بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
ترویج مدارا و عدالت به کمک دانش و تفاهم
شلاق

شلاق زده شده، حمید خان نوروزی، تبریز،١٧ خرداد ١٣٥٨، آرشیو روزنامه کیهان

روزنامه کیهان
۱۷ خرداد ۱۳۵۸
مقاله از روزنامه

روزنامه کیهان

١٧ خرداد ١٣٥٨

٧ ژوئن ١٩٧٩

صفحه ٢

بر اساس رأی دادگاه انقلاب اسلامی تبریز:

یکی از عمال رژیم سابق، اعدام و بقیه به حبس محکوم شدند

تهران ـ خبرنگار کیهان: دادگاه انقلاب اسلامی تبریز پس از چند جلسه رسیدگی  سری رأی خود را درتاریخ ١٦/٣/٥٨ در مورد مرتکبین اعمال منافی عفت بدین شرح اعلام نمود:

٢. حمید خان نوروزی  به جرم تحریک به اعمال منافی عفت عموم و هتک ناموس دیگران و تخریب و ایجاد آشوب و بلوا محکوم به چند سال حبس تأدیبی و ١٠٠ ضربه شلاق و پرداخت ٣٠٠ هزار ریال وجه نقد به هر کدام از شاکیان

٣. بایرام عبدی، اردشیر نجفی، رحیم نوروزی، قوچعلی اکبری و سهراب نوروزی به جرم ارتکاب منافی عفت و کشف عورت مسلمان و ضرب و جرح و تخریب منازل مردم به هرکدام محکوم به ٥ سال حبس تأدیبی و ١٠٠ ضربه شلاق و پرداخت ٦٠ هزار ریال به کسانی که خانه های آنها خراب شده.

٤.  علی علی زاده به جرم ارتکاب اعمال منافی عفت و تخریب منازل مسکونی و ایجاد آشوب و بلوا و ضرب و جرح در مردم بیگناه محکوم به ٣ سال حبس تأدیبی و پرداخت ٣٠ هزار ريال  به هر کدام از کسانی که خانه آنها را خراب کرده

٥. محمد تقی نهایی به جرم ارتکاب عمل لواط ناقص با کودک ٧ ساله محکوم به ٦ سال حبس و ١٠٠ ضربه شلاق.

٦. رشید فلاحی بجرم ارتکاب عمل شروع به لواط محکوم به ١٠٠ ضربه شلاق.

حکم دادگاه در مورد متهم ردیف اول ساعت ١١ شب ١٦/٣/٥٨ در محوطه زندان به مورد اجرا گذارده شد و احکام بقیه نیز به متهمین ابلاغ گردید.

دادگاه انقلاب اسلامی تبریز با توجه به حرمت نفوس مردم مسلمان و خواسته قاطبه اهالی به اینکه حریم ارض و ناموس آنها بایستی حفاظت و نگهداری گردد با تمام قدرت و قاطعیت به این گونه اعمال صریحأ رسیدگی و مرتکبین آنها را به سزای اعمالشان خواهد رساند.

دادگاه انقلاب اسلامی تبریز.

تذکر بنیاد برومند

ماهیت احکام مجرمیت در نظام قضائی جمهوری اسلامی ایران

در نظام دادرسی کیفری در جمهوری اسلامی ایران ضوابط پذیرفته شدۀ دادرسی، از جمله بی طرفی، انصاف و سرعت در کار قضا، مدام شکسته می شوند. زندانیان اغلب از هر نوع ارتباط با دنیای خارج محروم اند و از دلائل بازداشت خویش بی خبر و پیش از آغاز دادرسی نیز به بررسی مدارک و شواهد مورد استناد دادستان مجاز نیستند. در مواردی وکلای متهم از حضور در دادگاه محروم می شوند. افزون بر این، اقرار ناشی از عنف و شکنجه به عنوان سند مثبِتۀ جرم متهم تلقی می شود. از آن جا که دادگاه های جمهوری اسلامی ایران اغلب خود را ملزم به رعایت موازین و ضوابط ضروری برای انجام یک دادرسی منصفانه نمی دانند، در اعتبار قانونی احکام مجرمیتی که از سوی این گونه دادگاه ها صادر می شود تردید رواست.

کیفر بدنی در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران

در قانون کیفری جمهوری اسلامی برای طیفی گسترده از جرائم کیفر بدنی مقرّر شده است از آن جمله: مصرف نوشابه های الکلی، سرقت، زنا، رفتار منافی با عفّت عمومی، آمیزش زن و مرد در علن. تعیین کیفر بدنی بر محکوم به اعدام با قاضی دادگاه است. در چنین مواردی، قبل از اجرای حکم اعدام کیفر شلّاق به قصد تشدید درد مجرم جاری می شود. افزون بر کیفر شلّاق، نظام حقوقی جمهوری اسلامی قطع دست یا پای مرتکب به سرقت را نیز مجاز می داند. در چنین مواردی، دست یا پای محکوم پس از انتقال وی به بیمارستان و بی حس کردنش بریده می شود. پس از اجرای این کیفر، راه رفتن محکوم حتی به کمک عصا یا چوب بغل نیز دشوار خواهد بود.

تخطّی مستمرّ جمهوری اسلامی از تعهدات ناشی از حقوق بین الملل

استفاده از کیفرهای بدنی نه تنها منافی با اصول حقوق بین الملل است در شماری از معاهدات بین المللی نیز ممئوع شناخته شده. طبق مادۀ 5 «اعلامیۀ جهانی حقوق بشر»- اعلامیه ای که ایران آن را پذیرفته و تصویب کرده است- «هیچ کس نباید آماج شکنجه یا کیفرهای بی رحمانه، غیربشری، یا تحقیرآمیز شود. «میثاق حقوق مدنی و سیاسی بشر نیز - میثاقی که به تصویب ایران رسیده است- با زبانی مشابه اِعمال چنین کیفرهائی را تحریم کرده. مخالفت ژرف جامعۀ جهانی با این گونه کیفرها و رفتارها در «میثاق علیه شکنجه و دیگر کیفرها و رفتارهای بی رحمانه، غیربشری و تحقیرآمیز» (میثاق علیه شکنجه) بازتابی روشن یافته است. این میثاق شکنجه را چنین تعریف می کند: «هر رفتار عمدی که به قصد مجازات فرد برای عملی که از اوسرزده، یا ممکن است سرزده باشد، و به درد و رنج شدید جسمانی یا روانی اش منجر شود. گرچه جمهوری اسلامی ایران تا کنون به میثاق علیه شکنجه نپیوسته، ممنوعیت استفاده از شکنجه امروز از سوی اکثر اعضای جامعۀ بین المللی به عنوان یک اصل مسلم حقوقی و در نتیجه یکی از موازین مسلم عرف بین المللی شناخته شده است. افزون براین، گرچه اصل تحریم کیفر بدنی هنوز در حقوق بین الملل عمومی به تصریح تأئید نشده، قرائن و امارات روزافزون حاکی از آن است که اِعمال این گونه کیفرها ناقض حقوق بین الملل بشری شمرده می شود. [1] در قضیۀ آزبورن علیه جامائیکا، کمیتۀ علیه شکنجه (مرکب از گروهی از متخصصان مأمور نظارت بر اجرای اصول مندرج در «میثاق شکنجه») تأئید کرد که باید «هرنوع کیفر بدنی را باید رفتاری بی رحمانه، غیرانسانی و توهین آمیز، و در نتیجه ناقض اصل هفتم «میثاق علیه شکنجه»، شمرد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد تخطّی مستمر جمهوری اسلامی ایران را از تعهداتی که در مورد اجرای اصول حقوق بین الملل بر عهده گرفته است بارها مورد رسیدگی قرار داده است, از جمله در دسامبر سال ۲۰۰۷. در قطعنامۀ شماره ۶۲/۱۶۸، مجمع نامبرده نگرانی عمیق خود را نسبت به تخطی مدام این دولت از موازین حقوق بین المللی بشر اعلام کرد به ویژه با اشاره به «موارد مسلم شکنجه و رفتار بی رحمانه، غیرانسانی و توهین آمیز با متهمان و مجرمان و سنگسار کردن، شلّاق زدن و قطع دست و پای آنان.»


[1] ن. ک. به: Rodley, The Treatment of Prisoners Under International Law, p. 309