رویا برومند: اگر وضع زندانها خوب است، چرا اجازه بازدید نمیدهید؟
از زمان اعلام شیوع ویروس کرونا در ایران، نگرانیها پیرامون وضعیت زندانیان در زندانهای مختلف شدت گرفت. اگر چه مقامات جمهوری اسلامی اعلام کردند که صدها نفر را به مرخصی فرستادهاند و مدام تکرار میکنند که وضعیت بهداشتی زندانها مطلوب است، اما همچنان زندانها پر از زندانی است و مدام هم بر تعداد آنها افزوده میشود. در عین حال، شماری از زندانیان به کرونا مبتلا شدهاند و معلوم نیست که در زندان در چه شرایطی به سر میبرند. به بیشتر آنها که زندانیان سیاسی و عقیدتی هستند، مرخصی داده نمیشود و مشخص نیست که چه تعداد از زندانیان گمنام بر اثر کرونا، جان خود را از دست دادهاند. در مقابل هر اعتراضی نیز، دوربینهای «برنامه ۲۰:۳۰» صداوسیما به داخل زندانها میرود و فضایی را نشان میدهد که به گفته زندانیان و آنهایی که پیشتر حبس بودهاند، مملو از دروغ و فضاسازی است. در آخرین نمونه، ۲۲مرداد۱۳۹۹، در پی انتشار اخبار ابتلای زندانیان سیاسی و عقیدتی بند هشت اوین به کرونا، دوربینهای ۲۰:۳۰ گزارشی ثبت کردند که مورد اعتراض هم زندانیان و هم نهادهای حقوق بشری قرار گرفت.
«رویا برومند»، مدیر بنیاد «عبدالرحمان برومند» که سالهاست در ثبت اسناد حقوق بشری فعالیت دارد و به تازگی گزارش مفصلی از شرایط زندانهای ایران در دوران کرونا را به نهادهای بینالمللی از جمله سازمان ملل و اتحادیه اروپا تحویل داده است، در گفتوگو با «ایرانوایر» تصریح کرد: «اگر بنا به گزارش ۲۰:۳۰ وضع زندانها چنین خوب است، چرا جمهوری اسلامی به گزارشگر ویژه سازمان ملل اجازه بازدید نمیدهد؟»
این در حالیست که تعدادی از زندانیان سیاسی و عقیدتی به خاطر فقدان بهداشت و درمان مناسب در زندان، اعتصاب غذا کردهاند.
****
«چرا با هیچکدام از زندانیانی که بیمار هستند گفتوگویی نشد؟ چرا در یکی از اتاقها فقط یک نفر بود؟ چرا تختها خالی بود؟ بقیه زندانیان کجا بودند؟ به تازگی خبرهای بدی از بند هشت رسیده است. چرا وقتی دوربین وارد این بند شد، تصویر غیر شفاف بود؟ اگر وضعیت اینقدر خوب است، چرا هیچ رسانهای غیر از ۲۰:۳۰ اجازه گزارش ندارد؟ چرا به گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری مجوز بازدید نمیدهند؟»
اینها بخشی از سوالهایی است که رویا برومند در خصوص گزارش ۲۰:۳۰ از زندان اوین که روز ۲۲مرداد۱۳۹۹ از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد، مطرح میکند. سوالهایی که البته پاسخگویی برای آنها نیست و شاید تنها بتوان بخشی از پاسخها را در بیانیه زندانیان سیاسی و امنیتی بند هشت که در پی این گزارش صداوسیما منتشر شد، پیدا کرد. در این بیانیه که ۱۵ زندانی سیاسی و عقیدتی بند هشت آن را امضا کردهاند، به «دروغ» بودن جزییات این گزارش اشاره شده است و به گفته آنها «گزارشی که از بند چهار پخش شد، مربوط به اتاقهایی میشد که افرادی مانند غارتگران "صندوق ذخیره فرهنگیان"، "بانک سرمایه"، "موسسه ثامن" و چندین اختلاسگر سرشناس دیگر و سلطانهای خودرو و چه و چه... » همچنین در بخش دیگری از بیانیه آمده که زندان فاقد امکانات پزشکی، تجهیزات لازم و داروی مکفی است. مسائلی که برنامه ۲۰:۳۰ سعی داشت خلاف آن را نشان دهد.
شرایط زندانها در دوران کرونا و نبود اقلام بهداشتی، فقدان تجهیزات و عدم اهمیت به جان و سلامت زندانیان مسئلهای است که باعث شده در روزهای گذشته، تعدادی از زندانیان سیاسی و عقیدتی اعتصاب غذا کنند. «نسرین ستوده» وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر، از روز سهشنبه ۲۱مرداد۱۳۹۹ دست به اعتصاب غذا زده و دلیل آن را اعتراض به برخوردهای فراقانونی و بیاعتنایی متولیان امر به حق آزادی مشروط زندانیان اعلام کرده است. از همان روز و پس از اعلام این خبر، پنج تن از زندانیان بند هشت زندان اوین نیز در همراهی با این وکیل اعتصاب غذای خود را آغاز کردند. با وجود این، مقامات جمهوری اسلامی مدام بر کنترل شرایط زندان و مطلوبیت آن تاکید دارند و این گزارشها را دروغ میخوانند و در مقابل، زندانیانی را در که اعتصاب غذا هستند، تهدید کردهاند که به انفرادی یا زندانهای دیگر منتقل میکنند.
بنیاد برومند در اردیبهشت سال ۱۳۹۹، یعنی سه ماه پس از اعلام شیوع ویروس کرونا در ایران و افزایش نگرانیها از آنچه در زندانها میگذرد، گزارشی از بررسی وضعیت سیزده زندان ایران منتشر کرد و هشدار داد که ادامه این وضعیت میتواند به قیمت جان انسانها تمام شود: «میزان ابتلا به ویروس کرونا در داخل زندانها مشخص نیست و مقامات ایران تمایلی به شفافسازی در این خصوص ندارند.»
برخی از زندانیان که تا فروردین به مرخصی آمدند وضعیت زندانهای مختلف را چنین شرح داده بودند که هیچ امکاناتی نیست، قرنطینهای وجود ندارد، صابون و مایع ضدعفونیکننده و ماسک در اختیار زندانیان قرار نمیگیرد و چه برسد که فاصلهگذاری اجتماعی که برای محیط زندانهای ایران بیشتر به شوخی میماند. اتاقهای زندانها نه تنها مملو از جمعیت است، بلکه در برخی از زندانها به خاطر آلودگی، حشرات به بدن زندانیان آسیب زدهاند؛ مثل «زندان مرکزی قم»، «فشافویه (تهران بزرگ)» یا «وکیلآباد مشهد».
رویا برومند در گفتوگو با ایرانوایر یادآور شد که افشای واقعیتهای زندان برای جمهوری اسلامی خوشایند نیست؛ چون «خودشان میدانند که وضعیتی را که در زندانها ایجاد کردهاند حتی با قوانین خودشان هم مغایرت دارد چه برسد به قوانین بینالمللی که امضا هم کردهاند. امروز اطلاعات سریع منتشر میشود و مردم در جریان واقعیتها قرار میگیرند، اما جمهوری اسلامی با انتشار اخبار دروغ یا برنامههایی مثل گزارشهای ۲۰:۳۰ میخواهد افکار عمومی را منحرف کند تا جامعه به میزان قساوت آنها پی نبرد. زندانیان اما در هراسی هر روزه به سر میبرند؛ هراس از بیماری و مرگ. مجازات زندانی محرومیت از آزادی است و نه زندگی در بیماری و آلودگی. مسئولیت این شکنجه و جنایت هم بر عهده مقامات زندان است و هم بودجهدهندگان و هم آنها که تصمیم گرفتند طی سه ماه نخست شیوع ویروس کرونا، بیش از هفتهزار نفر را به جمعیت زندان اضافه کنند. آن هم در شرایطی که نمیتوانند از پس اقلام بهداشتی برآیند. آنها زندان را مثل یک انبار کردهاند که هرچه نمیخواهند، در آن میریزند و درش را میبندند که کسی نبیند، حتی خودشان؛ انباری مملو از انسان.»
اشاره رویا برومند به صحبتهای «منصور هادیزاده»، دبیر «شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان تهران» است که ۲۹تیر۱۳۹۹ اعلام کرد در سه ماه نخست سال «هفت هزار و ۷۰۲» نفر از «معتادان متجاهر» را بازداشت کردهاند؛ آن هم در شرایطی که خبرها حاکی از ابتلای برخی زندانیان به ویروس کرونا بود. از سوی دیگر، در دی ماه ۱۳۹۶ «اصغر جهانگیر»، رئیس وقت «سازمان زندانها»، خبر داده بود که دولت برای بودجه سال ۱۳۹۷، بودجه سازمان زندانها را ۱۳ درصد کاهش داده بود، به طوری که «سازمان زندانها با این مبلغ نمیتواند سه وعده غذای مناسب برای زندانیان تهیه کند.»
رویا برومند با این مقدمه تاکید کرد که با توجه به تخصیص بودجه سالیانه، این انتخاب مقامات ایران است که امکانات خود را کجا خرج کنند: «اینکه انتخاب کنند حرم طلا در عراق بسازند یا چندین میلیون دلار به جامعه المصطفی اختصاص دهند یا بودجههای مملکت را برای جامعه ایران و زندانیان در نظر بگیرند نشان میدهد که چقدر به سلامت و احتیاجات مردم توجه میکنند.»
در حالیکه برخی از نهادهای حقوق بشری حتی در خصوص زندانیان هم به مسئله تحریم علیه ایران اشاره دارند و آن را باعث وخامت وضعیت زندانها ارزیابی میکنند، رویا برومند میگوید که از همان بدو حکومت جمهوری اسلامی، وضعیت زندانها همین بوده است و با توجه به تخصیص بودجههایی که به آن اشاره شد، نباید تمرکز را روی تحریم برد: «نمیگویم تحریم تاثیر ندارد، اما این انتخاب مقامات ایران است که برای کجا بودجه تخصیص دهند. سه سال پیش رئیس سازمان زندانها از بدهی میلیاردی به بیمارستانها و قبضهای آب و برق گفت. از دهه شصت تا هنوز همین حرفها را میشنویم. مدارک سازمان عفو بینالملل هم بیانگر همین مسئله است. چهل سال است که جمهوری اسلامی مردم را زندانی میکند. از طرفی میگویند تحریم باعث شده که صابون در اختیار زندانیان قرار نگیرد. خب سالهاست که ایران خودش صابون تهیه میکند.»
روز ۱۰مرداد۱۳۹۹ سازمان «عفو بینالملل» با انتشار بیانیهای خبر داد به نامههای رسمی دست پیدا کرده است که بیانگر بحران شیوع ویروس کرونا است؛ به طوریکه تراکم جمعیتی بالا و فقدان شرایط بهداشتی و تجهیزات پزشکی در زندانها و بیتوجهی عامدانه به مشکلات پزشکی زندانیان، زندانها را به محلی خطرناک برای شیوع این ویروس تبدیل کرده است.
تمامی این شرایط در حالی پیش رفته است که مقامات جمهوری اسلامی طی ماههای اخیر خصوصا، بر سیاستهای حبسزدایی تاکید کردهاند. مثل تصویب قانونی برای کاهش مجازات حبس تعزیری. این قانون در ۲۳اردیبهشت۱۳۹۹ تصویب و در ۲۲خرداد۱۳۹۹، از سوی «حسن روحانی»، رییسجمهور، برای اجرا ابلاغ شد. اما مسئله این است که به موازات چنین تصمیماتی، زندانها مدام پر میشوند؛ مثل دستگیری معتادان که پیشتر به آن اشاره شد.
یکی از مسائلی که در این امر دخیل است و رویا برومند هم به آن اشاره دارد، جرمانگاری در قوانین جمهوری اسلامی است و مواردی که در هیچکجای جهان به چشم نمیخورد: «کجای جهان کسی را به خاطر قرض مالی زندانی میکنند؟ کجای جهان انسانها را به خاطر شرکت در مهمانی به زندان میفرستند؟ چرا کسی برای «توهین به رهبری» باید زندان برود؟ اصلا «توهین» به چه معناست؟ مسئولان زندانهای مختلف اعلام کردهاند که ۹۰ درصد بازداشتیهایشان متهمانی هستند که برای اولین بار به زندان افتادهاند؛ آن هم مثلا برای چند صد هزار تومان قرض. در قوانین جمهوری اسلامی نزدیک به ۲۰۰ مورد فعل مجرمانه برای اعدام تعریف شده است. تا وقتی که جرمزدایی نشود و تغییرات حقوقی و قانونی پیش نیاید، حبسزدایی هم صورت نمیگیرد. قبل از انقلاب زندانیان مواد مخدر ۵ درصد زندانیان ایران بودند و حالا بین ۶۰ تا ۷۰ درصد. این یعنی سیاست زندان تاثیری در کاهش جرم نداشته است. زندان و چنین جرمانگاری صرفا ابزاری برای سرکوب و ارعاب جامعه ایران است و نه کاهش جرم.»
تمامی این مستندات همواره از سوی سازمان عبدالرحمان برومند به سازمانهایی مثل «سازمان ملل» و «اتحادیه اروپا» ارائه میشود. اگرچه جمهوری اسلامی اجازه نمیدهد که کمیتههای حقیقتیاب و گزارشگر ویژه حقوق بشر از زندانهای ایران بازدید کنند اما مستندات بر اساس شواهد و روایتهای زندانیان، در اختیار آنها قرار میگیرد. رویا برومند میگوید که این گزارشها در مذاکرات میان جامعه بینالملل با جمهوری اسلامی تاثیرگذار است: «ارایه این اطلاعات در کنار فشار نهادهای حقوق بشری و همچنین دولتهایی که این مستندات را دریافت میکنند باعث میشود که جمهوری اسلامی را مورد سوال قرار دهند. برای ما شرایط زندانیان مهم است و حتی اگر این فشارها به آزادی آنها ختم نشود، میتواند به بهبود شرایط زندان کمک کند.»
در عینحال، بنیاد عبدالرحمان برومند در پی خبر ابتلای برخی از زندانیان سیاسی و عقیدتی به کرونا و اعلام اعتصاب غذای آنها کمپینی را با هشتگ «#آزادشان_کنید» به راه انداخته است تا بتواند توجه افکار عمومی و همچنین جامعه بینالملل را به آنچه در زندانهای جمهوری اسلامی میگذرد جلب کند. در این کمپین، افراد مختلف با انتشار ویدیویی از خود و استفاده از این هشتگ در شبکههای اجتماعی به زبانهای مختلف به شرایط وخیم زندانها از نظر بهداشتی و پزشکی میپردازند: «در حال حاضر جامعه بینالملل روی مسئله این ویروس و همهگیری آن حساس است و میداند اگر هرکجا این ویروس کنترل نشود، به کشورهای دیگر هم خواهد رسید. برای همین فکر کردیم که این بهترین وقت است تا بتوانیم توجه جامعه بینالمللی را به زندانهای جمهوری اسلامی جلب کنیم. در عین حال در صدد هستیم که قدم بعدیمان آگاهسازی جامعه بینالملل از چرایی بازداشت و شکنجه زندانیان مدافع حقوق بشر باشد. یعنی در کنار آنچه در زندان میگذرد، بگوییم که این افراد برای چه به زندان افتادهاند تا بتوانیم توجهشان را به مدافعان حقوق بشر هم جلب کنیم.»
جمهوری اسلامی طی چهل سال حکومت، سعی کرده است که آنچه را در زندان از حقوق انسانها نقض میکند در سکوت خبری بگذراند تا هم کنترل افکار عمومی داخل ایران را در دست داشته باشد و هم ویترینی برای جامعه بینالملل بسازد. اما بسیاری از فعالان حقوق بشر که طی چهار دهه گذشته از ایران تبعید شدهاند، سعی دارند تا در مقابله با این سکوت اجباری، جامعه بینالملل را نسبت به آنچه در تاریکخانههای جمهوری اسلامی میگذرد، آگاه کنند. هرچند به نظر میرسد که جامعه بینالملل در مذاکرات و اقدامات خود در خصوص ایران، حقوق بشر را در اولویت ندارد و بیش از پیش مراودات صرفا سیاسی و اقتصادی را مد نظر خود قرار داده است، اما نهادهای حقوق بشری امیدوارند که بتوانند با ارائه مستندات بیشتر، دولتها و نهادهای بیشتری را علیه نقض حقوق بشر در ایران، متحد و همنظر کنند.