنی توام با تهدید ماموران اجرای احکام دادگاه انقلاب و دادسرای اوین مواجه شده اند که در صورت عدم معرفی فوری خود، وثیقه های آنها ضبط شده و یا به حراج گذاشته خواهد شد.

 

تذکر بنیاد برومند

ماهیت احکام مجرمیت در نظام قضائی جمهوری اسلامی ایران

در نظام دادرسی کیفری در جمهوری اسلامی ایران ضوابط پذیرفته شدۀ دادرسی، از جمله بی طرفی، انصاف و سرعت در کار قضا، مدام شکسته می شوند. زندانیان اغلب از هر نوع ارتباط با دنیای خارج محروم اند و از دلائل بازداشت خویش بی خبر و پیش از آغاز دادرسی نیز به بررسی مدارک و شواهد مورد استناد دادستان مجاز نیستند. در مواردی وکلای متهم از حضور در دادگاه محروم می شوند. افزون بر این، اقرار ناشی از عنف و شکنجه به عنوان سند مثبِتۀ جرم متهم تلقی می شود. از آن جا که دادگاه های جمهوری اسلامی ایران اغلب خود را ملزم به رعایت موازین و ضوابط ضروری برای انجام یک دادرسی منصفانه نمی دانند، در اعتبار قانونی احکام مجرمیتی که از سوی این گونه دادگاه ها صادر می شود تردید رواست.

کیفر بدنی در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران

در قانون کیفری جمهوری اسلامی برای طیفی گسترده از جرائم کیفر بدنی مقرّر شده است از آن جمله: مصرف نوشابه های الکلی، سرقت، زنا، رفتار منافی با عفّت عمومی، آمیزش زن و مرد در علن. تعیین کیفر بدنی بر محکوم به اعدام با قاضی دادگاه است. در چنین مواردی، قبل از اجرای حکم اعدام کیفر شلّاق به قصد تشدید درد مجرم جاری می شود. افزون بر کیفر شلّاق، نظام حقوقی جمهوری اسلامی قطع دست یا پای مرتکب به سرقت را نیز مجاز می داند. در چنین مواردی، دست یا پای محکوم پس از انتقال وی به بیمارستان و بی حس کردنش بریده می شود. پس از اجرای این کیفر، راه رفتن محکوم حتی به کمک عصا یا چوب بغل نیز دشوار خواهد بود.

تخطّی مستمرّ جمهوری اسلامی از تعهدات ناشی از حقوق بین الملل

استفاده از کیفرهای بدنی نه تنها منافی با اصول حقوق بین الملل است در شماری از معاهدات بین المللی نیز ممئوع شناخته شده. طبق مادۀ 5 «اعلامیۀ جهانی حقوق بشر»- اعلامیه ای که ایران آن را پذیرفته و تصویب کرده است- «هیچ کس نباید آماج شکنجه یا کیفرهای بی رحمانه، غیربشری، یا تحقیرآمیز شود. «میثاق حقوق مدنی و سیاسی بشر نیز - میثاقی که به تصویب ایران رسیده است- با زبانی مشابه اِعمال چنین کیفرهائی را تحریم کرده. مخالفت ژرف جامعۀ جهانی با این گونه کیفرها و رفتارها در «میثاق علیه شکنجه و دیگر کیفرها و رفتارهای بی رحمانه، غیربشری و تحقیرآمیز» (میثاق علیه شکنجه) بازتابی روشن یافته است. این میثاق شکنجه را چنین تعریف می کند: «هر رفتار عمدی که به قصد مجازات فرد برای عملی که از اوسرزده، یا ممکن است سرزده باشد، و به درد و رنج شدید جسمانی یا روانی اش منجر شود. گرچه جمهوری اسلامی ایران تا کنون به میثاق علیه شکنجه نپیوسته، ممنوعیت استفاده از شکنجه امروز از سوی اکثر اعضای جامعۀ بین المللی به عنوان یک اصل مسلم حقوقی و در نتیجه یکی از موازین مسلم عرف بین المللی شناخته شده است. افزون براین، گرچه اصل تحریم کیفر بدنی هنوز در حقوق بین الملل عمومی به تصریح تأئید نشده، قرائن و امارات روزافزون حاکی از آن است که اِعمال این گونه کیفرها ناقض حقوق بین الملل بشری شمرده می شود. [1] در قضیۀ آزبورن علیه جامائیکا، کمیتۀ علیه شکنجه (مرکب از گروهی از متخصصان مأمور نظارت بر اجرای اصول مندرج در «میثاق شکنجه») تأئید کرد که باید «هرنوع کیفر بدنی را باید رفتاری بی رحمانه، غیرانسانی و توهین آمیز، و در نتیجه ناقض اصل هفتم «میثاق علیه شکنجه»، شمرد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد تخطّی مستمر جمهوری اسلامی ایران را از تعهداتی که در مورد اجرای اصول حقوق بین الملل بر عهده گرفته است بارها مورد رسیدگی قرار داده است, از جمله در دسامبر سال ۲۰۰۷. در قطعنامۀ شماره ۶۲/۱۶۸، مجمع نامبرده نگرانی عمیق خود را نسبت به تخطی مدام این دولت از موازین حقوق بین المللی بشر اعلام کرد به ویژه با اشاره به «موارد مسلم شکنجه و رفتار بی رحمانه، غیرانسانی و توهین آمیز با متهمان و مجرمان و سنگسار کردن، شلّاق زدن و قطع دست و پای آنان.»


[1] ن. ک. به: Rodley, The Treatment of Prisoners Under International Law, p. 309