بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
ترویج مدارا و عدالت به کمک دانش و تفاهم
شلاق

اجرای حکم شلاق در تهران: مهدی هاشمی بهرمانی به اتهام «ارتشاء» ۵۰ ضربه شلاق خورد

خبرگزاری میزان / خبرگزاری فارس
۲۷ دی ۱۴۰۱
مقاله از تارنما

(عنوان اصلی این مقاله، «آزادی مشروط مهدی هاشمی پس از ۷ سال زندان و پرداخت جزای نقدی و اجرای حکم شلاق/ وکیل مهدی هاشمی: ۳ سال از امکان صدور حکم آزادی مشروط هاشمی گذشته است» است.)

خبرگزاری میزان

۲۷ دی ۱۴۰۱

وکیل مهدی هاشمی اعلام کرده است که آزادی مشروط وی در شرایطی اجرا شده که ۳ سال از امکان صدور حکم آزادی مشروط او و بیش از ۷ سال از آغاز حبس او گذشته است.

خبرگزاری میزان _ مهدی هاشمی بهرمانی پس از ۷ سال زندان و پرداخت جزای نقدی و اجرای حکم شلاق به صورت مشروط از زندان آزاد شد.

مهدی هاشمی ۱۸ مرداد سال ۹۴ از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر تهران به اتهام مشارکت در ارتشا، اختلاس، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرائم علیه امنیت کشور به ۱۰ سال حبس و ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد.

براساس حکم صادر شده، شروع حبس مهدی هاشمی در تاریخ ۱۸ مرداد ماه سال ۹۴ آغاز شد.

مهدی هاشمی در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۴۰۰ بخشی از جزایی نقدی را پرداخت کرد و در تاریخ ۱۷ دی ماه ۱۴۰۱ نسبت به ردمال و پرداخت مابقی جزای نقدی اقدام کرد، همچنین حکم شلاق نیز نسبت به وی اجرا شد.

در تاریخ ۲۷ دی ماه ۱۴۰۱ دادیاری اجرای احکام دادسرای تهران با آزادی مشروط مهدی هاشمی موافقت کرد.

وکیل مهدی هاشمی در این مورد گفت: آزادی مشروط مهدی هاشمی در شرایطی اجرا شده که ۳ سال از امکان صدور حکم آزادی مشروط او و بیش از ۷ سال از آغاز حبس او گذشته است.


---


(عنوان اصلی این مقاله، «جزئیات حکم تجدیدنظر مهدی هاشمی/ ۱۱ میلیون دلار جریمه و رد مال/ ۵۰ ضربه شلاق به خاطر رشوه‌خواری آقازاده جنجالی» است.)

 

خبرگزاری فارس

٢٣ خرداد ١٣٩٤

با توجه به قطعی شدن حکم دادگاه تجدیدنظر در پرونده بین‌المللی مهدی هاشمی، جزئیات این حکم به همراه میزان جرائم و رد مال منتشر شد.

یک منبع آگاه در گفت‌وگو با خبرنگار قضایی فارس، با اعلام این مطلب افزود: مهدی هاشمی بیش از 28 جلسه در دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه محاکمه شد.

وی افزود: سرانجام این فرد به ترتیب زیر و براساس مواد قانونی اعلام شده محکوم شد.

براساس ماده 5 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری، نامبرده متهم به اخذ رشوه اختلاس 600 میلیونی تومانی بود که براساس این ماده قانونی، وی به 10 سال حبس، رد مال 600 میلیون تومانی و 1.2 میلیارد تومان جزای نقدی و همچنین انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم شد.

براساس ماده 3 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری، این فرد متهم به ارتشاء به مبلغ 5 میلیون و 200 هزار دلار بود که براساس همین ماده قانونی به 10 سال حبس، رد مال به مبلغ 5.2 میلیون دلار و جزای نقدی معادل همان مقدار (5.2 میلیون دلار) و انفصال دائم از خدمات دولتی به همراه 50 ضربه شلاق محکوم شد.

براساس ماده 610 قانون مجازات اسلامی، نامبرده به 5 سال حبس محکوم شد.

این منبع آگاه افزود: با رعایت قانون 134 مجازات اسلامی در مقام اجرا،‌ اشد این احکام که همان 10 سال است اجرا خواهد شد.

تذکر بنیاد برومند

ماهیت احکام مجرمیت در نظام قضائی جمهوری اسلامی ایران

در نظام دادرسی کیفری در جمهوری اسلامی ایران ضوابط پذیرفته شدۀ دادرسی، از جمله بی طرفی، انصاف و سرعت در کار قضا، مدام شکسته می شوند. زندانیان اغلب از هر نوع ارتباط با دنیای خارج محروم اند و از دلائل بازداشت خویش بی خبر و پیش از آغاز دادرسی نیز به بررسی مدارک و شواهد مورد استناد دادستان مجاز نیستند. در مواردی وکلای متهم از حضور در دادگاه محروم می شوند. افزون بر این، اقرار ناشی از عنف و شکنجه به عنوان سند مثبِتۀ جرم متهم تلقی می شود. از آن جا که دادگاه های جمهوری اسلامی ایران اغلب خود را ملزم به رعایت موازین و ضوابط ضروری برای انجام یک دادرسی منصفانه نمی دانند، در اعتبار قانونی احکام مجرمیتی که از سوی این گونه دادگاه ها صادر می شود تردید رواست.

کیفر بدنی در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران

در قانون کیفری جمهوری اسلامی برای طیفی گسترده از جرائم کیفر بدنی مقرّر شده است از آن جمله: مصرف نوشابه های الکلی، سرقت، زنا، رفتار منافی با عفّت عمومی، آمیزش زن و مرد در علن. تعیین کیفر بدنی بر محکوم به اعدام با قاضی دادگاه است. در چنین مواردی، قبل از اجرای حکم اعدام کیفر شلّاق به قصد تشدید درد مجرم جاری می شود. افزون بر کیفر شلّاق، نظام حقوقی جمهوری اسلامی قطع دست یا پای مرتکب به سرقت را نیز مجاز می داند. در چنین مواردی، دست یا پای محکوم پس از انتقال وی به بیمارستان و بی حس کردنش بریده می شود. پس از اجرای این کیفر، راه رفتن محکوم حتی به کمک عصا یا چوب بغل نیز دشوار خواهد بود.

تخطّی مستمرّ جمهوری اسلامی از تعهدات ناشی از حقوق بین الملل

استفاده از کیفرهای بدنی نه تنها منافی با اصول حقوق بین الملل است در شماری از معاهدات بین المللی نیز ممئوع شناخته شده. طبق مادۀ 5 «اعلامیۀ جهانی حقوق بشر»- اعلامیه ای که ایران آن را پذیرفته و تصویب کرده است- «هیچ کس نباید آماج شکنجه یا کیفرهای بی رحمانه، غیربشری، یا تحقیرآمیز شود. «میثاق حقوق مدنی و سیاسی بشر نیز - میثاقی که به تصویب ایران رسیده است- با زبانی مشابه اِعمال چنین کیفرهائی را تحریم کرده. مخالفت ژرف جامعۀ جهانی با این گونه کیفرها و رفتارها در «میثاق علیه شکنجه و دیگر کیفرها و رفتارهای بی رحمانه، غیربشری و تحقیرآمیز» (میثاق علیه شکنجه) بازتابی روشن یافته است. این میثاق شکنجه را چنین تعریف می کند: «هر رفتار عمدی که به قصد مجازات فرد برای عملی که از اوسرزده، یا ممکن است سرزده باشد، و به درد و رنج شدید جسمانی یا روانی اش منجر شود. گرچه جمهوری اسلامی ایران تا کنون به میثاق علیه شکنجه نپیوسته، ممنوعیت استفاده از شکنجه امروز از سوی اکثر اعضای جامعۀ بین المللی به عنوان یک اصل مسلم حقوقی و در نتیجه یکی از موازین مسلم عرف بین المللی شناخته شده است. افزون براین، گرچه اصل تحریم کیفر بدنی هنوز در حقوق بین الملل عمومی به تصریح تأئید نشده، قرائن و امارات روزافزون حاکی از آن است که اِعمال این گونه کیفرها ناقض حقوق بین الملل بشری شمرده می شود. [1] در قضیۀ آزبورن علیه جامائیکا، کمیتۀ علیه شکنجه (مرکب از گروهی از متخصصان مأمور نظارت بر اجرای اصول مندرج در «میثاق شکنجه») تأئید کرد که باید «هرنوع کیفر بدنی را باید رفتاری بی رحمانه، غیرانسانی و توهین آمیز، و در نتیجه ناقض اصل هفتم «میثاق علیه شکنجه»، شمرد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد تخطّی مستمر جمهوری اسلامی ایران را از تعهداتی که در مورد اجرای اصول حقوق بین الملل بر عهده گرفته است بارها مورد رسیدگی قرار داده است, از جمله در دسامبر سال ۲۰۰۷. در قطعنامۀ شماره ۶۲/۱۶۸، مجمع نامبرده نگرانی عمیق خود را نسبت به تخطی مدام این دولت از موازین حقوق بین المللی بشر اعلام کرد به ویژه با اشاره به «موارد مسلم شکنجه و رفتار بی رحمانه، غیرانسانی و توهین آمیز با متهمان و مجرمان و سنگسار کردن، شلّاق زدن و قطع دست و پای آنان.»


[1] ن. ک. به: Rodley, The Treatment of Prisoners Under International Law, p. 309