اجرای حکم شلاق و اعدام در زندان مرکزی مشهد: سجاد ع. ت. به اتهام مصرف مشروبات الکلی ۸۰ ضربه شلاق خورد
(روزنامه خراسان، ۱ خرداد ۱۴۰۰، «با اجرای حکم قصاص در زندان مرکزی مشهد «عاشق خیابانی» اسیر طناب دار شد»)
محکوم به مرگ، در ماجرای دوستی خیابانی با یک دختر جوان، مرد بی گناهی را با ضربه های خنجر کشت!
سجادپور- جوان 25 ساله ای که سه سال قبل در ماجرای یک عشق خیابانی، مرد بی گناهی را با ضربات خنجر در یک میوه فروشی به قتل رساند، سپیده دم چهارشنبه گذشته [۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ – ۱۹ مه ۲۰۲۱] در زندان مرکزی مشهد، اسیر طناب دار شد و به مجازات رسید.
به گزارش اختصاصی خراسان، این حادثه وحشتناک در هجدهم بهمن سال 97 هنگامی در بولوار ادیب مشهد رخ داد که جوان 22 ساله ای به نام «سجاد» از مدتی قبل با دختری در یکی از مراکز معروف تجاری منطقه سی متری طلاب آشنا شده بود. طولی نکشید که سجاد به «بهاره» دل باخت و این عشق خیابانی با دیدارهای حضوری و قرارهای ملاقات پنهانی و آشکار ادامه یافت. آن ها که عنوان «دوست اجتماعی» را برای خودشان برگزیده بودند به تفریح و گشت و گذار در حاشیه شهر و مناطق ییلاقی می رفتند و با یکدیگر خلوت می کردند اما درحالی که «سجاد» علاقه عجیبی به دختر جوان پیدا کرده بود، زمزمه های ارتباط او با جوانان دیگر در مرکز تجاری و همچنین رابطه عاشقانه اش با یکی از دوستان خودش در بازار تجاری پیچید. «سجاد» که نمی خواست این گونه شنیده ها را باور کند خودش را توجیه می کرد که چنین موضوعی دروغ است اما آرام آرام سوء ظن و تردید وجودش را فرا گرفت. او برای رهایی از این افکار سرگردان، دوستش «امیر» را زیر نظر گرفت. اگرچه در همین مدت کوتاه به ارتباط «بهاره» با دیگر افراد غریبه نیز پی برد اما باز هم نمی توانست آن دختر را فراموش کند. او که به این عشق هوس آلود دلبسته بود این گونه خود را قانع می کرد که نباید به گذشته «بهاره» کاری داشته باشد در حالی که آن دختر همچنان به ارتباط دوستانه خود با دیگران نیز ادامه می داد. گزارش خراسان حاکی است، در این میان شعله های کینه و دشمنی بین امیر و سجاد زبانه کشید و این دوستی طوری رنگ خشونت و وحشت گرفت که دوئل عشقی هولناکی بین آن ها آغاز شد. «بهاره» نیز حدود 10 روز بود که به تماس های «سجاد» پاسخ نمی داد و کسی هم از او خبری نداشت تا این که بالاخره «سجاد» از یک خط تلفن دیگر به «بهاره» پیام داد و از او درخواست کرد به تماسش پاسخ دهد. حدود ساعت 19 بود که «بهاره» با سجاد تماس گرفت ولی درحالی که عاشق 22 ساله لب به شکوه و گلایه گشوده بود از آن سوی خط صدای آشنایی را شنید و اصرار کرد که «بهاره» بگوید کجاست و با چه کسی همراه شده است؟! بهاره نیز خیلی خونسرد پاسخ داد در طرقبه است و با «امیر» به تفریح و گشت و گذار می پردازد!
به گزارش خراسان، «سجاد» با شنیدن نام «امیر» دیگر سررشته افکارش برید و به نقشه شوم یک جنایت گره خورد. او با ترفندی خاص، بهاره را به منزلش کشید و با تشریح عشق آتشین خودش که نمی تواند او را فراموش کند، تیغی را برداشت و برای اثبات این عشق خیابانی، دستش را برید تا با این خون به «بهاره» ثابت کند که به او علاقه مند است ولی در همین حال زنگ گوشی بهاره به صدا درآمد و گفت وگوی تلفنی او با «امیر» در آن سوی خط دوباره ورق این عشق هوس آلود را برگرداند و صحنه هولناکی را رقم زد. گزارش اختصاصی خراسان حاکی است، «سجاد» با مشاهده این گفت وگوی تلفنی، تصمیم گرفت از دوستش «زهرچشم» وحشتناکی بگیرد به همین دلیل چند بار با او قرار گذاشت تا یکدیگر را ملاقات کنند اما «امیر» که می دانست این دیدار فرجام شومی خواهد داشت، هر بار از رفتن به سر قرار خودداری می کرد تا این که بالاخره آخرین قرار خیابانی در بولوار ادیب منطقه قاسم آباد گذاشته شد. آن شب پدر و مادر سجاد هم در سفر بودند و او تا پاسی از بامداد با یکی از دوستانش به مشروب خوری پرداخت و صبح روز بعد منتظر «امیر» ماند اما از سوی دیگر «امیر» که با خودروی پراید مسافرکشی می کرد و می ترسید به تنهایی با سجاد روبه رو شود به یک بهانه واهی پسر خاله 42 ساله اش را سوار پراید کرد و به طرف محل قرار به راه افتاد. «امیر» که دیگر کمی جرئت پیدا کرده بود در حالی که پشت فرمان خودرو قرار داشت و تلفنی با «سجاد» کری خوانی می کرد به او گفت: من در محل قرار هستم! اگر جرئت داری بیا!... هنوز حرف های تلفنی امیر ادامه داشت که ناگهان دو جوان کنار شیشه خودرو سبز شدند. در این هنگام سجاد درحالی که دسته خنجر را در دست می فشرد به امیر گفت: پیاده شو! ولی امیر با دیدن تیغه خنجر و از شدت ترس پدال گاز را فشرد و فرار کرد. هنوز مسافت زیادی راطی نکرده بودند که علی پسرخاله امیر، از او خواست خودرو را متوقف کند تا بفهمد ماجرا چیست؟ و آن جوان چرا دست به چاقو کشی زده است؟!
چند لحظه بعد مرد 42 ساله و متاهل پیاده به طرف سجاد رفت تا علت را جویا شود ولی سجاد که حس غرور و خشم وجودش را فراگرفته بود به سوی علی حمله ور شد. مرد بی گناه که هنوز نمی دانست درگیر چه مخمصه شومی شده است از شدت ترس به طرف یک میوه فروشی در آن سوی خیابان گریخت و وارد فروشگاه شد تا پناه بگیرد اما جوان 22 ساله عاشق پیشه که همچنان فریاد می کشید ابتدا با کلم و پرتقال مرد 42 ساله را هدف گرفت و سپس با خنجر به جانش افتاد و او را زیر ضربات وحشتناک سلاح سرد قرار داد.
این گزارش حاکی است، چند دقیقه بعد و با فرار سجاد از صحنه حادثه، مرد مجروح به بیمارستان طالقانی انتقال یافت اما تلاش پزشکان برای نجات وی بی نتیجه ماند و او بر اثر عوارض ناشی از اصابت ضربات خنجر جان سپرد. این گونه بود که پرونده ای جنایی تشکیل شد و با حضور قاضی ویژه قتل عمد در محل جنایت، تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری ادامه یافت. طولی نکشید که با بازبینی دوربین های مداربسته توسط قاضی احمدی نژاد (قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه) متهم فراری دستگیر شد و به جرم خود اعتراف کرد.
به گزارش خراسان، پس از تکمیل تحقیقات در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد و با توجه به اهمیت این ماجرای جنایی که موجب خدشه به امنیت عمومی مردم شده بود، پرونده با دستور مقامات ارشد قضایی استان خراسان رضوی به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی سپرده شد تا قضات زبده این شعبه به جنایت مذکور رسیدگی کنند. مدتی بعد جلسات دادگاه به ریاست قاضی جواد شاکری و مستشاری قاضی هادی دنیادیده آغاز شد و متهم پای میز محاکمه ایستاد. قضات دادگاه در حالی به محاکمه متهم به قتل پرداختند که فیلم این جنایت وحشتناک نیز در یکی از جلسات دادگاه به نمایش درآمد به گونه ای که متهم هیچ دفاعی برای فرار از مجازات نداشت. اگرچه او مدعی شد که بر اثر عوارض مصرف مشروبات الکلی دست به جنایت زده است ولی این دفاع او نیز مورد قبول دادگاه واقع نشد چرا که قضات باتجربه این شعبه چنین استدلال کردند که اگر در حال طبیعی نبودید پس چگونه راه فرار را تشخیص دادید؟! و...
گزارش خراسان حاکی است، در نهایت قضات دادگاه پس از مشورت های قانونی، رای به قصاص نفس متهم 22 ساله در ملأ عام دادند که این رای به تایید قضات دیوان عالی کشور نیز رسید و آماده اجرای حکم شد. در حالی که عشق آتشین سجاد به اشک های پشیمانی گره خورده بود، سپیده دم روز چهارشنبه گذشته مقدمات اجرای حکم این پرونده با صدور دستوری قاطع از سوی قاضی محمدرضا دشتبان (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) فراهم شد و در حالی که اولیای دم حاضر به گذشت نشدند، این جوان که حالا به 25 سالگی رسیده بود، با حضور قاضی زرگر (قاضی باتجربه اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) و دیگر مقامات و مدیران ذی ربط، پای چوبه دار رفت و به مجازات رسید تا دیگر جوانانی که درگیر ماجرای عشق و عاشقی های خیابانی و هوس آلود می شوند، از این حادثه تلخ درس عبرت بگیرند و بدانند که فرجام چنین دوستی هایی بسیار تلخ و گریزناپذیر است.
---
(روزنامه خراسان، ۱۹ شهریور ۱۳۹۹، «با تایید حکم قصاص قاتل عاشق پیشه در ملأ عام عـشــق آتـشـیـن یــخ زد! مرد متاهل بی گناه ، قربانی دوئل عشق خیابانی شد»)
سجادپور- با تایید حکم قصاص قاتل عاشق پیشه در دیوان عالی کشور، در حالی عشق خیابانی به اشک پشیمانی گره خورد که جوان 22 ساله به خاطر قتل مردی بی گناه، در یک قدمی چوبه دار قرار دارد و دیگر آن عشق آتشین یخ زده است!
به گزارش اختصاصی خراسان، ماجرای این جنایت هولناک از هجدهم بهمن سال 97 زمانی رقم خورد که جوان 22 ساله ای به نام «سجاد» با یک دختر در یکی از مراکز تجاری معروف سی متری طلاب مشهد آشنا شد و به او دل باخت. طولی نکشید که این عشق خیابانی به دیدارهای حضوری و گشت و گذار در مناطق تفریحی و مکان های خلوت کشید. در حالی که سجاد علاقه عجیبی به «بهاره» پیدا کرده بود و قصد داشت با او ازدواج کند، زمزمه هایی از ارتباط «بهاره» با یکی دیگر از اهالی بازار به گوش اش رسید. او که باور نمی کرد، دوست صمیمی خودش، با بهاره ارتباط داشته باشد آن ها را زیر نظر گرفت و به این ترتیب سوءظن در وجود «سجاد» ریشه دواند. با آن که مدتی بعد او به رابطه «بهاره» و جوانان دیگر نیز پی برد اما نمی توانست این عشق آتشین را به فراموشی بسپارد و خودش را قانع می کرد که نباید به گذشته «بهاره» اهمیت بدهد!
با وجود این «امیر» که خود با «بهاره» ارتباط خیابانی داشت به نصیحت «سجاد» می پرداخت که نباید با آن دختر ازدواج کند! اما در این میان «دوستی های خیابانی» آرام آرام رنگ خشونت و وحشت گرفت و یک دوئل عشقی مرگبار بین «امیر و سجاد» آغاز شد. گزارش خراسان حاکی است، حدود 10 روز بود که «بهاره» تماس های تلفنی سجاد را بی پاسخ می گذاشت و به او محل نمی داد از هر کس درباره بهاره می پرسید کسی از او خبری نداشت تا این که بالاخره با یک خط ناشناس به بهاره پیام داد که «من سجاد هستم! گوشی را پاسخ بده!» این گونه بود که ساعت 7 بعدازظهر همان روز بهاره به سجاد زنگ زد و در برابر گلایه های «سجاد» مدعی شد که در طرقبه است! اما سجاد که از آن سوی خط صدای جوان دیگری را هم می شنید، به «بهاره» اصرار کرد که بگوید چه کسی همراهش است؟ در نهایت «بهاره» نام «امیر» را بر زبان آورد و این گونه نقشه شوم یک جنایت شکل گرفت. «سجاد» به بهانه گشت و گذار، دختر جوان را به منزلش کشاند و با «خودزنی» قصد داشت عشق آتشین خودش را به او اثبات کند! او به بهاره گفت: خون دستم را جاری کردم تا بدانی که من به تو وابسته شده ام! بنابر گزارش خراسان، اما هنوز خون دست «سجاد» جاری بود که تماس تلفنی امیر با «بهاره» ورق این عشق خیابانی را برگرداند و صحنه هولناک را رقم زد!
سجاد تصمیم به «زهرچشم» از امیر گرفت و به همین دلیل چند بار با او قرار گذاشت تا به اصطلاح با یکدیگر گفت وگو کنند اما این قرار ملاقات ها به خاطر ترس از چاقوکشی طرفین به نتیجه نمی رسید تا این که قرار نهایی در منطقه ادیب قاسم آباد گذاشته شد!
پدر و مادر سجاد در مسافرت شمال بودند و او شب را با یکی از دوستانش به مشروب خوری گذراند! روز بعد با «امیر» که مسافرکشی می کرد تماس گرفت تا سر قرار بیاید! از سوی دیگر «امیر» که می ترسید به تنهایی با سجاد روبه رو شود به بهانه ای واهی پسر خاله 42 ساله اش را در حالی سوار پراید کرد و به سمت قاسم آباد به راه افتاد که دوست 38 ساله علی (پسر خاله امیر) نیز با او همراه شد. «امیر» که رانندگی خودرو را به عهده داشت از شدت نگرانی و اضطراب مدام اطرافش را می پایید تا این که وارد بولوار ادیب شد! او تلفنی با «سجاد» به «کری خوانی» پرداخت و فریاد زد اگر جرئت داری! بیا! در همین حال بود که دو جوان کنار پراید ایستادند! سجاد از امیر خواست از خودرو پیاده شود اما او گفت: هر حرفی داری همین جا بزن! در این لحظه ناگهان سجاد چاقو را بیرون کشید و «امیر» از شدت ترس پدال گاز را فشرد و فرار کرد. «علی» (پسر خاله امیر) از او خواست خودرو را متوقف کند تا بفهمد ماجرا چیست؟ و آن جوان چرا چاقوکشی کرد؟!
براساس این گزارش، وقتی علی مرد 42 ساله به طرف سجاد رفت ناگهان او که خود را خشمگین نشان می داد به سمت علی حمله ور شد! مرد 42 ساله که بی گناه وارد این درگیری شده بود از ترس به سمت یک میوه فروشی در همان محله گریخت و داخل میوه فروشی پناه گرفت اما «سجاد» او را رها نکرد ابتدا با کلم و پرتقال او را هدف گرفت و در نهایت با غرور خاصی چاقویش را بالا برد و مرد 42 ساله را درون میوه فروشی مورد اصابت ضربات وحشتناک سلاح سرد قرار داد. با فرار متهم از محل، نیروهای اورژانس با تماس شهروندان، مرد مجروح را به بیمارستان طالقانی مشهد انتقال دادند اما تلاش کادر درمانی بی نتیجه ماند و این مرد بی گناه جان سپرد.
گزارش اختصاصی خراسان حاکی است، با تشکیل پرونده قضایی، قاضی ویژه قتل عمد وارد ماجرا شد و به این ترتیب تلاش کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی برای دستگیری متهم فراری با صدور دستوراتی از سوی قاضی احمدینژاد ادامه یافت. طولی نکشید که با بازبینی دوربین های مداربسته، «سجاد» شناسایی و دستگیر شد. او در مراحل بازجویی ارتکاب قتل را پذیرفت اما مدعی شد که به دلیل مصرف مشروبات الکلی حال طبیعی نداشت.
بنابر این گزارش، در ادامه و با بازسازی صحنه قتل در حضور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد کیفرخواست این پرونده جنایی صادر شد و با توجه به اهمیت و حساسیت آن در شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد رسیدگی دقیق قرار گرفت. در جلسات محاکمه که به ریاست قاضی جواد شاکری و مستشاری قاضی هادی دنیادیده برگزار شد، فیلم صحنه جنایت در حضور وکلای مدافع و اولیای دم در حالی به نمایش درآمد که به دستور قاضی شاکری، ماموران انتظامی کودکان خردسال مقتول را از جلسه دادگاه بیرون بردند. گزارش خراسان حاکی است، متهم 22 ساله این پرونده جنایی در دفاع از خود مدعی شد که به دلیل مصرف مشروبات الکلی دست به چنین جنایت وحشتناکی زده است اما این دفاعیات مورد قبول دادگاه واقع نشد چرا که قضات باتجربه دادگاه با چند دلیل قاطع و مستند ادعای وی را رد کردند. قاضی شاکری خطاب به متهم گفت: اولا که ساعت ها از زمان مصرف مشروبات الکلی مورد ادعای شما می گذشت و از سوی دیگر نیز اگر حال طبیعی نداشتید چگونه متوجه شدید که باید از صحنه جرم فرار کنید یا چگونه توانستید راه فرار را به درستی بیابید؟! متهم که پاسخی در برابر استدلالات قضات دادگاه نداشت سکوت کرد و در آخرین دفاع نیز با اشک های پشیمانی، این عشق خیابانی را به فراموشی سپرد.
براساس این گزارش، با پایان یافتن جلسات محاکمه در نهایت قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی که جسارت و قدرت نمایی متهم را عاملی برای اخلال در نظم عمومی مردم می دانستند به قصاص نفس او در ملأ عام رای دادند و به خاطر مصرف مشروبات الکلی نیز او را به تحمل 80 ضربه تازیانه محکوم کردند. با تایید این رای در دیوان عالی کشور، «سجاد» قاتل مرد 42 ساله در حالی به یک قدمی چوبه دار رسید که دیگر عشق آتشین روزهای گذشته یخ زده است و او در انتظار اجرای حکم به سر می برد!
شاید فرجام این پرونده جنایی درس عبرتی برای آنانی باشد که دل به عشقی خیابانی می بندند و در آتش این دوستی های زودگذر خاکسترنشین می شوند.
---
(روزنامه خراسان، ۲۷ فروردین ۱۳۹۹، «متهم به قتل از مخمصه پرتاب کلم در دادگاه بیرون نیامد، قصاص فرجام دوئل بر سر عشق خیابانی»).
سجادپور- جوان 23 ساله ای که در پی خودنمایی بر سر یک عشق خیابانی، مرد 42 ساله بی گناهی را به قتل رسانده بود، در حالی از سوی قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به قصاص در ملاء عام محکوم شد که ماجرای مشروب خوری و پرتاب کلم، او را به مخمصه سوالات مرگبار قضات کشاند.
به گزارش اختصاصی خراسان، هجدهم بهمن سال 97 ماجرای مرگ مرد 42 ساله ای در بیمارستان طالقانی مشهد، پرونده جنایی دیگری را مقابل قاضی ویژه قتل عمد گشود. بررسی های مقدماتی قاضی علی اکبر احمدی نژاد بیانگر آن بود که «علیر.» (مقتول) به دنبال وقوع نزاعی در یک میوه فروشی واقع در بولوار ادیب منطقه قاسم آباد مشهد و به دلیل عوارض ناشی از اصابت ضربه چاقو به ناحیه سر به قتل رسیده است. بنابراین تلاش کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با دستورهای ویژه قضایی با هدایت مستقیم سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) برای شناسایی عامل یا عاملان این جنایت وحشتناک درحالی آغاز شد که بازبینی دوربین های مداربسته نشان می داد در روز حادثه یکی از دوستان مقتول نیز همراه او بوده است.
به همین دلیل کارآگاهان دوست 38 ساله مقتول را به مقر انتظامی هدایت و از او بازجویی کردند. او به کارآگاهان گفت: آن روز به همراه علی از طرقبه به مشهد آمدیم،قرار بود علی (مقتول) به گلبهار برود و من هم به خانه خودمان بازگردم ولی در نزدیکی پلیس راه امام هادی(ع) پسر خاله علی تلفنی با او تماس گرفت. وقتی علی گوشی را قطع کرد، به من گفت: پسر خاله ام با من کار دارد بیا با هم برویم دوباره باز می گردیم. در همین حال «امیر» (پسرخاله مقتول) سوار بر پراید از راه رسید و ما به منطقه قاسم آباد رفتیم. راننده (امیر) در حالی که با نگرانی اطرافش را می پایید وارد بولوار ادیب شد. سپس با فرد دیگری تلفنی تماس گرفت و در حالی که کری می خواند فریاد زد اگر جرئت داری بیا! و در نهایت با فردی که آن سوی خط بود قرار گذاشت. ناگهان دو جوان کنار پراید ایستادند و از «امیر» خواستند که پیاده شود اما او شیشه را کمی پایین کشید و گفت: هر حرفی داری، همین جا بگو! ناگهان یکی از دو جوان چاقویی را بیرون کشید که راننده پراید با دیدن چاقو پدال گاز را فشرد و فرار کرد.
ما که ترسیده بودیم از راننده خواستیم ما را پیاده کند! وقتی از خودرو پایین آمدیم علی (مقتول) گفت: برویم ببینیم ماجرا چه بود؟ وقتی دوباره به محل بازگشتیم همان جوان چاقو به دست (سجاد) به سوی علی حمله ور شد که من دخالت کردم و آن جوان را هل دادم. وقتی چاقو از دستش افتاد «علی» آن را به سوی دیگری پرت کرد ولی سجاد دوباره چاقو را برداشت و علی را که از ترس به داخل میوه فروشی پناه برده بود، هدف قرار داد و او را به قتل رساند. گزارش خراسان حاکی است، در پی اظهارات این مرد، بلافاصله گروهی از کارآگاهان به سرپرستی کارآگاه نجفی وارد عمل شدند و در حالی «سجاد» را به پلیس آگاهی کشاندند که او هنوز از مرگ مرد 42 ساله خبر نداشت. او وقتی از اتهام قتل عمد مطلع شد اشک ریزان گفت: مدتی قبل با دختری در یکی از بازارهای تجاری معروف سی متری طلاب آشنا شدم و وابستگی شدیدی به او پیدا کردم. در این میان فهمیدم که آن دختر با «امیر» (راننده پراید) هم رابطه دارد. عصبانی بودم و برای آخرین بار با «امیر» در بولوار ادیب (محل سکونت متهم) قرار گذاشتم که این حادثه رخ داد اما من تحت تاثیر مصرف مشروبات الکلی بودم و چیزی نمی فهمیدم چرا که آن روز صبح مقداری مشروب خورده بودم. بنابر این گزارش، به دنبال اعترافات متهم و بازسازی صحنه جنایت،کیفرخواست این پرونده جنایی در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد صادر شد و با توجه به اهمیت و حساسیت ماجرا در شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به آن رسیدگی شد. طولی نکشید که جلسات محاکمه توسط قضات باتجربه دادگاه به ریاست قاضی جواد شاکری و مستشاری قاضی هادی دنیادیده آغاز شد و متهم 23 ساله این پرونده جنایی درحالی پای میز محاکمه ایستاد که تلاش می کرد ماجرای قتل را انکار و آن را به توهمات ناشی از مصرف مشروبات الکلی ارتباط دهد.او در جلسه دادگاه و در حضور وکیل مدافعش گفت: ساعت 11 صبح مشروبات الکلی مصرف کردم، وقتی با علی (مرحوم) درگیر شدم حال طبیعی نداشتم به همین دلیل چیزی از لحظه قتل را به خاطر ندارم! و اکنون پشیمانم!
گزارش خراسان حاکی است، متهم این پرونده جنایی درحالی این جملات را بر زبان می راند که نمی دانست این گونه دفاعیات در برابر قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک، فقط آب در هاون کوبیدن است چرا که او دقایقی بعد چنان در مخمصه سوالات رگباری و تخصصی قضات قرار گرفت که چنگ انداختن به ماجرای توهمات ناشی از مصرف قرص و الکل نیز او را بیشتر در مرداب خود ساخته اش فرو می برد.
متهم سپس با دستور قاضی شاکری در تشریح صحنه جنایت گفت: من مشکل عصبی دارم. صبح قرص خوردم تا بخوابم. با فردی به نام «امیر» از قبل مشاجره داشتیم.آن روز به من زنگ زد و گفت: چرا شب گذشته با من کل کل کردی؟ وقتی تلفنی با هم مشاجره کردیم او گفت: دقیقا کجایی؟ گفتم: به مغازه می روم! بعد حدود ساعت 11 مقداری مشروب خوردم که دوباره «امیر» زنگ زد و گفت: خودم می آیم تا با هم صحبت کنیم! ولی سر قرار از خودرو پیاده نشد. فردی که همراه «امیر» بود به طرف من آمد و گفت مشکل تو با «امیر» چی بود؟ که من دیگر نمی دانم چه اتفاقی افتاد! ولی دوستم گفت: بعد از آن با هم درگیر شده اید و او را داخل میوه فروشی با چاقو زده ای!
در این هنگام رئیس دادگاه پرسید: شما نزد بازپرس ویژه قتل عمد ادعا کرده اید که ساعت 7:30 تا 8 صبح مشروبات الکلی نوشیده اید اما اکنون مدعی هستید که ساعت 11 صبح این عمل را انجام داده اید؟
متهم که هاج و واج مانده بود، ادامه داد: درست یادم نمی آید، در این لحظه مقام قضایی سوال کرد: چگونه همه صحنه ها را از لحظه دیدار تا زمان درگیری به خاطر داری اما فقط زمان چاقوکشی را به خاطر نمی آوری؟
متهم 23 ساله پاسخ داد: تا قبل از درگیری با مقتول حالم خوب بود و هوشیار بودم ولی بعد از درگیری حالم بد شد و دقیق یادم نمی آید.
گزارش خراسان حاکی است، در ادامه جلسه دادگاه قاضی دنیادیده از متهم این پرونده جنایی پرسید: شما در جلسه بازپرسی بیان کرده اید که ابتدا کلم و پرتقال به طرف مرحوم پرت کردم پس شما حتی نوع میوه را تشخیص داده اید و به یاد داشتید، حالا چگونه مدعی می شوید که صحنه قتل را به خاطر ندارید؟ متهم که فکر نمی کرد در چنین مخمصه ای گرفتار شود، با کلماتی تکراری و بریده گفت: همه این ها را دوستم تعریف کرد و من همان حرف ها را از زبان خودم گفتم!!
بنابراین گزارش در ادامه رسیدگی به این پرونده جنایی، فیلم دوربین مداربسته داخل میوه فروشی در جلسه دادگاه پخش شد که نشان می داد متهم با عصبانیت ابتدا میوه ها را هدف ضربات چاقو قرار داده و سپس با پرت کردن کلم و پرتقال به طرف مرد 42 ساله(مقتول) که درون میوه فروشی پناه گرفته بود به سوی وی حمله ور شده و او را با ضربات چاقو مجروح کرده و ...
سپس قضات دادگاه با ادله و استنادات دقیق قضایی و همچنین بررسی فیلم مذکور سوالات متعددی را مطرح کردند که متهم در نهایت فقط سکوت کرد و گفت: نمی دانم!!
بنابر گزارش اختصاصی خراسان، با پایان یافتن جلسات محاکمه، قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی وارد شور شدند و به اتفاق آرا متهم به قتل را به قصاص نفس در ملاء عام، زندان و شلاق محکوم کردند. در این رای که به امضای قاضی جواد شاکری (رئیس) و قاضی هادی دنیادیده (مستشار) رسیده با تاکید بر هوشیاری متهم در زمان وقوع قتل آمده است: اثر مصرف مشروبات الکلی تا بعد از ظهر (هنگام درگیری) از بین رفته و متهم دارای اراده بوده است که این موضوع را پزشکی قانونی نیز تایید کرده و ادعاهای متهم در این باره نوعی تمارض به شمار می رود بنابراین ارتکاب جنایت محرز است و دادگاه «سجاد ع. ت.» را به خاطر قتل عمدی به قصاص نفس در ملاء عام، به دلیل مصرف مشروب به تحمل 80 ضربه شلاق و از جنبه ایراد جرح عمدی با چاقو به یک سال زندان و پرداخت دیه محکوم می کند.
همچنین در بخش رای دادگاه تصریح شده است: با توجه به تاثیر سوء رفتارهای خشونت آمیز متهم در منطقه و عبرت دیگران از این گونه رفتارهای مشابه، مقرر می دارد اجرای حکم قصاص نفس در ملاء عام انجام شود.
شایان ذکر است: رای صادره از سوی دادگاه، مورد اعتراض متهم و وکیل مدافع وی قرار گرفت و پرونده مذکور برای بررسی بیشتر به دیوان عالی کشور ارسال شد.