بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
ترویج مدارا و عدالت به کمک دانش و تفاهم
شلاق

شلاق زده شده، ١٠٠ ناشناس، روستای بورقبان سبزوار، ٤ اسفند ١٣٦٧، آرشیو روزنامه جمهوری اسلامی

جمهوری اسلامی
۴ اسفند ۱۳۶۷
مقاله از روزنامه

آرشیو/ سی دی

روزنامه جمهوری اسلامی

٤ اسفند ١٣٦٧

٢٣ فوریه ١٩٨٩

اخبار شهرستانها/ صفحه ٤

 

اجرای حکم هیئت ویژه دادستانی انقلاب اسلامی مشهد در مورد درگیریهای روستای بورقبان سبزوار

مشهد ـ واحد مرکزی خبر: نتایج بررسیها و تحقیقات هیئت ویژه دادستانی انقلاب اسلامی مشهد پیرامون درگیریهای روستای بورقبان سبزوار اعلام شد.

بگزارش واحد مرکزی خبر بدنبال درگیریهای قبیله ای که بیش از یکماه پیش در روستای بورقبان بوقوع پیوست و سه تن کشته و ١٥ نفر مجروح برجای گذاشت، هیئت ویژه ای از مشهد برای بررسی موضوع به سبزوار اعزام شد که پس از بررسیهای انجام شده حاکم شرع مشهد نتایج پیگیریها را اعلام کرد.

براساس این گزارش ٢ نفر از سران قبیله ای روستای بورقبان به جرم دست داشتن در درگیریهای این روستا مفسد فی الارض شناخته شده و روز ٣٠ بهمن در سبزوار تیرباران شدند و پنج تن محکوم به زندان طویل المدت و هفتاد نفر به زندان از ١٥ تا ٢٠ ماه محکوم شدند.

همچنین کلیه افراد درگیر با تحمل ٣٠ تا ٤٠ ضربه شلاق مورد حد شرعی قرار گرفتند. ٢٠ تن دیگر متهمین بعلت کمی سن با سپردن تعهد و تحمل ٤٠ ضربه شلاق آزاد شدند.

بر اساس این گزارش در جریان این درگیری ٢٧ عدد نارنجک، ١٠ قبضه اسلحه کلاشینکوف، تعدادی کلت، برنو، یوزی، ژـ٣ و نیز تعدادی اسلحه سرد و چماق بدست آمده است.

گفته میشود هنوز حدود پنجاه تن از افراد درگیر در این ماجرا فراری هستند.


آرشیو/ سی دی

روزنامه جمهوری اسلامی

٤ بهمن ١٣٦٧

٢٤ ژانویه ١٩٨٩

اخبار شهرستانها/ صفحه ٤


یکصد تن از سران و مسببین درگیری روستای برقبان سبزوار دستگیر شدند

مشهد ـ خبرگزاری جمهوری اسلامی: یکصد تن از سرا و مسببین درگیری قومی روستای برقبان سبزوار که دو کشته و حداقل ١٢ مجروح در پی داشت طی دو روز گذشته دستگیر و بزودی مجازات می شوند.

دادستان انقلاب اسلامی خراسان که به منظور رسیدگی به این موضوع به سبزوار عزیمت کرده است در گفتگویی با خبرگزاری جمهوری اسلامی ضمن اعلام این خبر افزود: این درگیری که با هدف به قدرت و حاکمیت رسیدن یک طایفه بر طایفه دیگر طرح ریزی شده بود سابقه ای حدود سی ساله دارد.

وی گفت: در این درگیری افراد متخاصم با تحریکات قبلی علاوه بر اسلحه سرد از اسلحه گرم مثل کلاشینکف، ژ٣ و نارنجک استفاده کرده بودند.

وی افزود: این درگیری که در ساعت ٥/٦ صبح روز پنج شنبه بیست و دوم دی ماه سالجاری [١٢ ژانویه ١٩٨٩] با هماهنگی و آمادگی های قبلی بوقوع پیوست پس از یکساعت و نیم با دخالت مأمورین ژاندارمری خاتمه یافت و در حال حاضر سران دوطرف بازداشت شده اند.

وی از این حرکت به عنوان یک حرکت وحشیانه و بی هدف یاد کرد که افرادی سودجو برای رسیدن به مطامع خود اقدام به تحریک آنان کرده و گروهی روستایی و مسلمان را بجان هم انداخته اند.

وی خاطرنشان ساخت: با توجه به اهمیت موضوع به حکم شورای عالی قضایی و دستور اکید امام به رسیدگی به جرائم مهم هیئتی متشکل از قضات مرکز استان در دادسرای انقلاب اسلامی سبزوار مستقر و مشغول تحقیق و رسیدگی به این جریان و نیز مجازات سریع عاملین آن می باشند.

همین گزار حاکیست: روستای برقبان در ٦٠ کیلومتری شهرستان سبزوار قرار دارد و دارای سیصد خانوار جمعیت نیز می باشد.

تذکر بنیاد برومند

ماهیت احکام مجرمیت در نظام قضائی جمهوری اسلامی ایران

در نظام دادرسی کیفری در جمهوری اسلامی ایران ضوابط پذیرفته شدۀ دادرسی، از جمله بی طرفی، انصاف و سرعت در کار قضا، مدام شکسته می شوند. زندانیان اغلب از هر نوع ارتباط با دنیای خارج محروم اند و از دلائل بازداشت خویش بی خبر و پیش از آغاز دادرسی نیز به بررسی مدارک و شواهد مورد استناد دادستان مجاز نیستند. در مواردی وکلای متهم از حضور در دادگاه محروم می شوند. افزون بر این، اقرار ناشی از عنف و شکنجه به عنوان سند مثبِتۀ جرم متهم تلقی می شود. از آن جا که دادگاه های جمهوری اسلامی ایران اغلب خود را ملزم به رعایت موازین و ضوابط ضروری برای انجام یک دادرسی منصفانه نمی دانند، در اعتبار قانونی احکام مجرمیتی که از سوی این گونه دادگاه ها صادر می شود تردید رواست.

کیفر بدنی در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران

در قانون کیفری جمهوری اسلامی برای طیفی گسترده از جرائم کیفر بدنی مقرّر شده است از آن جمله: مصرف نوشابه های الکلی، سرقت، زنا، رفتار منافی با عفّت عمومی، آمیزش زن و مرد در علن. تعیین کیفر بدنی بر محکوم به اعدام با قاضی دادگاه است. در چنین مواردی، قبل از اجرای حکم اعدام کیفر شلّاق به قصد تشدید درد مجرم جاری می شود. افزون بر کیفر شلّاق، نظام حقوقی جمهوری اسلامی قطع دست یا پای مرتکب به سرقت را نیز مجاز می داند. در چنین مواردی، دست یا پای محکوم پس از انتقال وی به بیمارستان و بی حس کردنش بریده می شود. پس از اجرای این کیفر، راه رفتن محکوم حتی به کمک عصا یا چوب بغل نیز دشوار خواهد بود.

تخطّی مستمرّ جمهوری اسلامی از تعهدات ناشی از حقوق بین الملل

استفاده از کیفرهای بدنی نه تنها منافی با اصول حقوق بین الملل است در شماری از معاهدات بین المللی نیز ممئوع شناخته شده. طبق مادۀ 5 «اعلامیۀ جهانی حقوق بشر»- اعلامیه ای که ایران آن را پذیرفته و تصویب کرده است- «هیچ کس نباید آماج شکنجه یا کیفرهای بی رحمانه، غیربشری، یا تحقیرآمیز شود. «میثاق حقوق مدنی و سیاسی بشر نیز - میثاقی که به تصویب ایران رسیده است- با زبانی مشابه اِعمال چنین کیفرهائی را تحریم کرده. مخالفت ژرف جامعۀ جهانی با این گونه کیفرها و رفتارها در «میثاق علیه شکنجه و دیگر کیفرها و رفتارهای بی رحمانه، غیربشری و تحقیرآمیز» (میثاق علیه شکنجه) بازتابی روشن یافته است. این میثاق شکنجه را چنین تعریف می کند: «هر رفتار عمدی که به قصد مجازات فرد برای عملی که از اوسرزده، یا ممکن است سرزده باشد، و به درد و رنج شدید جسمانی یا روانی اش منجر شود. گرچه جمهوری اسلامی ایران تا کنون به میثاق علیه شکنجه نپیوسته، ممنوعیت استفاده از شکنجه امروز از سوی اکثر اعضای جامعۀ بین المللی به عنوان یک اصل مسلم حقوقی و در نتیجه یکی از موازین مسلم عرف بین المللی شناخته شده است. افزون براین، گرچه اصل تحریم کیفر بدنی هنوز در حقوق بین الملل عمومی به تصریح تأئید نشده، قرائن و امارات روزافزون حاکی از آن است که اِعمال این گونه کیفرها ناقض حقوق بین الملل بشری شمرده می شود. [1] در قضیۀ آزبورن علیه جامائیکا، کمیتۀ علیه شکنجه (مرکب از گروهی از متخصصان مأمور نظارت بر اجرای اصول مندرج در «میثاق شکنجه») تأئید کرد که باید «هرنوع کیفر بدنی را باید رفتاری بی رحمانه، غیرانسانی و توهین آمیز، و در نتیجه ناقض اصل هفتم «میثاق علیه شکنجه»، شمرد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد تخطّی مستمر جمهوری اسلامی ایران را از تعهداتی که در مورد اجرای اصول حقوق بین الملل بر عهده گرفته است بارها مورد رسیدگی قرار داده است, از جمله در دسامبر سال ۲۰۰۷. در قطعنامۀ شماره ۶۲/۱۶۸، مجمع نامبرده نگرانی عمیق خود را نسبت به تخطی مدام این دولت از موازین حقوق بین المللی بشر اعلام کرد به ویژه با اشاره به «موارد مسلم شکنجه و رفتار بی رحمانه، غیرانسانی و توهین آمیز با متهمان و مجرمان و سنگسار کردن، شلّاق زدن و قطع دست و پای آنان.»


[1] ن. ک. به: Rodley, The Treatment of Prisoners Under International Law, p. 309