نخستین بيانيه کمیته «همبستگی زنان علیه خشونتهای اجتماعی»
کانون زنان ایرانی : نخستین بیانیه کمیته «همبستگی زنان علیه خشونتهای اجتماعی» منتشر شد .در بخشی از این بیانیه آمده است :زنان کنشگر جامعه ما عمیقاً باور داشته و دارند: خشونت، خشونت میآفریند و دستیابی به حقوق برابر و دمكراسی درونزا، بدون دوری گزیدن از رفتارهای تمامیتطلبانه خشونتزا، عملا امكان پذیر نیست. بدین ترتیب این بار نیز زنان با رویکرد نفی خشونت و درونی كردن رفتارهای دمكراتیك در سلوك آحاد جامعه به میدان آمدند.
متن کامل بیانیه به این شرح است :
با تعمیق و گسترش خشونت در اشکال مختلف در جامعه به ویژه پس از حوادث اخیر، موجی از نگرانی در میان دلسوزان این سرزمین ایجاد شد. این دغدغهها و نگرانیها در میان ما زنان صدچندان بوده است، زیرا زنان ایرانی طی قرون و اعصار متمادی از اصلی ترین قربانیان درگیریهای سیاسی اجتماعی اقتصادی خشونت انگیز جامعه بودهاند و در حافظه جمعی خویش، انواع گونههای خشونت را ثبت کرده و با گوشت و پوست خود لمس میکنند که هر گونه خشونتی که در جامعه ایجاد شود، قربانیان اصلی آن، زنان هستند. هم از این روست که زنان امروزه تمام قد در برابر خشونت ایستادهاند و با تمام وجودشان سعی دارند که نگذارند خشونت پیشگان از هر سو که باشد، آنها و سایر آحاد اجتماع را در دور باطل خشونت و بازتولید چرخه خشونت و نفرت، سرگردان و اسیر کنند. خشونت نهادینه شدهای كه در اقصی نقاط كشور و نیز در مقابل فعالان جنبشهای اجتماعی همواره به صورتی خزنده وجود داشته و چه بسا امكان انعكاس مؤثر نمییافت، این بار نمودی بارزتر و تجمع یافتهتر از پیش بخود گرفت.
از آغاز خیزش دموکراسی خواهی اخیر مردم، زنان در گروههای پرتعداد در بطن جنبش سبز به خیابانها آمدهاند و مانند سایر کنشگران این جنبش و گاه حتا بیشتر با خشونتهای گسترده حاکمیت مواجه شدهاند، هم از این رو ضمن پیگیری مطالبات مدنی این جنبش، از همان آغاز از طریق گفتگو با جوانان و نیروهای نظامیو شبه نظامیاز گسترش خشونت در ابعاد وسیع تر ممانعت به عمل آوردهاند.
خشونتی كه پیش از جریانات اخیر، زنان و فعالان مدنی ایران انواع گونههای آن را در زندگی اجتماعی و خصوصی خود تجربه کرده بودند، پس از انتخابات، به شكل خشونت سیاسی به منظور یکسان سازی بافت قدرت و برای کنترل اعتراضات مردمی، شدت و گسترش بیشتری پیدا کرده است. از جمله:
– تشدید خشونت علیه زنان با گسترش نگرش تحقیرآمیز به زنان و اعمال قوانین و سیاستهای تبعیض آمیز همچون تفکیکهای گسترده جنسیتی در عرصه عمومیجامعه – افزایش رفتار خشونت بار و سرکوبگرانه با تجمعات قانونی و مسالمتآمیز مردم. به طوری كه به رغم شیوههای مسالمت جویانه مردم، برخی از مسولان که باید نقش مدعی العموم و مدافع مردم را داشته باشند به تهدید و ارعاب مردم و طرح مجازات اعدام در برابر رفتار مدنی و مسالمت جویانه آنها اقدام كردهاند.
– افزایش بی رویه احضار، تهدید، اخراج از کار و تعلیق و محرومیت از تحصیل و ممنوعیت خروج فعالان مدنی از کشور.
– افزایش بازداشتهای گسترده و برخوردهای غیرقانونی خشونت آمیز در بازداشتگاهها و زندانها.
– افزایش صدور احکام سنگین مجازات، مانند زندانهای طویل المدت، احکام اعدام و اجرای آنها.
– گسترش گفتمان خشونت گرا از طریق رسانهها در سطح جامعه.
– افزایش خشونت علیه نیروهای دگراندیش و حذف فعالان همه جنبشهای اجتماعی و گروههای سیاسی و مدنی.
در چنین شرایط آکنده از خشونت، زنان با تکیه بر تجارب خود در هم اندیشیهای زنان، کمپینهای گوناگون (از جمله کمپین یک میلیون امضاء، کمپین ضدسنگسار و سایر ابتكارات و ائتلافهای گروهی( و در گروههای متکثر زنان، فعالان حقوق بشر و صلح (از جمله مادران صلح و…) تلاش كردند با استراتژیهای گوناگون به مقابله با خشونت پدید آمده در جامعه بپردازند. آنها نیک میدانند که اصلی ترین راه مقابله و مقاومت در قبال چنین خشونتهایی، ایجاد و گسترش گفتمان و عملکردهای پرهیز از خشونت است، گفتمان و رفتاری که نه تنها به دنبال حذف «رقیب»، و مخالف به عنوان «دشمن» نیست، بلکه اتفاقاً بقای خود را در زندگی مداراجویانه با تمامیاندیشهها، روشها و افکار مخالف و متضاد یکدیگر در عرصههای اجتماعی و سیاسی میداند. زنان به عنوان اصلی ترین قربانیان خشونت به درستی دریافتهاند که خشونت، چرخه ای است که میتواند مرتباً خود را در حوزههای مختلف بازتولید کند و از خشونتهای سیاسی به خشونتهای اجتماعی و سپس به خشونتهای خانگی تبدیل شود. زنان به تجربه دانستهاند كه پررنگ شدن و افزایش خشونت در یک عرصه، به باز تولید آن در عرصههای دیگر منجر میشود.
از این رو فعالان جنبش زنان تلاش میکنند از طریق روشنگری و آگاهی رسانی به جامعه هشدار دهند که مهار پدیده خشونت در عرصههای عمومیو خصوصی در شکل فردی و اجتماعی نیازمند آگاهی، شناخت و تجزیه و تحلیل فرآیند شکل گیری خشونت است. هنگامیمیتوان به مهار پدیده خشونت دل خوش بود که جامعه بتواند با شناخت این پدیده، از ارزشها، نگرشها و رفتارها و عملکردهای خشونت آمیز و حذفی چنان فاصله گیرد که بتواند گفتمان خشونت گرا را که زمینه ساز سایر خشونتها و حذفهاست ، در گستره فراگیر افکار عمومیاز هر نوع مشروعیتی ساقط سازد. تا وقتی نظام ارزشهای دو قطبی «حق / باطل»، «دوست و دشمن»، «مرگ / درود»، «خوب و بد» که بسترساز حذف و خشونتهای فیزیکی است، در بطن جامعه بازتولید شود، بی شک قدرت مداران نیز میتوانند رفتارهای خشونت آمیز خود را توجیه کنند. هم از این روست که تنها ابزاری که جامعه مدنی و جنبشهای اجتماعی برای کنترل و مهار خشونت در مراحل گذار اجتماعی از مرحله ای به مرحله دیگر دارند، فاصله گرفتن و طرد و نفی هر نوع نظام ارزشی قطبی شده و سیاه و سفید، از طریق بسط «گفتگو» و آگاهی رسانی در عرصه عمومیاست. بی شک زمانی كه گفتگوی مسالمتآمیز به مثابه یک ارزش در تمامیسطوح جامعه عمومیت یابد میتوان امیدوار بود که روند تغییر و تحولات با هزینههای هرچه کمتر به وقوع خواهد پیوست.
زنان کنشگر جامعه ما عمیقاً باور داشته و دارند: خشونت، خشونت میآفریند و دستیابی به حقوق برابر و دمكراسی درونزا، بدون دوری گزیدن از رفتارهای تمامیتطلبانه خشونتزا، عملا امكان پذیر نیست. بدین ترتیب این بار نیز زنان با رویکرد نفی خشونت و درونی كردن رفتارهای دمكراتیك در سلوك آحاد جامعه به میدان آمدند.
همین رویكرد زنانه بود كه در تجمعات خیابانی و بازداشتهای گسترده اخیر، وقتی دولت بی محابا دست به خشونت زد و با هرگونه روش تساهل و مدارا و تفاهم با مردم ضدیت ورزید، زنان خود را نه تنها سپر بلای جوانانی که مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند کردند بلکه سپر بلای جوانان سرکوب گری شدند که در معرض برخوردهای تلافی جویانه قرار میگرفتند، تا هم از حجم سرکوب و خشونتها بکاهند و هم آنکه اجازه ندهند خشونتگران بیش از این، مردم صلح دوست ایران به ویژه جوانان را به آدمهای وحشت زده ای تبدیل کنند که برای بقای خود راهی جز روی آوردن به قهر و خشونت متقابل نمییابند.
در پرتو همین رویكرد زنانه بود كه وقتی حاكمان به دستگیریهای گسترده اقدام كردند، زنان به جای برخوردهای «واکنشی و خشونتگرایانه»، در مقام کنشگرانی آگاه در برابر خشونت ورزی و قربانی سازی از زندانیان ایستادگی کردند و توانستند مفهوم عشق و همدلی را در حوزه خشن و مذکر سیاست و سیاست ورزی سنتی، وارد کنند. از یک سو با نوشتن نامههای عاشقانه به همسرانشان و گفتن آشكارای حدیث دل با آنان و از سوی دیگر با تلاش پیگیر برای اثبات مظلومیت عزیزان دربندشان به گفتگو و تعامل با مسئولین و متنفذین جامعه پرداختند و با برگزاری جشنهای «تولد» به جای «مراسم عزداری» توانستند تصویر و نقش مرسوم زن ایرانی را به عنوان «قربانی مظلوم قدرت» به نقش و تصویر «زن خودآگاه و كنشگر» نزدیک سازند.
همین رویکرد بود که مادران عزادار را به جای سوگواری در خلوت، به مقاومت و حضوری مسالمتآمیز و مستمر در فضای عمومیو به جای انتقام جویی فردی به دادخواهی و تشكیل محكمههای عادلانه و عاری از قصاص و در نهایت به جای گسترش فرهنگ انتقام، به نماد صلح و عدالت خواهی و پیام آوران اصل «پرهیز از خشونت» تبدیل ساخت.
همین رویكرد بود كه زنان را به حمایت برابر از تمامیزندانیان خواه گمنام و خواه مشهور و از گروهها و احزاب مختلف واداشت تا آنجا كه توانستند اسطوره قهرمان سازیهای مذکر و کلیشه ای را بشكنند و با آگاهی به محدودیتهای جسمیو روانی انسان و با رنگ زمینی بخشیدن به رفتارهای زندانیان سیاسی، گفتمان «مقاومت اسطوره وار فردی» را به گفتمان «مقاومت انسانی و جمعی» در برابر خشونت، ارتقاء دهند.
همین رویكرد بود كه زنان را قادر ساخت با شکستن تابوها و کلیشههای اخلاقی ناموس محور که دستاویزی برای آزار جنسی زنان در زندانهاست، حربه شکنجهها و خشونتهای جنسی را ناکارآمد سازند.
همین رویکرد بود که زنان هنرمند در عرصههای مختلف هنری و نیز رسانهها را بر آن داشت تا تمام امکانات و تریبونهای خود برای پژواک صدای مسالمتآمیز و مدنی مردم در مقابل صدای پر حجم خشونت طلبان به کار گیرند.
همین رویکرد بود که زنان قربانی خشونت در عرصههای اخراج از کار، ممنوع از تحصیل و ممنوع الخروج را پیشگام شکایتها و پیگیریهای حقوقی و قانونی و اعتراضات مدنی و مسالمتآمیز در برابر نقض حقوق شهروندی کرد.
همین رویکرد بود که سبب شد وکلای زن در برعهده گرفتن وکالت انبوه دستگیرشدگان وقایع اخیر، جلودار شوند و با طرح شکایتهای حقوقی راهی مسالمتآمیز در بن بستهای اجتماعی بیابند.
همین رویکرد بود که رشد تكثر گرایی در جنبش زنان را موجب شد و در تداوم تجربههای گذشته زمینه تشكیل «همگرایی جنبش زنان برای طرح مطالبات زنان در انتخابات» با هر فکر و گرایش و نگرشی را پدید آورد، تكثر گرایی خود آگاهانه ای كه از چنین تجربههایی در جنبشهای گوناگون اجتماعی به جنبش سبز راه یافت. بی شک این تکثرگرایی میتواند بر بستر گفتگو و شنیدن صداهای مختلف و توجه به خواستههای جنبشهای مختلف اجتماعی هرچه گسترده تر و در سطحی ملی فراگیر شود. – ….
و بالاخره همین رویكرد و كنشهای آگاهانه زنان بود كه جنبش زنان و فعالان این جنبش را به «حاملان اصلی گفتمان خشونت پرهیز » در جنبش سبز و در گستره ملی تبدیل ساخت.
به این ترتیب اصل عدم خشونت به عنوان «رویکرد مشترک میان جنبش زنان و جنبش سبز »، به مثابه حلقه پیوند زنان با این جنبش فراگیر شد. و از همین روست كه امروز ما بر آن شدیم تا با ایجاد كمیته «همبستگی زنان علیه خشونتهای اجتماعی» و با تاكید بر همین عملكرد خشونت پرهیز زنان در جنبش سبز، پیوند ایجاد شده را نهادینه سازیم.
به باور ما یکی از کارآمدترین ابزار در فرایند مقاومت مدنی و احقاق حق، گسترش «گفتگو» در عرصه عمومیاست. در نتیجه ما نیاز داریم حرف بزنیم و حرفهای همدیگر را گوش كنیم، نیاز داریم همگی مان برای یافتن راه حل عبور از بحرانها و نابرابریها، به طرز مسئولانه و در فضای مدارا جویانه و مسالمتآمیز گفتگو کنیم. تا از گفتگو پلی برای گسترش گاهی و ارتباط اقشار و تفکرات گوناگون بسازیم و حیات اجتماعی انسان را سرشار از صلح و امنیت بسازیم. گفتگو و سخن گفتن بدون پراکنش کینه و تنفر، تنها راه شفای جامعهای است که خشونت از صدر تا ذیل آن را قربانی خود کرده است.
ما میخواهیم با اتكا به نیروی ثابتقدم و همت زنان ایرانی، فضایی سالم و انسانی جهت برپایی جلسات گفتگو و بحث فارغ از کین ورزی خلق كنیم، و امیدواریم این «توانمندیهای زنانه» بتواند به گسترش گفتگو، تحمل و مدارا به عنوان اصلی ترین عوامل كاهش خشونت در تمام سطوح گوناگون جامعه یاری رساند.
ما بر این باوریم، زنان بر اساس ظرفیتهایی كه در فرآیند شكل دهی رفتارهای دموكراتیك در هم اندیشیها و همگراییها و کمپینها و گروههای صلح و دفاع از حقوق بشر زنان و … از خود نشان دادهاند این توانایی را یافتهاند که گفتگو را در کانون عرصههای گوناگون حیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه قرار دهند. آنها یقین دارند که میتوان محتوی و کیفیت گفتگو را از موضوعات پراکنده به «اصلی هدفمند و راهگشا» در حوزه روابط شهروندان با حاکمیت و میان گروههای سیاسی و مدنی ارتقا دهند. زیرا نه تنها بن بستهای اجتماعی سیاسی از طریق گفتگو و مذاكره گشوده میشوند بلكه از بستر گفتگو میتوان راهكارهایی را کشف کرد كه وفاق حداكثری را برانگیزد و ذینفعان گفتگو را به تبعیت ازدستاوردهای آن، قانع سازد.
ما در كمیته «همبستگی زنان علیه خشونت اجتماعی» باور داریم از طریق گفتگوی شفاف و در عرصه عمومیمیتوان از قطبی شدن جامعه جلوگیری كرد و شكاف بین گروههای مختلف اجتماعی- سیاسی را به نفع همگان كاهش داد و از این طریق بسترهای رویش خشونتهای بالقوه را خشكاند. به باور ما هرچه فضای گفتگو در سطوح مختلف افزایش یابد، هزینههای فرآیند گذار به دموكراسی در جامعه كاهش مییابد.
از این روست كه ما در كمیته «همبستگی زنان علیه خشونت اجتماعی» جمع شده ایم تا در حد بضاعت خود با ایجاد همبستگی فراگیر تلاش کنیم گفتمان خشونت پرهیز را از طریق گفتگوی متقابل در عرصه عمومی، به مثابه اصلی ترین راهبرد خود، برای نیل به توسعه و دموکراسی گسترش دهیم.
آری، ما قصد آن داریم كه با بهرهگیری از دستاوردهای و عقاید و ایدههای طیفها، اقشار و اقوام و طبقات گوناگون جامعه در مناطق كشور، فضایی معتدل و چند صدایی، و زمینه ای مشترک در فضای «سیاه و سفید» و قطبی شدهی کنونی در جامعه به وجود آوریم. باشد تا با قدرت و عاطفه زنانه و با امید به خشكاندن ریشه خشونت در بلندمدت، سختیهای این دوران را به كار و تلاش نقادانه و کشف امکانهای تازهی حل و فصل منازعات و مقاومت مسالمتآمیز برای رسیدن به مطالباتمان، تحمل كنیم.
همه ما در یک سرزمین با جغرافیایی واحد زندگی میکنیم، از اینرو باید فرا بگیریم که هر نوع «منازعه»، «رقابت»، «پیشبرد منافع فردی و جمعیمان» و هر نوع «تغییری» را در فضایی اخلاقی، انسانی و غیرخشونتبار پیش ببریم در غیر این صورت جامعهای بیمار خواهیم داشت که در آینده به سقوط کامل ارزشهای انسانی، اخلاقی و مدنی، و زیر پا نهادن معیارهای انسانی، «برای رسیدن به اهدافاش» نیز تن خواهد داد.
كمیته «همبستگی زنان علیه خشونتهای اجتماعی»
گروهها: – مدرسه فمینیستی – جمعی از گروه میدان – جمعی از مادران صلح – کانون زنان ایرانی – کمیته گزارشگران حقوق بشر – جمعی از مادران عزادار – انجمن علمیفراسو – گروه ادبی – فرهنگی زنان آنیل
اسامیاولیه (به ترتیب حروف الفبا): – آزیتا شرف جهان – آینا یعقوبی – اشرف چیتگرزاده – اکرم خیرخواه – اکرم مینویی – پرستو فروهر – پروین بختیارنژاد – پریسا کاکایی – خدیجه مقدم – رخشان بنی اعتماد – رزا قراچورلو – زهرا مینویی – زهره تنکابنی – ژیلا بنی یعقوب – سارا لقایی – ساقی لقایی – سپیده یوسف زاده – سعیده امین – سیمین بهبهانی – شهلا فرجاد – شهلا لاهیجی – شیرین عبادی – شیوا نظرآهاری – غزال شولی زاده – فاطمه گوارایی – فرخنده جبارزادگان – فرزانه طاهری – فیروزه صابر – گیتی خیرخواه – لیلا اسدی – لیلا صحت – محبوبه عباسقلی زاده – مریم امی – مریم بهشتی – مریم رحمانی – مریم قنبری – مریم مجد – مریم یاسمین شیرازی – مژگان جعفریان – مریم بهرمن – معصومه وطنی – منصوره شجاعی – مینا جعفری – مینا ربیعی – مینو مرتاضی – ناهید توسلی – نرگس محمدی – نسرین ستوده – نوشین احمدی خراسانی
ایمیل کمیته «همبستگی زنان علیه خشونتهای اجتماعی»: