بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
ترویج مدارا و عدالت به کمک دانش و تفاهم
شلاق

شلاق زده شده، قاسم ثاقب، ممسنی،۱۵ مرداد ۱۳۵۹، آرشیو روزنامه کیهان

روزنامه کیهان
۱۵ مرداد ۱۳۵۹
مقاله از روزنامه

روزنامه کیهان

آرشیو/ اینترنت -  دانشگاه منچستر

چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۵۹

۶ اوت ۱۹۸۰

صفحه ۲ 

بجرم روزه خواری

رئیس دادگاه ممسنی در ملاءعام شلاق خورد

اجرای این حکم مورد اعتراض کانون وکلای دادگستری فارس قرار گرفت

ممسنی: قاسم ثاقب، رئیس دادگاه بخش نورآباد ممسنی بجرم روزه خواری در ملاءعام در میدان شهر ۲۵ ضربه شلاق خورد.

وی در آبدارخانه محل دادگاه سیگار میکشید که توسط پاسداران دستگیر شد و بدستور یکی از روحانیون نورآباد به شلاق خوردن محکوم گردید.

بگزارش خبرنگار کیهان از شیراز از طرف شورای عالی قضائی هیأتی به ممسنی اعزام شده است.

در رابطه با این موضوع لطف الله مجاب، رئیس کانون وکلای دادگستری فارس و بنادر در تلگرامی به رئیس جمهوری ضمن اعتراض به این عمل اعلام کرد:

جامعه  وکلای دادگستری فارس و بنادر با توجه به توطئه و یا توطئه هائی که به انحاء گوناگون برای تضعیف قدرت حکومت مرکزی در جریان است. عمل وحشتناک و بی سابقه شلاق زدن رئیس دادگاه ممسنی را صرفنظر از هر عنوانی که داشته باشد و علی رغم معذوریت قاضی ستمدیده به عنوان یک عمل جداگانه و  مجزا از کل جریان توطئه  بر ضد جمهوری اسلامی تلقی نمیکنند بلکه برعکس یقین دارند که توطئه گران قصد دارند با حمله ناروا و تضعیف خطرناک قوه قضائیه جزئی از توطئه انهدام قدرت دولت مرکزی و لطمه زدن به حیثیت مسئول امور کشور را بمرحله اجرا دربیاورند.

وکلای دادگستری فارس و بنادر بخوبی درک میکنند که وقتی رئیس دادگاه شلاق  بخورد دیگر قوه قضائیه ای برای رسیدگی به تظلمات عمومی وجود نخواهد داشت و مراکز خودکامه به پیشبرد هدف های خود ادامه خواهند داد و دود این چنین بی نظمی و هرج و مرج بچشم همان مستضعفین خواهد رفت و متجاوزین به حقوق عمومی بیشتر از پیش جری خواهند شد.

تقاضای جدی وکلای دادگستری فارس و بنادر  از جنابعالی به عنوان مسئول امور کلی کشور اینست که فورأ و سریع با اعزام نماینده بصیر و مفتدر جریان را مورد رسیدگی دقیق قرار دهند.

آخرین خبر رسیده از ممسنی حاکیست که رئیس دادگاه نورآباد پست خود را ترک کرده و به تهران رفته است.

تذکر بنیاد برومند

ماهیت احکام مجرمیت در نظام قضائی جمهوری اسلامی ایران

در نظام دادرسی کیفری در جمهوری اسلامی ایران ضوابط پذیرفته شدۀ دادرسی، از جمله بی طرفی، انصاف و سرعت در کار قضا، مدام شکسته می شوند. زندانیان اغلب از هر نوع ارتباط با دنیای خارج محروم اند و از دلائل بازداشت خویش بی خبر و پیش از آغاز دادرسی نیز به بررسی مدارک و شواهد مورد استناد دادستان مجاز نیستند. در مواردی وکلای متهم از حضور در دادگاه محروم می شوند. افزون بر این، اقرار ناشی از عنف و شکنجه به عنوان سند مثبِتۀ جرم متهم تلقی می شود. از آن جا که دادگاه های جمهوری اسلامی ایران اغلب خود را ملزم به رعایت موازین و ضوابط ضروری برای انجام یک دادرسی منصفانه نمی دانند، در اعتبار قانونی احکام مجرمیتی که از سوی این گونه دادگاه ها صادر می شود تردید رواست.

کیفر بدنی در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران

در قانون کیفری جمهوری اسلامی برای طیفی گسترده از جرائم کیفر بدنی مقرّر شده است از آن جمله: مصرف نوشابه های الکلی، سرقت، زنا، رفتار منافی با عفّت عمومی، آمیزش زن و مرد در علن. تعیین کیفر بدنی بر محکوم به اعدام با قاضی دادگاه است. در چنین مواردی، قبل از اجرای حکم اعدام کیفر شلّاق به قصد تشدید درد مجرم جاری می شود. افزون بر کیفر شلّاق، نظام حقوقی جمهوری اسلامی قطع دست یا پای مرتکب به سرقت را نیز مجاز می داند. در چنین مواردی، دست یا پای محکوم پس از انتقال وی به بیمارستان و بی حس کردنش بریده می شود. پس از اجرای این کیفر، راه رفتن محکوم حتی به کمک عصا یا چوب بغل نیز دشوار خواهد بود.

تخطّی مستمرّ جمهوری اسلامی از تعهدات ناشی از حقوق بین الملل

استفاده از کیفرهای بدنی نه تنها منافی با اصول حقوق بین الملل است در شماری از معاهدات بین المللی نیز ممئوع شناخته شده. طبق مادۀ 5 «اعلامیۀ جهانی حقوق بشر»- اعلامیه ای که ایران آن را پذیرفته و تصویب کرده است- «هیچ کس نباید آماج شکنجه یا کیفرهای بی رحمانه، غیربشری، یا تحقیرآمیز شود. «میثاق حقوق مدنی و سیاسی بشر نیز - میثاقی که به تصویب ایران رسیده است- با زبانی مشابه اِعمال چنین کیفرهائی را تحریم کرده. مخالفت ژرف جامعۀ جهانی با این گونه کیفرها و رفتارها در «میثاق علیه شکنجه و دیگر کیفرها و رفتارهای بی رحمانه، غیربشری و تحقیرآمیز» (میثاق علیه شکنجه) بازتابی روشن یافته است. این میثاق شکنجه را چنین تعریف می کند: «هر رفتار عمدی که به قصد مجازات فرد برای عملی که از اوسرزده، یا ممکن است سرزده باشد، و به درد و رنج شدید جسمانی یا روانی اش منجر شود. گرچه جمهوری اسلامی ایران تا کنون به میثاق علیه شکنجه نپیوسته، ممنوعیت استفاده از شکنجه امروز از سوی اکثر اعضای جامعۀ بین المللی به عنوان یک اصل مسلم حقوقی و در نتیجه یکی از موازین مسلم عرف بین المللی شناخته شده است. افزون براین، گرچه اصل تحریم کیفر بدنی هنوز در حقوق بین الملل عمومی به تصریح تأئید نشده، قرائن و امارات روزافزون حاکی از آن است که اِعمال این گونه کیفرها ناقض حقوق بین الملل بشری شمرده می شود. [1] در قضیۀ آزبورن علیه جامائیکا، کمیتۀ علیه شکنجه (مرکب از گروهی از متخصصان مأمور نظارت بر اجرای اصول مندرج در «میثاق شکنجه») تأئید کرد که باید «هرنوع کیفر بدنی را باید رفتاری بی رحمانه، غیرانسانی و توهین آمیز، و در نتیجه ناقض اصل هفتم «میثاق علیه شکنجه»، شمرد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد تخطّی مستمر جمهوری اسلامی ایران را از تعهداتی که در مورد اجرای اصول حقوق بین الملل بر عهده گرفته است بارها مورد رسیدگی قرار داده است, از جمله در دسامبر سال ۲۰۰۷. در قطعنامۀ شماره ۶۲/۱۶۸، مجمع نامبرده نگرانی عمیق خود را نسبت به تخطی مدام این دولت از موازین حقوق بین المللی بشر اعلام کرد به ویژه با اشاره به «موارد مسلم شکنجه و رفتار بی رحمانه، غیرانسانی و توهین آمیز با متهمان و مجرمان و سنگسار کردن، شلّاق زدن و قطع دست و پای آنان.»


[1] ن. ک. به: Rodley, The Treatment of Prisoners Under International Law, p. 309