روایت مدیر کل کوی دانشگاه تهران از ۱۸ تیر ۱۳۷۸
«فردی به نام سردار نظری، حدود ۵ دقیقه با بلندگوی دستی از دانشجویان خواست تا به خوابگاه برگردند. مساله مهم اما در این بود که جمع زیادی از افرادی که لباس شخصی به تن داشته و کاملاً سازماندهی شده به نظر میرسیدند، تحت فرمان ایشان نبوده و اساساً توجهی به دستورات او نمیکردند. مشاهدات من کاملاً این اطمینان را ایجاد کرده بود که نیرو، تحت امر آنها است، نه آنها تحت امر نیروی انتظامی.»
به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «حادثه کوی دانشگاه تهران شاید بزرگترین چالش دانشجویی پس از انقلاب باشد. اتفاقی که با توقیف یک روزنامه اصلاحطلب رقم خورد و تبعات سنگینی از خود به جای گذاشت. روز گذشته پایگاه خبری امتداد با مدیر کل وقت کوی دانشگاه تهران در زمان رخداد ۱۸ تیر ۱۳۷۸ گفتوگویی انجام داد تا او نیز چند روزی پس از سالگرد این واقعه از این چالش دانشگاهی بزرگ روایت خود را بیان کند؛ چرا که با وجود گذشت ۲۰ سال از این حادثه همچنان روایتها و زوایای پنهان زیادی درباره این فاجعه وجود دارد که مغفول مانده است.
محمدکاظم کوهی، مدیرکل وقت کوی دانشگاه تهران که از زمان آغاز ماجرای ١٨ تیر در کوی دانشگاه حضور داشته، در مورد چگونگی شروع این حادثه گفت: «اعتراضی که دانشجویان در هجدهم تیرماه سال ۷۸ نسبت به بسته شدن روزنامه سلام و سایر مسائل داشتند، اعتراضی کاملاً مرسوم و شناخته شده بود. عموماً عرف بر این بود که دانشجویان در موارد اعتراضی، اجتماعی را تا حد فاصل جلال آلاحمد یا درب اصلی کوی تشکیل میدادند و با هماهنگیای که ما با نیروی انتظامی، حراست کل و حراست وزارت علوم داشتیم، این تجمعات، بدون کوچکترین درگیری یا تنشی به پایان میرسید.»
او ادامه داد: «در ابتدای این تجمع اعتراضی، نیروهای کلانتری یوسفآباد، طبق معمول به محل خیابان کوی آمده بودند و پس از صحبت با دانشجویان، با شعارهایی نظیر «نیروی انتظامی، تشکر، تشکر» محل را ترک کردند.»
کوهی در مورد تفاوت این تجمع با سایر تجمعهای دانشجویی توضیح داد: «تفاوت این تجمع با سایر تجمعات در این بود که خودروهای زرهی یگان ویژه با مامورانی با لباسهای ضد شورش به فرماندهی شخصی به نام سردار امیراحمدی در مقابل کوی مستقر شدند. شخصاً، بلافاصله، پس از مشاهده این موضوع، از این فرد خواهش کردم که صحنه را ترک کنند؛ چرا که معتقد بودم این نحو استقرار نیروهای یگان ویژه، موجب تحریک دانشجویان میشود.»
او ادامه داد: «ایشان اما در پاسخ به خواهشی که کردم، من را با ضربهای به داخل جوی آب پرت کرده و در همین حین، دانشجویانی که شاهد ماجرا بودند، از این رفتار خشمگین شده و به بیرون آمدند.»
کوهی گفت: «حتی پس از این رفتار نیز باز خواهش کردم که حدوداً ۵ دقیقه زمان به ما بدهد تا دانشجویان را به داخل کوی برگردانده و حتی راضی به ترک محل اطراف نردهها کنیم. واکنش این فرد اما همچنان توأم با توهین و پرخاشگرانه بود و پس از آن دستور حمله به داخل کوی را صادر کرد.»
مدیرکل وقت کوی دانشگاه در مورد نقش سردار نظری نیز توضیح داد: «در این بین، فردی به نام سردار نظری، حدود ۵ دقیقه با بلندگوی دستی از دانشجویان خواست تا به خوابگاه برگردند. مساله مهم اما در این بود که جمع زیادی از افرادی که لباس شخصی به تن داشته و کاملاً سازماندهی شده به نظر میرسیدند، تحت فرمان ایشان نبوده و اساساً توجهی به دستورات او نمیکردند. مشاهدات من کاملاً این اطمینان را ایجاد کرده بود که نیرو، تحت امر آنها است، نه آنها تحت امر نیروی انتظامی.»
او ادامه داد: «به عنوان نمونه، حتی زمانی که به همراه دکتر سلیمانی، بنای رفتن به داخل کوی را داشتم، به سمت یکی از موتورسواران ناجا رفته و با تحکم از او خواستم تا ما را به داخل کوی ببرد. با اینکه این افسر درجهدار، مطلقاً شناختی از ظاهر و چهره من نداشت، به حکم اینکه لباس غیر نظامی بر تن داشتیم، با چشم گفتنی ما را به داخل کوی برد.»
کوهی افزود: «شورای عالی امنیت ملی، هفتهها با حضور مسئولان امنیتی و اطلاعاتی کشور، این فاجعه را بررسیکرد و نهایتاً نیز نتیجه بر این شد که هیچیک از اعتراضات و تجمعات دانشجویان، اقدامی از پیش تعیینشده و سازماندهی شده نبوده است.»
مدیر کل وقت کوی دانشگاه در مورد نیروهای لباس شخصی نیز توضیح داد: «نیروهای لباس شخصی در آن حادثه به داخل کوی رفته و با حرکت به سمت ساختمان دانشجویان خارجی و حتی حمله به دانشجویانی که در خواب بودند، آغاز و انعقاد نطفه درگیری را رقم زدند.»
او ادامه داد: «در ابتدای حمله لباس شخصیها به داخل کوی هم، وقتی یکی از نیروهای انتظامی در حلقه دانشجویان، نتوانسته بود از صحنه خارج شود، دانشجوها، کاملاً مراقب بودند که آسیبی به این فرد نرسد.»
کوهی در پایان گفت: «ماجرای ۱۸ تیر ۷۸، یکی از تلخترین و سیاهترین اتفاقات تاریخ انقلاب ما بود که رهبری نیز عنوان جنایت را برای آن به کار برده است. با این حال، با مسببین این حادثه، نهایتاً در حد دزد ریشتراش برخورد شد و البته، همین فرد، یکی از افسران ارشد حال حاضر در یکی از نهادهای انتظامی است.»
ماجرای کوی دانشگاه تهران که در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ رقم خورد همچنان مسألهای حل نشده و مورد اختلاف میان جریانهای سیاسی است؛ مسألهای که برای چپ و راست سیاسی تمام نشده و به نظر میرسد برای هر دو سوی طیف همچنان زنده است. شاید از همین روی دو چهره سرشناس اصلاحطلبان و اصولگرایان نیز همچنان بر سر این واقعه تاریخی به بحث و تبادلنظر میپردازند. حادثه کوی دانشگاه تهران یکی از موضوعات مهم مورد بحث مصطفی تاجزاده و علیرضا زاکانی بود؛ دو چهرهای که بعد از مدتها یک مناظره را میان دو جریان فکری مختلف ترتیب دادند تا گرههای کور و نقاط پرحاشیه را به بحث و تبادل نظر بگذارند. کوی دانشگاه تهران نیز که در نهایت یک سرباز به جرم دزدیدن ماشین ریشتراش یک دانشجو مقصر شناخته شد از همین دست مباحث بود.»